کد خبر: 4249855
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۲
زندگانی حضرت زهرا (س) از ولادت تا شهادت/ 4

ولادت زهرای مرضیه(س)؛ از زمان و مکان تا یاوران

حجت‌الاسلام محمدرضا جباری ضمن اشاره به زمان و مکان و دیگر ابعاد ولادت حضرت زهرا(س)، بیان کرد: اکثر قریب به اتفاق شیعیان، تاریخ ولادت حضرت زهرا(س) را براساس روایات صحیح‌السند، سال پنجم بعثت ذکر کرده‌اند که به این مسئله در روایتی از امام باقر(ع) نیز اشاره شده است.

زهرای مرضیه(س)کوتاه‌ترین و در عین‌حال مهم‌ترین، اثرگذارترین و درخشان‌ترین برهه زندگانی حضرت فاطمه(س)، دوره پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) است که بیان سیر حوادث و ترتیب زمانی آنها، زمینه‌ها، چگونگی و چرایی وقوع آنها نیازمند پژوهش دقیق تاریخی است. مجموعه این مباحث از سوی حجت‌الاسلام محمدرضا جباری، عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ مؤسسه امام خمینی(ره) و از اساتید و پژوهشگران بنام تاریخ اسلام و اهل‌بیت(ع) به همت مؤسسه پرسمان با عنوان «درآمدی بر تاریخ تحلیلی زندگانی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها» تولید شده است که برای نخستین بار در ایام فاطمیه به صورت روزانه از خبرگزاری ایکنا منتشر می‌شود. در ادامه مشروح قسمت چهارم را مطالعه می‌کنید.

بخشی از مباحثی که پشت سر گذاشتیم، گذری بر اهم منابعی بود که در گذشته و در دوره معاصر در ارتباط با حضرت زهرا(س) تدوین شده که فقط نمونه‌ای از منابع بود؛ چراکه منابع زیادی در این زمینه وجود دارد. در گفتار قبلی به مسئله خلقت حضرت زهرا(س)، بحث خلقت نوری و ولادت آن بانوی بزرگوار براساس ریشه وجودی بهشتی ایشان اشاره شد. در این رابطه اهل تشیع شیعه و اهل سنت متفق هستند که رسول خدا(ص) زمانی که از میوه بهشتی تناول کردند، این میوه به ریشه وجودی فاطمه(س) تبدیل شده و به حضرت خدیجه(س) منتقل شد که منجر به ولادت فاطمه(س) شد. شیعه و سنی هر دو نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم(ص)، حضرت فاطمه(س) را فراوان می‌بوسیدند و می‌بوییدند و همواره می‌فرمودند که من بوی بهشت را از فاطمه(س) استشمام می‌کنم.

 در ادامه، به مسئله تاریخ ولادت حضرت فاطمه(س) پرداخته و به اختلافی که میان شیعه و اهل سنت در این ارتباط وجود دارد، پرداختیم که این بحث ناتمام ماند. در این زمینه باید درباره زمان ولادت فاطمه(س) به لحاظ سال که آیا قبل از بعثت بوده و یا بعد از بعثت و در چه سال و ماه و روزی بوده است و دیدگاه‌های شیعه و اهل سنت در این رابطه چیست، بپردازیم. همچنین، به مسئله مکان ولادت فاطمه(س) و دیگر مسائلی که مترتب بر این مسئله است نیز می‌پردازیم. اشاره کردم که نزد اکثر قریب به اتفاق شیعیان، تاریخ ولادت آن حضرت براساس روایات صحیح‌السند سال پنجم بعثت ذکر شده که در این رابطه به برخی منابع اشاره شد. مرحوم کلینی در جلد اول کتاب شریف کافی و باب مولد فاطمه(س) روایت معتبری را از امام باقر(ع) نقل می‌کند که فاطمه(س) در سال پنجم بعد از بعثت پیامبر اکرم(ص) متولد شدند.

مرحوم شیخ طوسی در مصباح‌المتهجد، مرحوم طبری شیعی امامی در دلایل‌الامامه، شیخ طبرسی در اعلام‌الوری و همینطور مسعودی در اثبات‌الوصیه و ... نیز سال پنجم بعثت را در این زمینه ذکر کرده‌اند. مرحوم شیخ مفید و یک قول از مرحوم شیخ طوسی نیز سال دوم بعثت را نقل کرده‌اند. لذا در میان شیعه سال پنجم مشهور بوده و سال دوم نیز نقل شده است. مرحوم شیخ مفید در کتاب مسارالشیعه سال دوم بعثت را نقل کرده است. کتاب مسارالشیعه کتاب کم‌حجمی است که برای مناسبت‌های مربوط به معصومان(ع) نوشته شده که همین موالید و وفیات و مناسبت‌ها در آن بیان شده است. مرحوم آیت‌الله نجفی که کتاب‌شناس بزرگی بود، نسخه خطی این کتاب را اولین بار در یک مجموعه کتاب قطور با قطع جیبی به عنوان مجموعة‌النفیسه چاپ کرد. وی تعدادی از رساله‌های خطی علمای بزرگ شیعه که چاپ نشده بود را در این مجموعه چاپ کرده است. 

کتاب تاریخ اهل بیت(ع) منسوب به ابن ثلج بغدادی یا بنابر قولی ابن خشاب و بنابر قولی دیگر نصر بن جهضم که کتاب کم‌حجمی است نیز در این مجموعه چاپ شده است. کتاب الامامة و التبصره من الحیرة مرحوم علی بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق نیز در این مجموعه چاپ شده است و مرحوم آیت‌الله نجفی زمانی که به طلبه‌ها شهریه می‌دادند، گاهی همراه با شهریه این آثار چاپ شده را نیز در میان طلبه‌ها توزیع می‌کرد. این مجموعه از آثاری بود که در خانه‌‌های طلبه‌هایی که از مرحوم آیت‌الله نجفی شهریه می‌گرفتند، وجود داشت. بنابراین، شیخ مفید در مسار‌الشیعه سال دوم بعثت را به عنوان یک قول در رابطه با ولادت حضرت زهرا(س) نقل کرده است. مرحوم کفعمی نیز بعدها در کتاب مصباح خود سال دوم بعثت را نقل کرده و ترجیح داده است، اما شیخ طوسی در مصباح‌المتهجد هر دو سال دوم و پنجم را نقل می‌کند اما به نظر می‌رسد که سال پنجم را ترجیح داده است. 

اما در میان اهل سنت حدود، چهار تا پنج قول وجود دارد. اکثر اهل سنت ولادت حضرت فاطمه(س) را در سال پنجم قبل از بعثت می‌دانند که این دیدگاهی که اکثر اهل سنت دارند، مورد اعتراض برخی از خود اهل سنت قرار گرفته و برخی از علمای آن‌ها به این نقل اعتراض کرده‌اند. سبط ابن جوزی در تذکرةالخواص چنین اعتراضی می‌کند که مگر شما نمی‌گوئید که وجود فاطمه(س) بهشتی بوده و بعد از معراج ریشه بهشتی دارد؟ اگر وجود فاطمه(س) بهشتی است، لذا باید بعد از بعثت و بعد از معراج تکوّن وجودی پیدا کرده باشد. لذا قول عجیبی است که اکثر اهل سنت در این زمینه سال پنجم قبل از بعثت را مطرح کرده‌اند. ابن سعد در الطبقات‌الکبری، بلاذری در انساب‌الاشراف، ابن عبدالبر در الاستیعاب و ابن جوزی و ابن حجر و ... همگی سال پنجم قبل از بعثت را بیان کرده‌اند. در این رابطه به نظر می‌رسد که بین علمای اهل سنت نوعی تصحیف گرفته و بعد از بعثت را قبل از بعثت عنوان کرده‌اند یا چنان که برخی مطرح کردند، جنایاتی که نسبت به فاطمه(س) صورت گرفت، جنایات و تعدیات و ظلم‌هایی بود که نسبت به یک بانوی 18 تا 19 ساله صورت گرفت و اگر ۱۰ سال به سن این بانو اضافه شود، یعنی سال پنجم بعد از بعثت به پنجم قبل از بعثت تبدیل شود، از شناعت و قبح کار کاسته خواهد شد. 

برخی از محققین چنین احتمالی دادند که شاید برای کاستن از قبح کار این مسئله اتفاق افتاده است. غیر از این قول مشهور، برخی سال چهارم قبل از بعثت را مطرح کرده و برخی از آن‌ها سال چهارم قبل از بعثت و برخی دیگر سال چهارم بعد از بعثت را مدنظر قرار داده‌اند. برخی نیز به صورت مطلق سال اول بعد از بعثت را بیان کرده‌اند. لذا در این زمینه تعابیر زیادی در میان اهل سنت مطرح شده است. 

ازدواج حضرت فاطمه(س) 

در اینجا بد نیست شواهدی را برای ترجیح قول شیعه بر نقل اهل سنت بیان کنیم. یکی از شواهد این است که در روایات معتبری آمده است که سن ازدواج فاطمه(س) در ۹ سالگی بوده است. فاطمه(س) در سال دوم پس از هجرت ازدواج کردند که گفته شده ایشان در ۹ سالگی ازدواج کرده‌اند. لذا اگر ایشان در سال دوم پس از هجرت، ۹ ساله بوده باشند، در هنگام هجرت حدود هشت ساله بوده‌ و هنگام ازدواج که اواخر سال اول و اوایل سال دوم رخ داد، آن حضرت ۹ ساله توصیف شده‌اند. در ماه صفر سال دوم بود که عقد حضرت فاطمه(س) با امیرالمؤمنین بسته شد. بنابراین، با قول به ازدواج آن حضرت در ۹ سالگی، میلاد ایشان در سال پنجم بعثت به سال‌های دیگر ترجیح پیدا می‌کند؛ چراکه فاصله سال پنجم تا هجرت پیامبر(ص) حدود هشت سال است. این تعبیر که در متون اهل سنت دیده می‌شود که مثلاً نسایی در کتاب سنن، حاکم نیشابوری در مستدرک بدان اشاره کرده‌اند که رسول خدا(ص) در پاسخ به خواستگاران متعددی که برای خواستگاری فاطمه(س) می‌آمدند، تعبیر «انها صغیرة» به کار می‌بردند. لذا پیداست که سن فاطمه(س) کم بوده است وگرنه اگر بانویی 15 تا 18 ساله بودند، صغیره نبودند. لذا پیداست که سن ایشان در حد 8 تا 10 سال بوده است. 

نکته دیگر روایاتی است که سن آن حضرت در هنگام شهادت را ۱۸ سال ذکر کرده‌اند و مؤید این است که ولادت ایشان در سال پنجم بعثت است که تا سال یازدهم هجرت، حدود ۱۸ سال می‌شود. نکته دیگر تعبیر گوهر بهشتی بودن آن حضرت و روایات وارد شده در این زمینه است. این بدان معناست که ایشان باید حتما بعد از بعثت متولد شده باشند. استشمام بوی بهشت توسط پیامبر(ص) از فاطمه(س) مؤید این معناست؛ چراکه قبل از بعثت چنین رویدادهایی رخ نداده بود. این روایت از امام سجاد(ع) که سعید ابن مسیب آن را بیان کرده و مرحوم کلینی نیز بدان اشاره داشته که فاطمه(س) براساس فطرت اسلامی متولد شد، نشان دهنده آن است که ایشان بعد از بعثت متولد شده است. نکته دیگر نیز روایاتی است که به تولد حضرت فاطمه(س) بعد از تشریع حکم نماز مسافر اشاره می‌کند. این روایات در کتاب مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیهُ مرحوم شیخ صدوق و کتاب تهذیب‌الاحکام شیخ طوسی آمده که نشان می‌دهد میلاد فاطمه(س) حتماً بعد از اسلام بوده است؛ چراکه حکم نماز مسافر پس از بعثت تشریع شده است.

نکته پایانی، مسئله نام‌گذاری فاطمه(س) است. پیامبر(ص) فرمودند: «سمِیتْ‌ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ لاَنَّهَا فُطِمَتْ هِی وَ شِیعَتُها عَنِ‌ النّارِ» نام حضرت فاطمه(س)، زهرا بوده و فاطه لقبی برای حضرت زهرا(س) است. البته پیش از ایشان نیز نام فاطمه برای بسیاری از دختران گذارده می‌شد. برای مثال فاطمه بنت اسد(س) که مادر گرامی امیرالمؤمنین(ع) بودند و خیلی جلوتر از دوران جاهلیت متولد شده بودند. همچنین، فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب، دختر عموی پیامبر(ص) نیز نام فاطمه داشته است. اما سبب نام‌گذاری حضرت زهرا(س) به فاطمه طبق روایات این است که شیعیان ایشان از آتش جدا هستند. خود این نام‌گذاری و فلسفه نام‌گذاری نشان می‌دهد که ایشان بعد از بعثت پیامبر(ص) به دنیا آمده‌اند. نکته دیگر، ماه و روز ولادت فاطمه(س) است. اهل سنت متعرض ماه و روز نشده‌اند و فقط سال را ذکر کرده‌اند. در منابع شیعه به ویژه در کتب ادعیه و زیارات مانند کتاب مصباح‌المتهجد، مصباح کفعمی، مسارالشیعه و ... روز بیستم جمادی‌الثانی سال پنجم و یا بنابر قول مرجوع، سال دوم بعثت به عنوان روز میلاد حضرت فاطمه(س) مشخص شده است. 

ولادت حضرت زهرا(س)

هنگام ولادت آن حضرت نیز طبق روایات، مغرب بوده است. از جهت تاریخ شمسی نیز روز چهارشنبه، هشتم فروردین، روز میلاد حضرت فاطمه(س) بوده است. در منابع شیعی آمده است که خبر ولادت ایشان هنگام مغرب به رسول خدا(ص) رسید و ولادت آن حضرت هنگام مغرب بود. در ارتباط با روز ولادت ایشان، روایت امام صادق(ع) در دلایل‌الامامة آمده است که « قال ولدت فاطمة عليها السّلام في جمادى الأخرى يوم العشرين منه سنة خمس و أربعين من مولد النبي(ص)؛ فاطمه(س) در روز بیستم جمادی‌الثانی سالی که پیامبر(ص) 45 ساله بودند، به دنیا آمد». پیامبر(ص) در سال عام‌الفیل متولد شده، در چهل سالگی به نبوت مبعوث شدند و ۴۵ سالگی ایشان نیز سال پنجم بعثت بوده است. لذا فاطمه(س) در سال پنجم بعثت متولد شده‌اند. در ادامه این حدیث آمده است که فاطمه(س) مدت هشت سال در مکه و 10 سال در مدینه اقامت کردند؛ چون پیامبر(ص) در سال ۱۳ بعثت هجرت کردند که مجموع این ایام، همان ۱۸ سال خواهد شد و ایشان در ۱۹ سالگی به شهادت می‌رسند. 

در ادامه این حدیث آمده است که فاطمه(س) بعد از وفات پدر بزرگوارشان، ۷۵ روز در قید حیات بودند و روز شهادت حضرت زهرا(س) در روز سوم ماه جمادی‌الثانی بوده است. اگر طبق تصریح این روایت، فاطمه(س) در سوم جمادی‌الثانی به شهادت رسیده باشند، فاصله سوم جمادی‌الثانی تا رحلت پیامبر(ص) که روز 28 صفر بوده است، ۹۵ روز است. لذا تعبیر رایجی که تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) را 75 روز بعد از وفات پیامبر(ص) بیان می‌کند، نادرست است و احتمالا نوعی تصحیف درباره این حدیث رخ داده و چون اعداد هفت و 9 در عربی شبیه به هم نوشته می‌شوند، این اشتباه در طول تاریخ رخ داده و تعداد روزهای زندگی فاطمه(س) بعد از وفات پیامبر(ص) همان 95 روز است.  

آخرین جمله‌ای که در این روایت است، یکی از روایات صریح در مورد شهادت فاطمه(س) است که استناد به روز هجوم به بیت ایشان می‌کند. امام صادق(ع) در ادامه می‌فرمایند: «سَبَبُ وَفاتِها اَنقُنْفُذَ مَوْلی عمر لكزها بنعل السيف بأمره فأسقطت محسنا؛  سبب وفات فاطمه(س) این است که قنفذ، غلام عمر، فاطمه(س) را با غلاف شمشیر مورد هجمه و ضربه قرار داد و محسن را سقط کرد و فاطمه(س) از این بابت دچار بیماری شد و به شهادت رسید و اجازه نداد هیچ‎کدام از کسانی به ایشان تعرض کردند، در مراسم تشییع و دفن ایشان حضور پیدا کند». ممکن است این سوال پیش آمد که امام صاق(ع) در روایت به جای کلمه شهادت از وفات یاد کرده است؟ پاسخ این است که واژه وفات اعم از مرگ طبیعی و غیر طبیعی بوده است یعنی گاهی اوقات به کار می‌رفته و کسی حمل بر این نمی‌کرده که وقتی کلمه وفات گفته می‌شود، به معنای مرگ طبیعی است و شواهد متعدد تاریخی در متون شیعه و اهل سنت در این باره به کار رفته است.

برخی شبکه‌های وهابی در ایام فاطمیه این‌گونه تبلیغ می‌کنند که فقط 25 سال است که در تقویم از وفات فاطمه(س) تعبیر شهادت شده است؛ در حالی که این مسئله، کذب است و قرن‌ها از تعبیر شهادت نسبت به فاطمه(س) می‌گذرد. نکته دیگر آنکه وقتی واژه وفات به کار برده می‌شود، این‌گونه نیست که این واژه معنای شهادت ندهد و شیعیان شهادت را قبول ندارند. خود اهل سنت قبول دارند که عمر و عثمان به مرگ غیر طبیعی از دنیا رفته‌اند؛ در حالی که در متون تاریخی اهل سنت، هم درباره عثمان و هم درباره عمر از واژه وفات استفاده شده است. حتی ایشان قبول دارند که امیرالمؤمنین(ع)، حضرت حمزه(ع) و جعفر طیار(ع) نیز به مرگ غیر طبیعی از دنیا رفته‌اند اما درباره ایشان نیز واژه وفات به کار رفته است. لذا شواهد فراوانی وجود دارد که واژه وفات به وفور درباره مرگ‌های غیر طبیعی و قتل و شهادت به کار رفته است.

محل ولادت حضرت فاطمه(س)

اما در مورد بحث محل ولادت فاطمه(س)، باید اشاره کرد که محل ولادت ایشان خانه خدیجه(س) بوده است. در مکه معظمه زمانی که از محل سعی صفا و مروه خارج می‌شویم، در محلی که به شعب ابی‌طالب(ع) معروف است، دره‌ای وجود داشته که خانه‌های بنی‌هاشم و پیامبر(ص) در آنجا وجود داشته و خانه پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) در نزدیکی مروه قرار داشته است که این خانه تا سال 1380 قمری برقرار بوده است، اما در آن زمان این خانه را تخریب کردند. مسلمانان به خانه خدیجه(س) تبرک می‌جستند و در این خانه محلی قرار داشته که به آن مولود الزهرا(س) می‌گفتند. جهانگردی سوئیسی در اوایل قرن ۱۹ میلادی به که مکرمه سفر کرده و در گزارش خود از زادگاه فاطمه(س) یاد کرده و بیان می‌کند که خانه خدیجه(س) خانه‌ای زیبا و از سنگ ساخته شده بود و پس از پائین رفتن از چند پله، نمای خانه مشخص می‌شد و در داخل آن زادگاه فاطمه(س) نمایان بود که متأسفانه همه این آثار را از بین بردند و امروز متأسفانه سرویس‌های بهداشتی که برای حجاج ساخته‌اند، در همان مکان احداث کرده‌اند. 

نکته پایانی در ارتباط با ولادت حضرت زهرا(س)، بحث چگونگی ولادت این بانوی بزرگوار است. روایت مفصلی از مفضل بن عمر جعفی در منابعی مانند امالی مرحوم شیخ صدوق نقل شده است. باید اشاره کرد که امالی به معنای املاها است یعنی معلم نکته‌ای را می‌خواند و شاگران نیز آن را املا می‌کردند. در آن زمان روایاتی بوده که املا می‌شده و شاگردان می‌نوشتند. حتی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان شاگرد پیامبر(ص)، املانویسی داشته است. پیامبر اکرم(ص) احادیث، تفسیر آیات و تشریعاتی را املا کرده و امیرالمؤمنین(ع) آن‌ها را در کتابی نوشته‌اند که مجموع آن به عنوان کتاب علی یا جامعة علی نام داشته و به عنوان یکی از ذخایر امامت در اختیار ائمه(ع) قرار داشته است. در روایتی آمده است که امام باقر(ع) این کتاب را به صحابه خود نشان داده و طبق سخنان این صحابه، این کتاب یک طومار به هم پیچیده به اندازه کلفتی ران شتر بود و امام باقر(ع) می‌فرمایند که آنچه که بشر بدان نیاز دارد، در این کتاب وجود دارد. حتی جریمه خدشه‌ای که فردی به دست فرد دیگر می‌زند، در این کتاب نوشته شده است. این کتاب در حال حاضر در اختیار امام عصر(عج) است. 

علمایی مانند مرحوم شیخ صدوق، مرحوم شیخ مفید، مرحوم شیخ طوسی، مرحوم سید مرتضی، فرزند مرحوم شیخ طوسی و ... امالی نوشته‌اند. برای مثال مرحوم شیخ صدوق روایات را املا می‌کرده و شاگردان ایشان، آن‌ها را کتابت می‌کردند. این روایت در امالی شیخ صدوق، دلایل‌االامامة طبری، روضة‌الواعظین فتال نیشابوری، در مناقب ابیطالب ابن شهرآشوب و ... آمده است. این روایت از مفضل بن عمر جعفی از صحابه امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) است و در رابطه با او اختلافی از جهت رجالی وجود دارد. برخی او را تضعیف کرده و غالی دانسته‌اند و برخی نیز از او تعریف کرده و وی را جزء اصحاب خاص امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) دانسته‌اند. در برخی از تعابیر در روایات و در منابع آمده است که مفضل باب (اصحاب خاص)‌ امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بوده است. لذا ائمه(ع) روایات خاص خود را برای این اصحاب خاص خود بیان می‌کردند؛ چراکه اگر بنا بود این روایات برای افراد عادی بیان شود، ممکن بود که آن‌ها درباره ائمه(ع) دچار غلو شده و راجع به ائمه(ع) تصور الوهیت داشته باشند. وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) به عنوان باب پیامبر(ص) مطرح بود و از سلمان نیز به عنوان باب امیرالمؤمنین(ع) یاد کرده‌اند. سلمان کسی بود پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) اسرار را برای او بیان می‌کردند.

در کتاب رجال کشّی در ذیل روایات مربوط به جناب سلمان، آمده است که اگر ابوذر از آنچه در قلب سلمان بود، خبر داشت، سلمان را می‌کشت، اما برخی این‌گونه معنا کرده‌اند که اگر ابوذر دانسته‌های سلمان را می‌دانست، نمی‌توانست تحمل کند. در نهج‌البلاغه آمده است که وقتی امیرالمؤمنین(ع) اوصاف متقین را برای همام بیان کرد، او فریادی کشید و از دنیا رفت. به هر حال در میان اصحاب پیامبر(ص) برخی از ایشان نسبت به دیگری برتری داشتند. امثال مفضل را نیز از این دسته صحابه دانسته‌اند. مفضل بیان می‌کند زمانی که درد زایمان بر خدیجه(س) حادث شد، 10 حوریه و چهار زن برگزیده یعنی ساره همسر حضرت ابراهیم(ع)، آسیه همسر فرعون، حضرت مریم(س) و خواهر حضرت موسی(ع) برای یاری رساندن به خدیجه(س) از بهشت  نازل شدند. برخی از محققین نسبت به این روایت اشکال کرده‌اند که سند این روایت ضعیف است. 

خلقت بهشتی فاطمه(س)

البته برخی بیان کرده‌اند که زنان پاکدامن دیگری مانند همسر حضرت حمزه(ع) و ... بودند که به خدیجه(س) کمک کنند، چرا خداوند زنان بهشتی را برای این امر درنظر گرفته است؟ پاسخ این است که خداوند متعال که خلقت فاطمه(س) را بهشتی قرار داد، چه اشکالی وجود دارد که نوع ولادت ایشان را نیز از طریق بهشتیان انجام دهد. در حقیقت خداوند متعال قصد داشته تا تکریمی نسبت به خدیجه(س)، پیامبر(ص) و فاطمه(س) داشته باشد و ولادت فاطمه(س) را ولادتی خاص قرار دهد. لذا از جهت دلالی، روایت قابل دفاع بوده و از جهت سند نیز در مورد مفضل چنین دیدگاهی وجود دارد که مفضل وثاقت دارد و حتی بعضا فوق عدالت را درباره او قائل شده‌اند.

در ارتباط با دوره حیات فاطمه(س) در مکه از سال پنجم تا سیزدهم بعثت، چند روایت موجود است. دلیل آن نیز این است که سن فاطمه(س) کم بوده است و لذا نمی‌توان در این ایام فعالیت و شئون و حرکت اجتماعی از ایشان انتظار داشت. مضمون این روایات این است که فاطمه(س) با اینکه در این دوران در طفولیت به سر می‌بردند، اما حواس ایشان کاملا متوجه پدر بود و همواره از ایشان دفاع می‌کردند. ایشان در هشت سالگی به مدینه هجرت کردند. یکی از روایات نیز این است که فاطمه(س) در سن پنج سالگی مادر خود را از دست دادند. مورخان متفق هستند که حضرت خدیجه(س) در سال دهم بعثت از دنیا رفتند. نقل معروف درباره روز و ماه وفات ایشان نیز دهم رمضان است. البته نقل‌های دیگری نیز در این زمینه وجود دارد اما اکثر مورخان معتقدند که ایشان در روز دهم رمضان سال 10 بعثت از دنیا رفته‌اند. در همان سال و در روز ۲۶ ماه رجب بود که پیامبر اکرم(ص) ابوطالب را از دست دادند. خدیجه(س) و ابوطالب(ع) دو پشتوانه محکم برای پیامبر(ص) بودند. خدیجه(س) به لحاظ عاطفی و مالی کنار پیامبر(ص) بود و ابوطالب(ع) نیز به لحاظ اجتماعی، سیاسی و قبیله‌ای در کنار ایشان قرار داشت. در این سال پیامبر(ص) هر دوی این بزرگواران را از دست داد و به همین دلیل آن سال را سال حزن نامید و حضرت فاطمه(س) مادر خود را از دست دادند.

در امالی مرحوم شیخ طوسی و در بحارالانوار علامه مجلسی نقل کرده‌اند که امام صادق(ع) فرمودند که وقتی خدیجه(س) از دنیا رفت، فاطمه(س) در آغوش پیامبر(ص) می‌پیچید و از کنار پدر جدا نمی‌شد و از ایشان سؤال می‌کرد که مادرم کجاست و بهانه مادر را می‌گرفت که جبرئیل در این هنگام نازل شد و به پیامبر عرض کرد که خدایت امر می‌کند که سلام خدا را به فاطمه برسانید و به او بگوئید که نگران نباش؛ چراکه مادرت در بهشت در خانه‌ای مملو از زیورآلات و طلا و یاقوت سرخ قرار دارد و همنشین بانوان بهشتی همچون آسیه و مریم(س) است. در ادامه این روایت آمده است که وقتی فاطمه(س) این سخن الهی را پیامبر(ص) شنید، در همین دوران پنج سالگی بیان کرد که خداوند متعال خود سلام است و سلام و سلم و سلامت از او بوده و سلام به سوی اوست. 

در همین ایام و در مکه، فاطمه(س) گاهی با تعرضاتی نسبت به پیامبر(ص) مواجه بودند. عبدالله بن مسعود در روایتی آورده است که ما همراه پیامبر(ص) در مسجدالحرام بودیم و گروهی از مشرکان، شکمبه شتری که تازه نهر کرده بودند را آوردند و در حالی که پیامبر(ص) در حال نماز در مسجدالحرام بود، ابوجهل مردم را تحریک کرد و گفت که آیا کسی می‌تواند محتویات این شکمبه را بر دوش فردی که نماز می‌خواند یعنی پیامبر(ص) بریزد؟ یکی از مشرکان جلو رفته و این کار را کرد. در این لحظه در روایت آمده است که فاطمه(س) آمدند و شانه پیامبر(ص) را تمیز کردند. پیامبر(ص) نیز کسانی که چنین تعرضی به ایشان داشتند را نفرین کردند که همگی آن‌ها نیز در جنگ بدر به هلاکت رسیدند.  

انتهای پیام
captcha