امروز روز حجاب و عفاف است؛ 21 تیر ماه سال 1314 واقعه گوهرشاد و کشته شدن صدها نفر از مردم مشهد به دست قوای نظامی تحت فرمان رضا شاه به وقوع پیوست و در ادامه طی چندین سال تعداد زیادی از زنان و دختران این سرزمین از سوی حکومت برای برداشتن حجاب خود تحت فشار و آزار و اذیت قرار گرفتند. این روز را شورای فرهنگ عمومی به عنوان روز حجاب و عفاف نامگذاری کرده است.
اما سالها قبل از این نامگذاری، شهید مرتضی مطهری از حجاب به عنوان یک «مسئله» یاد کرده است. دقت نظر در خصوص انتخاب این کلمه در درک نگاه شهید مطهری به موضوع حجاب بسیار مهم است. ایشان میتوانستند کلمات متفاوت دیگری را جایگزین کلمه «مسئله» کنند مثلاً موضوع حجاب، امر حجاب، دستور الهی حجاب، حکم حجاب و ...، اما وقتی در کنار واژه حجاب از واژه «مسئله» استفاده کردهاند به این معنی است که باور دارند مقوله حجاب یک مسئله است که باید در خصوص صحبت و آن را حل کرد.
«مسئله حجاب» حاصل سخنرانیهای شهید مطهری در انجمن اسلامی پزشکان بوده و ۱۰ چاپ این اثر قبل از انقلاب صورت گرفته است که ۸۲ هزار نسخه طی این ۱۰ چاپ قبل از انقلاب و بیش از یک میلیون و ۴۰۰هزار نسخه در ۱۳۷ چاپ بعد از انقلاب منتشر شده است. این تکرار چاپها نشان دهنده اقبال عمومی به آن است.
قدر مسلم پس از این کتاب، دهها کتاب دیگر در همین خصوص نوشته شده است اما هیچکدام نتوانسته به اندازه این کتاب مؤثر و مورد اقبال خاص و عام قرار گیرد.
خود شهید مطهری در خصوص این کتاب گفتهاند: کمترین فایده این کتاب آن است که محتوای آن امکان برقراری ارتباط و ظرفیت برای بسط مفاهیم ارزشمند اسلام در مواجهه با زنان و مقوله حجاب را به شکل عمومی و ساده با مردم مطرح میکند.
شهید مطهری در این کتاب تمام تلاش خود را بهکار بسته تا عقاید یک نسل را در برابر مسئله حجاب، مؤلفههای اسلام در مواجهه با زن و مقوله حجاب تصحیح و دروغهایی که به اسم اسلام و حجاب در مواجهه با مقوله زن بازتاب داده شد را آشکار کند.
شاید بسیار معقول به نظر برسد که یک روحانی از نظر فقهی به تبیین و تشریح مقوله حجاب بپردازد اما قدر مسلم «مسئله حجاب» شهید مطهری یک کتاب فقهی نیست و این استاد شهید تمام تلاش خود را کرده است که بیشتر به سؤالهای بانوان هم عصر خود در خصوص فلسفه حجاب بپردازد و این پاسخگویی به حدی قوی و دقیق بوده که اکنون نیز خواندن آن میتواند پاسخگوی سؤالات نسل جدید در مقوله حجاب باشد.
بر اساس همین اهمیت، در روز حجاب و عفاف به بیان مختصری از کتاب مسئله حجاب شهید مطهری میپردازیم و امیدواریم هر دو گروه موافقان و مخالفان حجاب به مطالعه این کتاب ارزشمند اقدام و حتی مطالب این کتاب را محور گفتوگوهای سازنده در مقوله حجاب قرار دهند.
در مقدمه این کتاب شهید مطهری مجموعه سؤالاتی را در خصوص حجاب مطرح میکند از جمله اینکه: «آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است؟ یا از مختصات اسلام ومسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است؟ علت پوشش چیست؟ چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم وحائلی به صورت پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید؟ فلسفه پوشش از نظراسلام، ایرادها و اشکالها و حدود پوشش اسلامی چیست؟ آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت حجاب براین معنی دلالت میکند؟ یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کنارهگیری کند؟ در صورت دوم پوشش چقدر است؟ آیا چهره ودو دست باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست تا مچ پوشیدنش لازم نیست؟ و در هر دو حال آیا در اسلام مسئلهای به نام حریم عفاف وجود دارد یا نه؟ آیا در اسلام مسئله سومی که نه پرده نشینی و محبوسیت و نه اختلاط باشد وجود دارد یا نه؟ آیا اسلام طرفدار جدا بودن جامع زنان و مردان است یا نه؟» و همان ابتدای کتاب اعلام میکند که میخواهد به این سؤالها پاسخ دهد. اگر به سؤالهای مطرح در ابتدای این کتاب توجه کنیم متوجه میشویم بسیاری از آنها اکنون نیز مورد سؤال جوانان نسل جدید قرار دارد.
فصل اول این کتاب به «تاریخچه حجاب در بین ملتهای دیگر» پرداخته تأکید میکند که پیشاز ظهور دین اسلام نیز مقوله حجاب میان مردم جاری و ساری بوده است.
بیان حجاب سخت و شدید در دوران ایران باستان و در میان قوم یهود برخلاف دوران اسلامی از نکات جالب توجه این کتاب است و بیان دیدگاه ویلدورانت در این حوزه نشان دهنده مطالعه شهید مطهری در منابع خارجی است. در این قسمت از کتاب این مسئله بحث میشود که ایا حجاب از ایران باستان به دین اسلام تسری پیدا کرد و پاسخ داده میشود که خیر؛ اسلام خود دستورات مربوط به حجاب و عفاف را مطرح کرده است.
در این بخش از کتاب آمده است: «کنت گوبینو در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانی در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند. او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده است بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است. مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت نمیگذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتی الامکان او را پنهان میکرد زیرا اگر معلوم میشد که چنین خانم خوشگلی در خانهاش هست دیگر مالک او و احیاناً مالک جان خودش هم نبود. جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شد در کتاب نگاهی به تاریخ جهان جلد اول صفحه ۳۲۸ ضمن ستایش از تمدن اسلامی به تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره میکند و از آن جمله میگوید: «یک تغییر بزرگ و تأسفآور نیز تدریجا روی نمود و آن در وضع زنان بود .در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت. زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمیکردند بلکه در اماکن عمومی حضور مییافتند، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه میرفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه میپرداختند. اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا بیش از پیش رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجود داشت اقتباس کردند. عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند. اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند. به قراری که نقل شده است مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدائی زنان از مردان و پردهنشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد. تدریجا سیستم «حرم» آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند».
شهید مطهری پس از بیان نظرات مختلف در این زمینه در جمع بندی خود بیان میکند که «اما این سخن درستی نیست. فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد نه اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است. از سخنان نهرو بر میآید که رومیان نیز( شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشتهاند و رسم حرمسراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت. این نکته را دیگران نیز تأیید کردهاند. در هند نیز حجاب سخت و شدیدی حکمفرما بوده است ولی درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و یا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تأثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفتهاند. آنچه مسلم است اینست که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است».
در فصل دوم شهید مطهری به «علل پیدایش حجاب از ابعاد فلسفی، اجتماعی، اقتصادی، روانی و فردی» پرداخته و مسئله حیا، ستر و پوشش را برای زن به مثابه ارزشهایی که میتواند او را در جامعه به تعالی برساند معرفی میکند.
وی همانند سایر آثار خود ابتدا با دقت نظرات مخالفان را مطرح و در حد اعلای امانتداری و بیطرفی به جمع بندی این نظرات میپردازد. در بخشی از فصل دوم کتاب مسئله حجاب آمده است: «در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالبا این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است. نظریاتی که به دست آوردهایم بعضی فلسفی، بعضی اجتماعی، بعضی اخلاقی، بعضی اقتصادی و بعضی روانی است: میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی) .عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)، پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)، حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)، عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است (ریشه روانی) . علل نامبرده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بیجهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کردهاند و یا فرضا در پدید آمدن بعضی از سیستمهای غیر اسلامی تأثیر داشته است در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفهای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است».
شهید مطهری در ادامه تک تک موارد مطرح را بررسی و با دلیل اثبات میکند که نقشی در به وجود آمدن حجاب در میان مسلمانان نداشته است.
پس از تحلیلهای دقیق شهید مطهری انتخاب حجاب را یک هوشمندی زنانه تعبیر و مطرح میکند: «به عقیده ما یک علت اساسی در کار است که مورد غفلت واقع شده است و ریشه این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه غریزی خود زن باید جستوجو کرد. به طور کلی بحثی است درباره ریشه اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف و از آنجمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد. در اینجا نظریاتی ابراز شده است . دقیقترین آنها اینست که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمیتواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده زور با زوی مرد بر نمیآید و از طرف دیگر نقطه ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیت و مظلومیت قرار داده است. زن برای مرد همچون جائزهای است که باید آنرا برباید. وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همانطور که متوسل به زیور و خودآرائی و تجمل شد که از آن راه مرد تصاحب کند، متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا برد.
در کنار مطرح کردن اندیشههای اندیشمندان غربی بیان اشعار مولانا و نظامی نیز به درک بیشتر مفاهیم یاد شده در این کتاب انجامیده است.
واژه حجاب، سیمای حقیقی مسئله حجاب، معاشرت آزاد از جنبه روانی، بحثی در حس تغزل، معاشرت آزاد از نظر زندگی خانوادگی و معاشرت آزاد از نظر زندگی اجتماعی در فصل سوم مورد بحث قرار گرفته است.
در بخشی از این فصل آمده است: «پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمائی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر میکند و فتوای فقهاء هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد. در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفتهاست. آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیهای که در آن، کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام و میدانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شده است». آیهای که در آن آیه کلمه حجاب به کار رفته آیه 54 از سوره احزاب است که میفرماید: «و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب» یعنی اگر از آنها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه میکنید از پشت پرده از آنها بخواهید. در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام «آیه حجاب» آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شد، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است، نه آیات سوره نور که میفرماید: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم»، «قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن» یا آیه سوره احزاب که میفرماید: «یدنین علیهن من جلابیبهن و الی آخر».
اما اینکه چطور شد در عصر اخیر به جای اصطلاح رائج فقها یعنی ستر و پوشش، کلمه حجاب و پرده و پردگی شایع شده است برای من مجهول است و شاید از ناحیه اشتباه کردن حجاب اسلامی به حجابهائی که در سایر ملل مرسوم بوده است باشد».
حقیقت امر این است که در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه؟ اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع میباشند. درست است که صورت ظاهر مسئله اینست که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنی آنکس که مسئله به نام او عنوان میشود زن است و احیانا مسئله با لحن دلسوزانهای طرح میشود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مسئله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهرهکشی جنسی از زن، جز از جهت زنا، آزادی مطلق داشته باشد یا نه؟ یعنی آنکه در این مسئله ذی نفع است مرد است نه زن و لااقل مرد از زن در این مسئله ذی نفعتر است».
فصل چهارم پاسخ به شبهات، آسیبها و آرای مخالفانی است که درباره مقوله حجاب نظرات خود را عنوان میکنند که با قلم شیوا و بیان استدلالی شهید مطهری این شبهات پاسخ داده شده و درنهایت در فصل پنجم، ترسیم نمای فقهی و قرآنی درباره مقوله حجاب و ارتباط آن با جایگاه زن در جامعه با استناد به آیات، روایات مستند و معتبر است؛ مطالب ارزشمندی که مطالعه آنها برای همگان سودمند است.
انتهای پیام