دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا 30 فروردینماه با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان و میزبانی رم ایتالیا در حالی برگزار شد که هر دو طرف ایرانی و آمریکایی، روند آن را سازنده و مثبت ارزیابی کردند به طوری که قرار است طی روزهای آتی، وارد مرحله مذاکرات فنی و کارشناسی شود.
در این راستا ایکنا گفتوگویی با محمد ناظمی اردکانی، کارشناس مسائل سیاسی انجام داده که در ادامه میخوانیم:
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ دور دوم مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای اینکه یک ارزیابی اجمالی داشته باشیم قاعدتاً باید توجهی بر فضای رسانهای و دیپلماسی پیش از شروع مذاکرات داشته باشیم. در این فضا، مقام معظم رهبری در چند نشست اشاره کردند آمریکا برای مذاکره قابل اعتماد نیست، مذاکره با آمریکا شرافتمندانه نیست یا اینکه گرهی را باز نمیکند بلکه گره اقتصادی را کورتر میکند. این رویکردی بود که مقام معظم رهبری اظهار داشتند. اینجا بود که با نامه رئیسجمهور آمریکا به مقام معظم رهبری مواجه شدیم. در محتوای نامه، رئیسجمهور آمریکا اظهار کرد به دنبال این هستم که موضوع هستهای را حل کنم و حتی خواهان مذاکره مستقیم هستم. حتی این موضوع را ترامپ در یک فضای گسترده رسانهای به صورت تبلیغاتی، اعلام کرد اما بعدا نامه دریافت شد.
گفته میشود، نامه مستقیم به مقام معظم رهبری بود اما نامه در حضور نماینده یا واسط که از امارات بود، باز میشود و پاسخ هم مستقیم داده نمیشود بلکه آن مواردی که لازم بود به وزیر امورخارجه گفته میشود تا آن را منتقل کند. بنابراین چنین فضایی وجود داشت. آمریکا اصرار بر مذاکره داشت و جمهوری اسلامی ایران، این مذاکره را انکار میکرد اما به مرور، اینگونه به مصلحت دیده شد که فضا به سمت مذاکره برده شود لذا ایران درخواست مذاکره غیرمستقیم کرد و حال آنکه آمریکا درخواست مذاکره مستقیم داشت. از طرف دیگر تجربه برجام هم یک درس آموزنده برای ایران بود.
دور اول مذاکرات غیرمستقیم به صورت هوشمندانه در عمان شکل گرفت. هنگامی که نظر ایران محقق شد در همان دور نخست، خواسته شد که یک چارچوب و اصولی درپیش گرفته شود که شروع مذاکرات، فرآیند و نتایج و اجرای تصمیمات چگونه باشد. دو طرف اعلام کردند که گفتوگوها سازنده و مثبت بود. در فرایند دور اول که چند ساعتی طول کشید در خصوص چارچوب، اصول و تصمیمات، خیلی مطالبی مطرح نشد.
در دور دوم، ایتالیا به عنوان میزبان در نظر گرفته شد تا مذاکرات غیرمستقیم با واسطه وزیر خارجه عمان در محل سفارت عمان انجام شود درعین اینکه پای یک کشور اروپایی به وسط کشیده نشود. در برجام، اروپاییها در مذاکرات، حضور جدی داشتند و حضورشان هم در نهایت مثبت ارزیابی نشد. دور دوم مذاکرات، از سوی دو طرف ایرانی و آمریکایی سازنده، مثبت و پیش برنده تعبیر شد. یعنی تلاش شد تا شرایطی فراهم شود که مذاکرات در مراحل بعدی انجام گیرد اما بدیهی است که مذاکرات از لحاظ زمانی بهتر است در کوتاهمدت به جمعبندی و نتیجه برسد. همچنین محل برگزاری آن نیز مهم است. کشور واسط نیز به دلیل غیرمستقیم بودن مذاکرات، حائز اهمیت است اما مهمترین موضوع، محتوای مذاکره است و باید صرفا بر آنچه مقام معظم رهبری، همواره تاکید داشتند؛ موضوع هستهای و برداشته شدن تحریمها، متمرکز باشد. لذا در این ارتباط اعتمادسازی طرفین پراهمیت میشود.
جمهوری اسلامی ایران نمیخواهد به سلاح هستهای دست پیدا کند لذا باید این اعتماد را ایجاد کند که در این خصوص آژانس بینالمللی اتمی، خواهان این است که دسترسی گستردهتری داشته باشد. به نظر میرسد ایران در این ارتباط مشکلی ندارد. از طرف دیگر باید آمریکا، تحریمها را بردارد. حال سوال این است آیا رئیسجمهور آمریکا اختیار تام برای لغو تحریمها دارد یا بخشی از اختیارات در این زمینه مربوط به رئیسجمهور آمریکا و بخش دیگر مرتبط با کنگره است؟! این موضوع باید در مذاکرات و تصمیماتی که اتخاذ میشود، مدنظر قرار گیرد و تضمینی برای برداشته شدن تحریمها وجود داشته باشد و ایران نیز این اعتماد را فراهم کند.
بدیهی است در این چارچوب موضوعاتی مثل توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران یا حضور ایران در منطقه یا محدود شدن زیرساختهای هستهای، نمیتواند مورد مذاکره قرار بگیرد.
ایکنا ـ آیا هدف واقعی آمریکا از گفتوگوها و مذاکره، توافق به معنای واقعی است یا پشت پرده آن، فریب است؟
توجه به این موضوع، بسیار پراهمیت است. در فضای رسانهای آمریکا، آنچه این روزها حتی بعد از دور اول مطرح شد، این بود که زیرساختهای هستهای ایران از بین برده شود، غنیسازی به صفر برسد یا اینکه بعضا مطرح کردند آمریکا خواهان این است که ایران بتواند تا 3 و 67 صدم درصد غنیسازی را انجام دهد. در غیر این صورت، آمریکا مجاز میداند که زیرساختهای هستهای ایران را از طریق نظامی تخریب کند و از بین ببرد. رژیم صهیونیستی نیز در این ارتباط در فضای رسانهای این چنین مسائلی را مطرح کرد. حتی نخست وزیر اسرائیل، مطالبی را به صورت تهدیدآمیز بیان کرد که اینها بیشتر جنبه تهدیدی دارد.
اینگونه برمیآید که در مذاکرات درباره اصرار رئیسجمهور آمریکا بر مذاکرات صحبت شده، همانطور که در فضای مجازی نیز بر آن اشاره شده است تا حل مسئله هستهای یا تنشهایی که در سطح فیمابین، آمریکا و ایران وجود دارد را به اسم خود بزند. از سوی دیگر ترامپ به دنبال جبران این اتفاق در سطح جهانی است که آمریکا با برهم زدن برجام یا پاره کردن برجام پیرو پایبندی به تعهدات خود نیست و از طرف دیگر آمریکا میخواهد اعلام کند که از طریق مذاکره مسئله هستهای ایران را حل کند. از طرف دیگر میبینیم آمریکا، همواره دو لحن تهدید و فشار و صلح را به کار گرفته است.
این دو لحن ترامپ را در روز جمعه شاهد بودیم. رئیسجمهور آمریکا در فضای رسانهای اعلام کرد من طرفدار این هستم که ایران را از داشتن سلاح هستهای بازدارم. آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند و در روی دوم سکه، ترامپ گفت میخواهم ایران بزرگ، مرفه و فوقالعاده باشد. به نظر میرسد این دو روی سکه را درباره آمریکا همواره باید مدنظر داشت و به پیشبرد این مذاکرات نه خوشبین و نه بدبین بود. هر دو طرف، مصمم هستند که این موضوع و مناقشه را حل کنند.
تجربه برجام این است که حل تمام مسائل کشور به ویژه مسائل اقتصادی به موضوع مذاکره گره زده شد که کار درستی نبود. به طوری که در ارتباط با مسائل اقتصادی و پیوند خوردن آن با مذاکرات، شاهد فراز و نشیب بودیم. تحریم بر کشور فشار اقتصادی وارد کرده و در جامعه ایجاد نارضایتی کرده است. بخشی از مسائل معیشتی به تحریمها باز میگردد اما نباید کاری کنیم که اثرات تحریم تشدید شود.
مذاکرات اگر نتیجهبخش نباشد، نباید به گونهای در فضای رسانهای عمل کنیم که به این اثرات تحریمی دامن بزنیم. در برجام شرطی شدن مذاکرات باعث شد تا ما در آنجا ضرر کنیم به جای اینکه در فرایند مذاکرات برجامی نفعی ببریم. مقام معظم رهبری نیز اشاره داشتند به هیچ وجه این مذاکرات شرطی نشود. همه چیز به مذاکره گره نخورد. حتی اشاره داشتند که این مذاکرات یکی از کارهای وزارت امور خارجه در کنار دهها کار دیگر آن است. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، امروز وزارت خارجه نباید نسبت به آنچه در غزه، منطقه و برجبهه مقاومت میگذرد، غافل بماند. بایستی وزارت امور خارجه بخشی از توان خود را معطوف به جبهه مقاومت و غزه کند تا غزه تنها نماند. از طرف دیگر اقداماتی که میسر است تا غزه و جبهه مقاومت از آن بهرهببرند، انجام شود.
ایکنا ـ مدیریت رسانهای مذاکرات و ضرورت روایتگری مناسب طرف ایرانی در مقابل فضاسازی رسانهای طرف مقابل چه میزان ضرورت دارد؟
طرف مقابل یک امپراتوری رسانه در اختیار دارد و تلاش میکند تا تحقق بخشی از اهداف خود را معطوف به کار رسانهای کند تا از این طریق بتواند دست برتر را داشته باشد اما چون آنها بر حق و حقانیت نیستند لذا کار رسانهای آنها نمیتواند بعد لازم را پیدا کند. تمام جهان دست آمریکا، ترفندها و حیلههای آن را خوانده و به راستگویی آمریکا در فضای رسانهای اعتمادی ندارد اما چون ایران بر حق است و با استدلال سخن میگوید و راستگویی ایران در فضای سیاسی و رسانهای جهان، ثابت شده و اعتماد وجود دارد، هر چند که ایران دست بازی در فضای رسانهای بینالمللی ندارد ولیکن اثر خود را میگذارد. بدیهی است در داخل نسبت به مذاکرات نباید خیلی خوشبین یا خیلی بدبین بود.
مسائل داخلی کشور به ویژه مسائل اقتصادی را نباید به مذاکرات گره زد. برخی از روزنامهها و رسانههای داخلی هم اینکه قیمت ارز و سکه، مقداری روند کاهشی پیدا کرد، با خوشحالی آن را به مذاکرات گره زدند در حالی که هیچ اتفاقی در اقتصاد کشور نیفتاده بود چه بسا فردایی در فضای رسانهای میتوانند به این اتفاق دامن بزنند که چون نتایج مذاکرات مثبت نبود لذا باعث افزایش قیمت ارز یا قیمت کالاهای مختلف شوند و این میتواند اثرات تحریمی را در کشور تشدید کند.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام