کد خبر: 4268841
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
آموزش مباحث اعتقادی به کودکان/ ۳

آموزش خداشناسی به کودکان با مثال‌های عینی و ملموس + فیلم

در فرایند تربیتی کودکان، به ویژه در بحث خداشناسی که رکن اساسی اعتقادات است و سایر مباحث اعتقادی به آن گره خورده‌اند، اگر دقیق و درست عمل کنیم، آموزش سایر مباحث اعتقادی نیز آسان‌تر و سریع‌تر اتفاق می‌افتد.

3////

آموزش مباحث اعتقادی به کودکان از جمله مهمترین وظایف والدین و مربیان است؛ چراکه این آموزش‌ها پایه‌های فکری و معنوی کودک را شکل می‌دهند. در این فرآیند، باید به سن، درک و ظرفیت ذهنی کودک توجه شود. استفاده از روش‌های ساده، جذاب و متناسب با دنیای کودکان، مانند داستان‌های آموزنده، بازی‌های تعاملی و تصاویر جذاب، می‌تواند مفاهیم اعتقادی را به شکلی مؤثر و ماندگار به آنها منتقل کند. همچنین، ایجاد فضایی امن و صمیمی برای پرسش و پاسخ، به کودک کمک می‌کند تا با علاقه و کنجکاوی بیشتری به یادگیری بپردازد.

در آموزش مباحث اعتقادی به کودکان، رعایت باید‌ها و نباید‌ها از اهمیت ویژ‌ه‌ای برخوردار است. هدف اصلی این آموزش‌ها، پرورش نسلی با ایمان، آگاه و مسئولیت‌پذیر است که بتواند با درک عمیق و قلبی از اعتقادات خود، در زندگی فردی و اجتماعی موفق عمل کند.

در این راستا ایکنا بنابر رسالت رسانه‌ای خویش همزمان با ماه مبارک رمضان با انتشار مجموعه درس‌گفتار‌های «آموزش مباحث اعتقادی به کودکان» با حضور سیده معصومه طباطبایی، استاد حوزه و دانشگاه، کارشناس ارشد روانشناسی و دکتری فلسفه و کلام و سطح ۳ تفسیر علوم قرآنی به تشریح شیوه آموزش و آشنایی کودکان با مباحث اعتقادی و دینی پرداخته است.

در ادامه قسمت سوم از مجموعه درس‌گفتارهای «آموزش مباحث اعتقادی به کودکان» با موضوع «معرفی خداوند» را می‌بینید و می‌خوانید.    

پیرو سلسله مباحث آموزش مباحث اعتقادی به کودکان، در بحث خداشناسی چند نکته را در بخش قبل بیان کردیم. در آموزش این مباحث، به ویژه در معرفی خداوند به کودکان، لازم است به این موضوع توجه داشته باشیم که کودکان گاهی سؤالاتی مانند «خدا کیست؟» یا «خدا کجاست؟» می‌پرسند. در مورد فضا و مکان خداوند، شاید نتوانیم برخی مباحث پیچیده را برای کودکان باز کنیم، زیرا کودکان مفاهیم فلسفی و انتزاعی را به راحتی درک نمی‌کنند و این مفاهیم خارج از دایره فهم آنهاست. بنابراین، بهتر است از مثال‌های عینی و ملموس استفاده کنیم.

مثلاً می‌توانیم بگوییم: «همان‌طور که ما نفس می‌کشیم و از هوا استفاده می‌کنیم، اما هوا را نمی‌بینیم، با این حال می‌دانیم که هوا وجود دارد. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید در این فضا هوایی وجود ندارد. خداوند نیز همین‌گونه است؛ ما او را نمی‌بینیم، اما از آثار وجودش می‌توانیم به بودن او پی ببریم.» مثال دیگر این است که از مثال برق استفاده کنیم. کلید برق را روشن و خاموش کنیم و به کودک بگوییم: «ما برق را نمی‌بینیم، اما از اثر روشنایی یا گرمایی که ایجاد می‌کند، متوجه وجود آن می‌شویم.»

یک مثال جالب که مربیان می‌توانند برای کودکان حدود پنج تا هفت سال استفاده کنند، این است که؛ کودکان ممکن است بپرسند: «ما خدا را نمی‌بینیم، پس چگونه می‌توانیم به وجود چیزی که نمی‌بینیم، اعتقاد داشته باشیم؟» در اینجا می‌توانیم یک لیوان آب بیاوریم و دو حبه قند به کودک بدهیم و از او بخواهیم قند‌ها را در آب حل کند. سپس از او بپرسیم: «حبه قند‌ها کجا هستند؟» کودک می‌گوید: «در آب»؛ سپس به او بگوییم: «آیا می‌توانی آنها را ببینی؟» وقتی کودک متوجه می‌شود که قند‌ها دیده نمی‌شوند، اما شیرینی آنها در آب حس می‌شود، می‌توانیم از این موقعیت استفاده کنیم و بگوییم: «همان‌طور که ما خداوند را نمی‌بینیم، اما آثار او را در عالم هستی مشاهده می‌کنیم. نعمت‌های زیبایی که خداوند به ما داده، لطف او در موقعیت‌های مختلف، شفای بیماران، پدر و مادر مهربان و همه نعمت‌هایی که داریم، نشان‌دهنده وجود خداوند هستند» و از این طریق لطافت و مهربانی خداوند و آثار وجودی خداوند را معرفی کنیم.

 

 

در مباحث فلسفی نیز از همین روش استفاده می‌شود؛ یعنی برای اثبات وجود خداوند، به آثار او در عالم هستی استناد می‌کنیم. بنابراین، در آموزش کودکان نیز باید دقت کنیم که برای عینی‌سازی مفاهیم، از ظرافت و ابزار‌هایی مانند داستان‌ها، اشعار و حتی بازی‌ها استفاده کنیم. مثلاً آزمایشی که درباره حل قند در آب گفتیم، یک روش عملی و جذاب برای کودکان است. همچنین، می‌توانیم از فضای بازی و فعالیت‌های عملی دیگر نیز بهره بگیریم تا کودکان مفاهیم را دقیق‌تر و بهتر یاد بگیرند.

در بحث رشد نیز می‌توانیم یک گیاه به کودک هدیه دهیم و از او بخواهیم از آن مراقبت کند. با این کار، هم فرایند رشد را به او نشان می‌دهیم و هم یادآوری می‌کنیم که این رشد با عنایت خداوند اتفاق می‌افتد. در عین حال، مسئولیت‌پذیری را نیز به کودک آموزش می‌دهیم. یعنی با یک فعالیت ساده و دقیق، می‌توانیم چندین مفهوم تربیتی را همزمان به کودکان آموزش دهیم.

نکته مهم این است که گاهی اشتباه ما در فرایند آموزشی، مانند دویدن در یک مسیر غلط است. هر چقدر در این مسیر غلط سریع‌تر بدویم، از هدف دورتر می‌شویم. بنابراین، در فرایند تربیتی کودکان، به ویژه در بحث خداشناسی که رکن اساسی اعتقادات است و سایر مباحث اعتقادی به آن گره خورده‌اند، اگر دقیق و درست عمل کنیم، آموزش سایر مباحث اعتقادی نیز آسان‌تر و سریع‌تر اتفاق می‌افتد.

امیدوارم در پناه مهر خداوند، سالم و سربلند باشید.

انتهای پیام
captcha