
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین سجاد بقایی هامانه، استاد حوزه علمیه، سوم اردیبهشت ماه در نشست علمی «نقش مبانی در علم مدرن از دیدگاه
فردید»، گفت: فردید زمانی که در ایران بود، با هانری کربن آشنا میشود و او دریچه معرفی هایدگر به جامعه نخبگانی ایرانی است؛ استاد فرانسوی فردید در آلمان که مشهورترین چهره اگزیستانسالیسم است، با وی دچار اختلاف میشوند لذا به ایران برمیگردد و سیدحسین نصر، با تلاشی که کرد، دکتری افتخاری دانشگاه تهران را به فردید دادند.
وی افزود: سیدحسین نصر که مدیر یکی از دانشکدههای دانشگاه تهران بود، در مورد اعطای این مدرک میگوید که ما توانستیم فیلسوف برجسته و استاد پرجاذبه را که در آلمان درس خوانده بود، برای تدریس اگزیستانسیالیسم و هایدگر به ایران دعوت کنیم. او در فلسفه هایدگر متخصص بود و از جنبه سیاسی هم بعد از انقلاب به دفاع از انقلاب پرداخت. او سنخیتی در ظاهر با انقلابیون آن دوره نداشت ولی به دفاع از انقلاب پرداخت و حتی نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری شد.
بقایی هامانه با بیان اینکه شناخت فردید کاری دشوار است، اظهار کرد: دلیل این کار آن است که او فیلسوفی شفاهی بود و نمینوشت؛ در برخی آثار او را به اندازه یک فرد عارف بالا برده و در برخی آثار او را به اندازه یک فرد ناسزاگو پایین میآورند که البته این مسئله مهم نیست کما اینکه صادق هدایت خودکشی کرد ولی ما با اندیشه او سر و کار داریم.
برخی شاگردان فردید
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم بدانیم جریان فکری فردید زنده است یا خیر، باید به شاگردان وی توجه کنیم، افزود: کسانی چون رضا داوری اردکانی از جمله شاگردان ایشان و شاخصترین چهره مباحث ضد مدرنیته است؛ شهید آوینی ارتباط تنگاتنگ با نگاه فردید دارد؛ غلامعلی حداد عادل، داریوش آشوری، محمد رجبی و عباس معارف که قانون کار جمهوری اسلامی ایران را نوشت، از دیگر شاگردان ایشان هستند و در دوره کنونی هم به ویژه بیژن عبدالکریمی دنبالهرو خط فکری او هست و کتابی در این باره نوشته است. مهدی نصیری هم در مناظره با مهدی جمشیدی توانست بر او فائق شود.
بقایی هامانه با بیان اینکه کتبی هم از وی نوشته شده است، از جمله کتاب «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان»، گفت: افراد در ارتباط با گونهشناسی بحث به چند دسته تقسیم میشوند؛ برخی معتقدند که مدرنیته بافت و ذات مشخصی دارد(ذاتگرای موافق مدرنیته) و برخی معتقدند مدرنیته بافت و ذات مشخصی ندارد(ذاتگرای مخالف مدرنیته) و برخی غیرذاتگرایند(و غیر ذاتگرا) مرحوم امام، علامه طباطبایی و علامه مصباح در زمره افرادی هستند که میگویند مدرنیته بافت و ذات و ابزار دارد که مهمترین ابزار آن علم است.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه تصریح کرد: از منظر قائلان ذات برای مدرنیته، مبنای خودبنیاد جزء ذات مدرنیته است و نمیتوان آن را از آن جدا کرد بنابراین نمیتوان تصور کرد که ما از میوه درخت مدرنیته استفاده میکنیم ولی با مبنا و ذات آن کاری نداریم. البته افراد ضد مدرنیته همگی به یک روش مدرنیته را نفی نمیکند مثلاً فردید مدرنیته را از طریق حکمت انسی و سیدحسین نصر از طریق حکمت خالده و برخی مانند استاد میرباقری از طریق حکمتِ شدن آن را نفی میکنند.
بقایی هامانه اضافه کرد: فردید از کسانی است که به سرعت جعل اصطلاح میکند و ادبیات دشواری دارد از جمله در نظریات فلسفه تاریخ وی. شیخ فضل الله نوری، حسن کربلایی و استاد میرباقری به ادلههایی چون تشبه به کفار، مدرنیته را رد میکند یا استاد میرباقری به خاطر تسلط ولایت شیطانی بر مدرنیته آن را رد میکند؛ برخی استادان هم به خاطر نفی سبیل این کار را انجام میدهند و کسانی چون فردید براساس نظر هایدگر، مدرنیته را رد میکنند.
وی با اشاره به مبانی فکری فردید و اضلاع فکری او همچنین مبنای علم مدرن در نگاه فردید، افزود: اولین ضلع فکری فردید، عرفان نظری، دوم فلسفه
هایدگر و سوم اسمشناسی است؛ چهارمین مورد هم که برخی آن را مطرح کردهاند تاثیرپذیری فردید از مارکس است. کتاب خیابان روزولت از کتبی است که حضرت آقا بر آن تقریظ نوشتهاند؛ در این کتاب آمده است که اوایل انقلاب دانشجویانی که لانه جاسوسی را تسخیر کردند گفتند ما دانشجویان پیرو خط امام هستیم و نه هیچ جریان دیگری ولی بر اساس نظر آقای هاشمی این تفکر تحت تاثیر فردید و مارکس بود لذا شعارهای ضد سرمایهداری و ضد امپریالیسم مطرح است.
بقایی هامانه با اشاره به مباحث عرفان نظری، اظهار کرد: عرفان نظری یعنی فرد یکسری سیر و سلوک انجام بدهد و آن را در قالب نظریه مطرح کند؛ در عرفان نظری، اصالت الوجود مطرح است؛ فردید از نقدهایی که به فلسفه ارسطویی دارد این است که فلاسفه سراغ موجود رفتهاند در حالی که براساس نظر هایدگر، اصل با وجود است؛ فردید براساس تفکر ابن عربی اصالت را با وجود و وجود را خداوند تبارک و تعالی میداند ولی هایدگر منظور از وجود را خود هستی میداند.
این پژوهشگر دینی با بیان اینکه از منظر فردید، تنها راه کشف معرفت را علم حضوری میداند، افزود: از این منظر، هم جهان هستی تجلی الهی است و هم برای شناخت عالم باید سراغ خداوند برویم؛ در عالم میتوان جلوهگری حق را ببینیم ولی در هر صورت این خداوند است که مطلق است.
نظر فردید در مورد هایدگر
بقایی هامانه با اشاره به ضلع دیگر فکری فردید یعنی تفکرات هادیگر، بیان کرد: فردید از فلاسفه بزرگ در مکتب اگزیستانسیالیسم شناخه میشود؛ در هرمنوتیک همگی دنبال روش کشف معرفت و فهم هستند ولی هایدگر اصل فهم را مطرح و بر وجودشناسی تمرکز کرد. فردید گمشده خود را در اندیشه هایدگر یافت تا جایی که مرحوم ملاصدرا و ابن سینا را غربزده میداند ولی در مورد هایدگر میگوید او فیلسوفی بزرگ و آخرالزمانی است. بیژن عبدالکریمی به این دلیل وقتی در مورد فردید کتاب نوشته نام آن را هایدگر در ایران گذاشت.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: فردید تبیینی معنوی از هایدگر دارد و عرفان شرقی را با او مرتبط میکند که آقبای عبدالکریمی آن را به تفصیل بیان کرده است. البته از منظر برخی اندیشمندان، فردید در هایدگر منحصر نشده بود و دلیل آن هم یکسر ی اصطلاحاتی است که او به کار میبرد.
وی با اشاره به مباحث اسمشناسی با بیان اینکه اسمشناسی در مباحث ادوار تاریخی و ریشهشناسی مطرح است، گفت: وی طرح میکند که آیا زبان توسط مردم در طول تاریخ ایجاد شده است یا واضع خاصی دارد. او میگوید واضع خاصی دارد که خداوند است؛ در اینجا سراغ ریشهشناسی میروند تا ناسره را از سره و بلایی را که مدرنیته بر سر ما آوردهاند مشخص کنند. فردید میگوید گذشتن از غربزدگی مستلزم تعالی کلمات است وگرنه ما که کلماتمان ویران است و نسبت به اسم و مسمی فاصله زیادی پیدا کردهایم. زبان برای من اصالت دارد و اقوام را از همدیگر متمایز میکند ولی وقتی به اصل کلام برگردیم، امت واحده را در دیروز خواهیم یافت.
5 دوره تاریخی در نظر فردید
چوی با اشاره به بحث ادوار تاریخی اظهار کرد: فردید تاریخ را به 5 دوره تقسیم میکند؛ اول، پریروز که مردم در این دوره در قرب وجود بودند و قرآن از آن به امت واحده تعبیر کرده است. دیروز زمانی است که از حقیقت وجود غفلتی صورت گرفته است و وحدت امت واحده از بین رفت لذا خدا انبیا را برای هدایت مردم فرستاد. امروز در نگاه او یعنی غربزدگی دیروز ما عمیق شده و اومانیسم ما را فراگرفته است.
بقایی هامانه بیان کرد: از منظر فردید اومانیسم در 2500 سال قبل هم بوده است ولی اومانیسم مدون و مکتب نبود و امروز در اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و همه چیز رسوخ و ریشه دوانده است. فردید به دفعات متعدد با عبدالکریم سروش که طرفدار تفکر پوپری است با هم درگیری پیدا میکنند تا جایی که سروش از فردید شکایت هم کرده است.
این پژوهشگر ادامه داد: از منظر وی، فردا زمانی بین امروز و پس فردا یعنی دوره انتظار است و در نهایت پسفردا دوره ظهور امام زمان(عج) خواهد بود.
انتهای پیام