«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش هفتم با موضوع «حقالناس اجتماعی» را میخوانید.
حقالناس اجتماعی یا به تعبیری حقوق اجتماعی مردم در چند دسته کلی قابل بررسی است؛ یک دسته حقوقی هستند که تحقق آنها در بسیاری از موارد نیاز به ابزار حکومتی دارد نظیر حق برخورداری از آزادی، امنیت، عدالت، نظم، دینداری، دانش، کرامت و رفاه مادی؛ تأمین این دسته از حقوق اجتماعی مردم بیشتر بر عهده حکومتهاست و جزو تأمین حقوق مزبور تأثیر مستقیم خواهد داشت. این حقوق در بخش پایانی این فصل و در تقسیم مربوط به حقوق متقابل حاکمان و مردم تبیین میشود.
احقاق دسته دیگری از حقوق اجتماعی توسط خود مردم و بدون اتکا به دولتها و حکومتها امکان پذیر است؛ در واقع این دسته از حقوق، حقوقی است که مردم نسبت به یکدیگر دارند و تحقق آنها برای رشد و سلامت مادی و معنوی جامعه مفید خواهد بود. البته اقدام مردم در این زمینه موجب سلب تکلیف از زمامداران نمیشود و وظیفه آنان در هر صورت به قوت خود باقی است. در ادامه به چهار نمونه از حقوق اجتماعی از دسته اخیر اشاره میشود.
یکی از حقوق اجتماعی حق زندگی برای همه اعضای جامعه است. خداوند متعال به یکایک افراد اجتماع و حتی به حیوانات و گیاهان، حق حیات و زندگی داده است و هیچ موجودی نمیتواند این حق اجتماعی را از دیگران سلب کند.
سلب حق حیات بیجهت و بدون دلیل حتی به اندازه یک نفر به قدری مذموم و منفور است که قرآن کریم آن را معادل کشتن همه انسانها میداند. چنان که زنده کردن و زندگی بخشیدن به یک نفر را مثل احیای تمام آدمیان میداند «مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَو فَسَادٍ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَن أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَى النَّاسَ جَمِيعاً» طبق این آیه شخصیت هر انسانی نزد خداوند متعال عزیز و گرامی است و به اندازه تمام دنیا ارزش دارد.
پیامبر اکرم نیز در حجهالوداع ریختن خون و آبروی مردم را برای آحاد بشریت حرام اعلام کردند «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ» حق زندگی منحصر در زندگی مادی نیست و زندگی روحی و معنوی را نیز شامل میشود. آیه شریفهای که بیان شد حاوی یک معنای ظاهری و یک معنای تأویلی است. معنای ظاهری آن مربوط به جسم آدمی و حرمت خون اوست اما معنای باطنی و تأویلی آیه ناظر به حیات روحی و معنوی آدمیان است.
امام صادق(ع) در روایتی، به معنای تأویلی آیه اشاره میکنند؛ آن معنا این است که اگر کسی موجب انحراف و گمراهی شخص دیگری شود مانند این است که تمام مردم جهان را به گمراهی کشانیده و از میان برده است. چنان که اگر کسی موجب هدایت و آگاهی دیگران شود، مثل آن است که تمام مردم جهان را هدایت کرده و زندگی بخشیده است. بر این اساس انسانها از حق حیات معنوی و حیات روحی نیز برخوردارند و هیچ کس نمیتواند این حق را از آنان سلب کند.
یکی از حقوق اجتماعی مردم و به تعبیری مهمترین حق اجتماعی انسانها بر یکدیگر حق امر به معروف و نهی از منکر است که به آن «نظارت ملی» نیز گفته میشود. بر این اساس همه باید بر گفتار و رفتار یکدیگر نظارت کنند. قرآن کریم امت اسلامی را به خاطر توجه به امر به معروف و نهی از منکر، بهترین امتها برمیشمرد. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ المنكر»
امام صادق(ع) به گروهی از یاران خود فرمودند «أَنَّهُ قَدْ حَقَ لِيَ أَنْ أَخُذَ الْبَرِيءَ مِنْكُمْ بِالسَّقِيمِ» همانا حق من است که افراد سالم از شما را به سبب وجود اشخاص بیمار در بینتان مؤاخذه کنم یعنی به خاطر اینکه افرادی در میان شما گناهکارند، من حق دارم کسانی که مرتکب گناه نمیشوند را مسئول بدانم؛ بعد فرمودند چگونه این مؤاخذه برای من سزاوار نباشد در حالی که خبر عمل زشت و قبیح شخصی از شما به شما میرسد و او را نهی از منکر نمیکنید از وی دوری نمیجویید و او را در تنگنا قرار نمیدهید تا دست از گناه بردارد.
انتهای پیام