به گزارش ایکنا، روحالله فدائی؛ عضو گروه حکمت فرهنگستان علوم پزشکی ایران، 19 خرداد ماه در نشست علمی «روش تجربی ابنسینا در علوم طبیعی» با بیان اینکه در شخصیتهایی مانند ابنسینا که فیلسوف_ پزشک هستند زمینههایی از دانشهای علوم طبیعی مانند عطرشناسی، داروشناسی و ... وجود دارد، گفت: ما درصدد هستیم تا در بحث خود به نحوه و چگونگی مطالعه و تحقیق ابن سینا در این علوم بپردازیم، البته محققان این حوزه به خوبی آگاهند که مسئله روششناسی علوم ابعاد مختلفی دارد به خصوص اینکه ابنسینا فیلسوفی نظامساز است و یک روند نظاممند را ارائه میکند. در دو دهه گذشته مطالعات ویژه در زمینه روششناسی ابنسینا انجام شده است و شاهد تالیف چند مقاله و کتاب در این باره هستیم که در معتبرترین انتشارات اروپا چاپ شده است.
وی با بیان اینکه وقتی از روششناسی علمی سخن گفته میشود مجموعه زیادی از دادهها در میان خواهد بود به روششناسی تجربی ابنسینا اشاره کرد و افزود: عمدتا وقتی سخن از روششناسی علوم تجربی مطرح است ذهنها به سمت روش آزمایشگاهی معطوف میشود. بنابراین ابتدائا مشاهداتی وجود دارند که باید تکرارپذیر باشند و مؤلفه دیگر، کنتزلشدگی مشاهده است لذا برای دانشمند علوم تجربی در دوره معاصر، مصنوعیبودن خیلی مهم است زیرا باید او بتواند در آزمایشگاه تجربه و تکرار کند.
فدایی با طرح این پرسش که آیا ما میتوانیم از روش تجربی و آزمایشمحور در دوره پیشامدرن مانند دوره معاصر سخن بگوییم یا اینکه در آن دوران اصلا روششناسی آنها سنخیتی با مباحث جدید ندارد، اضافه کرد: ادبیات مفصلی در 200 سال گذشته شکل گرفته است و شروع آن به فرانسیس بیکن برمیگردد و حملات جدی به روششناسی پیشامدرن کردند و گفتند در دوره پیشامدرن هیچ روشی تجربی نمیبینیم و آنها با متدهای امروز سراغ علوم طبیعی نرفتهاند.
وی افزود: تدریجا در مقابل این رویکرد، رویکرد مثبتی هم شکل گرفت که عکسالعملی در برابر تحقیر دوره پیشامدرن است؛ این رویکرد نگاه مثبت دارد و تلاش میکنند تا نمونههای متعددی از دوره یونان باستان تا دوره اسلامی و دوره قبل از رنسانس در اروپا را مطرح کند؛ با بررسی بیشتر آثار آنان تلاش کردند تا ثابت کنند که دوره پیشامدرن در حد خودش روشهای قابل دفاعی داشته است.
عضو گروه حکمت فرهنگستان علوم پزشکی ایران، اظهار کرد: این رویکرد از پیشامدرن دفاع نسبی کرده است و به نحوی پاسخ به اتفاقاتی است که رخ داد؛ مطالعات در این زمینه پیش رفت تا به مطالعات میانه رسیدیم، طرفداران این رویکرد ضمن اینکه نفی مطلق نمیکنند ولی شواهدی را هم که مدافعان دوره پیشامدرن آوردند نقد و بررسی میکنند و نتیجه میگیرند که دوره پیشامدرن مطلقا خالی از روش تجربی نیست و در عین حال نباید گفت که ما در آن دوره آزمایشات دقیقی داشتهایم و حداقلی را میپذیرند.
این پژوهشگر و محقق دانشگاه ترتیت مدرس با طرح این پرسش که آیا ابنسینا به عنوان یک دانشمند و فیلسوف دوره گذشته با روش تجربی بیگانه بوده است، گفت: وقتی آثار منطقی ابنسینا را مشاهده میکنیم، حدودا 15 توصیف از آن چیزی که ابنسینا آن را تجربه مینامد شناسایی کردهام که او در مورد فرایند تجربه و ویژگیهای آن سخن میگوید. از دید وی تجربه مانند آن است که کسی اشیایی از نوع واحد را میبیند و حس میکند که در آن فعل یا انفعالی رخ میدهد و وقتی این جریان تکرارپذیر شد عقل حکم میکند که این فعل، ذاتی این شیء است و اتفاقی نیست زیرا اتفاق دوام ندارد؛ یا ایشان گفته است که سقمونیا عامل اسهال صفرا است و به دفعات میتوان این موضوع را تجربه و تکرار کرد.
وی افزود: از نظر ابنسینا در ابتدا باید ادراک حسی نسبت به آنچه مشاهده میشود انجام شود، مرحله دوم مشاهده و ادراک حسی، تکرارپذیری است و بعد از این تکرار، یک ادراک وهمی صورت میگیرد که منجر شکلگیری محفوظات در حافظه میشود و نهایتا ما با تکرار و تثبیت محفوظات مواجهیم و در رحله بعد نوعی استقراء در ذهن دانشمند طبیعی ایجاد میشود و در مرحله پایانی ابنسینا معتقد به قیاسات عقلی است که بر واهمه اضافه میشود و نهایتا معرفت تجربی کسب خواهد شد.
فدایی با بیان اینکه ابنسینا قائل است در مرتبه حیوانی ما یکسری قوای مدرکه و محرکه داریم و قوای مدرکه به دو دسته قوای ادراکی ظاهری و باطنی تقسیم میشود، تصریح کرد: قوای محرکه هم سبب حرکت انسان به سمت یک کار میشود. ما چیزی را با حواس پنجگانه میبینیم، میشنویم، لمس میکنیم و ... سپس این ادراک حسی تبدیل به مشاهده میشود یعنی حواس ظاهری فقط یکسری دادهها را در مورد پدیده میدهند ولی مشاهده، تجمیع دادهها در مورد شیء بیرونی است و بعد تصویری از این مشاهده در خیال انسان ذخیره میشود که ابنسینا آن را خیال حسی میداند، سپس مشاهده باید تکرار شود.
این پژوهشگر ادامه داد: ابنسینا در مورد اینکه تکرار باید مصنوعی یا طبیعی باشد سخنی نگفته است؛ او معتقد است که بعد از تکرار، قوه فاهمه ایجاد میشود. ابنسینا میگوید کارکرد واهمه این است که در مشاهدات بعدی قبل از اینکه انسان ادراک حسی کاملی در مورد یک شیء پیدا کند در مورد آن حکم کرده و مثلا میگوید این جسم، عسل است زیرا قبلا چنین مادهای را دیده است و قبل از چشیدن به عسلبودن آن پی میبرد. در اینجا صورتی از یک شیء در حافظه انسان براساس تصاویر قوه فاهمه ذخیره میشود.
وی افزود: بعد از اینکه این تصویر تثبیت شد استقراء برای انسان شکل میگیرد یعنی انسان براساس مشاهدات جرئی به یک حکم کلی میرسد لذا وقتی یک ماده زردرنگ شیرین را دید پی میبرد عسل است. ابنسینا معتقد است در مرحله بعدی باید قوه عقلی انسان وارد کار شود که محوریت آن قاعده اتفاقی است؛ یعنی امر و رویداد اتفاقی نمیتواند در اکثر یا همه موارد رخ دهد. تحلیل این قاعده خیلی مهم است. امر اتفاقی یعنی علیت اتفاقی و عرضی و در این نوع علیت ممکن نیست یک اتفاق در همه موارد رخ دهد. حرف ابنسینا این است که در جایی که علت تامه حضور ندارد معلول به نحو اکثری و دائمی حاصل نخواهد شد و کار دانشمند تجربی این است که بر اساس تکرار این علیت را کشف کند.
فدایی گفت: با اضافه شدن این برهان به آن استقراء چون پژوهشگر دیده است که دادههای حسی همراه هم هستند پس یک امر اتفاقی رخ نمیدهد و ما با علیت تامه مواجهیم لذا با کشف علت میتوانیم استقراء را به تجربه برسانیم و از ظن و گمان به یقین برسیم. بنابراین اینسینا برای کسب معرفت تجربی گام به گام این مراحل را میپیماید.
این پژوهشگر و فارغالتحصیل دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه تلاش ابنسینا رسیدن به معرفت یقینی است و چنین معرفتی برای او ضرورت دارد و پایینتر از آن ارزش علمی ندارد، گفت: ابنسینا پی برده بود که ما نمیتوانیم دانش و معرفت تجربی را از زندگی خودمان کنار بگذاریم و باید به نحوی به آن اعتبار بدهیم و از یقین هم در معرفت تجربی استفاده کنیم و ارتباط معرفت و یقین هم در کشف علیت است که یک دانشمند تجربی از آن استفاده میکند.
فدایی تصریح کرد: قیاس از منظر ابنسینا یک برهان لمی است زیرا بین برهانها هم دستهبندی داریم و برهان لمی ما را به یقین در سطح بالا میرساند. ابنسینا در مواردی با مدل ذهنی تا حدی شبیهسازی کرده است یعنی وقتی امکان مشاهده مکرر و آزمایش برای او وجود ندارد تلاش کرده است تا شبیهسازی کند و سرنخهایی از چنین کارهایی هم در اندیشه ابنسینا وجود دارد.
انتهای پیام