به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، به همت پژوهشکده ادیان و مذاهب و با همکاری معاونت فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) نشست تخصصی «سیدحسن نصرالله به روایتی دیگر» با حضور و سخنرانی عباس خامهیار، دستیار ویژه و مشاور رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در امور بینالملل برگزار شد.
در این نشست عباس خامهیار ضمن بیان عظمت فعالیتهای سیدحسن نصرالله گفت: اقدامات سیدحسن نصرالله در بعد نظامی در تاریخ اشغالگری بیسابقه و بینظیر بوده و در بُعد استعمارستیزی نیز درخشان و کمسابقه است.
وی پایههای رژیم صهیونیستی را بر دو پایه نژادپرستی و توسعهطلبی همه جانبه استوار دانسته و بیان کرد: تمام جنایاتی که توسط رژیم صهیونیستی انجام شده است بر اساس همان اندیشه ادعايى صهيونيستها مبنى بر اينكه «ملت برگزیده خداوند» هستند است. بحث توسعهطلبی جغرافیایی همه جانبه از «نیل تا فرات» و دیگر توسعهطلبیهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و بهویژه نظامی در این چارچوب قابل تحلیل و تبیین است.
وی گفت: این دو پایه هر دو در نمادهای پرچم این رژیم از همان آغاز اشغالگری گنجانده شدهاند. علائم آنها شامل مواردی همچون نژادپرستی یا آپارتاید مذهبی که (ستاره داوود) است و مجوز این کشتار هم عقیده و ایده ملت برگزیده خدا (شعب الله المختار) بوده و دیگر انسانها همان حیوانات انساننما هستند که باید یا به خدمت درآیند یا نابود شوند. به همین علت بر اساس برداشتهای کاملاً غیر اخلاقی و انحرافی از تورات تحت عنوان «آموزههای تلمودی»، کشتارها و قتل عامهای رژیم صهیونیستی بر این اساس صورت میگیرد، دو خط آبی پرچم نیز، نماد همان توسعهطلبی همهجانبه (از نیل تا فرات) این رژیم منحوس و اهداف بلند مدت او است.
عباس خامهیار ادامه داد: از سال ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۰ ایدههای بن گوریون را اگر ببینید، ملاحظه میکنید که به هیچ وجه عقبنشینی در ادبیات نظامی رژیم مفهوم ندارد و همه جنگهایش خارج از مرزهاست و نمونه آن جنگ شش روزه ۱۹۶۷ که منجر به اشغال و تصرف سرزمینهای جولان، سینا، غزه، بیتالمقدس و کرانه غربی و جداکردنشان از مصر، سوریه و اردن شد و این همان دکترین نظامی بن گوریون است. در سالهای ۱۹۴۸ – ۱۹۴۹ – ۱۹۶۷ – ۱۹۷۳ – ۱۹۷۸ – ۱۹۸۲ و … نمونههایی از جنگهای آنها بر اساس این تفکر صورت گرفت، این رژیم فقط یک بار شکست خورد و آن هم شکست تاریخی و بینظیر بود و سرآمد پیروزهای اخیر مسلمانان در تاریخ معاصر قلمداد شد و آن هم جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ بود که شکست سخت و ذلت باری خورد.
وی افزود: بنده در این مورد نیز مقالهای تدوین کردهام و در آن درباره مقاومت و مدیریت سیدحسن نصرالله که خوش درخشید، و مقاومتی بیسابقه در طول اشغالگری را داشت اشاره کردهام. از اینجا بود که برای نخستین بار در تاریخ الازهر مصر عمامه سیاه و عکس یک روحانی شیعی اینگونه بر دستها بلند شد که حتی در اوج قدرت ناسیونالیزم عرب و جمال عبدالناصر چنین اتفاقی نیفتاد، یک میلیون تظاهر کننده در مراکش در پاسخ به وزیرخارجه وقت یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس که گفته بود «اینها ماجراجویی و غوغاگری» است، یک شعار سردادند که «ما همه ماجراجو و غوغاگریم» و نوشتههایی در دست داشتند که «کلنا غوغائیون»، ما همه ماجراجو هستیم.
عباس خامهیار ادامه داد: بسیاری از ملتهای عرب مبنای و ریشه شعار «هیهات منا الذله» که سید حسن نصر الله آن را سر داده بود را نمیدانستند ولی جشنوارههایی را با همین نام در خود سرزمینهای اشغالی و خارج آن برپا داشتند. شعار «اوهن من بیت العنکبوت» سیدحسن نصرالله شعار تمام آزادیخواهان جهان شده بود.
رایزن فرهنگی پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان گفت: به دنبال همین موضعگیریها، بزرگان اهل سنت همانند علامه شهید البوطی روی منبر مسجد الاموی در خطبه نماز جمعه باشکوه دمشق با صدایی رسا فریاد بر میآورد که «من انگشتری در دستان سیدحسن هستم» و فرمانبر ایشان هستم. همچنین محمد مهدی عاکف، رهبر وقت جنبش اخوانالمسلمین در یک رسانه بینالمللی میگوید که من حاضرم ۱۰۰۰۰ جنگجو در اختیار سیدحسن بگذارم. چنین اقداماتی از سوی رهبران مسلمان جهان اسلام در دفاع از سیدحسن نصرالله و در ستایش از اقدامات جهادی او بیسابقه است.
وی گفت: نصرالله در سال ۲۰۰۶ به عنوان یک نیروی مقاومتی بسیار خوش درخشید و اتفاقاتی را رقم زد که در تاریخ هفتاد و چند ساله اشغالگری بیسابقه و بینظیر بود. رویداد سال ۲۰۰۶ تأثیرات بزرگی روی جنبشهای آزادیبخش جهان و منطقه داشت و انتفاضه سنگ فلسطینیان را به انتفاضه موشکهای نقطهزن تبدیل کرد. انتفاضهای که در آن تنها سلاح فلسطینیان یک پاره سنگ بود و این خود تأثیری شگرف روی جنبشهای آزادیبخش جهان و بهخصوص فلسطینیان داشت.
این کارشناس ارشد مسائل بینالمللی ادامه داد: بعد از انتفاضه، ساخت موشکهای نقطهزن و در ادامه آن عملیات ۷ اکتبر و طوفان الاقصی پدید آمد. ۷ اکتبر و طوفان الاقصی و مقاومت یکساله همه جهانیان را مات و مبهوت کرد و دستاوردهای ساختاری در مفهوم مقاومت رقم زد و مفاهیم فلسفی غرب را به چالش کشاند. رسیدن به چنین مرحلهای کار آسانی نبود و تمهیداتی سخت و طاقتفرسایی لازم داشت و این تمهیدات سیدحسن نصرالله در این برهه بود که شامل: ایجاد زیرساختهای فکری و تربیت نیروی انسانی معتقد و متخصص، داشتن مدیریتی کلان و استراتژیک، برخوردار بودن از دو قدرت سخت و نرم، تلاش فوقالعاده و تمامعیار، در یک جامعه چند پاره با تباینها و تناقضهای بسیار بود و سیدحسن نصرالله معجزهوار، این ویژگیها و تواناییها را در خود داشت و براساس آن اقدام و برنامهریزی کرد.
وی با اشاره به بحث «البیت الشیعی» (طایفه شیعه به عنوان یکی از طوایف ۱۸ گانه قانونی لبنان) گفت: تاریخچه شیعیان لبنان دردناک و ناگوار است. ما ایرانیان مدیون علما و بزرگان شیعه لبنانی هستیم چراکه آنان با کمک به اندیشهها و معارف و به تاریخ شیعه که مقام معظم رهبری نیز در خطبه اخیر خود به آن اشاره داشتند باعث شده است تا این اندیشهها جاودانه و زنده بمانند. خواندن تاریخچه شیعیان برای کسانی که این اندیشه و حرکتها را دنبال میکنند بسیار لازم و ضروری است.
خامهیار با اشاره به محرومیت شیعیان در لبنان افزود: شیعیان در لبنان به قدری از امکانات محروم بودند که به رغم کارهای بزرگی که در زمان حیات امام موسی صدر انجام شد باز هم کمبودهای بسیاری احساس میشد. بخشی از شیعیان کاملا از امکانات اولیه زندگی محروم بودند و جز یک بخشی که به عنوان فئودال در حاکمیت بودند و یا عدهای از جوانان هم که پیادهنظام احزاب چپ و احزاب کمونیسم نقش ایفا میکردند بقیه در محرومیت کامل به سر میبردند.
وی گفت: توطئه دشمنان در راهاندازی جنگ امل و حزب الله، جنگ نامقدس و سخت و با صحنههای خیلی ناگواری بود که به همین محرومیت و دلایل دیگری برمیگشت. نفرت و شکاف چنان بیداد میکرد و این جنگ خانمانسوز بین شیعیان و در درون بیتالشیعی دمار از روزگارشان در آورده بود که سید به زیبایی با کمک نبیه بری آن را مدیریت و پایان داد و زیباترین انسجام و همبستگی را میان شیعیان بهوجود آورد. از طرفی نیز توان جریانی از شیعیان را در جنگ با فلسطینیها که به عنوان «جنگ اردوگاهها» معروف بود یک جنگ سختی بود و سعی میکردند این جنگ را جنگ شیعه و سنی قلمداد کنند تا وحدت جامعه لبنان را خدشهدار کنند و در این باره نیز سید نقش تاریخی خود را به زیبایی ایفا کرد.
مشاور و دستیار ویژه رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در امور بینالملل افزود: از سویی شکاف عظیمی بین حاکمیت در لبنان و شیعیان وجود داشت و در این شرایط پرچم، نمادهای ملی و حب وطن مفهوم امروزی را به دلایل گوناگون نداشت و ۳۸ سال طول کشید که شیعیان دولت لبنان را به معنای حاکمیت لبنان قبول کنند و سید در این رابطه دو اقدام اساسی انجام داد. یکی انسجام شیعیان را رقم زد که اقدامی بیسابقه و بینظیر محسوب میشد و دوم ورود به ساختار سیاسی و نظام اداری و ساختاری حکومت و حاکمیت لبنان بود که با شرکت فعال در انتخابات پارلمانی و دادن لیست مشترک و ائتلاف در برخی مناطق و مدیریت آنها شکل گرفت. همچنین تشکیل فراکسیون مقاومت و ایفای نقش بزرگ در معادلات کلان و سهم گرفتن در کابینه و بنیه اداری از اقداماتی بود که سیدحسن نصرالله با مدیریتی نوین و طاقتفرسا انجام داد.
وی در ادامه گفت: حزب الله در ساختار سیاسی دولت چنان همراه بود که تا به امروز مخالفین سرسخت او، دولت لبنان را دولت حزب الله و شخص نصرالله میدانند.
نویسنده کتاب دو جلدی «زخم و زیتون؛ یادگاران و روزگاران» افزود: شهادت فرزند سیدحسن نصرالله در تاریخ سیاسی کشور لبنان بیسابقه بود. این گفته از شخصی به نام طلال سلمان، نویسنده سرشناس و سردبیر مهمترین روزنامه جهان عرب یعنی «السفیر» که دیدگاه متعادلی داشت گفت برای اولین بار در تاریخ لبنان یک دبیر کل فرزندش را تقدیم میهن کرده است. و به تعبیر دیگر لبنانیها حزب الله به «الرقم الصعب» تبدیل شد.
عباس خامهیار با اشاره به مفهوم وحدت و تسامح از منظر سید مقاومت، گفت: ایشان با تیزهوشی کامل در برابر توطئههای آمریکاییها مقاومت کرد و با راهبردهای وحدتآمیز جامعه مسلمانان، مسیحیان و سایر اقلیتهای دینی، کشورش را به سمت جامعه مسالمتآمیزی هدایت میکرد. سیدحسن نصرالله در برابر جنگ طایفهای که از جانب آمریکا و دشمنان مقاومت در حال برنامهریزی بود، مقابله کرد و کارهای بزرگی برای امت اسلامی انجام داد.
این پژوهشگر بینالمللی در ادامه افزود: شهید سیدحسن نصرالله با جذب حداکثری علما و اندیشمندان اهل سنت، در پی ایجاد همگرایی میان علمای امت اعم از شیعه و سنی بود. این اقدام ارزنده از جانب رهبر مقاومت با ابتکار و همراهی و حمایت ویژهای صورت میگرفت. وی همواره معتقد بود علمای اهل سنت به مثابه قشر حامی، نقش ایفا میکنند بهطوری که در ماجرای جنگ سوریه علمای اهل سنت همکاری زیادی با جبهه مقاومت داشتند و اگر آنان نبودند چنین پیروزیهایی بهدست نمیآمد و این خود یکی از نمونههای تعامل سید مقاومت با سایر پیروان ادیان و مذاهب و دیگر اقلیتهای دینی و مذهبی بود.
مشاور و دستیار ویژه رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در امور بینالملل با اشاره به ضرورت تقریب و حمایت از نظریه زندگی مسالمتآمیز میان جامعه امت اسلامی، گفت: همکاری دوطرفه سید مقاومت با جامعه مسیحیان لبنان و عقد و امضای پیمان اخوت با رهبر مسیحیان مارونیها «میشل عون» در کلیسای مار میخایل بیروت، یکی دیگر از اقدامات ویژه وی به شمار میآید. بهطوری که اغلب جریانهای مسیحی لبنان همواره در کنار محور مقاومت حضور پررنگی داشتند. همکاری، رفاقت و ائتلاف مسیحیان با محور مقاومت و حزب الله توانسته بود پیروزیهای بزرگ جنگ ۳۳ روزه و بازسازی لبنان را رقم بزند واز درد و رنج لبنانیان بکاهد.
رایزن فرهنگی پیشین جمهوری اسلامی ایران در قطر، کویت و لبنان افزود: ترور رهبر مقاومت محصول جنگ ۳۳ روزه بود. در واقع این اقدام کینهای از جانب دشمنان و معاندین جبهه حزب الله بود. چرا که رهبری شهید سیدحسن نصرالله برای جبهه دشمنان هزینههای بسیار زیادی داشت.
نویسنده کتاب «ایران و اخوان المسلمین؛ عوامل همگرایی و واگرایی» در ادامه با اشاره به ضرورت توجه به زندگی و روند تاریخی حیات رهبر مقاومت، افزود: سیدحسن نصرالله زاده بحران بود. رهبر حزب الله در تمامی بحرانهای لبنان و منطقه، اقدامات موفقیتآمیزی داشت و همواره نقش بزرگی در چارهجویی و گرهگشایی و حل آنها ایفا کرد. سید به خاطر هوشمندی، ذکاوت، و ظرفیتهای بالا و والایش میتوانست مرجعیت دینی آینده جهان عرب را رقم بزند ولی ترور و به شهادت رساندن سید عباس موسوی، دبیر کل پیشین حزب الله توسط صهیونیستها و شرایط پیچیده آن روز لبنان، ایشان را به بازگشت به بیروت و ترک حوزه علمیه واداشت.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی با اشاره به ماجرای اخراج سوریها از لبنان و ماجرای جنگ ۳۳ روزه مطرح کرد: سید مقاومت به زیبایی توانست با مدیریت ماجرای مهاجرین سوری و مقابله با انقلابهای اجتماعی و سیاسی موسوم به انقلابها و تظاهرات نارنجی جایگاه خود را بیش از پیش تثبیت کند. مدیریت کلان رهبر مقاومت در برابر موج مردمی ضد فساد توانست شرایط را به نفع جریان حزب الله تغییر دهد. البته شعار معترضین که همه جریان حزب الله را فرا گرفته بود به خوبی توانست توطئه انقلابهای نارنجی را با مدیریت استراتژیک خنثی کند. یکی دیگر از اقدامات شهید نصرالله، ماجرای ورود به سوریه و جنگ با افراطیون بود. عملکرد شجاعانهای که همواره در کارنامه جاودانه زندگی رهبر مقاومت نقش بسته است. وی دوستی با کشورهای همسایه و مدارا با اقلیتهای دینی و طوائف داخلی لبنان را سیاست رسمی رهبر فقید جبهه مقاومت توصیف کرد.
عباس خامهیار در پایان خاطرنشان کرد: تصمیم شهیدسیدحسن نصرالله برای ورود به جنگ غزه یکی از اقدامات شجاعانه وی بود. قدرت نرم و شخصیت کاریزماتیک سیدمقاومت همواره زبانزد خاص و عام بود. وی در اوج مسائل امنیتی لبنان بدون هراس و ترسی در اجتماعات حضور داشت. سیدحسن نصرالله از یک قدرت اقناعسازی خاصی برخوردار بود و این بر اساس یک سنت عقلگرایی و زاییده شخصیت خردورزانه سید مقاومت محسوب میشد.