علی معروفی آرانی، پژوهشگر حوزه صهیونیسم و یهودیت با درمطلبی برای ایکنا نوشت: غزه لقمه آسانی برای رژیم صهیونیستی نیست. غزه امروز با دو دهه قبل متفاوت است. رژیم صهیونیستی در جنگ ویرانگر غزه به بدترین شکل ممکن با این نسلکشی و جنایت علیه بشریت در پی اجرا کردن طرح کوچاندن ساکنان نوار غزه بود و صرفاً هدف نابودی حماس در میان نبود. در واقع جنگ بدترین ابزار ممکن برای پیاده کردن این ایده بود؛ اما شکست خورد و پس از اعلام آتشبس ساکنان نوار غزه ترجیح دادند که در خانه و کاشانه خود بمانند و در معرض این نسلکشی قرار گیرند، اما جلای وطن نکنند.
بله! حکایت مرغ ماهیخوار غزه حکایتی است که نتیجه آن روشن است. مردم غزه به خاطر از دست دادن خانه و کاشانه و خانواده و دوستان خود، غمگين هستند. اما ياد گرفتند که حرفهای دشمن خود(ترامپ) را باور نکنند و هرگز از او انتظار خيرخواهی نداشته باشند و دروغ و وعدههای ترامپ و رژیم صهیونیستی را برای بازسازی خانه و کاشانهشان باور نکنند.
انطباق این پدیده(غزه وترامپ؛ حکایت مرغ ماهیخوار و خرچنگ) با عالم واقع، مرغ ماهیخواری به نام «آمریکا» را نشان میدهد که تلاش دارد در جنگ با حماس و گروههای مقاومت اسلامی ستون فقرات حماس(امید و مقاومت و عشق به سرزمین مادری) را بشکند تا بتواند به خیال خود غزه را ببلعند. اما مردم غزه لقمه گلوگیری برای ترامپ و رژیم صهیونیستی است.
ترامپ با طرح کوچ اجباری مردم غزه، احساس سرمستی در نخستوزیر اسرائیل ایجاد کرده و باعث شده او در مراحل بعدی تبادل اسرا تجدید نظر کند. اکنون نتانیاهو و وزرای راستگرای افراطیاش در سرمستی بهسر میبرند و همه مشکلات اسرائیل در روزهای بعد از جنگ غزه را حلشده میدانند.
نتانیاهو که بیش از یک سال در باتلاق جنگ غزه غوطهور بود و با حمایت همه جانبه جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا در جنایتها و بمباران متعدد نتوانست به هیچکدام از اهداف خود دست یابد، با روی کارآمدن دونالد ترامپ، به دنبال بهرهبرداری از دولت جدید با هدف کشتار و کوچ اجباری مردم فلسطین و خلع سلاح حماس است. اما رژیم صهیونیستی در سایه پایداری و مقاومت بیمثال مردم غزه راه به جایی نخواهد برد.
در روزهای گذشته بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که ترامپ با اخراج مردم غزه دنبال این است تا مسیر اشغالگری اسرائیل را هموار کند، اما اکنون ترامپ از سیطره آمریکا بر این باریکه سخن میگوید. در این مسیر ترامپ تلاش میکند خود را بهعنوان فردی معرفی کند که راه حلهای بنیادین ارائه میدهد، اما این بار جاهطلبی او حد و مرزی ندارد. از سوی دیگر، نتانیاهو تنها به بقای دولت خود اهمیت میدهد.
هرچند ترامپ با خوی منیت خود مدعی است که در نهایت طرح او برای مردم غزه و آینده سیاسی و امنیتی این باریکه محقق خواهد شد، اما موج واکنشهای بینالمللی به این قضیه مانع جدی بر سر راه ترامپ و نتانیاهو است. حتی در داخل ایالات متحده، چنین طرحی با مخالفت گستردهای مواجه شده است، زیرا بسیاری از سیاستمداران آمریکایی از جمله دموکراتها و برخی جمهوریخواهان، از جابهجایی اجباری مردم غزه حمایت نمیکنند. همچنین، اتحادیه اروپا و کشورهای عربی چنین اقدامی را تهدیدی برای ثبات منطقه میدانند.
سازمان ملل متحد همزمان با طرح جنجالی رئیس جمهوری آمریکا برای تصاحب نوار غزه از سوی واشنگتن با کوچ اجباری ساکنان فلسطینی آن به بهانه بازسازی این منطقه، اعلام کرد که بیش از ۵۳ میلیارد دلار برای بازسازی نوار غزه نیاز است.
روزنامه اسرائیلی هارتص مینویسد که ایده دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که در میان سر و صدا گم شد، نشان میدهد که جایزه واقعی او به اسرائیل ممکن است در آینده نزدیک طرح تصرف نوار غزه و کرانه باختری باشد.
آنگونه که تا امروز از رفتارها و سیاستهای ترامپ یا نتانیاهو واضح و مشخص است، نگاه آنها به کوچاندن مردم غزه یا فشار بر آنها برای ترک منطقه به عنوان یک تاکتیک درنظر گرفته میشود تا بهطور غیرمستقیم و به عنوان راه حلی کوتاه مدت مسئله امنیت رژیم صهیونیستی را حل و فصل کنند. البته این طرح میتواند بخشی از یک استراتژی بزرگتر باشد که هدف آن کاهش ضریب خطرات امنیتی پیش روی رژیم صهیونیستی و تلاشی برای کنترل وضعیت امنیتی این رژیم در برابر فلسطینیان باشد.
موضوع دیگری که موجب شده تا رئیس جمهور آمریکا و نخستوزیر رژیم صهیونیستی طرح مشترکی را برای کوچاندن اجباری مردم غزه تدارک ببینند؛ رویارویی نتانیاهو با بحرانهای سیاسی داخلی است. نتانیاهو در دوران نخستوزیری خود با بحرانهای سیاسی داخلی و اتهام فساد روبهرو بوده است.
اما فلسطینیهای ساکن نوار غزه که خطرناکترین پلان اجرای این ایده از طریق این جنگ تاریخی را پشت سر گذاشتهاند و کوچ نکردند و حالا هم پس از توقف جنگ در حال بازگشت به ویرانههای منازل خود هستند، بعید است که پس از جنگ به آن تن دهند.
با این حال، کاربست کمکهای انسانی به نوار غزه و بازسازی آن به عنوان ابزاری در این راستا، فصل جدید و خطرناکی از درد و رنج تاریخی را برای آنها رقم میزند و بر مشکلات حماس در اداره این منطقه ویران شده خواهد افزود؛ البته بعید هم نیست انگیزه دیگر ترامپ از طرح این مسئله فشار بر حماس برای واگذاری مدیریت نوار غزه باشد که از اهداف جنگ هم بود.
بله حکایت مرغ ماهیخوار غزه حکایتی است که نتیجه آن روشن است. مردم غزه به خاطر از دست دادن خانواده و دوستان خود، غمگين هستند. اما ياد گرفتند که هیچ وقت نباید به دشمن اعتماد کرد و از آنها کمک گرفت. نباید وعدهای را که از جانب دشمن میرسد باور کرد و از او توقع خیراندیشی داشته باشند.
انتهای پیام