به گزارش ایکنا؛ ورزش پهلوانی، به عنوان بخشی از فرهنگ اصیل ایرانی، ترکیبی از قدرت، اخلاق و جوانمردی است. ترویج این ورزش نه تنها باعث تقویت جسم و روح افراد میشود، بلکه ارزشهای والایی مانند گذشت، انصاف و تعهد را نیز در جامعه نهادینه میکند. با برگزاری مسابقات محلی و ملی، ایجاد باشگاههای اختصاصی و معرفی قهرمانان این رشته به عنوان الگوهای اخلاقی، میتوان اشتیاق نسل جوان را به این ورزش سنتی افزایش داد.
برای گسترش ورزش پهلوانی، همکاری نهادهای فرهنگی، ورزشی و آموزشی ضروری است. مدارس و دانشگاهها میتوانند با گنجاندن برنامههای آموزشی مرتبط، نوجوانان را با فنون و فلسفه این ورزش آشنا کنند. همچنین، رسانهها با پوشش رویدادهای پهلوانی و تولید مستندهای جذاب، نقش مهمی در معرفی این میراث کهن به عموم مردم دارند. با این اقدامات، ورزش پهلوانی میتواند بار دیگر جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدا کند.
خبرگزاری ایکنا در این راستا، با فرهاد طلوعکیان، مدیر موزه ورزش و رئیس سابق فدراسیون پهلوانی و زورخانهای گفتوگو کرده است. کتاب «آموزش ورزش زورخانهای» و «ترویج فرهنگ پهلوانی» از جمله آثار وی است. در ادامه مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی باید فعال شود که شرح وظایف ۴۴ دستگاه و نهاد در قالب آییننامه به تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ تصویب و ابلاغ شده و کار ترویج و آموزش مضامین فرهنگ پهلوانی را زیر نظر دبیرخانه ستاد مستقر در فدراسیون انجام دهند. متأسفانه یک دهه است که این ستاد در طول سال فعال نیست و خروجی سیستمی هم ندارد.
ارزش فرهنگی در ورزش یعنی جوانمردی و پهلوان کسی است که هم به تقویت جسم و هم به پرورش روح خود پرداخته است. پهلوان یعنی «قهرمان دو بعدی» که همزمان در بعد جسمانی و در بعد روحانی، سرآمد است. هر کسی شاید نتواند «پهلوان» باشد ولی بسیاری از افراد جامعه میتوانند «مروج فرهنگ پهلوانی» باشند. هرکسی با داشتههای خود میتواند مروج مرام جوانمردی باشد. یکی با علم خود در سخنرانی، نویسندگی، مشاوره و ...، یکی با مال و ثروت، یکی با مقبولیت سیاسی میان مقامات، یکی با موقعیت اجتماعی میان مردم، یکی با اخلاق خوب، یکی با قدرت بازو و ... که همه میتوانند سهمی در این عمل خداپسندانه داشته باشند. مرام پهلوانی و آیین جوانمردی عبارت از «اخلاق از جنس ورزش» است؛ لذا ضروری است همواره موضوع آموزش و ترویج اخلاق و معنویت در ورزش با عنوان اخلاق پهلوانی و جوانمردی، مطرح و ترویج شود.
آنچه باید آموزش داد و ترویج کرد، مرام پهلوانی است. منابع متعددی اعم از انواع منابع تاریخی، مذهبی و ادبی همچون تواریخ، قرآن، احادیث، روایات، آثار نثر و نظم بزرگانی، چون حکیم ابوالقاسم فردوسی و ... برای معرفی خصلتها و مرام پهلوانی وجود دارد.
مجموعهای از خصلتهای کاربردی ۴۰ گانه در کتاب «ترویج فرهنگ پهلوانی» بیان شده است که برخی موارد تکراری، حذف شده یا مترادفها، یکی شده و به چهل مورد منتخب، منتج شده است.
نکتهای که باید توجه داشت این است که بعضی خصلتها برای بعضی اقشار مثل انصاف در داوران، پاکدامنی در مربیان، طلب رزق حلال در مدیران، غیرت در ورزشکاران، خیرخواهی در پیشکسوتان، صداقت در اصحاب رسانه و ادب در تماشاگران، اصل است.
ورزش ایرانیان از عهد قدیم، رویکرد پهلوانی داشته و خاستگاه آن فرهنگ پهلوانی بوده است. گل این عملیات ورزشی و نقطه اوج و جذابیت آن هم، کشتی بوده است که امروزه به کشتی پهلوانی شناخته میشود. البته کشتی در گذشتههای دور، با اهداف غیرورزشی و غیرپهلوانی هم انجام میشد و اشکال خصمانه هم داشته است. حتی در جنگهای قدیم گاهی کشتی یا مبارزه خصمانه نمایندگان دو طرف جنگ، تعیینکننده نتیجه جنگ هم بوده است.
ورزش پهلوانی در سده اخیر به ورزش باستانی مشهور بوده و چند دهه است به عنوان ورزش زورخانهای معرفی میشود. زورخانه با نامهای مختلف در طول تاریخ، در واقع نخستین باشگاه جهان است. به عبارتی آن زمان که ورزشهای مختلف مطابق آنچه امروزه در دنیا مرسوم است، وجود نداشت، اما ورزش ایرانی زورخانهای انجام میشد. البته با این شکل و ارائه امروزی مرسوم نبوده است. ساختار کلی و مجموع ادواتی که امروز در این ورزش استفاده میشود، در مکتوبات قرن هفتم هجری قمری مشهور به «طومار پوریای ولی» (پهلوان محمود قتالی یا خوارزمی، شاعر و عارف ایرانی که مزارش در خیوه ازبکستان، منطقه تحت سیطره ایران قدیم است) اشاره شده که امروزه با حفظ ساختار اصلی و اصالت، نوآوریهایی در ورزش زورخانهای به وجود آمده است. قطعاً پیشینه ساختار و ادوات این ورزش به زمانهای دورتر از قرن هفتم هجری قمری میرسد، ولی محکمترین سند که همه موارد در آن تجمیع شده و امروزه در دسترس است، متأسفانه فقط همین طومار است و در متون کهن دیگر، اشارههای پراکنده و موردی به سنگ، کباده و ... وجود دارد.
نکته مهم این است که ورزش ایرانی زورخانهای، ریشه فرهنگ پهلوانی دارد، اما فرهنگ پهلوانی بسیار گستردهتر از آن است که به یک ورزش، محدود شود. فرهنگ پهلوانی از جنس فرهنگ عمومی است. نه تنها در یک ورزش، بلکه همه ورزشها و فراتر از حوزه ورزش، فرهنگ جوانمردی در اقشار مختلف جامعه وجود دارد و لازم است ترویج شود.
فرهنگ پهلوانی، میراث پرافتخار و ارزشمند ایرانیان یکتاپرست است. قدمت این آیین کهن به دوره ایران باستان برمیگردد و پیشینه چند هزار ساله دارد که با بهرهگیری از تعالیم اسلام، تکامل یافته، غنی شده و با الگو قرار دادن جوانمرد عالم بشریت حضرت علی(ع) و اتکا به مضامین معنوی و مرام اخلاقی برگرفته از قرآن، احادیث و روایات، منابع مکتوب بزرگان عرصه ادبیات همچون شاهنامه فردوسی، سبک زندگی بینظیری را به بشریت معرفی و هدیه کرده است.
فرهنگ جوانمردی به عنوان فرهنگ عمومی در همه اقشار وجود داشته و قابلیت ترویج عمومی را دارد. جوانمردی، زن و مرد ندارد، کوچک و بزرگ ندارد، ایرانی و غیرایرانی ندارد. همه اقشار نیازمند این فرهنگ هستند. کاسب، کارمند، کارگر، مدیر، هنرمند، ورزشکار، سیاستمدار، فرهنگی و ... زندگی بهتری را با جوانمردی خواهد داشت.
پهلوانی مفهومی انسانی است که در عین قدرت، تواضع و مردمداری را میطلبد و تقویت جسمانی و روحانی را توأمان میخواهد. با همین مفهوم در طول تاریخ، «پهلوانی در ورزش» تجلی ویژهای پیدا کرده است. سبک زندگی حضرت علی(ع) به عنوان بزرگ جوانمرد عالم بشریت، الگوی عالی این فرهنگ و ورزش است.
ابتدای سال ۱۳۸۵ دقیقاً ۳۰۲ زورخانه داشتیم. پایان سال ۱۳۹۴ یعنی یک دهه بعد به حدود ۹۰۰ زورخانه رسیدیم. اکنون بعد از یک دهه به هزار زورخانه نرسیدیم که این مسئله اصلاً خوب نیست.
برنامههای تبلیغی با کیفیت برای این ورزش وجود ندارد. انیمیشن، بازی رایانهای، فیلم سینمایی مناسب و جذاب ابزارهایی است که میتواند در آشنایی آنها با این ورزش و جذب آنها نقش مهمی داشته باشد و دستاندرکاران این امر باید به این مسئله ورود کنند.
متأسفانه ورزش در مدارس جایگاه خود را ندارد و به تبع آن این رشته هم به عنوان بخشی از ورزش، مغفول است. برگزاری مسابقات و جشنوارههای دانشآموزی باید منظم باشد، ولی کافی نیست. چون آموزش وجود ندارد. طرح شهید طوقانی در آموزش و پرورش میتوانست یکی از برنامههای خوب و مناسب باشد، اما به دلایل مختلف تبدیل به طرح کاسبی برای یک عده خاص شد.
تقریباً هیچ برنامهای برای بهرهگیری از پیشکسوتان وجود ندارد. اگر هم هست، من بیاطلاعم.
اگر فرض کنیم، چشمانداز ما «فراگیری فرهنگ جوانمردی و نهادینه شدن مرام پهلوانی» باشد، در قالب یک طرح پژوهشی میتوان در نهایت به موارد متعددی برای نیل به چشمانداز یادشده رسید که از ظرفیت این مصاحبه، خارج است. اما فرصت را مغتنم میشماریم و برخی ملاحظات در این باب را مرور میکنیم. فرض را بر این قرار میدهیم که در قالب یک پژوهش، مضمون راهبرد ما، ترویج این فرهنگ و مرام باشد. «جوانمرد» و «پهلوان» در فرهنگ باستانی و اسلامی ایران، قله فرهنگ جوانمردی و مرام پهلوانی و واژههای مقدس و باارزشی هستند که به لحاظ قدمت و غنای محتوایی نسبت به نمونههای خارجی خود مانند شوالیه فرانسویان یا سامورایی ژاپنیها، مقبولیت، پذیرش و جذابیت بیشتر و برتری در میان ایرانیان دارند؛ اما این قبیل ارزشها کافی نیست، بلکه چالشی بزرگ وجود دارد، برای اینکه به این دورنما در صحنه عمل برسیم.
چالش مهم ضعف در محتوای مناسب و روزآمد، ایدههای جدید و شیوههای نوین و جذاب برای ترویج(تبیین و تبلیغ) است و این ضعفها باعث میشود تا در جذب دچار سستی شویم. حتی باید برای بعد از جذب هم نقشههایی داشته باشیم، چون حفظ بعد از جذب، مهمتر از جذب است.
برخی ملاحظات هم وجود دارد. توجه به برخی نکات برای توفیق در این مسیر تربیتی اهمیت دارند. اول اینکه محتوا و شیوه تبیین برای گروههای سنی مختلف، جنسیتهای مختلف، اقشار مختلف (دانشآموزان، معلمان، والدین و ...) باید متناسب با ویژگیهای پذیرش و براساس منافع هر یک تدارک شود.
دوم اینکه فرهنگسازی، زمانبر و کاری مداوم است. فقط با پشتوانه محتوایی و اجرایی کفایت نمیکند، بلکه روش آهسته و پیوسته را باید در پیش گرفت. در واقع، عجله برای کار تربیتی، سم است. البته بهرهگیری از میانبر، به شرطی که به اصل کار تربیتی صدمه نزند و ماندگار باشد، خوب است.
سوم اینکه ساختن الگوی امروزی به عنوان نمونه ملموس جوانمردی در عصر حاضر بسیار مهم است. اسوههای تاریخی، آیینی و مذهبی، حماسی و ملی اعم از پیامبران و امامان به ویژه حضرت علی(ع) جوانمرد عالم بشریت تا اسطورههای شاهنامهای، چون رستم، پهلوانان عارف، چون پوریای ولی و سید حسن رزاز (شجاعت) و چهرههای نزدیکتر به عصر حاضر، چون غلامرضا تختی و ... در این فرهنگ و در سطوح مختلف برای بهرهبرداری در پیشبرد راهبرد بسیار هستند، اما سبک زندگی بزرگان عصر حاضر، قابل فهمتر است و نباید از این موضوع غافل شد؛ بنابراین الگوسازی باید در دستور کار قرار گیرد. در الگوسازی از شهدای ورزش نیز نباید غافل شویم. پهلوانی از جنس ایثار (از خودگذشتگی) است، اما نماد و اوج تعالی فرهنگی در ورزش قهرمانی و حرفهای جهان، فیرپلی (fairplay) یا بازی منصفانه است. «انصاف» یک قدم از «ایثار» عقبتر است اما گاهی وضعیت تربیتی در ورزش به جایی رسیده که به منصف بودن هم راضی هستیم.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام