یکی از ۷ توصیه راهبردی و کاربردی به دولت جدید، در سخنان مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری دوره چهاردهم، درباره مسائل سیاست خارجی بود که بر دو محور برخورد فعال و اثرگذاری در حوادث جهانی و منطقهای و رعایت اولویتها در ارتباطات خارجی تأکید کردند.
در این راستا کیومرث یزدانپناه درو، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا درباره اولویتهای سیاست خارجی دولت چهاردهم گفت: اگر بخواهیم واقعبینانه، نگاهی اجمالی به سیاستهای کلان کشور در حوزه سیاست خارجی، دیپلماسی و گفتمانسازی در دهههای اخیر داشته باشیم، جمهوری اسلامی ایران پرفراز و نشیبترین ساختار سیاست خارجی را در مقایسه با کشورهای همتراز داشته است.
وی با تاکید بر اینکه سیاست خارجی ما پر از تناقض است، گفت: از راهبردهای گفتمان تا راهبردهای اجرا فاصله بسیاری وجود دارد و حتی در بسیاری از مقاطع سیاست خارجی نسبت به اهدافش در سطح جهانی دچار انقطاع کوتاهمدت میشود.
بیشتر بخوانید:
یزدانپناه افزود: اگر بخواهیم تنها نقطه مشترک دورانهای حاکمیتی در کشور را مبتنی با هر سلیقه سیاسی، اتفاق نظر بر روی منافع ملی ببینیم، در بسیاری از این مقاطع، منافع ملی قربانی منافع ایدئولوژیک، احساسی و زودگذر شده است. معمولاً از سیاست خارجی که بزرگترین مأموریت و ماندگارترین و پایدارترین مأموریت آن تعقیب و تأمین منافع کشور، آن هم به طور چندسویه است، غافل بودیم.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به بررسی دیدگاهها و برنامههای وزیر پیشنهادی امورخارجه دولت چهاردهم، اظهار کرد: گفتمان ایشان پر از تناقض بود و این تناقض به ضعف فکری وزیر پیشنهادی بازنمیگردد، بلکه به ضعف ساختاری حاکم در دستگاه سیاست خارجی کشور مربوط میشود. اینکه در هر مقطع نسبت به مقطع بعدی برای کارگشایی راهبردی نداشته باشید، ضعف اساسی در ساختار دیپلماسی خارجی کشور است. چطور میشود کشوری را دشمن ابدی ببینید، اما نتوانید متناسب با شرایط زمانی آن دشمن را رام و مدیریت کنید؟ اینکه نمیتوانیم از حجم تخاصم با کشوری بکاهیم، بزرگترین ضعف ماست. اگر موضوعی لاینحل است باید به اندازهای آن را با گفتمانهای تاکتیکی، فنی، حرفهای، سیاسی و حتی حقوقی پیگیری کرد تا آن گره را باز و مدیریت کرد نه اینکه توجیه کنیم شدنی نیست!
یزدانپناه اظهار کرد: موضوعی که در ساختار اصلی سیاست خارجی کشور باید مبنا قرار گیرد، همسانسازی میان گفتمانها و واقعیتهاست. مثلاً مدعی هستیم که مقتدرترین کشور منطقهای در ابعاد مختلف هستیم. این گفتمان با واقعیت فاصله دارد، به طوری که در کوچکترین موضوعی، ضعف ما چنان مشهود است که اثر مخربی بر افکار عمومی داخلی میگذارد و بسترها را برای سوء استفاده یا فرصتطلبی دیگران و همسایگان مهیا میکند.
وی گفت: دولت جدید که به صورت زودرس و در راستای اتفاق تلخی که برای رئیس دولت سیزدهم پیش آمد، بر سرکار آمده است، باید توسعه روابط خارجی را بر اساس دو اصل، مبنا قرار دهد و گذشته را تا حدود زیادی کنار بگذارد. اصل نخست، اتکای سیاست خارجی به سیاست درهای باز است. این موضوع در گفتمان وزیر پیشنهادی دیده نمیشود یا اگر موجود باشد پُر از تناقض است.
یزدانپناه با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین ضعفهای وزرای امور خارجه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عدم مشورتپذیری و مشورتگیری از نخبگان و صاحبان فن است، اظهار کرد: متأسفانه وزرای امور خارجه در فضای بستهای قرار میگیرند و بر همان مبنا شرایط را سخت میکنند، در حالی که اگر دیدگاههای موافق و مخالف، دلسوز و علمی را دریافت کنند، شاید گرفتار چنین پدیدهای نشوند. در کنار اصل اساسی اتکا به سیاست درهای باز، که میتواند گرهگشای بسیاری از بنبستها و گرههای فعلی عرصه سیاست خارجی شود، نکته دیگر اتکا به سیاست توازن متناسب با جایگاه کشورهاست.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران ادامه داد: دولت سیزدهم اصل سیاست همسایگی را بیان کرد و بر روی آن موضع ایستاد و در این مورد تلاش کرد. سیاست همسایگی بر اصول حسن همجواری، احترام متقابل و منابع مشترک، استوار است اما در سیاست همسایگی نمیتوان روابط متوازنی را با تمام همسایهها برقرار کرد، چراکه مثلاً قطر یک جایگاه و ترکمنستان جایگاه دیگری دارد. به عبارت دیگر هر کدام از همسایگان شرقی، غربی، شمالی و جنوبی جایگاه خاصی دارند اما شما زمانی میتوانید سیاست متوازن را در ساختار سیاست خارجی پیش ببرید که در ابتدا شأن و منزلت سیاست جهانی شما مشخص باشد.
یزدانپناه درو با تأکید بر اینکه از منظر سیاست جهانی، جایگاه مناسبی را تجربه نمیکنیم، افزود: استراتژی انزوا از بیرون و انسداد از درون با قدرت هرچه تمامتر علیه کشور اعمال میشود. بنابراین در این عرصه نیازمند پوستاندازی هستیم و دولت چهاردهم با شعارهایی که داده و توقعاتی که در سطح افکار عمومی ایجاد کرده و به واسطه آن موفق به جلب نظر قاطبهای از جامعه شده است، باید این موضوع را مبنا قرار دهد تا شاهد شکلگیری سیاست مؤثر در حوزه سیاست خارجی دیپلماسی باشیم وگرنه در همین دولت نیز معجزهای در عرصه سیاست خارجی رخ نمیدهد و چهبسا به سمت چالشهای عمیقتر و بحرانهای ژئوپلیتیکی پیش برویم.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه تکثرگرایی ذهنی و وجود اختلاف سلیقهها در این زمینه کمککننده است، افزود: ما با جامعهای متکثر و متنوع از لحاظ سیاسی، فرهنگی و رشد اجتماعی مواجه هستیم و اگر دولتی نتواند متأثر از شرایط روز جامعه جهانی، منافع خود را در خارج از مرزها به درستی ترسیم و دنبال کند از ناکارآمدی آن دولت نشئت میگیرد.
وی با بیان اینکه وحدت رویه در قوانین کاملاً واضح و مشخص است، اظهار کرد: قانون اساسی چارچوبهایی را برای سیاست خارجی تعیین کرده و آن چارچوبها متناسب با شرایط زمان تعریف میشود. زمانی سیاستها ایجاب میکند که هشت سال با دشمن متخاصم و متجاوز بجنگیم و در زمانی دیگر با همان دشمن دوستانهترین روابط را داشته باشیم و روابط به سمت روابط استراتژیک ارتقا پیدا کند. 199 کشور بر روی نقشه سیاسی جهان وجود دارد که صاحب پرچم هستند و 53 دولت نیمهمستقل اما دارای جایگاه وجود دارند؛ مانند اقلیم کردستان که با جمهوری اسلامی ایران صدها کیلومتر مرز مشترک دارد. لذا باید بررسی کرد اگر 15 کشور از این 53 دولت، منافع مشترک با جمهوری اسلامی ایران دارند، آنها را در اولویت روابط قرار دهیم.
یزدانپناه درو درباره شهادت اسماعیل هنیه در آغازین روزهای فعالیت رسمی دولت چهاردهم و تأثیری که بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد گذاشت، گفت: اینکه اسماعیل هنیه به عنوان یکی از عالی رتبهترین رهبران حماس مورد هدف اسرائیل قرار گرفت، طبیعی بود و روزی رژیم صهیونیستی برای رسیدن به اهداف نامشروعش باید این افراد را از سر راه خود برمیداشت که متأسفانه به دلیل برخی ضعفها و کمکاریها این اتفاق رخ داد.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه ترور شهید هنیه را ترور امنیت ملی کشور میدانم، اظهار کرد: کشوری چون جمهوری اسلامی ایران با این همه عظمت، اقتدار و ابعاد ژئوپلیتیکی باید اینگونه مورد هدف عملیاتهای تروریستی رژیم صهیونیستی قرار گیرد.
وی ادامه داد: همانطور که رژیم صهیونیستی برای ترور شهید هنیه برنامه داشت و تا آن را انجام نداد، از پا ننشست برای سایر رهبران مقاومت از جمله سیدحسن نصرالله نیز برنامه دارد. رژیم صهیونیستی در نظر دارد اگر قرار است کشور مستقلی به نام فلسطین را بپذیرد، مطابق با میل خود باشد لذا تمام نیروهای مقاومت را در گروهها و اشکال مختلف حماس، حزبالله، حشدالشعبی و انصارالله مزاحم میداند پس طبیعی است هنگامی که به آنها به چشم مزاحم نگاه میکند درصدد حذف آنها گام بردارد و همزمان با آن عرصه را در صحنههای میدانی جنگ تنگتر میکند تا بتواند برگ برنده را در مذاکرات داشته باشد.
یزدانپناه در پایان اظهار کرد: تمام خونهای پاک و مقدس ریخته شده، بالاخره روزی به نفع سرزمین فلسطین پاسخ خواهد داد و اگر کشور مستقل فلسطین تشکیل شود از این حکایت میکند که این خونها به بهترین شکل ممکن به ثمر نشسته است.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام