اوقات فراغت، زمانی است که فارغ از مسئولیتهای روزمره و کارهای اجباری، به خودمان اختصاص میدهیم. این زمان نه تنها فرصتی برای استراحت و تجدید قواست، بلکه زمینهای برای کشف علایق، پرورش خلاقیت و بهبود کیفیت زندگی است. این زمان میتواند به ما کمک کند تا از روزمرگی فاصله بگیریم و با انرژی بیشتری به چالشهای زندگی بازگردیم.
درواقع، فراغت مؤثر رازی ساده، اما عمیق دارد و در میان نوجوانان از اهمیت چندبرابری برخوردار است؛ انتخاب فعالیتهایی که نه تنها ذهن و بدن را آرامش دهد، بلکه به رشد شخصی و خلاقیت آنان نیز منجر شود. فعالیتهایی مانند مطالعه، ورزش، هنر یا حتی قدم زدن در طبیعت میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای بازسازی روحیه و تقویت تمرکز عمل کند.
در ایام نوروز والدین و فرزندان، اوقات فراغت بیشتری در اختیار دارند؛ در همین راستا خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت آگاهیبخشی، مجموعه دوم آموزشی اوقات فراغت با عنوان «رازهای فراغت مؤثر» را تهیه کرده است تا کودکان و نوجوانان به ویژه والدین اوقات خوشتر و مفیدتری را سپری کنند.
رضا تبریزی، نویسنده و پژوهشگر حوزه اوقات فراغت کودک و نوجوان در این درسگفتارها به بیان نکاتی مهمی در موضوع یاد شده میپردازد. در قسمت سوم از این مجموعه «پیشنهادهای ویژه» تبیین شده است که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید:
ما شرایطی داریم که براساس آن، خانوادهها فقط به دنبال کلاسها و برنامههایی هستند که خودشان در آنها حضور ندارند. به عبارت دیگر، آنها نوعی برونسپاری انجام میدهند. در درسگفتار اول به این موضوع اشاره شد که این رویکرد مناسب نیست؛ چراکه همراهی خانواده در طراحی و برنامهریزی فعالیتها باید در این ساختار دیده شود. کودک دوست دارد با شرایطی که خانوادهاش برایش فراهم میکند، همراه شود. اگر این برونسپاری انجام شود، قطعاً آسیبهایی به همراه خواهد داشت، زیرا خانوادهها از شرایط گذران اوقات فراغت فرزندانشان بیاطلاع هستند و به دلیل این ناآگاهی، همیشه با بحرانها و چالشهایی مواجه میشوند.
برای مثال، ممکن است شما فرزندتان را به کلاس شطرنج بفرستید و بعد از دو سال بپرسید: «چرا بلد نیستی شطرنج بازی کنی؟» این اتفاق میافتد، چون خانواده فقط برونسپاری کرده و بدون توجه به علاقه کودک، او را در کلاسی ثبتنام کرده است. یا در مورد ورزش، ممکن است والدین ورزشی را برای فرزندشان انتخاب کنند که کودک به آن علاقهای ندارد، اما انتظار دارند پس از دو فصل حضور در باشگاه، فرزندشان به صورت حرفهای آن ورزش را آموخته باشد. این موارد چالشهایی هستند که وجود دارد.
به همین دلیل، در طول 10 سال فعالیت در حوزه اوقات فراغت، به این نتیجه رسیدم که باید طبقهبندی ویژهای برای کودکان و نوجوانان ایجاد کنیم. بخش اول این طبقهبندی، «گردشگری» است. زمانی که والدین کودکان را به بیرون از خانه میبرند، حتی اگر این خروج از شهر باشد، میتوان آن را گردشگری در نظر گرفت. اما ما بر گردشگری فرهنگی مانند بازدید از موزهها، سینما، تماشاخانهها، برنامههای عروسکی، پارکها، شرکت در مناسبتها، ایونتها و جشنوارهها تأکید داریم. این فعالیتها میتوانند به والدین کمک کنند تا اوقات فراغت فرزندانشان را بهتر مدیریت کنند.
اگر خانوادهها قصد سفر به خارج از شهر یا کشور را دارند، باید قبل از سفر به این فکر کنند که چگونه میتوانند فرزند خود را در طول سفر سرگرم کنند و چه امکاناتی در مقصد وجود دارد که متأسفانه، زیرساختهای لازم برای این کار وجود ندارد و من در حال طراحی پلتفرم ویژه برای رفع این مشکل هستم که تاکنون به نتایج خوبی رسیدهام. این پلتفرم چهار حوزه اصلی را پوشش میدهد؛ گردشگری، ورزش، سلامت، فرهنگ و هنر و مهارت و سرگرمی.
زمانی که والدین بتوانند از طریق این پلتفرم، فعالیتهای فرهنگی و هنری مناسب سن فرزند خود را پیدا کنند، قطعاً میتوانند بهتر برنامهریزی کنند و در این صورت والدین دستیاری برای مدیریت و برنامهریزی اوقات فراغت خواهند داشت. اما در حال حاضر، چنین دسترسی وجود ندارد و ما به این موضوع فکر نکردهایم.
پیشنهاد اول من این است که در بخش گردشگری، تورهای متناسب با خانواده و کودک طراحی شود و افرادی که مستندات و برنامههای ویژهای برای این کار دارند، از طریق این پلتفرم فعالیتهای خود را اعلام کنند. این برنامهها باید زیرنظر وزارت گردشگری باشند و هویت آنها به شکل اثباتشدهای تأیید شود. این کار باعث میشود برنامههای گردشگری هدفمندتر شده و کار والدین بسیار سادهتر شود.
بخش دوم، کارگاهها و کلاسهای فرهنگی و هنری است. نباید فقط شرایط کلانشهرها را در نظر بگیریم. شهرهای مختلف دارای ابعاد فرهنگی و هنری متفاوتی هستند و صنایع دستی متنوعی دارند. کودکان میتوانند در زمان فراغت خود، در کارگاههای مختلف شرکت کنند و با صنایع دستی و هنرهای بومی منطقه خود آشنا شوند. متأسفانه، به دلیل عدم برنامهریزی صحیح و نگاههای بالادستی، این برنامهها طراحی نشدهاند. باید کاری کنیم که کودکان از این مهارتها در آینده استفاده کنند و هویت فرهنگی خود را بشناسند. این موضوع میتواند روی اعتماد به نفس آنها تأثیر مثبت بگذارد.
بخش سوم، ورزش و سلامت است. امروزه فعالیتهای انفرادی افزایش یافته و خانهنشینی بسیار رایج شده است. حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد اوقات فراغت خانوادهها و کودکان، صرف تماشای تلویزیون یا استفاده از موبایل میشود. این جامعه منفعل باید به سمت فعالیتهای حرکتی و ورزشی سوق داده شود که بخش ورزش و سلامت میتواند به خانوادهها کمک کند تا برنامههایی مانند راهپیمایی، کوهنوردی یا شرکت در باشگاههای ورزشی را در نظر بگیرند. این پلتفرم میتواند دسترسی به این برنامهها را برای خانوادهها فراهم کند.
بخش آخر، مهارت و سرگرمی است. کودکان عاشق سرگرمی و بازی هستند. شاید خانوادهها این احساس را داشته باشند که چه زمانی بازی تمام میشود. در حالی که خانوادهها باید بدانند که دنیای کودکان حول محور بازی میچرخد. ولی خانوادهها دنبال ساختارهای جدی و خیلی خاص هستند، باید از طریق بازیهای آموزشی(گیمیفیکیشن) یا بازیوارهسازی، فعالیتهای عادی خانواده را به شکل سرگرمی تعریف کنیم. اینها را میتوانیم به فعالیتهای خارج از خانه تعمیم دهیم، مانند مهارتهای زندگی، اجتماعی و کارآفرینی که در قالب این پلتفرم ارائه شوند. برای مثال، مهارت تندخوانی میتواند به کودکان کمک کند تا در آینده مفاهیم را بهتر و عمیقتر یاد بگیرند و سرعت خوانش خود را افزایش دهند. اینها راهکارهایی هستند که خانوادهها میتوانند در ایام فراغت، مانند تعطیلات عید یا تابستان، از آنها استفاده کنند.
انتهای پیام