به گزارش ایکنا؛ تالار مولوی این شبها میزبان نمایش عاشورایی با نام «دلآخته» به نویسندگی و کارگردانی محسن جسور است. هنرمندی که پیشینه تئاتری دارد و نخستین گامهای حضور در عرصه حرفهای هنرهای نمایشی را سال 1381 در قالب اجرای نمایش در جشنواره تئاتر دانشگاهی در همین تالار مولوی برداشته و حال بعد از گذشت بیش از دو دهه بار دیگر و این بار در قامت مدرس هنرهای نمایشی به قلب تپنده تئاتر دانشگاهی ایران یعنی تالار مولوی باز گشته است.
این کارگردان که پیش از این در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با اثر سینمایی متفاوت «شکار حلزون» نگاه مخاطبان و منتقدان را به سمت خود جذب کرده بود؛ اینبار با دستمایه قرار دادن روایتی به قول خود شبه واقعی در میان اتفاقات و حوادث محرم سال 61 هجری سراغ آهنگری رفته که در بازار پررونق کوفه مشغول ساخت ادوات جنگی است و زمانیکه درمییابد که این ادوات برای سپاه یزید و یزیدیان است در دو راهی قرار میگیرد که انتخاب کند کدام سوی تاریخ بایستد؛ حق یا باطل؟
به گفته محسن جسور، کارگردان نمایش «دلآخته»؛ خواندن جملهای پشست جلد یکی از مقاتل نخستن عامل و انگیزه برای او در مسیر نگارش و تولید نمایش عاشورایی «دلآخته» شد. در آن جمله نوشته بود: «ششم محرم، بازار آهنگران کوفه پررونق شده بود.» همین یک جمله جرقه ابتدایی برای تولید این اثر را در ذهن او زد تا در کنار مطالعه منابع مختلف؛ دست به روایتی برای مخاطب خود در قالب اثر تئاتری با هویت و بنمایه ملی و بهره گرفته از داشتههای هنر ایرانی اسلامی بزند. اثری که علاوهبر رضایت عموم مخاطبان، تماشاگران و مخاطبان خاص را نیز به خود جذب کند و برای آنها نیز داشتههایی داشته باشد.
بر همین اساس بر آن شدیم تا درباره چند و چون این اثر نمایشی با محسن جسور به گفتوگو بنشینیم که حاصل این گپوگفت در ادامه از خاطرتان میگذرد.
محسن جسور، کارگردان نمایش «دل آخته» در گفتوگو با ایکنا درباره خط داستانی این اثر نمایشی با بیان آنکه این نمایش روایتگر قصه پیرمرد آهنگری است که بین انتخاب مسیر حق و باطل گرفتار شده است گفت: این ایستادن میان مسیر انتخاب حق و باطل نیز از دو آبشخور نگاه دینی و تاریخی وام میگیرد. قصه این اثر نمایشی، قصه عاشورایی است. قصه آهنگری که در بازار پر رونق کوفه در روزهای دهه نخست ماه محرم متوجه میشود برای سپاهی مشغول ساخت ادوات جنگی است که پیشتر آن را سپاه شر میدانسته و حال برای ایستادن میان طرف حق و یا باطل در دو راهی قرار گرفته است.
وی در پاسخ به این پرسش که اجرای نمایشهای دینی در ایام مذهبی چون ماه محرم و صفر اغلب باعث خوردن برچسب «آثار مناسبتی» به این تولیدات میشوند و به همین سبب مخاطب در انتخاب این دست از آثار به سبب حرکت این آثار تئاتری طی یکی دو دهه اخیر به سمت کلیشهها کمتر تمایلی برای حضور در سالنهای نمایشی دارد درباره وجه تفاوت این اثر برای عبور از آن نگاه کلیشه شده و ارائه اثری متفاوت و دعوتکننده مخاطب به تعقل گفت: به واسطه «دلآخته» تمام تلاش خود را کردهام تا ذهن مخاطب را به مسئلهای دعوت کنم که این روزها بسیار مبتلابه آن است.
وی افزود: انسان امروز بیش از گذشته در زیست خود و قرار گرفتن در چنین دوراهیهایی، خاصه با نگرش تاریخی و دینی باید تصمیم بگیرد که در کدام سوی تاریخ بایستد. چرا که انتخاب مسیر میانه یا به قول همان مثال معروف «میانهرو بودن» نیز به شکل همیشگی، شدنی نیست. ازسوی دیگر نیز به این مسئله اعتقاد دارم که حتی قرار گرفتن در میانه هر امر و مسئلهای، خود نوعی جهتگیری به شمار میرود.
جسور با اشاره به آنکه هر انسانی در طول زیست خود، خاصه انسان معاصر باوجود برگزیدن مسیر میانهروی در مواردی مجبور به انتخاب میان سمت راست و چپ تاریخ؛ روایت و زمانه خود میشود تصریح کرد: تمام تلاشم را به کار بردم که در تولید این اثر نمایشی با توجه به عقبه تئاتری و تحصیلات دانشگاهیام در این حوزه، برای تولید این نمایش بیشترین بهره را از ویژگیهای نمایش ایرانی برای ارائه این اثر به مخاطب ببرم.
وی تصریح کرد: تأکید میکنم که این اثر صرفاً یک نمایش ایرانی نیست و ویژگیهای درام ارسطویی در آن وجود دارد؛ اما به لحاظ شکل و صورتبندی و چه به لحاظ نوع روایت و قصهگویی، تمام تلاش خود را بهکار بردم که برای برقراری بیشترین ارتباط با مخاطب؛ «دلآخته» را به ویژگیهای نمایش ایرانی نزدیک کنم. به زبان سادهتر تلاش خود را بهکار بردم تا با پیش راندن نمایش ایرانی به قدر سهم و وسع خود ولو حتی یک قدم به سمت جلو، آن را با ویژگیهای درام ارسطویی آمیخته کنم.
کارگردان و پژوهشگر هنرهای نمایش ایرانی با اشاره به آنکه بیشترین وامگیری از داشتههای هویت هنر ایرانی در تولید نمایش «دلآخته» از نگارگری ایرانی و در ادامه ادبیات ایران وام گرفته شده است خاطرنشان کرد: در تولید این نمایش از مابهازاهای هنر ایرانی در نگارگری که دارای بیشترین جنبه نمایشی هستند بهره بردهام. به عنوان مثال در نورپردازی، صحنهپردازی، طراحی لباس، میزانسن و مسائلی از ایندست از هنر نگارگری وام گرفتم و با داشتههای نمایش ایرانی و نگاهی به تئاتر و درام ارسطویی اثر نهایی را به مخاطب ارائه کردهام.
وی ادامه داد: تمام تلاش خود را به کار بستم که به ترکیببندیهای موجود در نگارگری ایرانی وفادار باشم و این را در حوزه میزانسنها؛ طراحی صحنه و طراحی نور لحاظ کرده و اثری متفاوت را به مخاطب ارائه دادهام.
جسور با اشاره به آنکه اغلب مخاطبانی که این اثر نمایشی را دیدند بعد از آن بر این نکته اتفاق نظر داشتند که نمایش «دلآخته» اثری مناسبتی نیست گفت: به همه آنها توضیح دادم که این اثر کاملاً یک اثر مناسبتی است؛ اما نگاه و بینشی نو و متفاوت را در بهرهگیری از داشتههای هویت نمایش ایرانی و در نگاهی کلانتر هنر ایرانی وام گرفته و در قالب یک اثر تئاتری مبتنی بر درام ارسطویی به مخاطب ارائه شده است.
کارگردان نمایش «دلآخته» با اشاره به آنکه طی یک دهه اخیر به سبب همان کلیشههایی که در این گفتوگو به آن اشاره شد اغلب کارهای مناسبتی در ذهن مخاطب شکل و شمایل ثابتی را تصویر میکند که آنها حتی پیش از دیدن اثر نمایشی نیز میتوانند ساختار و محتوای اثر را حدس زده و پی ببرند گفت: در این اثر تلاش کردم تا تمام آن کلیشههای ذهنی مخاطب را با دانش و معرفت برآمده از هنر اصیل ایرانی تلفیق و در قالب یک اثر دراماتیک شده به مخاطب ارائه دهم. همچنین تمام تلاش خود را به کار بردم تا از همه آن کلیشهها بگریزم.
جسور با اشاره به آنکه داستان نمایش و محور روایت آن نقطهای دقیقاً برآمده از فرهنگ تشیع و بخش متمرکز آن در حوزه ماه محرم وام گرفته شده است یادآور شد: اتفاقا این نمایش در روز ششم محرم میگذرد و در روایت این داستان برای تولید نمایش «دلآخته» از مؤلفههای هنر اسلامی و آن وجه از این هنر که در آبشخور تفکر و خلق داشتههای هنر ایرانی-اسلامی بروز و ظهور پیدا کرده بهره بردهاند.
این مدرس دانشگاه در تشریح این دیدگاه گفت: وقتی در هنر نگارگری ایران متمرکز میشویم؛ به اصل تقارن و چه در شکل و شیوه ساختار اثر که اغلب بر مدار حرکت دایرهوار و حلزونی شکل استوار است برخورد میکنیم. با علم و معرفت نسبت به این مؤلفهها در طراحی میزانسنِ بازیگران از چنین دانشی بهره بردم و آن را در قالب اثری تئاتری به مخاطب ارائه کردهام.
جسور در ادامه این گفتوگو با اشاره به آنکه یکی از آرزوهای من آن است که تئاتر، سینما و دیگر شاخههای هنرهای زیبای کشورمان بازگشتی به آن دهههای شکوهمندی داشته باشد که دغدغه بسیاری از کارگردانان رسیدن به تئاتر و سینمای ملی بود تصریح کرد: ما در تاریخ هنرهای زیبای خود داشتههایی را به حافظه تاریخی سپردهایم و با آنها مواجه شدیم که آن آثار بدون آنکه آسیبی به مفهوم هنر مدرن که اغلب مضامین آن وارداتی است بزنند، رگههایی بسیار درخشان از هویت و هنر ملی را در بطن خود باز پرورانده و به مخاطب ارائه داده است.
وی افزود: معنای صحبت من آن است که وقتی درباره نمایش ایرانی یا ملی صحبت میکنیم نباید فقط نگاهمان بر هنری مانند «تعزیه» استوار باشد. به جد به این مسئله اعتقاد دارم که التزام عِلمی و بعد عَملی به داشتههای هویتِ هنر ایرانی اسلامی و بهره بردن از آن مؤلفهها در تولید آثار دراماتیک میتواند مهمترین راهنمای ما در تحقق تئاتر یا سینمای ملی در عرصه هنرهای نمایشی باشد.
جسور در پاسخ به پرسش دیگر ایکنا مبنی بر پیشنهاد و ارائه راهکارهایش برای برونرفت از نگاههای کلیشه شده در تولید آثار تئاتر دینی از یکسو و ازسوی دیگر بازیابی هرچه بیشتر هویت ایرانی و هنر ملی در ارائه این آثار گفت: یکی از اصلیترین خلاهای موجود که آسیب جدی را در مسیر تولید تئاتر ملی با هر محتوایی ازجمله مضامین مذهبی با خود به همراه داشته؛ به مسئله فقر پژوهش بازمیگردد. شاید گفتنی نباشد اما من برای نگارش این اثر نمایشی علاوه بر بهره بردن از سالها تحصیلم در حوزه هنرهای نمایشی و تجسمی قریب به هفت، هشت ماه کار تحقیقی و پژوهشی را در متون مختلف از مقتلها؛ نسخ تعزیه؛ تاریخهای معتبر مانند طبری و داشتههای هویت هنر ایرانی با مضامین مذهبی در عرصههای مختلف هنرهای تجسمی داشته و بارها و بارها دیالوگها و روایتهای این اثر نمایشی را نوشته، حک و اصلاح کردم تا درنهایت به متنی مبتنی بر همان هویتهای هنر ایرانی اسلامی دست پیدا کنم و آن را به مخاطب ارائه کنم.
وی ادامه داد: فاصله گرفتن بدنه هنرمندان در تمامی شاخهها از مسئله پژوهش، آسیب جدیای به تولید آثار متفاوت و گام نهادن در مسیر کلیشههای رایج به تمامی عرصه هنرهای ایرانی وارد کرده که بخشی از بروز و ظهور این آسیب را در تولید نمایشهای دینی و مذهبی شاهد هستیم.
جسور در پایان با اشاره به آنکه روایت نمایشهای مناسبتی اغلب بر بال اندیشه استوار است تصریح کرد: تمام تلاش خود را بهکار بردم که در تولید «دلآخته» تنها بر روایت استوار نباشم و از نظر بصری نیز تصویری متفاوت را به مخاطب، وامدار و ریشهدار در هنرهای ایرانی مانند نگارگری اینبار با زبان زیباییشناسانه تئاتر ارائه دهم. همچنین تلاش کردم تا در حوزه تولید این اثر نمایشی درنهایت اصالت و ماهیت درام یعنی اصل «کاتارسیسم» (تزکیه و تذهیب نفس) را با مخاطب خود در میان بگذارم تا بعد بیرون آمدن او از سالن نمایش نیز اندیشهاش درگیر آنچه که مشاهده کرده باشد. در نهایت نتیجهگیری و انتخاب ماهیت اثر به او بازمیگردد.
گفتگو از امین خرمی
انتهای پیام