کد خبر: 4226621
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۹
ابزارهای تربیت حسینی/ ۵

والدین تکمیل‌کننده پازل آموزش دینی رسانه باشند

عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما و کارشناس رسانه با بیان اینکه عملکرد رسانه ملی در ارتباط با تأثیرگذاری دینی بر کودک و نوجوان، عمدتاً بر پایه شور و احساس بوده است،‌ گفت: والدین می‌توانند تکمیل‌کننده پازل آموزشی رسانه نسبت به مفاهیم دینی باشند، مشروط بر آنکه این مفاهیم برای آن‌ها باورپذیر شده باشد.

داود نعمتی انارکیواقعه کربلا نه یک حادثه بلکه یک دانشگاه بزرگ تربیت حسینی است، واقعه‌ای که بسیاری از آموزه‌های دینی را دربر دارد و والدین به عنوان افرادی که نقش مهم و اساسی در تربیت فرزندانشان بر عهده دارند، می‌توانند با استفاده از ابزار‌های مهم تربیتی از ظرفیت قیام عاشورا برای تربیت دینی فرزندان خود بهره گیرند.

در این راستا خبرگزاری ایکنا درصدد برآمده است تا به بررسی ابزار‌های مهم تربیتی همچون بازی‌های رایانه‌ای، بازی‌های رومیزی، کتاب، نمایش، رسانه ملی، سرود، مسجد، هیات و ... که می‌تواند معرف و مروج فرهنگ عاشورا برای کودکان و نوجوانان باشد بپردازد و به صورت روزانه در معرض مطالعه علاقه‌مندان قرار دهد. در ادامه موضوع رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

ظرفیت‌های فراوانی در واقعه عاشورا وجود دارد که آشنایی کودکان و نوجوانان با این ظرفیت‌ها، تأثیرات فراوانی در زندگی آن‌ها ایجاد خواهد کرد. به دلیل وجود شخصیت‌های متفاوتی که کربلا حضور دارند، ظرفیت‌های فراوانی برای پرداخت به ایشان در حوزه تأثیرپذیری کودک و نوجوان دارد. در واقعه عظیم عاشورا شخصیت‌های مختلفی از کودکان گرفته تا سالمند و نوجوان و بانوان حضور دارند و همه این شخصیت‌ها ظرفیت‌های ویژه‌ای برای داستان‌پردازی و ارائه فرهنگ عاشورا به کودکان و نوجوانان دارند. 

یکی از تأثیرگذارترین امکانات برای انتقال فرهنگ عاشورا به کودکان و نوجوانان بهره‌‌گیری از ظرفیت رسانه‌های مختلف به ویژه رسانه ملی است. رسانه ملی با بهره‌گیری از ابزار مختلف رسانه‌ای که در اختیار دارد می‌تواند با تولید برنامه‌های مختلف حوزه کودک و نوجوان از فیلم و مجموعه‌های تلویزیونی گرفته تا تولید مستندات، انیمیشن‌ها و ... فرهنگ عاشورا را به خوبی در میان کودکان و نوجوانان نهادینه کند.  

در این راستا به سراغ داود نعمتی انارکی، عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما و کارشناس رسانه رفتیم تا درباره ظرفیت‌های تربیتی رسانه ملی به ویژه با موضوع محرم و عاشورا گفت‌وگو کنیم.

ایکنا ـ‌ رسانه ملی به عنوان یک ابزار تربیتی مؤثر که در دسترس عموم مردم قرار دارد، از چه ظرفیت هایی برای انتقال معنا برای تربیت دینی به ویژه انتقال فرهنگ عاشورا برخوردار است؟ 

در این زمینه ابتدا باید تعریفی از فرهنگ عاشورا ارائه کرد و سپس، با مؤلفه‌های آن آشنا شد. به اعتقاد بنده فرهنگ عاشورا از آنچه که در واقعه کربلا اتفاق افتادۀ نشات گرفته است که ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. حق‌طلبی، ظلم‌ستیزی، امر به معروف و نهی از منکر، حرکت به سمت ارزش‌های دینی متناسب با کلام خدا، سیره پیامبر(ص) و رفتار علوی، مردم‌داری، اصلاح امور، پرهیز از بیدادگری و بسیاری دیگر که این‌ها از مؤلفه‌های فرهنگ عاشورا محسوب می‌شوند و پرداختن به آن‌ها در زمان‌های گذشته عمدتا از طریق وعظ از سوی سخنوران در مکان‌های مختلف انجام می‌شد اما امروزه پرداختن به فرهنگ عاشورا صرفا از این طریق نتیجه‌بخش نیست، بلکه باید از ابزارهای مختلف مانند رسانه‌ها چه رسانه‌های سنتی مانند مطبوعات و رادیو و تلویزیون و چه رسانه‌های جدید مانند پلتفرم‌های مختلف ارتباطی بهره برد تا بتوان به عاشورا و فرهنگ واقعی آن پرداخت. 

در واقع عاشورا برای ما آموزه‌ای است که معنی‌بخش زندگی است و انسان‌ساز و حرکت‌آفرین محسوب می‌شود، پس باید درست به آن پرداخته شود. رسانه‌ها نیز ظرفیت پرداختن به آن را دارند، مشروط بر آنکه به پیام عاشورا مبتنی بر منابع معتبر و ازسوی اشخاصی که در این حوزه تحقیق و مطالعه کرده‌اند، پرداخته شود، اما آنچه که به این فرهنگ آسیب می‌رساند، ورود خرافات و مطالب غیر واقع به حرکت ابا عبدالله الحسین(ع) است، مطالبی که پایه و اساسی ندارند و حتی می‌توانند در پذیرش این فرهنگ در جامعه تاثیر معکوس بگذارند. 

با این توضیحات باید اشاره کرد که نقش رسانه و به‌ویژه صدا و سیما شاید اثرگذارتر باشد؛ چراکه این رسانه قادر است با بازسازی تصویری، حرکت امام حسین(ع)، مخاطب خود را به آن دوران ببرد و پیوندی بین واقعه کربلا و مخاطب امروزی برقرار کند، اما معتقدم که استمرار این پیوند باید با دو رویکرد مورد توجه باشد. اول تولید فیلم و سریال‌های فاخر و تماشایی بر اساس تم واقعی موضوع که مخاطب را جذب تماشا کند و دوم تفسیر و تحلیل واقعه کربلا به گونه‌ای که ذهن مخاطب را درگیر کند و آن را از شبهاتی که ممکن است او را در ارتباط با فرهنگ عاشورا احاطه کند، دور کند. 

بنابراین، ظرفیت رسانه‌ای چون تلویزیون برای انتقال معنا برای تربیت دینی متناسب با فرهنگ و آموزه‌های عاشورا زیاد است و این روند اگر به صورت حرفه‌ای باشد، با استفاده از قالب‌های برنامه‌سازی مانند فیلم و مجموعه تلویزیونی، مستند، گفت‌وگو، انیمیشن و… امکانپذیر است. برای مثال بد نیست به سریال مختار اشاره کنیم که به موضوع قیام مختار به شکل حرفه‌ای و با بهره‌گیری از منابع معتبر پرداخت و پس از گذشت بیش از بیست سال از تولید آن، هنوز نیز بعضا تماشایی است. 

لذا اگر تولید پیام، حرفه‌ای و مبتنی بر تحقیق نباشد، پیام از عمق لازم برخوردار نخواهد بود و قاعدتا اثرگذاری بالایی نخواهد داشت.  پرداختن به فرهنگ عاشورا تنها نباید محدود به شور باشد، بلکه باید ذهن مخاطب را نیز در برگیرد، قاعدتا یک مداح و نوحه‌خوان بعضا قادر خواهند بود که آن شور را پدید آورند، اما برای درگیر کردن ذهن مخاطب و ورود به لایه‌های عمیق‌تر این فرهنگ، رسانه نیازمند است که از محققان و پژوهشگران تاریخ اسلام و یا روحانیون آشنا به تاریخ و زوایای آن و تحلیل‌گر شبیه شهید مطهری بهره گیرد که پیامش بر ذهن مخاطب بنشیند و اثر بگذارد.

ایکنا ـ  ارزیابی شما از نحوه عملکرد رسانه ملی در زمینه بهره مندی از ظرفیت های موجود خود برای تاثیرگذاری دینی بر کودک و نوجوان چیست؟ 

تاثیر رسانه‌ای مانند تلویزیون در شکل دادن رفتار کودکان و نوجوانان به دلیل برخورداری از ویژگی‌های شنیداری، تصویری که حرکت چاشنی آن است، احتمالا از بقیه رسانه‌ها بیشتر باشد؛ چراکه این رسانه می‌تواند از قالب‌های مختلف محتوایی بهره بگیرد و همچنین، شیوه‌هایی مانند بینش دادن به مخاطب با توجه به ویژگی‌های سنی او، اسوه‌سازی مناسب برای سن‌ و سال او، اقناع و بعضا القا به مخاطب کودک و نوجوان متناسب با شرایط ذهنی و احساسی او، تزئین پیام به آموزه‌های دینی و به‌ویژه فرهنگ عاشورا متناسب با فهم و درک مخاطب کودک‌ و نوجوان نیز در این زمینه بسیار تاثیرگذار است. 

در مورد ارزیابی عملکرد رسانه ملی در ارتباط با تأثیرگذاری دینی بر کودک و نوجوان، معتقدم که این تاثیرگذاری عمدتا بر پایه شور و احساس بوده است. آنچه که از مساجد، تکیه‌ها و‌ دسته‌جات عزاداری انتشار می‌یابد، نوعی پذیرش احساسی را برای کودک و نوجوان فراهم می‌کند که اگر با چاشنی فهم موضوع متناسب با شرایط ذهنی او همراه باشد، این پذیرش استمرار می‌یابد و در او نهادینه خواهد شد. البته برای این قشر بهترین محتواها می‌تواند مبتنی بر نمایش‌های جذاب باشد، نمایش‌هایی که این قشر را جذب خود کند. بنده انیمیشن‌هایی که پایه دینی داشته و از شبکه‌ها پخش شده‌اند را بعضا مشاهده کرده‌ام، اما داستان و پرداخت قوی در آن‌ها ندیدم. منظور از پرداخت قوی، اولا روایت آن‌هاست و در ثانی فاقد جذابیت‌های بصری بوده‌اند، جذابیت‌هایی که کودک را پای صفحه تلویزیون بنشاند تا مفاهیم دینی نهفته در روایت و تصویر را دریافت کند.

ایکنا ـ رسانه ملی برای انتقال معنای عاشورایی به کودکان و نوجوانان باید به چه ظرایف و نکاتی توجه داشته باشد و از چه خط قرمزهایی دور بماند؟ 

ذهن کودک و نوجوان آماده پذیرش هر نوع مطلبی است و در شرایط امروز که کودکان و نوجوانان نیز به ابزارهای ارتباطی و پیام‌های آن‌ها دسترسی دارند، تنوع دریافت حتی برای این سنین نیز افزایش یافته است. در چنین موقعیتی پیام‌هایی در ذهن مخاطبان کودک و‌ نوجوان‌ ماندگاری پیدا می‌کنند که از محتوای قابل فهم و متناسب با زبان آن‌ها برخوردار باشد و جذابیت‌های بصری داشته باشد. افراد مطرح در پیام‌ها به زبانی قابل فهم معرفی و کارهای آن‌ها به زبانی شیوا ‌و قهرمان‌پسندانه بیان شود. 

در مورد شخصیتی مانند حضرت عباس(ع) فقط بحث آب آوردن نبوده، بلکه جنگیدن شجاعانه برای رسیدن به هدفی والاتر بوده است که باید به شکلی باورپذیر برای مخاطب کم سن و سال واکاوی شود تا ملکه ذهن او شود.  نکته دیگر اینکه برای پیام‌های مختص کودکان و نوجوانان باید خط قرمزهایی را در مورد تربیت دینی در نظر داشت. او نباید در مفاهیم دینی احساس کند که سختی بیش از حدی وجود دارد و نباید خلاف آنچه که از رسانه در ابعاد دینی دریافت می‌کند، مغایرتی را در جامعه ببیند که اگر چنین باشد، رسانه باید به تولید پیام متناسب با سن و سال او در پاسخ به مغایرت‌ها بپردازد. 

پرداختن به الگوهای دینی برای سنین پایین باید متناسب با زبان آن‌ها و درکشان باشد؛ چراکه با زبان بزرگسالان نمی‌توان ‌آن‌ها را به پیام ‌جذب کرد. کودکان و نوجوانانی که در برنامه‌های نمایشی راوی مفاهیم دینی هستند، بعضا بیشترین تأثیر را دارند؛ چراکه مخاطب کم سن و سال او نوعی هم‌ذات‌پنداری می‌کند و این مسئله میزان تأثیر را افزایش می‌دهد. امروز برای کودک ‌و ‌نوجوان‌ باید به پاکی زبان خود ایشان تولید محتوا کرد. 

ایکنا ـ  با توجه به عمومیت بهره‌مندی مردم از رسانه ملی، مهمترین مفاهیمی که باید از این رسانه به منظور آموزش به خانواده و همچنین، به شکل مستقیم به خود کودکان انتقال داده شود، ‌چیست؟ 

تمام مفاهیم دینی مانند دین‌طلبی، پرهیز از دین‌گریزی، عدالت‌طلبی، حق‌محوری، ظلم‌ستیزی، آزادی معقولانه، احترام به والدین، رعایت اصول دینی، نوع‌دوستی، کمک به ضعفا و صدها مورد دیگر که در دین هم به آن‌ها تاکید شده، قابلیت پرداخت رسانه‌ای را در قالب‌های مختلف محتوایی دارند و بی‌شک مورد توجه نیز قرار می‌گیرند اما چند نکته را باید توجه کرد و آن اینکه اگر مفهومی در رسانه مورد توجه قرار می‌گیرد، نباید مصادیق خلاف آن در جامعه شکل بگیرد و نباید پیش‌فرض‌های ذهنی مخاطبان که بر اساس مفاهیم ارزشمند دینی، اخلاقی، عرفی و هنجاری شکل گرفته با مصادیق خلاف آن در جامعه آن هم به وفور خدشه‌دار شود. این بدان معنا است که وقتی افراد با مصادیق خلاف یک مفهوم دینی یا اجتماعی مانند، شایسته‌سالاری مواجه می‌شوند، دیگر نمی‌توان به آن‌ها فهماند که شایسته‌سالاری به چه معناست؛ چراکه معنای شایسته‌سالاری را در جامعه به شکل قابل مشاهده دریافت کرده‌اند. 

نکته دیگر اینکه والدین می‌توانند تکمیل کننده پازل آموزشی رسانه نسبت به مفاهیم دینی باشند، مشروط بر آنکه این مفاهیم برای آن‌ها باورپذیر شده باشد و این هنر رسانه است که محتوای دینی خود را به گونه‌ای تولید و نشر دهد که مخاطب بزرگسال او که سطح فهمش بالاست، آن محتوا را بپذیرد و به فرزندان خود نیز منتقل کند. 

نکته پایانی اینکه آموزش در رسانه باید بعضا مبتنی بر آموزش غیر مستقیم باشد تا مستقیم، به‌ ویژه برای کودکان‌ و نوجوانان، آموزش‌هایی که جنبه نصیحت‌گونه صرف داشته باشند، تأثیر چندانی نخواهند داشت. محتوا باید در دل مخاطب بنشیند و ذهن او را درگیر کند و بتواند باورهای ذهنی مخاطب را اصلاح، تقویت و تثبیت کرده و یا آن‌ها را تغییر دهد.

گفت‌وگو از مجتبی افشار

انتهای پیام
captcha