کد خبر: 4218627
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۵
سیدمجتبی حسینی بیان کرد

زینت‌های خدادادی که نمی‌بینیم + صوت

مفسر قرآن کریم ضمن تبیین آیات سوره حجر، درباره «وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ» توضیح داد و گفت: براساس این آیه ناظرین و کاری که ناظرین می‌کنند اینقدر اهمیت دارد که خدا برایشان زینت قرار داده است.

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن سیدمجتبی حسینی، مفسر قرآن با محوریت آیات سوره حجر، شب گذشته 6 خرداد برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

«وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ» ترجمه: و به يقين ما در آسمان برج‌هايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم و آن را از هر شيطان رانده‏ شده‏‌اى حفظ كرديم مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مى‌‏كند.

در آیات قبل گفته شد که ما ذکر را نازل می‌کنیم و نسبت به آن حافظ هستیم. در ذهن ما اینطور است که مقصود آیه این است؛ ما قرآن را حفظ می‌کنیم تا کسی در آن دست نبرد. این معنا درست است ولی برای اثبات حقانیت قرآن نمی‌شود از آن استفاده کرد چون خودش جزء قرآن است ولی می‌شود استفاده دیگری از آن برای قرآن کرد. آن چیزی که قرار است تغییر پیدا نکند، آن چیزی که قرار است خدا حفظ کند همین قرآن است ولی نه فیزیک قرآن. این حرف قدری پیچیدگی دارد لذا این آیه می‌آید معنا را روشن می‌کند. 

آیه می‌فرماید ما در آسمان بروجی قرار دادیم؛ بروج، برج نگهبانی است. اینها در عین اینکه برج هستند برای ناظرین زینت به شمار می‌آیند. خود این معنا دارد که زینت چیست؟ زینت چیزی است که به چیزی اضافه می‌کنند مثلا شما لباس می‌پوشید تا پوشیده باشید ولی گاهی این لباس زینت هم هست. پس کارکرد زینت غیر از کارکرد خود لباس است. اتفاقا آیه نمی‌فرماید برای استفاده‌کنندگان زینت قرار دادیم، بلکه می‌فرماید برای ناظرین زینت قرار دادیم؛ یعنی ناظرین و کاری که ناظرین می‌کنند اینقدر اهمیت دارند که خدا برایشان زینت قرار داده است.

 

زینت برای ناظرین است

بنابراین آیه دارد می‌فرماید کاربرد قرآن یا بروج یا ذکر فقط همین استفاده که شما فکر می‌کنید نیست و یک استفاده دیگری هم دارد و آن اینکه زینت است ولی شما این استفاده را حذف کردید. خدا می‌داند یکی از جذابیت‌ها برای انسان زیبایی است و از طرفی برای انسان اهمیت قائل شده است لذا این زینت را برای انسان قرار داده است. منتهی این زینت برای ناظرین است. خدا این غذا را برای چشم تو قرار داده است ولی تو چشمت را از خوراکش محروم کردی. من به عنوان یک انسان قرآنی فقط کارم این نیست غذایم را بخورم، بلکه کارم این است زینت‌ها را ببینم چون این زینت‌ها را برای من گذاشتند.

حال سراغ آیه بعد برویم؛ شیطان‌های رجیم می‌خواهند خراب کنند، چه چیزی را خراب کنند؟ گاهی می‌خواهند اصل بروج را خراب کنند، گاهی می‌خواهند زینتش را خراب کنند. نکته‌ای که وجود دارد این است که هر کس بروج برایش تجلی می‌کند و یک انعکاسی دارد. اگر تو از ناظرین باشی، خداوند شیطان‌های تو را از تو باز می‌دارد. نکته دیگر این است هر پیشرفتی، هر سعادتی، هر تکاملی در کنارش ضدش وجود دارد. این وسط خدا می‌آید محافظت می‌کند تا افراد به تکامل برسند.

در میان آیه یک چرخش به وجود می‌آید و می‌فرماید: «إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ». از اینجا روشن می‌شود هر نوع گوش دادنی خوب نیست بلکه باید دید به چه انگیزه‌ای و از چه راهی اتفاق می‌افتد. فقط رسیدن به نقطه هدف مهم نیست، مسیر هم مهم است. بنابراین اینکه شما بدون نیت خالص و از طریق زیرآبی چیزهایی را کشف کردی اشتباه است. یکی از همین مسائل، تنجیم و طالع‌بینی است. طالع‌بینی نوعی استراق سمع است. حتی ممکن است به ظاهر درست باشد ولی این چیز درست، نتیجه بدی دارد. شخصی طالع‌بین در هنگام عزیمت به جنگ خدمت امیرالمومنین(ع) رسید و گفت این سفر، سفر بدی است. حضرت فرمود بر اساس اسم خدا حرکت کنید.

 

استراق سمع نشان زرنگی نیست

اولا می‌گویند شیطان می‌توانست تا آسمان هفتم برود ولی از زمانی که حضرت عیسی به آسمان رفت، شیطان بیشتر از آسمان چهارم نمی‌تواند برود. وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفت به آنجا هم نمی‌تواند برود. باز گفته شده قبل از حضرت سلیمان این علوم رایج بود و جواب می‌داد ولی از آن زمان اتفاقاتی افتاد که این سیستم اشتباه می‌کند. فرض کنید یک قرصی است که تاریخ مصرفش گذشته و آثار بدی از خودش به جا می‌گذارد. پس هر استراق سمعی نشانه زرنگی نیست. اتفاقا روایت داریم سه چیز مبغوض خدا است؛ یکی قیل و قال کردن، دوم ضایع کردن مال، سوم کثرت سوال. سوال دو معنا دارد؛ یکی سوال به معنای درخواست کردن، دوم سوال به معنای پرسش چون یکسری از سوال‌ها هیچ فایده‌ای برای انسان ندارد.

پس ما چند مطلب را بیان کردیم؛ اول اینکه منظور از «حفظناها» این نیست که دیگران دخل و تصرف نکنند، بلکه منظور این است اجازه نمی‌دهیم کسی جلو بیاید. دوم اینکه قرآن از یک حیث قرآن است، از یک حیث فرقان است، از یک حیث ذکر است. قرآن به دو معنا ذکر است چون هم کلام خدا است و هم شما با قرآن خواندن یاد خدا می‌کنید. براساس همین آیه وقتی این ذکر در وجود تو رفت، خدا این ذکر را در وجودت حفظ می‌کند.

 

کد
انتهای پیام
captcha