به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن سیدمجتبی حسینی، مفسر قرآن با محوریت آیات سوره حجر، شب گذشته 3 تیر برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
«وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ؛ و بادها را بارداركننده فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم پس شما را بدان سيراب نموديم و شما خزانهدار آن نيستيد».
ظاهر این آیات روشن است ولی در واقع این آیه، معنای آیات قبل را مشخص میکند. اولا میفرماید بادها را لقاحکننده قرار دادیم چون گردهها توسط بادها منتقل میشوند و این امر باعث لقاح گیاهان است. این معنا درست است ولی چه ربطی به اینجا دارد؟ اینجا دارد درباره آب صحبت میکند. شاید گفته شود خود ابرها هم با باد لقاح پیدا میکنند. پس هم لواقح بودن بادها برای گیاهان منظور است و هم لواقح بودن بادها برای ابرها منظور است که در اثر آن باران میبارد. بنابراین معنای آیه این میشود که ما یک لواقحی فرستادیم که باعث شد آب باران بیاید تا این آب شما را سیراب کند. در واقع خداوند میخواهد بفرماید اگر ما بخواهیم شما را سیراب کنیم، این کار را با اسباب و مقدماتی انجام میدهیم.
وقتی ما میگوییم فلان کار را خدا کرد به این مقدمات توجه نداریم. مثلا وقتی حضرت ابراهیم میفرماید خدا مرا طعام میدهد و سیراب میکند و هنگام مریضی شفا میدهد، ما به مقدمات توجه نداریم. لذا توقع داریم برای درمان بیماری مستقیما از ناحیه خدا شفا بگیریم. بشر قرنها این اشتباه را کرده است. نکته دوم این است که درمان با شفا فرق دارد. پروسه شفا یک چیز است، پروسه درمان یک چیز. طب اسلامی، طب سنتی و ... همه پروسه درمان است ولی پروسه شفا چیز دیگری است؛ این بحث دقیقی است. روش شفا انحصار ندارد و ممکن است خدا از راه دیگری شفا دهد. همانطور که برای سیراب کردن خدا باد را میفرستد، لقاح اتفاق میافتد و بعد باران میبارد، برای شفا هم یکسری کارها انجام میدهد تا طرف شفا بگیرد. باید جهانبینیمان را درست کنیم تا دنیایمان بزرگتر و عمیقتر شود و محدودیتهایمان کمتر شود. علم جدید ما را محدود کرده در حالی که راههای رسیدن به یک نتیجه، منحصر در امور مادی نیست.
پیام دیگر آیه این است که میگوید همه این کارها را کردیم که تو را سیراب کنیم. بنابراین باید قدر خودت را بدانی. ادامه آیه میفرماید: «وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ» یعنی تو خازن آب نیستی. پس تو هیچ نقشی در فرو آمدن این آب نداشتی، حالا که نداشتی بیا به چند مسئله دقت کن؛ اول به انزال آیات دقت کن. اگر این آیات انزال شد برای تو است تا از آن استفاده کنی. به جای اینکه با این انزال درگیر شوی بیا از آن استفاده کن، همانطور که از انزال آب بهره میبری. غیر این انزال، با هر انزال دیگری هم نجنگ.
بنابراین این آیه یک مفهوم عمیق، جهانی و توحیدی به نام انزال، به نام هدایت، به نام حیات انسان را با یک مثال ساده به انسان فهماند. یک نکته دیگر هم در مورد «وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ» عرض کنم. این جمله، جمله اسمیه است و کارکرد اخباری دارد. ممکن است این گزاره انشایی باشد یعنی نمیتوانید خازن باشید. این یک بحث مفصل است که فرصت نمیکنیم به آن بپردازیم.
آیه 57 سوره اعراف میفرماید: «وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ و اوست که بادها را پیشاپیشِ [بارانِ] رحمتش به عنوان مژده دهنده میفرستد تا هنگامی که ابرهای سنگین بار را بردارند، آن را به سوی سرزمینی مرده میرانیم، پس به وسیله آن باران نازل میکنیم و به وسیله باران از هر نوع میوه [از زمین] بیرون میآوریم [و] مردگان را نیز [در روز قیامت] این گونه [از لابلای گورها] بیرون میآوریم، [باد، ابر، باران، زمین، روییدن گیاهان و انواع میوهها را مثل زدیم] تا متذکّر و یادآور [اراده و قدرت بی نهایت خدا] شوید».
نتیجهگیری که این آیه از رخدادهای طبیعی مثل باد و باران میکند این است که همینطوری شما را از زمین مرده بیرون میآوریم. آیا این زمین مرده همان قبرستان است یا منظور آیه این است قلبهای مرده، زنده میشوند. به همین خاطر آیه بعدی میفرماید: «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ؛ و زمین پاک است که گیاهش به اذن پروردگار بیرون می آید، و زمینی که ناپاک است، جز گیاهی اندک و بیسود از آن بیرون نمیآید؛ این گونه نشانهها را برای گروهی که سپاس گزارند [به صورتهای گوناگون] بیان میکنیم».
انتهای پیام