کد خبر: 4265026
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۵
زهرا میرزایی تبیین کرد

انقلاب اسلامی ایران و ارائه الگوی زن عفیف اجتماعی + فیلم

پژوهشگر حوزه مطالعات زنان در وبینار «انقلاب اسلامی و بازآفرینی هویت خانواده» گفت: انقلاب اسلامی با ارائه الگو، بانوان را با حفظ عفت و نجابت وارد فضای سیاسی و اجتماعی کرد. این الگو تأکید می‌کند که زنان نیازی به سوءاستفاده از ویژگی‌های زنانه خود ندارند، بلکه این ویژگی‌ها در خانواده و جامعه محترم و ارزشمند هستند. انقلاب اسلامی، الگویی انسانی و متعالی ارائه کرد که در آن زنان به عنوان افرادی با اهداف والا و مسئولیت‌های متعالی حضور دارند.

انقلاب اسلامی الگوی زن عفیف اجتماعی را ارائه کردبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ وبینار بین‌المللی «انقلاب اسلامی و بازآفرینی هویت خانواده» به مناسبت چهل و ششمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و ایام الله دهه فجر به همت خبرگزاری ایکنا در این رسانه برگزار شد و بانوان پژوهشگر داخلی و بین‌المللی سخنرانی خود را با موضوع وبینار ارائه دادند.

این وبینار با حضور زهرا میرزایی، مدیر اندیشکده «تبار» و پژوهشگر حوزه مطالعات زنان به عنوان مهمان حضوری داخلی و در بخش مجازی به‌صورت برخط با ارائه سخنرانانی از کشورهای مختلف برگزار شد. 

در ادامه مشروح گفت‌وگو با زهرا میرزایی را می‌خوانید و می‌بینید:

ایکنا ـ در دوران پیش از انقلاب، یا حتی همان برهه‌ای که انقلاب اسلامی رخ داد، در حوزه خانواده چه تغییرات گسترده‌ای رخ داد؟

حدود یک قرن اخیر، شاید کمی بیشتر یا کمتر، شاهد تحولات بسیار مهمی در حوزه فرهنگ و به ویژه خانواده بوده‌ایم؛ اما نکته مهم این است که در کنار این تحولات جهانی، در کشور‌های منطقه‌ای که به نام خاورمیانه شناخته می‌شوند و یکی از ویژگی‌های بارز آنها مسلمان بودن است، منافع اقتصادی و سیاسی (یا به طور خاص ژئوپلیتیکی) وجود داشت که برای دولت‌های استعماری بسیار جذاب بود. این کشور‌ها برای اینکه خود را به عنوان قدرت برتر نشان دهند و جایگاه خود را در این مناطق تثبیت کنند، تلاش کردند تا تفکرات و ارزش‌های خاصی را در این جوامع نهادینه کنند. آنها ادعا می‌کردند که ما موفق‌تر، برتر و در شرایط بهتری هستیم و شما در عقب‌ماندگی به سر می‌برید.

این قابل انکار نیست که از نظر اقتصادی و در بسیاری از عرصه‌ها، نسبت به آن کشور‌ها عقب‌تر بودیم. اما آنچه آنها روی آن دست گذاشتند، بحث خانواده و جایگاه زنان در جامعه بود. آنها ادعا می‌کردند که دلیل فرودستی شما، سبک زندگی و پذیرش ارزش‌های اسلامی است. به همین دلیل بر نقش مادر، زن و اهمیت خانواده در این کشور‌ها دست گذاشتند. حتی پیش از وقوع انقلاب اسلامی، در کشور‌هایی مانند مصر، ترکیه و دیگر کشورها، شاهد این تغییرات در حوزه خانواده بودیم.

پس از این تغییرات، واکنش‌هایی از سوی نهاد‌های دینی و حتی نهاد‌هایی که فارغ از تفکرات دینی، نگران ارزش‌های ایرانی بودند، شکل گرفت. پیش از انقلاب اسلامی، نگرانی‌ها و مبارزاتی علیه تفکرات استعماری وجود داشت که یکی از محور‌های اصلی آن، حمایت از نهاد خانواده و زنان بود. حتی انقلاب‌های زنانه علیه این تفکرات شکل گرفت. برای مثال، یک فمینیست مصری اصطلاحی به نام «حجاب نوپدید» را مطرح کرد که نمادی از مبارزه با تفکرات استعماری بود. این حجاب نماد حمایت از زنانگی، عفت‌ورزی و خانواده بود و حتی پیش از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی شکل گرفت. این روندی است که حتی امروز نیز شاهد آن هستیم.

انقلاب اسلامی الگوی زن عفیف اجتماعی را ارائه کرد

انقلاب اسلامی، همان‌طور که در بسیاری از عرصه‌ها تغییرات شگرفی ایجاد کرد، در حوزه خانواده نیز تحولات عمیقی به وجود آورد. در دوره‌ای که به آن دوره اسلام سلفی یا اسلام سنتی می‌گویند، دیدگاه رایج این بود که جایگاه زن فقط در خانواده است. این دیدگاه با تفکر سنتی درباره زنان همراه بود، اما با دیدگاه اسلام واقعی در تضاد بود. امام خمینی(ره)، شهید بهشتی(ره) و مقام معظم رهبری از جمله کسانی بودند که با این دیدگاه مبارزه کردند. مقام معظم رهبری اشاره می‌کنند که حتی پیش از انقلاب، زمانی که زنان سه یا چهار سال قبل از انقلاب وارد فضای مبارزه شدند، بسیاری از مراجع و علما با این حضور مخالفت می‌کردند، اما به پشتوانه حمایت امام خمینی(ره)، این جریان به راه افتاد و امام خمینی(ره) نه تنها حضور زنان در فضای مبارزه انقلابی، بلکه حضور سیاسی و اجتماعی آنان را نیز تشویق کردند و تأکید داشتند که زنان وظیفه دارند در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی حضور فعال داشته باشند.

قبل از آن، افرادی که به عنوان روشنفکر شناخته می‌شدند، حضور زنان در جامعه را مباح می‌دانستند، اما امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و شهید بهشتی برای زنان وظایف سیاسی تعریف کردند و این مسئله بسیار مهم است؛ چراکه اگر تا پیش از این، خانواده را فضایی زنانه و مرد را در فضای اجتماع می‌دیدیم، اکنون این فضا تغییر کرده بود. براساس نظام حقوقی خانواده و نظام حق و تکلیفی که در خانواده داریم، مرد باید بخش زیادی از مسئولیت‌های حمایت‌گری را در خانواده بر عهده گیرد و زن در فضای لطف و همکاری، در تربیت فرزند و مدیریت داخلی خانواده حضور پیدا می‌کند. این مسئله کجا اهمیت پیدا می‌کند، زمانی که زن وارد فضای جامعه می‌شود، فعالیت سیاسی، انقلابی و اجتماعی انجام می‌دهد، نمونه‌های بسیار زیادی از این حضور وجود دارد که فکر می‌کنم بسیاری با آنها آشنا باشند. برای مثال، خانم دباغ وقتی وارد فضای جامعه شد و در مبارزات سیاسی خارج از کشور شرکت کرد، انسجام خانواده توسط همسرش حفظ شد و این همراهی بسیار حائز اهمیت است. انقلاب اسلامی نشان داد که زن و مرد در فضای خانواده با همراهی و همکاری، هم خانواده را حفظ می‌کنند و هم نسبت به فضای جامعه احساس مسئولیت دارند.

ایکنا ـ آیا پس از وقوع انقلاب و پایان جنگ تحمیلی یک الگو، روش و اصول صحیح برای خانواده اسلامی به جامعه معرفی شد؟

می‌توان گفت با وجود تغییرات مهمی که رخ داده، این اتفاق در عمل در حد انتظار رخ نداد. حتی امروز که هنوز در حال بحث و گفت‌و‌گو هستیم، نگاه ایده‌آلی که داریم، فقط با استقرار دولت کریمه امام زمان(عج) محقق خواهد شد. در مرکز توجه و فشار هجمه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قرار داریم. اما بعد از انقلاب اسلامی، دفاع مقدس باعث شد که اولویت ما حفظ کشور باشد. هر چند در کنار آن، بسیاری از زنان و مردان در بخش‌های مختلف جامعه نسبت به مسائل فرهنگی نیز تلاش می‌کردند، اما اولویت اصلی مسئله دیگری بود و فضای خانواده‌ها، فضای جهاد و حفظ شرایط اولیه در مقابل اضطراری بود که وجود داشت.

 

 

متأسفانه پس از آن، تضاد‌هایی بین اندیشمندان، قانون‌گذاران، جامعه‌شناسان و دیگران به وجود آمده و فضایی را رقم زده که هنوز هم شاهد آن هستیم. تعریف واحدی بین علوم مختلف و حوزه‌های تخصصی در مورد اینکه نهاد خانواده باید بر چه اساسی شکل گیرد، وجود ندارد. قانون می‌گوید نهاد خانواده شکلی است که ریاست آن با مرد است و زن هیچ وظیفه خاصی در خانه ندارد، جز وظایف زوجیت. از سوی دیگر، جامعه‌شناسان بیان می‌کنند که فضای خانواده تغییر کرده و باید این تغییرات را بپذیریم. آنها معتقدند خانواده‌ها نسبت به مسائل سیاسی و حوزه رسانه واکنش نشان می‌دهند. در مقابل، دیدگاه‌های اسلامی نیز مباحث خاص خود را مطرح می‌کنند. اما هنوز تعریف واحدی که در جامعه اجرایی شده باشد، وجود ندارد. شاید بتوان اصول کلی را مشخص کرد. مثلاً می‌توان گفت که زن و مرد هر کدام وظایفی دارند و در حوزه تربیت فرزند نیز وظایف مشترکی بر عهده آنهاست.

تا همین یک دهه گذشته، نگاه‌ها به تربیت فرزند متفاوت بود، اما امروز نگاه این است که مصلحت طفل را در نظر بگیریم. در بسیاری از موارد، به جای پرداختن به اینکه حق مرد یا زن چیست، یا وظیفه پدر یا مادر کدام است، اولویت مصلحت طفل است. در واقع در جریان تغییرات و تحولات مداوم بوده‌ایم و اگر بخواهم توصیه‌ای داشته باشم، این است که هر خانواده‌ای دریابد در هر فضایی که قرار دارد، چه استعداد‌ها و شرایطی دارد. در برخی خانواده‌ها، پدر همراهی زیادی می‌کند و این امکان را فراهم می‌کند که مادر رشد ویژه‌ای داشته باشد. در برخی دیگر، پدر به دلیل مسئولیت‌های ویژه‌ای که دارد، مادر همراهی بیشتری می‌کند. این انعطاف باید در کل وجود داشته باشد؛ اما نکته مهم این است که دیدگاه انقلاب اسلامی باید دیدگاهی انقلابی باشد؛ چراکه در فضای انقلابی، رشد مداوم را شاهد هستیم. باید دقت کنیم که انقلاب ما متوقف نشده است. انقلاب اسلامی فقط به تشکیل جمهوری اسلامی ختم نشد؛ جمهوری اسلامی یک گام در مسیر انقلاب اسلامی بود و ما باید این انقلاب را در همه برهه‌ها، به‌ویژه در حوزه خانواده که سلول‌های تشکیل‌دهنده جامعه هستند، حفظ کنیم. باید استعداد‌های افراد و وظایف سه‌بُعدی فردی، خانوادگی و اجتماعی آنها را محترم بشماریم و با همراهی این مسیر را پیش ببریم.

ایکنا ـ شما به‌درستی به این نکته اشاره کردید که خانواده‌ها باید باعث رشد مداوم یکدیگر شوند. اکنون برای ترسیم الگویی محکم و استوار برای خانواده‌ چه باید کرد. با توجه به الگو‌های نگران‌کننده‌ای که مطرح می‌شود و شرایط خاص کشورمان برای اینکه خانواده‌های ایرانی - اسلامی قوی داشته باشیم باید چه راهی را در پیش بگیریم؟

در نگاه اسلامی و در چارچوب نظام اسلامی، باید به خانواده به عنوان بستری برای تلاش، پویایی و انقلابی‌گری نگاه کنیم. این نگاهی است که خانواده‌های انقلابی و مسلمان می‌پذیرند؛ اما اگر بخواهیم از کلیشه‌هایی که متأسفانه در فضای رسانه‌ای حاکم شده و بر ذهن‌ها، به‌ویژه جوانان در آستانه زندگی مشترک، تأثیر گذاشته فاصله بگیریم، باید بگویم؛ اگر مخاطب من کسی است که می‌گوید من نگاه انقلابی شما را قبول ندارم و انقلاب اسلامی را نمی‌پذیرم، می‌گویم؛ فضای خانواده را فضای خوشبختی، فضای اسب سفیدی که می‌خواهد تو را به سمت موفقیت و حال خوب مداوم ببرد، یا برای آقایان، فضایی که با ازدواج همیشه همراه با عشق و همراهی است، نگاه نکن. به خانواده به عنوان فضایی برای تلاش و همراهی دو نفره نگاه کن. مهم این دو نفر هستند که می‌خواهند یک زندگی را با هم بسازند.

متأسفانه بسیاری از زوج‌ها وقتی وارد فضای خانواده می‌شوند، احساس می‌کنند که همه مسائل باید به صورت انفعالی پیش برود. من وارد این فضا می‌شوم و طرف مقابل باید تلاش کند و از من حمایت کند. این نگاه کاملاً اشتباه است. یکی از مشکلاتی که در آغاز زندگی مشترک داریم، این است که افراد وقتی وارد فضای زندگی می‌شوند، در پنج سال اول نمی‌دانند که این پنج سال، دوره‌ای پر از تلاش برای شناخت، انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری است. در دیدگاه اسلامی تأکید می‌شود که صبوری و همراهی کنید و در فضای مدرن می‌گوییم تاب‌آوری و انعطاف داشته باشید.

به دانشجویان نسبتاً مذهبی‌ می‌گویم که فضای خانواده را به عنوان عرصه‌ای از جهاد ببینید. در این فضا، تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. وقتی به عنوان یک مرد وارد فضای خانواده می‌شوید، آرامش و امنیت ویژه‌ای را تجربه می‌کنید، اما در عین حال باید تلاش کنید و جهاد کنید. همین موضوع را به خانم‌ها هم می‌گویم. به آنها می‌گویم که فکر نکنید وارد فضای خانواده می‌شوید و همه چیز مانند تصورات فانتزی‌تان روشن و بی‌دغدغه خواهد بود. در حالی که این فضا نیازمند تلاش و جهاد است.

اگر من به جوانان این موضوع را بگویم، این به معنای آن نیست که آنها خسته یا دلسرد شوند. برعکس، این حرف‌ها به آنها انگیزه می‌دهد. اگر فضای خانواده فضای انفعال باشد، فرد پس از ازدواج ممکن است بگوید: «خب، من ازدواج کردم، اما نمی‌دانم چه کار باید بکنم.»، اما وقتی به آنها انگیزه داده می‌شود، می‌توانند مسیر خود را پیدا کنند. در سال‌های اخیر، شاهد این بوده‌ایم که اگر انگیزه‌های مبارزاتی یا انقلابی به نسل جدید (نسل Z) داده نشود، جریان‌های دیگر این انگیزه‌ها را به آنها می‌دهند. به عنوان یک مسئول در نظام جمهوری اسلامی، وظیفه دارم به جوانان، به دختران نوجوان و به هموطنانم انگیزه و دلیل برای زندگی و تلاش بدهم. اگر این انگیزه‌ها داده شود، آنها دیگر منتظر دلیل‌های بیرونی نخواهند ماند.

بنابراین، فضای خانواده را باید این‌گونه دید؛ تلاش و داشتن دلیل برای زندگی ضروری است. خانواده‌ها باید هدف مشخصی داشته باشند. از زمانی که یک کودک متولد می‌شود، به صورت غریزی اهدافی دارد، اما به مرور از این غرایز فاصله می‌گیرد و وارد فضای متعالی انسانی می‌شود. در این مرحله، جامعه باید به او کمک کند تا دلیل زندگی را پیدا کند. اگر دلیلی برای زندگی وجود نداشته باشد، اصلاً نمی‌توان نام آن را زندگی گذاشت. در بسیاری از خانواده‌ها، اعضا حرفی برای گفتن به یکدیگر ندارند و هدف مشترکی بین آنها وجود ندارد. در دوران انقلاب اسلامی، بسیاری از خانواده‌ها به دلیل داشتن هدف مشترک، محکم‌تر و متحدتر پیش می‌رفتند. حتی در دوران دفاع مقدس، خانواده‌ها صبوری می‌کردند، چون می‌دانستند که همسرانشان برای هدفی ارزشمند تلاش می‌کنند.

برای مثال، بسیاری از خانم‌هایی که همسرانشان جانباز بودند، با صبوری کنار آنها می‌ماندند. حتی امروز نیز شاهدیم که تعداد قابل توجهی از خانم‌ها، همسران جانباز بالای ۲۵ درصد را می‌پذیرند و کنار آنها می‌مانند. دلیل این موضوع، داشتن هدف مشترک است. این هدف مشترک باید برای زوج‌های جوان امروزی نیز تعریف شود.

ایکنا ـ باید این الگو را به عنوان یک نمونه موفق ارائه دهیم، زیرا به نظر می‌رسد در جهان امروز، چنین الگو‌هایی کمیاب شده‌اند؟

ارتباط بین جریان‌های انقلابی در انقلاب اسلامی تنها محدود به حوزه سیاسی ایران نیست. حتی در زمان وقوع انقلاب، بسیاری از افراد در کشور‌های همسایه در حال آموزش و تعامل بودند و رفت‌و‌آمد‌های زیادی بین آنها وجود داشت. امروز نیز شاهد هستیم که بسیاری از زنان و مردان فعال در این حوزه، در حال اندیشه‌ورزی و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی هستند. این ارتباطات نه تنها در کشور‌های منطقه، بلکه در بسیاری از کشور‌های غیر اسلامی نیز وجود دارد. جریان‌های انقلابی علیه استعمار و نظام استکباری در حال مبارزه هستند و حتی اگر نظام دینی مشترکی نداشته باشند، هدف مشترکی دارند.

ایکنا ـ رشد قابل توجه بانوان در زمینه‌های شغلی و حضور در اجتماع پس از پیروزی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار است. در مورد تحولاتی که در حوزه رشد بانوان در قالب خانواده پس از انقلاب رخ داد، توضیح دهید.

پیش از انقلاب اسلامی، شاهد آگاهی‌بخشی‌های ویژه‌ای در سطح جهانی بودیم، اما بسیاری از جوامع و نظریه‌پردازان تصور می‌کردند که با وقوع انقلاب اسلامی، زنان ایرانی به فضای خانواده بازگردانده می‌شوند و محدودیت‌های خاصی بر فعالیت‌های اجتماعی آنها اعمال خواهد شد. اما برخلاف این تصور، حضور اجتماعی زنان، با حفظ نهاد خانواده افزایش یافت. در این زمینه رکورد‌هایی در سطح جهانی ثبت کردیم، مثلاً پیش از انقلاب، شاهد بیشترین میزان مرگ و میر مادران و نوزادان در منطقه بودیم، اما پس از انقلاب، با فعالیت‌های جهادی زنان در حوزه بهداشت و سلامت مادران، نه تنها این مشکل ریشه‌کن شد، بلکه رکورد جهانی در این زمینه ثبت کردیم و پیشرفت چشمگیری در حفظ سلامت مادر و کودک داشتیم.

 

 

در حوزه تحصیل نیز، پیش از انقلاب نهادهایی چون سپاه دانش و شاهد وجود داشت، اما پس از انقلاب، با تشکیل نهضت سوادآموزی، شاهد ۹۶ درصد رشد در ریشه‌کنی بی‌سوادی در کشور بودیم. این موفقیت به حدی چشمگیر بود که بسیاری از سازمان‌های جهانی برای الگوبرداری از این مدل به ایران آمدند.

نکته بعدی مشارکت سیاسی زنان است. سال گذشته، شاهد افزایش قابل توجه ثبت‌نام زنان برای نمایندگی مجلس بودیم و این مشارکت سیاسی بسیار قابل توجه بود. البته باید پذیرفت که در سراسر جهان، زنان با محدودیت‌ها و فشار‌هایی مواجه هستند، اما در ایران، با وجود این محدودیت‌ها، زنان رشد قابل توجهی در عرصه سیاسی داشته‌اند که این رشد سیاسی و اجتماعی زنان الگویی برای کشور‌های دیگر شده است. برای مثال، در کشور‌های همسایه نیز رشد زنان برای ما حائز اهمیت است. در ایران، فقهای زن و تأکید مقام معظم رهبری بر حضور زنان در عرصه‌های تصمیم‌گیری، از جمله نکات مثبتی است که باعث شده کشور‌های دیگر با کشورمان تعامل کنند. برای نمونه، دانشگاه الزهرا در عراق از دانشجویان ایرانی دعوت کرده و این همکاری‌ها نشان‌دهنده ارتقای متقابل است. درواقع در حال رقابت نیستیم، بلکه یکدیگر را ارتقا می‌دهیم. حتی در جریان مبارزات اخیر در فلسطین، غزه و لبنان، شاهد حضور فعال زنان در کنار مردان بوده‌ایم.

حضور زنان نه تنها برای ما، بلکه برای بسیاری از زنان مبارز در کشور‌های دیگر، از جمله در آمریکا و اروپا، الهام‌بخش بوده است. وقتی شاهد مبارزات سیاسی، به ویژه در میان دانشجویان و جریان‌های روشنفکری در موضوعاتی مانند غزه و فلسطین بودیم، حضور زنان بسیار پررنگ و چشمگیر بود. این موضوع برای بسیاری تعجب‌برانگیز بود.

باید این واقعیت را بپذیریم که حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی، با حفظ جایگاه خانواده‌شان، ضروری است. همان‌طور که نقش مردان در خانواده بسیار مهم است، جایگاه زنان نیز به همان اندازه اهمیت دارد. این حضور نه تنها باعث رشد جامعه می‌شود، بلکه به تعادل و پیشرفت کلی کمک می‌کند. مقام معظم رهبری نیز همواره بر این موضوع تأکید کرده‌اند که زنان نیمی از جامعه هستند و نیم دیگر را نیز آنها تربیت می‌کنند. بنابراین، رشد و پیشرفت زنان در جامعه قطعاً به رشد کل جامعه منجر خواهد شد. نباید به زنان به عنوان رقیب نگاه کنیم، بلکه باید حضور آنها را به عنوان همراهی ارزشمند در نظر بگیریم. اگر این همراهی را تقویت کنیم، همان‌طور که در جریان انقلاب و جنگ شاهد بودیم، اتفاقات بسیار خوبی در جامعه رقم خواهد خورد.

ایکنا ـ در حال حاضر، شاهد الگو‌های مختلفی از کشور‌های مختلف، چه در خاورمیانه و چه در اروپا و غرب، هستیم. سؤال این است که برای ارائه یک الگوی مناسب از خانواده، که در آن جایگاه زن، مرد و کودک به طور مشخص و متعالی تعریف شده باشد، چه باید کرد؟

با انقلاب اسلامی، الگویی جدید از زن ارائه شد. پیش از این، الگوی سنتی زن در بسیاری از کشور‌ها وجود داشت که زن را به عنوان موجودی منفعل در جامعه می‌دید و او را به عنوان «جنس دوم» معرفی می‌کرد. در پاسخ به این الگوی سرکوبگر، الگوی زن غربی شکل گرفت که معتقد بود برای حضور و رشد در جامعه، باید خانواده را کنار زد و وارد فضای جامعه شد. اما این الگو به جایی رسید که جنسیت را از انسانیت جدا و زن را در دام مصرف‌گرایی قرن بیستم گرفتار کرد. در مقابل، انقلاب اسلامی الگویی ارائه داد که زن را با حفظ عفت و نجابت وارد فضای سیاسی و اجتماعی می‌کند. این الگو تأکید می‌کند که زنان نیازی به سوءاستفاده از ویژگی‌های زنانه خود ندارند، بلکه این ویژگی‌ها در خانواده و جامعه محترم و ارزشمند هستند. انقلاب اسلامی با نشان دادن زنان مبارز در جنگ و انقلاب، الگویی انسانی و متعالی ارائه کرد که در آن زنان به عنوان افرادی با اهداف والا و مسئولیت‌های متعالی حضور دارند.

اگر بخواهیم الگویی ارائه دهیم، باید دقت کنیم که این الگو مانند قانون، جامع و منعطف باشد. هر دختر و پسر باید بتواند با ورود به مرحله بلوغ و بزرگسالی، هدفی متناسب با خود انتخاب کند. متأسفانه در برخی کشورها، از جمله ایران، شاهد الگو‌هایی بوده‌ایم که زنان را به هنجارشکنی تشویق می‌کنند. برای مثال، در دهه ۷۰، سینمای ایران شاهد موجی از شخصیت‌های زن هنجارشکن بود که تصور می‌کردند برای رشد، باید با ارزش‌های سنتی و بومی مقابله کنند. این الگو‌ها نه تنها مفید نبودند، بلکه باعث ایجاد تنش‌های اجتماعی شدند. 

 

 

متأسفانه در برخی موارد این الگو به گونه‌ای دیکته شد که، اگر فردی بخواهد فعالیت کند، فقط مسیر پیش‌روی او ازدواج و فرزندآوری است. این در حالی است که بسیاری از زنان ما امکان ازدواج و فرزندآوری را ندارند و در نتیجه دچار ابهام می‌شوند. این افراد احساس می‌کنند که در جامعه جایگاهی ندارند و پذیرفته نشده‌اند. باید بپذیریم که ازدواج امری بسیار مهم و خطیر است و فرزندآوری نیز وظیفه‌ای جذاب و ارزشمند محسوب می‌شود. من فرزند دارم و عاشق فرزندانم هستم و این مسئله برایم بسیار ارزشمند است، اما نباید این‌گونه باشد که اگر زن یا مردی تمام وجود خود را صرف فرزندآوری و تربیت فرزند کند، پس از بزرگ‌شدن و ازدواج فرزندانش، احساس کند که دیگر هدفی در زندگی ندارد و نداند چه کاری باید انجام دهد. بنابراین، باید مراقب باشیم که اگر این الگو را تعریف می‌کنیم، باید کلیات، اهداف و رسالت‌های آن را به درستی مشخص کنیم. این رسالت‌ها باید پویا باشند؛ یعنی حتی زمانی که فرزندان بزرگ می‌شوند و به مدرسه می‌روند، والدین باید هدف و برنامه‌ای برای خود داشته باشند تا دچار سردرگمی نشوند. همچنین، پدر و مادر باید همیشه در کنار هم باشند و خانواده را به پیش ببرند.

در انقلاب اسلامی، خانواده به‌صورت ویژه تعریف شده است و این تعریف همان الگوی سوم زن است که باید با دقت بسیار به آن توجه کنیم. این الگوی سوم بسیار حساس است و ممکن است به سمت الگوی زن سنتی یا زن غربی منحرف شود. بنابراین، باید تعادل بین جامعه و خانواده حفظ شود و در کنار الگوی سوم زن، الگوی مرد انقلابی نیز تعریف شود. این دو الگو بدون یکدیگر نمی‌توانند پیش بروند. این فضا نیاز به حمایت دائمی دارد و هر فردی باید برای خود مسیری مشخص کند. در خانواده انقلابی، زن و مرد باید پویا باشند. برای مثال، خانواده‌های امروزی باید با هوش مصنوعی آشنا باشند، زیرا فرزندانشان در مدرسه با آن سروکار دارند و فضای رسانه نیز در دسترس آنهاست. پس از همه‌گیری کرونا، ناگزیر شدیم، فرزندانمان را در فضای مجازی قرار دهیم. اگر والدین با این فضا آشنا نباشند، نمی‌توانند الگو‌هایی که به فرزندانشان ارائه می‌شود را کنترل کنند، متأسفانه شاهد خواهیم بود که برخی نوجوانان با ابهامات جنسیتی مواجه می‌شوند. مادران و پدران باید از مخاطرات این فضا آگاه باشند. یکی از معضلات امروزی این است که ارتباط بین فرزندان و پدران کاهش یافته است و باید به این موضوع توجه ویژه‌ای داشته باشیم. بنابراین باید در حوزه خانواده جهادی ویژه انجام دهیم و انعطاف لازم را در مواجهه با مسائل مختلف داشته باشیم.

همان‌طور که اشاره کردید، شاهد رشد طلاق و فروپاشی خانواده‌ها هستیم. باید توجه کنیم که بخش زیادی از جوانان ما، که اکنون به میانسالی نزدیک می‌شوند، افرادی هستند که جدا شده‌اند. آنها نباید فکر کنند که زندگی به پایان رسیده است. متأسفانه بیش از ۷۰ درصد زنان ما پس از طلاق، دیگر ازدواج نمی‌کنند و این مسئله بسیار نگران‌کننده است. باید بدانیم که حتی پس از وقوع این اتفاق تلخ، زندگی ادامه دارد و می‌توان دوباره شروع کرد. ما باید همزمان با جلوگیری از فروپاشی خانواده‌ها، به فکر حل مشکلات پس از آن نیز باشیم. متأسفانه کمتر به این موضوع توجه می‌شود. ما باید با نگاهی ویژه، همان‌طور که قرآن حمایت‌های خاصی برای چنین مواردی دارد، به این مسئله بپردازیم. قرآن حتی برای تجرد و ازدواج مجدد نیز راهکار‌هایی ارائه داده است و ما باید از این حمایت‌ها بهره ببریم تا بتوانیم از افرادی که در چنین شرایطی قرار می‌گیرند، حمایت کنیم و زمینه ازدواج مجدد آنها را فراهم کنیم.

ایکنا ـ در مورد نقش مردان براساس الگوی اسلامی که پس از انقلاب ضرورت یافته است، صحبت کنید.

در رشته تخصصی خودم، مطالعات زنان و حقوق زن در اسلام، فعالیت می‌کنم، اما باید بپذیریم که در الگو و نظامی که برای خانواده در نظر گرفته‌ایم، مرد جایگاه قوامیت و ریاست خانواده را دارد. این به معنای ایجاد یک نهاد قهری نیست، بلکه به این معناست که مرد را به عنوان نهاد حمایت‌گر و ستون خانواده می‌بینیم. باید این واقعیت را بپذیریم که بسیاری از زنان، اگر نگوییم همه، از نظر جنسیتی نیاز دارند تا احساس امنیت کنند و به فردی تکیه کنند. اگر این موضوع را بپذیریم و جایگاه مرد را در خانواده به عنوان قوام و حمایت‌گر در نظر بگیریم، این بسیار خوب است. در اسلام، وظایف اقتصادی بر دوش زنان گذاشته نشده است تا آنها فراغت بالی برای حمایت عاطفی از همسر و فرزندان خود داشته باشند و در عین حال بتوانند در عرصه اجتماعی حضور فعالی داشته باشند. این به آن معنا نیست که زنان مجبور به انجام هر شغلی برای تأمین نیاز‌های اقتصادی باشند، هرچند در شرایط فعلی بسیاری از زنان این وظایف را بر عهده دارند.

این نکته بسیار مهم است که مردان و پسران نوجوان ما باید تربیت شوند تا مسئولیت‌های اقتصادی خود را بپذیرند و از نظر روانی تقویت شوند. باید به آنها آموزش دهیم که احساسات خود را بپذیرند و در عین حال مسئولیت‌های خود را انجام دهند. این هماهنگی و اولویت‌دهی به نقش‌ها در خانواده، باعث ایجاد فضایی سالم و آرام خواهد شد. اگر قبل از ازدواج به خانواده‌ها آموزش دهیم که وظایف هر یک از اعضا چیست، خانواده‌ها در کنار هم حال بهتری خواهند داشت.

 

 

ایکنا ـ مسئولیت اصلی برعهده چه کسی است که باید این مسائل را به خانواده گوشزد کند؟

مسئولیت اصلی تربیت فرزندان بر عهده پدر و مادر است. من به عنوان کسی که پسر نوجوان دارم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارم. نهاد‌های دیگر مانند آموزش و پرورش، سازمان‌های اجتماعی، بهزیستی و رسانه‌ها نیز در این فرآیند نقش دارند. رسانه‌ها، به ویژه صدا و سیما، نقش مهمی در شکل‌دهی به الگو‌های خانواده دارند. اما باید توجه کنیم که آموزش اصلی باید از والدین شروع شود. اگر والدین آموزش‌های لازم را ندیده باشند، ممکن است بین آنها و فرزندان فاصله ایجاد شود. بنابراین، باید والدین را آموزش دهیم و از آنها حمایت کنیم. البته نهاد‌های دیگر نیز مسئولیت‌های گسترده‌ای دارند که به برخی از آنها اشاره کردم.

در سطح بین‌المللی نیز وظیفه داریم تا خانواده‌های الگو را معرفی کنیم. این بسیار مهم است که الگو‌های موفق خانواده‌ها را در رسانه‌ها بازنمایی کنیم، به ویژه خانواده‌هایی که در عرصه‌های مختلف موفق هستند و با تنوع قومیت‌ها و شیوه‌های زندگی مختلف سازگار شده‌اند. باید به آنها فرصت دهیم تا در رسانه‌ها نمایش داده شوند و ارتباط مثبت و هم‌افزایی بین آنها ایجاد شود.

ایکنا ـ سخن پایانی؟

امیدوارم این گفت‌و‌گو‌ها تأثیر ویژه‌ای داشته باشد و باعث شود افراد به خود تلنگر بزنند، چه مادری که در خانه است، چه پدری که در شغل خود فعالیت می‌کند. همه باید به این نکته توجه کنند که برای داشتن خانواده‌ای خوب و موفق، باید دائماً تلاش کنند و از یکدیگر حمایت کنند. همچنین، سیاست‌گذاران و قانون‌گذاران باید به اجرای قوانین توجه ویژه‌ای داشته باشند و فضای خانواده و جامعه را به درستی درک کنند. متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد تخریب جایگاه پدر در خانواده و جامعه بوده‌ایم و باید از هر دو جنس حمایت ویژه‌ای انجام شود تا خانواده‌های خوبی داشته باشیم.  

گفت‌وگو از زهرا ایرجی

تنظیم از سمیه قربانی

انتهای پیام
captcha