
تصویرگری از جامعه نباید بهانهای برای تصویرگری زشتیها باشد چون قرار نیست حوزه فرهنگ دنبالهروی توده مردم باشد بلکه رسالت دارد در این حوزه جریانسازی کند.
در سلسله گفتوگوهای ایکنا با رویکرد «شبکه خانگی، اخلاق و سبک زندگی» با اهالی سینما و تلویزیون برآنیم تا به آسیبشناسی این موضوع بپردازیم و در پایان به ارائه راهکارهای اجرایی توسط هنرمندان برسیم.
در چهارمین بخش با حجتالاسلاموالمسلمین سید حمید میرخندان؛ مدرس دانشگاه دین و رسانه قم و دانشگاه معارف و نویسنده کتاب «روش نقد فیلم» درباره کارکرد دستگاه نظارتی بر پلتفرمها و راهکاری جایگزین درباره نیاز به محصولات خارجی صحبت کردهایم.
ایکنا – در آغاز بحث پیرامون فرهنگسازی در برنامههای نمایشی پلتفرمها، توضیح دهید و بگوید نظارت در این حوزه تا چه اندازه قادر است کارایی داشته باشد.
«وی او دیها» رسانهای خارج از نظام نیستند برای همین آنها نیز باید تابع قوانین و شرایط حاکم بر کشور باشند. همچنین باید مرکزی وجود داشته باشد که بتوان روی تولیدات این حوزه نظارت انجام داد. این اتفاق هماکنون در حال رخ دادن است زیرا ساترا تلاش میکند در بحث محتوا و ظاهر نظارت دقیقی داشته باشد. ساترا باید این تفکر را که پلتفرمها محلی برای دور زدن قانون است از بین ببرد. این اتفاق تا حدی محقق شده است اما هنوز به آن نقطه که مد نظرمان است فاصله داریم.
ایکنا – نظارتی که از آن حرف میزنیم اگر تنها بخواهد به کنترل ظاهری و کلامی خلاصهشده و از موضوعات معنوی غافل باشد اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
وقتی از نظارت حرف زدم مطمئناً تمام وجوه مد نظرم بود چون نگاه به سبک زندگی یکی از مهمترین بخشهایی است که باید روی آن نظر داشت. نقد پیرامون سبک زندگی در آثار نمایشی تنها به «وی او دیها» خلاصه نمیشود بلکه در تلویزیون هم متأسفانه میبینیم آنچه به عنوان سبک زندگی دیده میشود با فرهنگ بومی ما همخوانی لازم را ندارد. البته در بحث نظارت، نمونههای موفقی هم داریم که بیشتر به حوزه رسانههای مکتوب اختصاص پیدا میکند.
بیشتر بخوانیم:
نظارت در همه دنیا رخ میدهد برای نمونه در نتفلیکس به عنوان بزرگترین پلتفرم دنیا، نظارت رخ میدهد. در آن رسانه محصولات تابع شرایط و قواعد خاص خود هستند. در نتفلیکس اگر سریالی بخواهد سبک زندگی غربی را زیر سؤال برده و اساس نظامی غربی را نقد کند با نظارتهای شدید مواجه خواهد شد. ذکر نکتهای را در این بحث ضروری میدانم آنهم اینکه، ظرفیت و فرهنگ پذیرش قانون را هم باید در هنرمند به وجود آورد وگرنه اگر قانون هم تصویب شود بدون اینکه ضمانت اجرا داشته باشد هیچ دردی را دوا نخواهد کرد.
ایکنا – راهکار برای نهادینه کردن سبک زندگی بومی در تولیدات نمایشی چیست؟
تصویرگری از جامعه نباید بهانهای باشد برای تصویرگری زشتیها، چون قرار نیست حوزه فرهنگ دنبالهروی توده مردم باشد بلکه رسالت دارد در این حوزه جریانسازی کند. چندی پیش فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی در فضایی مجازی پخش شد. در این کار دیدیم، دختری سیلی به گوش پدرش میزند. این اتفاق در جامعه مطمئناً رخداده است اما وقتی ما آن را در یک اثر سینمایی نشان میدهیم در حقیقت به آن مشروعیت میبخشیم. این موضوع بسیار خطرناک است و باید برای آن راهکاری اندیشید.
در این رابطه، آقای خسرو پناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی چندین بار پیرامون بیفرهنگیهایی که در پلتفرمها رایج شده تذکر داده است. این اعتراضات نشان میدهد بیاخلاقی در تولیدات نمایشی یک امر واقعی است که نمیتوان آن را کتمان کرد.
ایکنا – وقتی بحث نظارت مطرح میشود بیشتر توضیحات به آثار داخلی معطوف میشود درحالیکه تولیدات خارجی گاهی مواقع نیازمند نظارت بیشتری هستند زیرا تعداد آنها بسیار بیشتر از تولیدات داخلی است. پیرامون این موضوع هم توضیح دهید.
به نکته درستی اشاره کردید. هماکنون در پلتفرمها به وفور تولیدات کرهای و ترکی رایج شده است. در این آثار خانواده هدف جدی است. در این عرصه به نظرم سواد رسانهای قادر است نقش مهمی ایفا کند اما برخورد دستوری چندان کارایی ندارد. تولیدات خارجی بههرحال با تکیه بر فرهنگ کشور دیگری ساختهشده است پس نباید انتظار داشته باشیم آنچه دلخواه ما است مدنظر قرار گیرد. بههرحال مردم، فیلمهای خارجی را چه نگاه میکنند خواه از طریق پلتفرمها خواه از طریق قاچاق. ولی در این رابطه میتوان کاری کرد که سواد رسانهای مردم افزایش یابد تا بیننده خود تماشای کارهای ضعیف را در سطح خود نبیند.
منظور اینکه، اگر قرار است فیلم یا سریال خارجی برای نمایش در شبکه نمایش خانگی انتخاب کنیم آن آثار کیفیت بالایی داشته باشد این اتفاق اگر تبدیل به عادت شود مطمئن باشید روی سلیقه مخاطب هم تأثیر خود را خواهد داشت البته متذکر میشوم نظارت هم در این رابطه نقش خود را دارد. محصولاتی خارجی شاید با فرهنگ بومی ما همخوانی لازم را نداشته باشد اما میتوان کارهایی را انتخاب کرد که اگر همخوانی لازم برقرار نیست حداقل مغایرت نیز وجود نداشته باشد. این راهکار در حوزه رسانههای مکتوب اجرا شد و اتفاقاً تأثیرات مطلوب خود را داشت. چون با حمایت از روزنامه، هفتهنامه یا ماهنامه باکیفیت، کمیت مطبوعات زرد به حداقل مخاطب خود رسید. این اتفاق در بحث پلتفرمها نیز میتواند رخ دهد.
ایکنا – سؤال پایانی به گروه سنی مخاطبان پلتفرمها مربوط میشود زیرا بسیار از محصولات در این حوزه برای مخاطب کودک است. فرهنگسازی در این عرصه را توضیح دهید.
اتفاقاً مهمترین بخش در رسانه همین قسمت است. در این عرصه اگر بتوان اخلاق و تربیت اسلامی را در سلیقه مخاطب قرار داد مطمئن باشید دستاوردش در آینده بسیار ریشهای و کارساز خواهد بود. البته زبانی که برای بیان اخلاق و تربیت دینی انتخاب میکنیم مانند آنچه در تلویزیون میبینیم نباید باشد چون در این رسانه سطحیترین شکل را شاهد هستیم. بنابراین توصیه من این است کارگروهی متشکل از کارشناسان خبره در حوزه مختلف راهاندازی شود تا بتوان به نتیجهگیری مطلوب دست پیدا کرد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام