بنا به توصیف قرآن کریم از بهشت، بهشتیان در باغهای پر نعمت الهی بر کرسیهای خود مینشینند و از شرابی سر به مُهر به نام رحیق سیراب میشوند. مُهری که بر این شراب نهاده شده از مُشک است و قرآن دسترسی به آن را سزاوار رقابت و مسابقه میداند. این شراب در آمیخته با تسنیم است و تسنیم چشمهای است که مقربان خدا از آن مینوشند.
به نظر علامه طباطبایی بنابر توصیف قرآن کریم چشمه تسنیم از شراب رحیق برتر است، زیرا این شراب به سبب آمیختگی با تسنیم دلپذیر میشود و از طرف دیگر، چون مقربان از تسنیم مینوشند، مرتبه آنان از نیکانی که با شراب رحیق سرمست میشوند والاتر است. اما صرف آمیخته بودن محتوای رحیق با تسنیم و وصف قرآن کریم از این ترکیب، نمیتواند دلیل برتری یکی بر دیگری باشد، مگر آنکه این برتری از طریق بعضی روایات اثبات شود، یا از معنای کلمه مقربان برتری خاصی نسبت به معنای کلمه ابرار به دست آید.
تفسیر «تسنیم» از تفاسیر ارزشمند جهان اسلام است که طی بیش از ۴۰ سال کوشش و مجاهدت علمی - قرآنی آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی، فقیه، عارف، مفسر قرآن و از مراجع عظام تقلید برای فهم و تدبر بیش از پیش اهل اندیشه و قرآن نگاشته شده است. این تفسیر در شمار «تفاسیر قرآن به قرآن» جای دارد. روش مؤلف، ذکر آیه یا آیات مورد نظر و بررسی آنها طی چهار مرحله است: «گزیده تفسیر»، «تفسیر آیه»، «لطایف و اشارات» و «بحث روایی». عنوان «تسنیم» مأخوذ از آیه ۲۷ سوره مبارکه مطففین در قرآن و نام چشمهای در بهشت است. این تفسير در تفسير هر آيه چهار مرحله را در نظر دارد: گزيده تفسير، تفسير آيه (مفردات)، اشارات و لطايف و بحث روايی كه شاخصه ممتاز اين تفسير است.
سرانجام و پس از انجام نگارش ۸۰ جلد از تفسیر «تسنیم»، اسفندماه سال جاری در همایش بینالمللی «تفسیر تسنیم» جشن پایان این تفسیر که در حقیقت، آغاز راه واکاوی و سخن درباره این اثر عظیم قرآنی است؛ برگزار خواهد شد. ایکنا به انگیزه آشنایی بیشتر اهالی قرآن و حدیث با این تفسیر وزین، از 14 آذرماه به مدت 80 روز و هر یک جرعه از این تفسیر قرآن را در قالب معرفی مختصری از یک جلد به مخاطبان خود نوشانده و همچنان مینوشاند.
همچنین، کند و کاو و پرسش و پاسخ برای آشنایی بیشتر با مجموعه تفسیر تسنیم نیازمند نشستن پای سخنان متأثران و دانشِ قرآن، حکمت و معرفت آموختگان از درسهای تفسیری حکیم فرزانه روزگار آیتالله جوادی آملی است. آغازگری مسیر گفتوگو با این بزرگان، حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، فرزند ارجمند صاحب این تفسیر بود. او که ریاست بنیاد بینالمللی اسراء و همچنین مدیریت مدرسه علمیه امام حسن عسکری(ع) را عهدهدار است در همین مدرسه به گفتوگو با ایکنا نشست. جوادی آملی در این گفتوگو ضمن شرح ضرورت اساسی نگارش تفسیر تسنیم برای قرآنسازی جامعه انسانی، به پرسشهایی پیرامون برنامه این تفسیر برای جهانی شدن و همچنین نقش رسانهها در اجتماعی کردن این حرکت قرآنی پاسخ گفت. در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم و میبینیم:
ایکنا _ ضمن عرض سپاس از فرصتی که به عنوان آغازگر بحث قرآنی آشنایی با تفسیر تسنیم در اختیار خبرگزاری قرآن قرار دادید، برای ورود به بحث لطفا بفرمایید انگیزه نگارش این تفسیر برای حضرت استاد جوادی آملی چه بود و با چه هدفی انجام شد؟
اتفاق «تفسیر تسنیم» در فضای علمی، فرهنگی و دینی کشور اتفاق بسیار بزرگی است؛ تا زمانی که ما نگرش صرف علمی و تخصصی تفسیری داریم، آنگونه که مرحوم علامه طباطبایی(ره) تفسیر المیزان را خلق کردند و آن حرکت در افق بسیار خاصی اتفاق افتاد و مرحوم علامه یک رویارویی بزرگی را در عرصه قرآنی بین جهان اسلام و همچنین بین اهل تسنن و تشیع ایجاد کردند و الفت و انسی را نیز رقم زدند، من در آن افق سخن نمیگویم به این دلیل که پرسش شما این بود که بحثها چگونه ضروری شد و چگونه باید آن را به سمت جامعه و مباحث اجتماعی راهبری کنیم، موضوع اجتماعی شدن قرآن واقع نمیشود. بعد از انقلاب اسلامی تفسیر المیزان پرده دیگری را به همت آیتالله جوادی آملی به نمایش گذاشت و آن این بود که انقلاب کاملا" چهره مردمی و اجتماعی داشت و تمام تلاش ایشان بر آن بود که منابع وحیانی را به عرصه جامعه، نظام و مباحث مختلف اجتماعی اعم از بحثهای تربیتی، اخلاقی، رویکردهای گوناگون مسائل اجتماعی و سیاسی وارد کند و قرآن را به عرصه زندگی ببرد. اگر مرحوم علامه طباطبایی(ره) در یک افقی این تفسیر را رقم زدند که کمتر اینگونه از بحثها حیث اجتماعی پیدا میکرد و صرفا" مباحث علمی اعم از بحثهای فلسفی، کلامی، حکمی و معارفی را دربرداشت، استاد جوادی آملی ضمن توجه به این نکات علمی دقیق، سعی و تلاششان این بود که قرآن را به عرصه زندگی و صحنه اجتماعی وارد کنند و جامعه را با قرآن آشنا کنند. اکنون که بیش از چهل سال از انقلاب میگذرد از همان روزهای اول که آیتالله جوادی در رسانههای رسمی کشور با عنوان تفسیر موضوعی بحث را آغاز کردند، تاکنون روزی نبوده که ایشان در صحنه قرآن و اجتماع نباشند.
ما نباید به قرآن یک نگاه تاریخی داشته باشیم و بگوییم قرآن کتابی است که در یک عصری، در یک مصری، در یک زمان خاص و با بیان خاص منتشر شده، مثلا" به زبان عربی و در دوران جاهلی و بیش از 1400 سال قبل نازل شده است و... بلکه قرآن را کتابی معرفی کنیم که همواره تابنده و روشنگر است و تا روز قیامت باید قرآن روشنگری کند و جامعه را از نور هدایت الهی بهرهمند کند. ورود این حقیقت به عرصه زندگی کار سهل و ممتنعی است. از اینکه خدای عالم با مردم سخن میگوید، گاهی میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ و گاهی میفرماید: یـأیّها الإنسان، گاهی نیز يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا و... و با خطابهای متفاوتی انسان را مخاطب خود قرار میدهد و با او سخن میگوید، بسیار امر سهل و راحتی است، ای انسانهای مؤمن نماز بخوانید، روزه بگیرید، جهاد انجام دهید و اینگونه از مسائل، ولی از طرف دیگر معارفی را به بشر ارائه میدهد که بشر نسبت به اینگونه از مسائل هیچ آمادگی ندارد، درست است که آمادگی فطری و ذهنی ابتدایی دارد، ولی بسیار بالقوه، خام و نپخته است. این مناسبات فطرت و قرآن را باید یک عالم قرآنی که آشنای به فطرت است، ایجاد کند.
در آیه 30 سوره مبارکه روم آمده است: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ؛ چهرهات را متوجه دین کن!
دین چیست؟ فِطرتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيهَا، یعنی دین یک فطرت بسته است، فطرت یک دین بسته است و دین یک فطرت باز شده است. رابطه بین فطرت و دین را قرآن ایجاد میکند. فطرت یک نهادی است که خدای عالم برای هر موجودی و هر انسانی قرار داده است، که به فرموده شریف خود: وَنَفس وَمَا سَوَّىٰهَا؛ فَأَلهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقوَىٰهَا (سوگند به نفس انسان و آن كسى كه آن را پرداخت و سپس شرّ و خيرش را به او الهام فرمود) این فطرت انسانی است، اما این فطرت تنها در پرتو قرآن امکان شکوفایی دارد و آن کسانی که رابطه بین فطرت و دین یعنی انبیای الهی را میشناسند با شکوفا کردن این فطرت از راه دین انسانها را زنده میکنند، انسانها را صاحب حیات انسانی و اجتماعی قرار میدهند و این رسالتی است که انبیای الهی داشتند و به تبع آن علما که وارثان انبیا هستند باید این مسیر را طی کنند. به هر حال در این مجال قصد بحث فنی و علمی ندارم و بیشتر سعی میکنم بگویم تفسیر تسنیم چه هدفی دارد و قصد دارد چگونه زندگی مردم را قرآنی کند.
قرآن یک سلسله محفوظات ذهنی و یک مجموعه مفاهیم اعتباری نیست و اینگونه نیست که به طور مثال یک سلسله مباحثی را در ذهن خود نگه داریم و بگوییم که قرآنی شدیم! قرآن به طور کامل با حیات بشری کار دارد یعنی اینگونه نیست که ما یک سلسله محفوظاتی داریم، قرآن را حفظ میکنیم، قرآن را میخوانیم و تجویدی عمل میکنیم و نتیجه بگیریم که ما صاحب زندگی قرآنی هستیم، هرگز اینگونه نیست.
به فرموده قرآن «
ٱستجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحيِيكُم...»، آیتالله جوادی بارها خطاب به مردم گفتهاند؛ ما بنا داریم حیات جدیدی برای شما ایجاد کنیم و این حیات همانگونه که ما حیات نباتی و حیات حیوانی داریم، شما را به دو نوع دیگر از حیات آشنا میکنیم، اول حیات انسانی و دوم
حیات الهی. در حیات انسانی ما اولیات انسانیت را به شما میآموزیم، ما به شما یاد میدهیم که راه صداقت، راه امانت، راه درستی، راه طهارت و پاکی کدام است. این مسائل اولیاتی است که انسان با آنها انسان است، چون انسان از نقطه عقل آغاز میشود، تا زمانی که شهوت و غضب، هوا و هوس و ادراکات حسی است که به طور مشترک در نبات و حیوان هم وجود دارد، از آنجایی که عقل در وجود انسان است، انسانیت شکل میگیرد، ولی جنبه عقلانی بشر هم جنبه ابتدایی یا متوسط بشر است و باید ما با جنبههای الهی آشنا شویم، آنجایی که خدای عالم خود را معرفی میکند و میفرماید من چه چیز را دوست دارم؛ «
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛ احسان و اکرام را دوست دارد، وقتی میفرماید: «
ٱقرَأ وَرَبُّكَ ٱلأَكرمُ» یعنی میخواهم انسان را براساس حیات کریمانه بپرورانم. برای انسانیت حرمت و جایگاه کریمانه قائل است و میفرماید: «
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» باید دانست این حیات کریمانه چگونه امکانپذیر است؟ این حیات نیازمند به تبیین است، یعنی ضمن اینکه تفسیر میخواهد، تبیین هم میخواهد و تفسیر تسنیم یک پله بالاتر از تفسیر است و به سمت تبیین حرکت میکند، یعنی حقایق الهی را از پردههای قرآنی باز و روشن میکند و یک بیانی را برای بشر ایجاد میکند که بشر نوع دیگری از زیست را تجربه کند.

وقتی میخواهیم نقاط مشترک را ذکر کنیم، تلاش آن است که بگوییم مثلا" نبات این است و حیوان آن است و انسان آن دیگر. ولی خدا نقطه مشترک انسان را با نبات و حیوان قرار نمیدهد بلکه نقاط مشترک را بین انسان و مَلک قرار میدهد. آیتالله جوادی در تعریف انسان میگویند: «انسان حی متأله مائت» است، این عبارت یعنی چه؟ یعنی انسان یک موجود نمیر و زنده است، حیوان نیست، حی است و حی یعنی یک موجود فرشته و مَلک. نقطه اشتراک را با نبات و حیوان قرار نمیدهند که ما بگوییم الانسان حیوان الناطق، بلکه الانسان حی متأله. خدا هم وقتی میخواهد در مقام توحید سخن بگوید، میفرماید: «شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلمَلَـٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلعلم»؛ یعنی انسانها را در صف فرشتهها و ملائکه قرار میدهد. بنابراین ما نیازمند به نوعی از تفسیر هستیم که این تفسیر بتواند هم انسانیت ما را به اوج برساند و هم ما را از مرحله انسانی به یک مرحله ملکی و الهی ببرد و این نیازمند به تفسیر دیگری است که تلاش سالیان آیتالله جوادی آملی در تفسیر تسنیم به طرح این مسائل را مربوط میشود.
ایکنا _ همگان میدانند که آیتالله جوادی آملی سالهای سال در رسانههای عمومی و همچنین منابر سخنرانی با مردم از قرآن و جامعه سخن گفتهاند و با وجود آنکه حکمت و فلسفه از سویی و فقه و اصول از دیگر سو در شخصیت دانشی و حوزوی ایشان مواج است، ولی امکان بهرهمندی از سخن را برای مخاطب خویش فراهم آوردهاند، مسائل در تسنیم چگونه مطرح شده است آیا این شرح و بسط برای مخاطب عام نیز جای فهم دارد؟
البته که میدانیم هیچ میدانی از معرفت نیست مگر اینکه فاتح آن میدان «قرآن» است. شما مسائل تاریخی را نگاه کنید از اول پیدایش این بشر (این نوع از بشر) را آفرید که مطابق آیه 30 سوره مبارکه بقره «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» و گفتوگوی ملائکه و جریان شیطان، جریان حضرت آدم و آفرینش آدم و ... میدانیم که بزرگترین جریانهای تاریخی را بدون اینکه حیث تاریخی به آن بدهد اصالت انسانیت را مطرح میکند، ریشه انسان را مطرح میکند، ارادهای که خدا نسبت به انسانیت داشته است را مطرح میکند.
در جلد دهم تسنیم، طی 700 صفحه به طرح و تفسیر 10 آیه پرداخته شده است، در آن مجال در باب آیه «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةًو...» مسئله خلافت انسان است که از جمله مسائل فوقالعاده پیچیده تفسیری و قرآنی است و بنا دارد جایگاه انسان را مطرح کند؛ بسیار جای دستاندازی است و از نظر کار تفسیری هم چندان بدان پرداخته نشده است، استاد در این زمینه خیلی تلاش کردند و خدا را شکر در یک شرایط سنی و احوالی بودند که توانستند تا عمق قضیه و تا آنجایی که تاکنون راه داشته است، بحث را جلو ببرند و انسان را به جهان معرفی کنند.
امروز مکتب اومانیزم چه تعریفی از انسان دارد؟ انسانیت را فروکاسته است، انسانیت را در حد عالم طبیعت آورده در حالی که آیات مربوط به خلافت انسان در قرآن، انسان را به اوج میرساند و به مقام خلافت الهی نزدیک میکند. اگر بخواهیم فرق مکتب اومانیزم با مکتب فروغبخش اسلام را بدانیم باید در این دو حوزه تحقیق کنیم؛ چون انسان محور همه معارف است باید به جایگاه او در دو مکتب نگاه کنیم.
با نظر به دریای تسنیم وسیع باید گفت، ارادهای که استاد جوادی داشتند به لطف الهی تا حد زیادی محقق شد، هم به لحاظ مسائل علمی که در حوزه قرآن مطرح است به دلیل وجود چالشهای کلامی، فلسفی و عرفانی بسیار سنگینی که در این مسیر وجود داشت، مخصوصا مسائل کلامی، بحثهای اهل اشاعره و معتزله و دیگر نحلههای کلامی و مکتب تشیع. باید مکتب تشیع به لحاظ کلامی از عقاید خود صیانت و پاسداری کند و این کار انجام شده است، یعنی در قرآن آیات الهی که مربوط به مباحث اعتقادی توحید، نبوت، معاد، جلوههای الهی، اسمای الهی و معارف است به حد اعلایی که تاکنون راجع به آن بحث شده در این اثر بدان توجه شده است. آیتالله جوادی چند بار گفتهاند ما تمام کتابهای تفسیری از بدو نگارش تاکنون، اعم از شیعه و سنی را دیدیم و بررسی کردیم، هیچ کتابی را فروگذار نکردهایم، همه آنها دیده شده و برآیند آنها مبتنی و براساس مبانی این اثر خلق شده است.
خیلیها به سراغ قرآن میروند ولی دستشان خالی است، توانی برای بهرهمندی از دریای آن ندارند! به دلیل اینکه توان علمی آن را ندارند، چون قرآن یک کتاب عادی نیست و فوقالعاده عمق و بحر عمیق و وسیعی دارد، هرچه انسان دانش بیشتری داشته باشد در فراگیری معارف قرآنی موفقتر است. از باب نمونه یک ادیب بخواهد سراغ قرآن برود و یا یک انسان عامی که آشنای با ادبیات عرب نیست برود، آن فردی که فصاحت، بلاغت، معانی، بیان و بدیع و این فنون مختلف ادبی را میداند، وقتی در مقابل دریای قرآن میرود خود را جمع میکند. همچنین است کسی که متکلم، حکیم، عارف و فقیه باشد. در قرآن کریم تقریبا 500 آیه در باب آیات الاحکام داریم، فقیهانه به سراغ این آیات رفتن خیلی متفاوت است با کسی که ترجمه کند «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ؛ نماز را به پا دارید و زکات بدهید...» اما در تفسیر فقیهانه مفسر اطلاقات آیه، خواص و مباحثی که ضمن اینگونه از بحثها در مباحث فقهی مطرح است را بررسی میکند. همینطور است در بحثهای کلامی چالشهای بسیار مهمی در مسائل کلامی داریم، اهل تسنن بسیار مسائل اعتقادی متفاوت با ما دارند، خصوصا در مباحث ولایت و امامت. بنابراین آیتالله جوادی آملی به لطف الهی با دست پر خدمت قرآن رفت تا ظرفیت خود را به حد اعلی برساند و بعد معارف را احصا کند.
آقای عثمان التویجری، مدیرکل آیسیسکو سال 1385 وقتی «تسنیم» به عنوان اثر برگزیده جهان اسلام معرفی شد، در نامهای خطاب به استاد جوادی نوشتند: آیتالله جوادی آملی نادره دوران، علم فلسفه، کلام و عرفان را در خدمت فهم قرآن به کار گرفته است، هنر ایشان این است که حکیم، متکلم، فیلسوف و فقیه بود اما وقتی سراغ قرآن میرفت «صفر» بود، این خیلی مهم است. ظرفیت و دانش خود را هرگز بر قرآن تحمیل نکرد بلکه به عنوان یک ظرفی مهیا تا بتواند این معارف را در تفسیر خود جای دهد، از آن بهره برد.
ایکنا _ چه اندیشهای برای بینالمللی شدن تفسیر تسنیم دارید؟
بارها و بارها استاد جوادی فرمودند که خودِ قرآن خودش را معرفی میکند و میفرماید: هدی للعالمین، من یک کتاب جهانی هستم، ما نباید قرآن را مصادره کنیم، سنی و شیعه کنیم و متأسفانه ما این کار را میکنیم، از اینکه ما برخوردار از قرآن هستیم یک بحثی است، از اینکه قرآن خطابش جهانی است یک بحث دیگر است. ما الان قرآن را مصادره کردیم در حالی که قرآن عمده سخنانش به جهانیان است، خطاب «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» یا آیه «يَـٰٓأَيُّهَا ٱلإِنسَٰانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلکرِيمِ» این خطابهای انسانی متوجه کیست؟ میفرماید: یا ایها الناس! اگر به انسان است یعنی فرد فرد انسان، یا ایها الناس است یعنی مجتمع انسانی، خیلی خطابهای قرآنی ناظر به حیات اجتماعی جامعه جهانی است و ما متأسفانه چون نتوانستیم این پیامهای جهانی را بگیریم، تفسیر و خوانش شیعی از قرآن ارائه دادیم، دیگران هم تفسیر سنی ارائه دادند و قرآن را مصادره کردیم و جهان را از قرآن محروم کردیم.
آیتالله جوادی آملی با این تفسیر خطابهای جهانی قرآن را به جهان معرفی کرد. استاد بارها فرمودند که سخنان قرآن در سه حوزه است؛ محلی، منطقهای، جهانی و بینالمللی. محلی همین عبارات «یا ایها الذین امنوا» را شامل میشود، منطقهای خطابهای «یا اهل الکتاب» است و تأکیدات جهانی «یا ایها الناس یا ایها الانسان» و ... است. استاد جوادی کاملا التفات به این خطابهای سهگانه قرآنی داشتند و این جنبههای جهانی را به مراتب برجستهتر برای مخاطبان جهانی ارائه کردند. تفسیر تسنیم کاملا ظرفیت دارد که برای جهانیان ارائه شود.

ایکنا _ توصیه شما برای رسانهای کردن مفاهیم تفسیر تسنیم و کمک به اجتماعیسازی قرآنی از سوی رسانهها چیست؟
بیتردید رسانهها در این زمینه خیلی نقش دارند، رسالت رسانههای امروز بسیار سنگین است، در عین حالی که ما به هر حال مباحث رسانهای را جذابتر و قابل ارائه میبینیم اما باید به عمقش هم توجه کنیم، متأسفانه رسانهها امروز خیلی سطحی و گذرا عمل میکنند و بیشتر به زرق و برقها توجه میکنند، به مطالبی که چشمگیر باشد، اما عمقگرا و درونگرا نیستند و توجه کمتری به باطن میکنند و سعی نمیکنند جلوههای عمیق مفاهیم را برجسته کنند، شاید سخت باشد ولی ارزش پرداخت دارد.
آیتالله جوادی میفرماید: ما توده مردم داریم و خواص داریم و اخص. امروز رسانههای ما فقط مربوط به عوام هستند. رسانه برای خواص و اخص بسیار کم وجود دارد. چراکه به دنبال مشتری و مخاطب، به دنبال شمارگان و تیراژ هستند. وقتی مثلا میگویند این روزنامه 100 هزار نفر خواننده دارد و آن دیگر روزنامه 50 هزار، یعنی دقت و حواسشان به این اعداد است، نمیدانند که این 100 هزار نفر چه کسانی هستند و آن 50 هزار چه کسانی؟ و چون این فرهنگ کنونی حاکم بر رسانههاست تلاش نمیکنند که عمقیابی کنند و به مباحث عمیقتر توجه کنند.
تسنیم 40 سال است که در مجال فرهنگی کشور کار میکند و رسانهها شاید بسیار بسیار اندک بدان پرداختند، چون که میگویند سخنان آیتالله جوادی سنگین است، نه، اینگونه نیست، ایشان تمام تلاششان این است که اگر یک برهان عقلی سنگین دارند، یک شاهد نقلی روشنی هم کنارش بگذارند، شما کتابهای ایشان را ملاحظه کنید، میبینید در سه سطح سخنانشان را مطرح میکنند، برای اخص حرف میزنند، برای خواص هم و برای توده حرف میزنند و این رسانهها هستند که باید عمقیابی کنند و سطح این مطالب را بیابند و قابل ارائه کنند و اجازه بدهند مردم یک مقدار عمیقتر رشد کنند، رسانه باید کاری کند که مباحث قرآنی در بدنه اجتماع و سر سفره مردم جای بگیرد و آرام آرام این مفاهیم در نگاه، در خلوت، در جلوت، در معاشرت و ارتباطات، در تربیت فرزندانشان و در خانوادههایشان و... راه پیدا کند. کم نیست معارفی که در این زمینهها و از سخن قرآن در تسنیم آمده باشد.
شاید بیش از 300 دانشجو برای پایاننامه دکتری و کارشناسیارشد به مباحث قرآنی «تفسیر تسنیم» مراجعه کردند و موضوع تحقیقشان بحثهای تفسیری آیتالله جوادی آملی است. رسانهها در این میان کجا هستند؟ چرا نمیآیند این پایاننامهها و رسالهها را ببینند و مقداری سخنان این تحقیقات را عملیاتیتر وارد صحنه زندگی مردم کنند؟ به نظر میرسد با تورق و بررسی این 300 تا 400 تحقیق دکتری و کارشناسیارشد دانشگاهی شاید 10 موضوع پیدا شود که امکان پردازش سناریوی رسانهای خوب در حوزههای اخلاقی و تربیتی برای جامعه در آن موجود باشد. ما انتظار نداریم که تفسیر تسنیم با همان بزرگی و سنگینی ادبیات قرآنی، وارد جامعه شود، بلکه انتظار داریم رسانهها به عنوان پل ارتباطی بین حقایق قرآنی و جامعه نقشی فرهنگی ایفا کنند.
به طور طبیعی آیتالله جوادی آملی وقتی صحبت از خطابهای جهانی قرآن یا مباحث فوقالعاده توحیدی دارند، نمیتوانند این بحثهای سنگین را به صورت عام و برای جامعه مطرح کنند، اما هنرمندان عرصه رسانه میتوانند این کار را به شکل شایستهای انجام دهند. اگر رسانهها مقالات و پایاننامههایی که دختران و پسران جامعه دانشگاهی یا حوزوی ما نوشتهاند، را از دست خاک در دل کتابخانهها نجات دهند و تورقی در آن داشته باشند، بیشک مباحث خیلی خوبی برای تولید رسانهای از آن استخراج میشود.
برای مثال تسنیم 20 جلد به صورت تفسیر موضوعی قرآن کار کرده است، یک جلد از آن 20 جلد درباره ادب انبیا در قرآن کار شده است، ادب انبیا یعنی ادب انسانی که خدا به آنها تعلیم داده است، ما کجا این ادب را داریم؟ وقتی این کار به شکل مجموعه آمده و آماده است، جای افسوس است که در رسانهها و برای عمومیسازی بدان نپردازند. معتقدم که اگر رسانهها خود را وارد این عرصه کنند و به منبع اصیل قرآنی متصل شوند، میتوانند دریچههای جدید و متفاوتی را به روی بشر بگشایند، پس از آن به سراغ کسانی که در این رابطه قلم و قدم فکری زدند و سعی کردند این حرفها را با پردههای نازکتری به سمت جامعه بیاورند، بروند.
میتواند زمینه تولیدمحتوای بسیار خوبی را در رسانهها ایجاد کند، در این رابطه متأسفانه آنچه برای رسانهها جذابیت دارد، مباحث سیاسی و بعضا" مسائل اجتماعی است اما از مباحث اعتقادی و درونی در بحثهای فرهنگی، تربیتی، اخلاقی، انسانی و الهی دورند و این مفاهیم در حقیقت مباحثی است که باید از لابلای تفسیر تسنیم درآورد و به دست مردم رساند.
گفتوگو از معصومه صبور و محسن مسجدجامعی
انتهای پیام