
به گزارش ایکنا،
آیتالله جوادی آملی؛ مفسر قرآن و نهجالبلاغه، پنجم دیماه در ادامه جلسات اخلاق در مسجد اعظم قم با بیان اینکه سخنرانی یک راه و موعظه هم روش دیگر است، گفت: موعظه را خداوند به خود و کتابش استناد داده؛ انما اعظکم بواحده، زیرا اینها موظفند تا جای ممکن جاذبه ایجاد کرده و با ارشاد و بیان فضایل بهشت و رنج و درد دوزخ، موعظه ایجاد کنند. قرآن ابتدا انسان را معرفی میکند و میفرماید انسان از دو بخش تشکیل شده است؛ اول طبیعی که از نطفه تا مضغه و علقه و مابعد است و بعد دیگر هم نفخت فیه من روحی است.
این مرجع تقلید افزود: قرآن فرمود دشمنی که در درون انسان است دلش میخواهد بخشهای طبیعی انسان تقویت و بخش ماورای طبیعت او ضعیف شود لذا جهاد بین این دو وجود دارد و به همین دلیل آن را جهاد اکبر میدانند. در اینجا صرف تعلیم و آموزش ثمری ندارد و عمده تزکیه است. قرآن کریم کاملا مشخص کرده است که نسبت تعلیم و تزکیه چیست؟ معلوم کردند که تعلیم مقدمه برای تزکیه است.
آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: تعلیم و عالمشدن هدف نیست بلکه تزکیه مقدم و تعلیم مقدمه است و ما تعلیم را برای رسیدن به تزکیه میخواهیم زیرا طهارت روح مطلوب است. اگر کسی عمرش را با تعلیم طی کند گرفتار تکاثر است ولی اگر با تزکیه عمر صرف کند به کوثر میرسد. حضرت امیر(ع) فرمود من شارح قرآن هستم و شما اگر میتوانید با قرآن حرف بزنید و از آن استنطاق کنید؛ من سخنگوی قرآن هستم و طوری آن را تفسیر میکنم که با خلقت هماهنگ باشد و مشخص شود چه چیزی مقدم و چه چیزی مقدمه است.
مفسر قرآن کریم بیان کرد: علم با همه جلال و شکوه ابزار است و طهارت روح، هدف است؛ لذا عقلی که بهشت میرود عقل عملی است و نه نظری؛ عقل نظری مقدمه است و اگر به ثمر رسید انسان به بهشت میرود ولی اگر فقط تعلیم بود به تعبیر حضرت امیر(ع) رب عالم قد قتله جهله. اینکه نمیداند علم را کجا به کار ببرد جاهل است و این جهالت عملی است. اینکه سیدرضی فرمود اگر در همه نهجالبلاغه چیزی جز این موعظه نبود برای من کافی بود برای این است که حضرت روانشناسانه و حکمیانه و معلمانه و واعظانه حرف زد.
آیتالله جوادی آملی تصریح کرد: این بیان از حکیمانهترین بیانات است که فرمود همه انسانها باید جهاد کنند، فرمود؛ جاهدوا اهواءکم کما جاهدوا اعداءکم. فرمود شما مسلح به یمین هستید که خدا و کتاب و حساب و قیامتی هست؛ این شمشیر در دست شماست، نفس اماره و سایر قوای نفسانی هر چه هست و هر که هست هرگز یمینی ندارد و گمانی بیشتر ندارند لذا چوبدستی در دست اوست و کسی که شمشیر دارد نباید از چوبدستی ببازد.
وی ادامه داد: ما گرچه به حسب ظاهر ازلی بالعرض نبودیم ولی ابدی بالعرض هستیم و از طرف ازل هم ازلی بالعرض بودیم؛ این جمله نورانی که انسان مؤمن شمشیر به دست دارد زیرا یقین دارد که خدا و پیامبر و آخرتی هست و نفس اماره فقط مظنه و ظن و گمان دارد. اینکه انسان مسکن و اتومبیل خوب داشته باشد همه گذراست و هر چه در صحنه جهاد نفس، انسان را وادار میکند انسان بیراهه برود و یا راه دیگری را ببندد برهان به دست ندارد و انسان با خیال رسیدن به مقصد بیراهه میرود.
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: فرمود در برابر کار خدا هر کسی هر کاری میکند گمان دارد که به نتیجه برسد ولی هر کاری در راه خدا قطعا به ثمر میرسد زیرا لن یخلف الله وعده؛ هرگز خدا خلف وعده نمیکند و خلاف نمیگوید و این امر یقینی است و از همان ابتدای قرآن فرمود: لا ریب فیه. پس در صحنه جهاد اکبر، یقین در دست انسان است و اگر کسی با داشتن یقین از نفس اماره شکست بخورد مانند کسی است که شمشیر دارد و از کسی که چوبدستی دارد شکست میخورد.
عقل نظری مقدمه عقل عملی
مفسر قرآن کریم و نهجالبلاغه با بیان اینکه جای تعجب است کسی که گمان در دست دارد بر کسی غلبه کند که یقین در دست دارد، گفت: عقل نظری مقدمه برای عقل عملی است و عقل عملی همان است که فرمودند ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان؛ عقل نظری در حوزه و دانشگاه فعال است زیرا انسان به واسطه آن خوب حرفزدن و نوشتن را میآموزد ولی اگر به آن عمل نکرد همین کشنده عالم است؛ رب عالم قد قتله جهله.
آیتالله جوادی آملی با تاکید بر اینکه سعادت با عامل به عقل عملی ایجاد میشود، تصریح کرد: عقل بود و نبود و باید و نباید را میفهمد؛ اینکه خدا و آسمان و آفرینش هست و در باید و نباید هم سخن از حرام و واجب و مباح و حلال و ... است؛ ولی رهبری و مدیر داخلی، عقل عملی است که انسان را به سعادت میرساند.
مفسر قرآن کریم با بیان اینکه خداوند موجودی شریفتر از انسان خلق نکرده است، گفت: انسان مبدا و مقصدی دارد و اصل کلی این است که انسان در همه مواردی که بین خیانت و خدمت و معصیت و ثواب است یقین دارد و نفس اماره مظنه دارد زیرا هیچ غیبی شکبردار نیست. صحنه قیامت اصلا ریب و شک بردار نیست که انسان بخواهد برای آن برهان بیاورد.
مفهوم قتیل العبرات
استاد حوزه علمیه بیان کرد: اینکه در مورد امام حسین(ع) وارد شده است انا قتیل العبرات، نه اینکه فقط در عزای حضرت اشک بریزید؛ این کافی نیست؛ در عزای حضرت باید آنقدر اشک ریخت که سر و صورت را اشک بگیرد ولی باید انسان از آن عبور کند از رذیلتی به سمت فضیلتی. کسانی سخنرانی خیلی خوبی دارند ولی خودشان گرفتار یک عمل سوئی هستند.
وی با اشاره به حال انسان در هنگام احتضار، افزود: محتضر در هنگام مرگ، که اطرافیان در کنار او هستند اگر با سلام فرشتگان مواجه شد و گفتند: سلام علیکم طبتم، در حقیقت به سعادت داخل شده است و شرافتی بالاتر از این نیست که ملائکه با جلال و شکوه از او استقبال میکنند ولی ملائکه سیلی به صورت برخی انسانها میزنند. همه لذت و نشاط در هنگام احتضار همین استقبال ملائکه است.
وی با بیان اینکه قوه وهم و خیال نعمت خداوند است که ادیبان و شعرا و هنرمندان از آن بهره میبرند، افزود: اگر این قوه خیال همه سرمایه خود را از حواس بیرونی بگیرد گرفتار است ولی اگر تلفیقی باشد و بخشی از سرمایه خود را از تجربه و بخشی را از قوه عاقله بگیرد که در حکمت متعالیه از قوه واهمه به عقل نازل تعبیر شده است؛ اگر عاقله تنزل کرد و خود را در حد وهم نشان داد؛ هنر، هنر دینی خواهد شد لذا بین حجاب و بیحجابی و خنده و عبرت و معصیت و ثواب تفاوت خواهد گذاشت.
انتهای پیام