سنان السعدی، محقق و تحلیلگر مسائل سیاسی عراق در گفتوگو با ایکنا درباره آتشبس رژیم صهیونیستی و حماس در غزه و آینده آن به تحلیل موانع و چالشهای پیش روی این توافق و نقش دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا در دستیابی به آتشبس پرداخت و به سؤالات ایکنا در این باره پاسخ داد، متن این گفتوگو در ادامه میآید:
ایکنا ـ با توجه به مفاد آتشبس رژیم صهیونیستی و حماس و پیروزی ملت فلسطین در جنگ غزه، دیدگاه شما در زمینه این توافق چیست؟
من با شما موافقم که مردم فلسطین در این جنگ پیروز شدند و مخالف بسیاری از کسانی هستم که برعکس میبینند و معتقدند مردم غزه و حماس براساس خسارات انسانی و مادی که در فلسطین متحمل شدهاند، شکست خوردهاند. من به این کوتهفکران میگویم که مردم فلسطین از سال 1948 تاکنون شهدای زیادی را تقدیم کردهاند و همچنان صبور و مقاوم هستند و در برابر این رژیم غاصب مورد حمایت قدرتهای بزرگ، مقاومت کرده و در این مسیر ثابت قدم هستند.
مفاد توافقنامه آتشبس رژیم صهیونیستی را تحقیر کرد و این رژیم با اعلام موافقت با آتشبس جام زهر نوشید؛ چرا که رئیس رژیم صهیونیستی در مقابل آزادی هر اسیر صهیونیست، 30 اسیر فلسطینی را آزاد کرد.
ایکنا ـ به نظر شما چرا نتانیاهو با آتشبس در غزه موافقت کرد و آن را پذیرفت؟
یکی از دلایل این مسئله خسارات سنگین رژیم صهیونیستی در جنگ غزه بود، این رژیم هفت گردان نظامی را بسیج کرد که در رأس آنها دو گردان قوی بودند که در هیچ جنگی با اعراب شکست نخورده بودند و تیپ گفعاتی، تیپ نخبه ارتش رژیم صهیونیستی و تیپ گولانی نیز در رأس جنگ رژیم صهیونیستی در غزه بودند و همه اینها علاوه بر کل نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بود که پس از ایالات متحده، قویترین نیروی هوایی جهان است.
این رژیم همچنین سه اسکادران سبک و متوسط و بهترین گردانهای زرهی به رهبری گردان 401 را که تماماً متشکل از تانکهای مرکاوا 4 و مایه افتخار صنعت نظامی رژیم صهیونیستی است، بسیج کرد، اما با این وجود از سوی حماس که با سلاحهای کمتر پیشرفته با این رژیم جنگید، متحمل خسارت سنگینی شد، خسارتهایی که از جنگ 1973 تاکنون بیسابقه بود و این رژیم خسارتهای انسانی سنگینی را متحمل شد که قبلاً تجربه نکرده بود.
فشارهای بینالمللی، دیگر دلیل پذیرش آتشبس از سوی اسرائیل بود، این رژیم به دلیل کشتارهای وحشیانه در حق غیرنظامیان بیگناه در غزه، متحمل فشارهای زیادی از سوی جامعه بینالملل شد.
مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی هم در این مسئله تأثیرگذار بود، جنگ غزه پیامدهای اقتصادی بزرگی برای رژیم صهیونیستی داشت که به نوبه خود فشارهای سیاسی زیادی بر دولت نتانیاهو وارد کرد.
میانجیگری بینالمللی هم در پذیرش آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی تأثیر داشت و این رژیم این میانجیگری را فرصتی مناسب برای حفظ وجهه خود دانست و به همین دلیل میانجیگری آمریکایی ـ قطری ـ مصری را پس از گذشت بیش از یک سال از قتل عام وحشیانه فلسطنیان پذیرفت و تسلیم شد.
احتمال وجود ملاحظات نظامی و راهبردی یکی دیگر از دلایل پذیرش آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی است، یعنی ممکن است سناریوی جدیدی برای رژیم صهیونیستی وجود داشته باشد که تمایلی به جنگهای فرسایشی نداشته باشد و این سناریو با ایالات متحده آمریکا در زمان ریاستجمهوری ترامپ در میان گذاشته شود.
همچنین پس از تضعیف حماس و قطع کمکرسانی به این جنبش، سقوط بشار اسد در سوریه، آتشبس با حزبالله لبنان، قطع راههای امدادرسانی به حزبالله و تحریم آن، شاید وقت آن رسیده است که این رژیم با حوثیها درگیر شود و پس از آن گروههای عراقی از بین ببرد تا در نهایت بر تهران فشار آورد و جمهوری اسلامی ایران را به سمت مذاکرات به شکلی که آمریکاییها میخواهند، بکشانند.
ایکنا ـ مهمترین اولویتها و نیازهای ساکنان نوار غزه در حال حاضر چیست؟
قبل از سخنگفتن درباره نیازهای نوار غزه باید به میزان خسارات وارده به شهرهای غزه و زیرساختهای مهم این منطقه توجه کرد تا بتوان مهمترین اقلام مورد نیاز مردم غزه را با توجه به حجم خسارات برای آنان ارسال کرد، این خسارات بدین شرح است:
میزان تخریب در غزه 74 درصد، دیر بلح 50 درصد، خان یونس 55 درصد، رفح 48 درصد.
در مورد زیرساختهای این بخش، میزان خسارت به شرح زیر است: 60 درصد ساختمانهای این بخش یا تخریب شده یا به شدت آسیب دیده است، 92 درصد منازل تخریب شده یا آسیب جدی دیدهاند، 88 درصد مدارس تخریب شده یا به شدت آسیب دیدهاند، 68 درصد زمینهای کشاورزی تخریب شده یا آسیب دیدهاند، 68 درصد از خیابانها تخریب یا آسیب دیدهاند، 50 درصد بیمارستانها از کار افتاده یا نیمه کاره هستند.
این آمارها هشدار میدهد که ساکنان غزه در شرایط خطرناکی به سر میبرند؛ بنابراین اولویتها برای کمکرسانی به این منطقه باید بدین شرح باشد:
نیازهای اساسی
ـ غذا: ارائه کمکهای غذایی کافی به خانوادههای آسیبدیده به ویژه خانوادههای فقیر باید مورد توجه قرار بگیرد
ـ آب، باید کیفیت آب آشامیدنی بهبود یابد و آبهای آلوده تصفیه شوند.
ـ بهداشت: در این بخش باید دارو و تجهیزات لازم با توجه به کمبود تجهیزات در بیمارستانها تهیه شود.
نیازهای اقتصادی
ـ فرصتهای شغلی: افزایش فرصتهای شغلی و کاهش بیکاری
ـ حمایت از پروژههای کوچک و توانمندسازی جوانان و زنان برای ایجاد پروژههای کوچک برای ایجاد درآمد پایدار.
زیرساخت
ـ برق که مایه حیات اقتصاد است، برای توسعه، بهبود و حفظ این بخش با هدف رفع نیازهای مردم ضروری است.
ـ بازسازی: مرمت ساختمانها و خانههای ویرانشده در اثر جنگ باید مورد توجه قرار بگیرد.
ـ راهها و مسیرهای ارتباطی: بازسازی شبکه راهها و بهبود وسایل حمل و نقل در این بخش ضروری است.
آموزش
ـ بازسازی مدارس و بهبود زیرساختهای آموزشی
ـ ارائه بورسیه تحصیلی برای دانشجویان در دانشگاههای داخلی و بینالمللی
ـ تدوین و ارائه برنامههای درسی که دانشآموزان به دلیل آوارگی مجبور به ترک آن شدند.
ایکنا ـ آیا آتشبس در غزه، به تغییر نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه در آینده و تغییر ماهیت دولت در نوار غزه منجر خواهد شد؟
پیش از هر چیز در این مورد باید بدانیم که بین حماس و سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف)، بهویژه جنبش فتح که بخشی از این سازمان است، اختلاف و درگیری برای موجودیت و مشروعیت وجود دارد، سازمان آزادیبخش خود را نماینده قانونی فلسطین در داخل و خارج از این کشور میداند، چرا که از نظر بینالمللی به عنوان نماینده ملت فلسطین به رسمیت شناخته شده است.
این در حالی است که حماس مشروعیت سازمان ساف را به رسمیت نمیشناسد و از تسلیم شدن در برابر آن امتناع میورزد.
ساف ممکن است سعی کند از آتشبس برای تحمیل کنترل خود بر غزه در شرایط نقض آن توسط طرف صهیونیستی سوء استفاده کند، اما واقعیتهای میدانی چیز دیگری میگوید و حماس هرگز این اجازه را نخواهد داد. شاهد ما برای این موضوع، عدم مشارکت ساف در مذاکرات بین حماس و رژیم صهیونیستی است که منجر به آتشبس شد و همچنین میبینیم که حماس پس از اجراییشدن آتشبس، بازگشت و کنترل غزه را به دست گرفت. این بدان معناست که حماس اجازه نخواهد داد در غزه خلاء ایجاد شود تا سازمان آزادیبخش فلسطین آن را پر کند، این مسئله ساف را به تلاش برای کنترل گذرگاههای مرزی با حمایت صهیونیستی ـ بینالمللی سوق میدهد و این سازمان میتواند کمکهای ارسالی را کنترل کند و در نهایت نوار غزه را تحت نظر گرفته و حماس را در موقعیت نامناسبی قرار دهد.
ایکنا ـ تلاشهای علنی و پشت پرده ترامپ برای دستیابی به آتشبس و تبادل زندانیان را چگونه ارزیابی میکنید؟
همه میدانیم که یک پروژه آمریکایی ـ صهیونیستی در منطقه وجود دارد و این پروژه در غزه و سپس جنوب لبنان و سوریه اجرا شد و به غیر از حوثیها و گروههای عراقی چیزی برای تحقق این پروژه باقی نمانده است، بنابراین میبینیم که ترامپ برای پایاندادن به جنگ غزه جدی بود تا بتواند به حوثیها و گروههای عراقی پایان دهد و در نهایت فرصت داشته باشد ایران را به مذاکراتی براساس قواعد بازی آمریکاییها بکشاند، به عبارت دیگر ترامپ کاری را که دیگران شروع کردهاند، یعنی پایاندادن به محور مقاومت در منطقه و در تنگنا قراردادن هر چه بیشتر ایران برای وادارشدن به مذاکره براساس شرایط آمریکا را دنبال میکند.
ایکنا ـ با توجه به نقض توافقات آتشبس قبلی بین اسرائیل و حماس به دلیل درگیری بین دو طرف، آیا این توافق به معنای پایان دائمی جنگ است یا فقط توقف مخاصمه به شمار میآید؟
گذشته و تاریخ صهیونیستها نشان داده است که وفاداری به عهد نداشته و به دیگران اعتماد ندارند، در مقابل نیز حماس از نظر ایدئولوژیكی به صلح دائمی با اشغالگر اعتقادی ندارد و خود را موظف به مقاومت و بیرونراندن اشغالگر از سرزمینهای مقدس میداند، بنابراین، این آتشبس و دیگر توافقات، تنها فرصتی برای تنفس دو طرف است و درگیری دوباره باز خواهد گشت و محال نیست؛ حتی اگر بعضی چیزها آن را به تأخیر بیندازد.
ایکنا ـ به نظر شما با توجه به اهمیت آزادی اسرا در جنگ و هزینهای که اسرائیل در ازای آزادی اعضای حماس متحمل شده است، موانعی که میتواند در روند این توافق و تبادل اسرا مشکلاتی ایجاد کند، چیست؟
مهمترین مانع عدم وجود راهحل ریشهای برای درگیری عربی ـ صهیونیستی است، حتی اگر رژیم صهیونیستی آتشبس اعلام کند، از محاصره فلسطینیان در نوار غزه و سایر مناطق اشغالی دست نخواهد کشید. علاوه بر این، به سیاست توسعهطلبانه خود با شهرکسازی با هزینه کشورهای عربی بهویژه در نوار غزه، ادامه میدهد تا به تدریج آن را از بین ببرد.
موانع دیگری را مانند تفاوت در اهداف و منافع بین دو طرف و عدم اعتماد و همچنین احتمال تشدید تنش ناگهانی در میدان را نیز میتوان اضافه کرد، به عنوان مثال، یک حادثه میدانی پیشبینی نشده مانند درگیری محلی یا کشتهشدن غیرنظامیان میتواند به از بینرفتن سریع این آتشبس منجر شود.
ایکنا ـ آینده روابط حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین را چگونه میبینید و چه عواملی به تقویت یا ضعف این روابط منجر خواهد شد؟
هیچ آینده امیدوارکنندهای در رابطه با روابط حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین وجود نخواهد داشت، بهویژه اینکه دو طرف به یکدیگر اعتقاد ندارند و همانطور که گفتیم تنش موجودیتی و مشروعیتی بین دو طرف وجود دارد، نوار غزه کانون درگیری آینده بین حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین است، از طرفی حماس میداند که وجود و بقای آن مرهون حضور تشکیلات خودگردان در غزه است.
گفتوگو: اشرف بصیری
ترجمه: زهرا نوکانی
انتهای پیام