کد خبر: 4231818
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۱

کتاب «گفت‌وگوی علمی در تمدن ایرانی اسلامی» منتشر شد

کتاب «گفت‌وگوی علمی در تمدن ایرانی اسلامی: یک مطالعه تاریخی اجتماعی» به قلم سید محمود نجاتی حسینی(خراسانی) منتشر شد.

کتاب «گفتگوی علمی در تمدن ایرانی  اسلامی» منتشر شدبه گزارش ایکنا، کتاب «گفت‌وگوی علمی در تمدن ایرانی  اسلامی: یک مطالعه  تاریخی اجتماعی» به قلم سید محمود نجاتی حسینی(خراسانی) توسط مرکز آینده پژوهی جهان اسلام منتشر شد. 

در معرفی و بیان ضرورت نگاش این کتاب مطرح شده است: جهان علم‌ورزی و اندیشه‌ورزی علمی از ابتدای ظهور خود در جهان تمدنی باستان  و دوران کلاسیک تا دوره مدرن کنونی همواره با موتور محرکه کنجکاوی علمی برای شناخت حقیقت انسان، جهان، ‌طبیعت و جامعه و نیز تلاش خستگی‌ناپذیر دانش‌پژوهان برای کشف حقیقت زیستن در هستی به پیش رفته است. کاتالیست یا تسهیل‌گر این موتور محرکه نیز عمل و کنش آکادمیکی گفت‌وگوی علمی آکادمیک انتقادی راهبردی کاربردی روشن‌گرانه میان دانش‌پژوهان از فرهنگ‌های مختلف با عقاید متنوع و مواضع متفاوت در فضاهای علمی مدرسه‌ای، دانشگاهی و پژوهشی بوده است.

پیش شرط این گفت‌وگوی آکادمیک نیز وجود آزادی آکادمیک یا آزادی گفت‌وگوی علمی یعنی فراهم بودن وبه رسمیت  شناخته شدن آزادی اندیشه وعقیده و بیان و گفت‌وگوی علمی بین دانش پژوهان در فضاهای علمی، فکری و فرهنگی بوده است.

اگرچه «آزادی آکادمیک» به معنای گفته شده وآزادی علمی و فكری در شکل کنونی و پیشرفته آن و به عنوان یک پدیده مدرن دانشگاهی فرآورده جهان، خصوصا مدرنیته متاخر است، ‌اما با این حال نفس «آزاد اندیشی» و «آزادی اندیشه» برای کشف حقیقت، که بن مایه، ‌نماد، نشانه و مقوم آزادی آکادمیکی امروزین ما است،  در زیست جهان‌های علمی فلسفی تاریخی از جمله زیست جهان پایا و وپویای دو تمدن ایرانی و اسلامی ما از قدمت پاگیری برخوردار است كه متأسفانه مانند ده‌ها مسئله تاریخی اجتماعی مهم هنوز كاویده و بازخوانی نشده دراین دو تمدن مهم، شایسته تامل تاریخی و تحلیل جامعه شناختی است.

به ویژه اینکه گفت‌وگوی علمی و آزادی علمی از لحاظ تاریخی تمدنی و اجتماعی فرهنگی سیاسی همیشه با فرازوفرودها، چالش‌ها، تنگناها و معضلاتی نیز روبرو بوده است که یا ناشی از ماهیت منازعه‌ای و مناقشه‌ای خود فضاهای علمی بوده و یا متاثر از مواضع ایدئولوژیکی و عقیدتی دانش‌پژوهان بوده است و یا اینکه حکومت‌های وقت بنا به دلایل سیاسی و ایدئولوژیکی گفت‌وگوهای علمی و آزادی علمی و آزادی اندیشه‌ورزی علمی را دچار قبض و بسط می‌کرده‌اند.

از این رو در کتاب حاضر این موضع ومسئله اجتماعی فرهنگی مهم و وجوه متنوع جامعه شناختی آن از منظرهای: «مطالعات مدرن ایران باستان»، «مطالعات دانشگاهی»، «جامعه شناسی تاریخی تمدنی علم» و «جامعه شناسی تاریخی علم ورزی در تمدن اسلامی» دوران کلاسیک و عصر سنت به دقت کاویده شده است. 
لذا در کتاب حاضر مروری فشرده بر کارنامه و ترازنامه «آزادی آکادمیک» و «گفتگوی آکادمیک» میان شبکه متنوع دانش پژوهان جهان تمدنی ایرانی اسلامی (فلاسفه، دانشمندان، عارفان، فقها، متکلمان، الاهیات دانان، ادیبان و دانش پژوهان اجتماعی) در دو زیست جهان تمدنی مهم ـ ایران‌های باستان و اسلامی و فرهنگ اسلامی ـ انجام شده است.

هم چنین تلاش شده است تا پاگیری وجاپای این آزاداندیشی به قصدکشف حقیقت علمی فلسفی درجامعه ایران درآستانه مدرنیته، که خاستگاه زمانی و جایگاه مکانی شکل‌گیری مراکز علمی شبه دانشگاهی شده (‌دارالفنون و مدارس عالی سده 19 میلادی) در سده 20 میلادی تاکنون(‌دانشگاه تهران :1317 ش / 1919م) است،‌ نیز گزارش شود. در هر دو روایت تلاش شده تا اسلوب تاریخ اجتماعی دانشگاه  ـ تاریخ کنش‌گری دانشگاهیان و ساختار دانشگاهی ـ با هم دیده شود.

از این روی محتوای تئوریک و تاریخی و تجربی کتاب حاضر در قالب شش  فصل سامان داده شده است:
درفصل اول مسئله دانشگاه ایرانی و ایده آزادی آکادمیک بحث شده است. دراین فصل به ترتیب: «طرح بحث، مسئله و ایده، ایده مبنایی، ایده تکمیلی و پروبلماتیک پژوهش» تشریح شده است. در فصل دوم مرور مختصر ادبیات آزادی آکادمیک با استفاده از ادبیات «مطالعات دانشگاهی» فراهم آمده است. دراین فصل نیز به ترتیب: «فضای مفهومی آزادی آکادمیک، تز فرسایش آزادی آکادمیک، تز تهی شدن رتوریک دانشگاهی و نهایتا تزهای آزادی علمی و آزادی آموزش ویادگیری (Lernfreiheit /   lehrfreiheit )» توضیح داده شده و به چند پژوهش تجربی مهم مرتبط نیز ارجاع داده شده است.

در فصل سوم نیز یك تحلیل تاریخی اجتماعی جدید ازآزادی آکادمیک درتمدن ایران باستان به استناد مطالعات ایرانی ارائه شده است. در این فصل نیز موضوعاتی چون:« تناقضات و مناقشات امپراتوری ذهن و روح، آزادی آکادمیک در جهان تمدنی ایران باستان و عوامل ایده‌ای و عوامل رویه‌ای موثر بر آن» با استفاده از دو اصطلاح معروف در دیدگاه جامعه شناسی شناخت ماکس شلر بررسی شده است.

در فصل چهارم مسئله آزادی آکادمیک در تمدن اسلامی: متن‌های فرهنگی  و مسئله «کدام علم؟ چگونه علم ورزی؟ چه آزادی؟» وارسی شده است. لذا دراین فصل نیز با یک نمونه‌گیری تئوریک معرف از متون و مولفان، متن‌های ادبی علمی مهم و و سیره علم ورزی و گفت‌وگوگرایی مولفان برجسته آنها تحلیل متن و تحلیل گفت‌وگو شده است.

این موردها عبارتند از: «1- آداب المتعلمین به مثابه سیاست نامه آموزشی: آزادی در دانش ورزی؛ 2- احصاء العلوم به مثابه منطق آموزشی: آزادی در آزاداندیشی؛ 3- اخلاق ناصری بر مبنای سیاست مدن: آزادی‌اندیشی برای فضیلت فکری در مدینه  فاضله 4- سیاست‌نامه برمبنای سلطه: مهار فکر علمی با عقیده دینی؛ 5- رسائل اخوان الصفا: ایده‌های فلسفی دینی برای ایدئولوژیک شدن آزاداندیشی فکری ایمانی؛ 6- امام غزالی: اسلام‌گرایی ستیزاندیشانه با آزاد اندیشی؛ 7- حكیم  خردگرای دینی توس: ابوالقاسم فردوسی؛ 8- حكیم خردگرای انتقادی نیشابور: عمر خیام؛ 9- دانشمند تجربه‌گرای عقلی دایره المعارفی خراسانی: ابوریحان بیرونی خوارزمی؛ 10- سر فیلسوف عقل‌گرای مشائی خراسان بزرگ: ابوعلی سینا؛11- شیخ جهان‌گرد تجربه‌گرا: سعدی شیرازی، آزاداندیشی در سخن و نقد اجتماعی سخن و سخنور؛ 12- خواجه در خود فرورفته پست مدرن: خواجه حافظ شیرازی، آزاد‌اندیشی و نقد فرهنگی؛ 13- فراتر از آزاداندیشی فكری عقیدتی وفراسوی اندیشه ورزی: ایده‌های انسانی- جهانی مولوی خراسانی؛ الف- دیوان شمس تبریزی: روایت دوگانه عقل آزاداندیش و عشق آزاد از اندیشه؛ب-مجالس سبعه و فیه مافیه: فراتر روایت ایمان، همچون ركن آزاداندیشی ـ زیستی رهروان دانش و بینش و منش».          

در فصل پنجم اما مسئله آزادی آکادمیک در جامعه اسلامی: بافتارهای اجتماعی به صورتی مفصل با استفاده از تكنیك تحلیل متن و دیدگاه‌های جامعه شناسی‌های تاریخی شناخت و ادبیات و هم چنین چشم انداز تاریخ اندیشه بازخوانی شده‌اند. محورهای بحث در این فصل به این صورت است: «1- زمینه  اجتماعی آزادی اندیشی درجهان تمدنی اسلام؛ 2- خاستگاه‌های مبنایی دینی گفت‌وگوی آکادمیک؛ 3- تکوین گفت‌وگوی آکادمیک علمی؛ 4- منطق علم ورزی آکادمیک درجهان اسلام عصر سنت: ساحت‌های متضاد فلسفه، الاهیات، عرفان؛ 5- جندی‌شاپور ایرانی/بیت‌الحكمه اسلامی و روایت امكان انتقال گفت‌وگوی آكادمیك؛ 6- علم‌شناسی  الاهیاتی عرفانی مثنوی معنوی مولوی و گسست پارادایمی در گفت‌وگوی آكادمیك؛ 7- فقاهت اسلامی ـ شیعی  مدرسی و امكان / امتناع آزادی‌اندیشی و گفت‌وگوی آكادمیك؛ 8- سنت‌های آموزش و پژوهش علم ورزی در جهان اسلام عصر سنت».

و نهایتا در فصل ششم نیز موضوع آزادی آکادمیک در ایران معاصر: آستانه شبه مدرنیته ایرانی به استناد مطالعات اسنادی و نیز داده‌های پراكنده درادبیات تاریخ فرهنگی اجتماعی دانشگاه ایرانی درجامعه  ایران در آستانه مدرنیته - ‌سده‌های 19 و 20 میلادی ـ روایت شده است. دراین جا نیز این مضمون محورها بحث شده‌اند: «1-آزادی  گفت‌وگوی آکادمیک درایران درآستانه عصرمدرن؛ 2-دارالفنون امیر کبیری: ‌از سکوت و اطاعت تا توطئه و بحران ؛3- مدارس عالی مشروطه‌ای: از بحران تا خفقان؛ 4- دانشگاه تهران پهلوی اول: از خفقان تا خود سانسوری و فریاد؛ 5-دانشگاه تهران پهلوی دوم: از خفقان تا فریاد و سرکوب؛ 6-روایت‌هایی تاریخی از تجربه زیسته دانشگاهیان عصر پهلوی». هم چنین در انتهای فصل نیز دو مسئله اجتماعی «روایت‌های نبودآزادی آکادمیک؛ روایت‌های کمبود گفت‌وگوی آکادمیک» هم تشریح شده است.

اما مطالعه جامعه شناختی این مساله در عصر ایدئولوژیك انقلاب اسلامی و بر زمینه پر چالش جمهوری اسلامی ایران نیز مسئله جلد دوم این كتاب است. پژوهشی كه اساس آن برتامل تئوریك درباره ‌شان و مقام آزادی آكادمیك در گفتمان دانشگاه اسلامی(تیپ ایدئال دانشگاه از منظر انقلاب اسلامی) و ایدئولوژی دانشگاه جمهوری اسلامی (سندمصوب دانشگاه اسلامی) و ساختار دانشگاه ایرانی(سازمان فضای واقعی دانشگاه درایران كنونی) و نیز كاوش تجربی در كنش‌گری دانشگاهیان ایرانی(استادان ودانشجویان) در زمانه و زمینه جمهوری اسلامی ایران (از1357 تا 1400شمسی) در مصاف با آزادی آكادمیك است.

انتهای پیام
captcha