کد خبر: 4278282
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۰
حامد جوکار تبیین کرد

تأکید امام صادق(ع) بر حفظ وحدت و یکپارچگی اجتماعی

استادیار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) مهمترین مسئله اجتماعی مدنظر امام صادق(ع) را حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمانان مطرح کرد و گفت: امام به شاگردان و شیعیان خود تأکید داشتند که اختلافات فکری و نظری نباید منجر به چنددستگی و تفرقه و یا درگیری‌های اجتماعی شود؛ لذا حفظ کلیت و وحدت کلمه اسلامی تلاش عمده امام صادق(ع) بود.

شهادت امام صادق(ع)دوران زندگی و امامت امام صادق(ع) به دلیل سقوط حکومت اموی و انتقال قدرت به عباسیان، فرصتی را برای ایشان به وجود آورد تا بتوانند با تبیین مبانی اصیل و عمیق اسلامی و تربیت شاگردان فراوان در علوم مختلف، زمینه را برای رشد و توسعه فکری و عملی جامعه اسلامی فراهم کنند. دوران فطرتی که از سقوط امویان تا روی کار آمدن عباسیان ایجاد شد، فرصت مناسبی بود تا امام صادق(ع) با جریان‌های انحرافی مبارزه کرده و اسلام ناب محمدی را برای مردم و مسلمانان تبیین کنند.

امام صادق(ع) با وجود ضعف حکومت اموی و درخواست شیعیان، برضد حکومت قیام نکردند. آن حضرت درخواست‌های ابومسلم خراسانی و ابوسلمه خلال را برای برعهده گرفتن خلافت رد کردند. امام صادق(ع) در قیام عموی بزرگوارشان زید بن‌علی(ع) نیز شرکت نکرده و شیعیان را از قیام پرهیز می‌دادند. ایشان با این همه، روابط حسنه‌ای با حاکمان زمان خود نداشتند. امام صادق(ع) به جهت فشار‌های سیاسی حکومت‌های اموی و عباسی از روش تقیه استفاده کرده و به یارانشان نیز چنین توصیه می‌کردند.

در رابطه با سیره اجتماعی و فرهنگی امام صادق(ع) به گفت‌و‌گو با حامد جوکار، استادیار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ مهمترین چالش‌های اجتماعی و فرهنگی زمان امام صادق(ع) چه بود و ایشان چگونه با این چالش‌ها مواجه شدند؟

امام صادق(ع) در دوره‌ای زندگی می‌کردند که به دلایل مختلفی، هم فرقه‌های متعددی به جهت فکری و اجتماعی در حال ظهور بودند و هم مباحث علمی متعددی در جهان اسلام مطرح شده بود. تمدن اسلامی در دوره‌ای که آن حضرت در آن حضور داشتند و مدت ۳۴ سالی که ایشان به عنوان امام فعالیت می‌کردند، در تعامل با گروه‌ها و نحله‌های دیگر، وارد مسائلی شدند که شاید تا پیش از آن برای مسلمانان مطرح نبود. یعنی ایده‌ها و تفکراتی که از مناطق مختلفی در بین مسلمانان وارد می‌شد، باعث شده بود تا نگاه‌ها، دیدگاه و نظریاتی به وجود آید که برخی از آنها اساساً با مبانی اسلامی در تعارض بود و برخی دیگر نیز نیاز به اصلاح داشت.

امام صادق(ع) از این فرصتی که در اختیار داشتند و به ویژه طی ۱۸ سالی که امامت را در دوره امویان بر عهده داشتند، از شرایط سیاسی موجود به بهترین شکل استفاده کردند تا مبانی اسلامی را تبیین کنند. این مبانی اسلامی چه به جهت فکری، فقهی و چه به جهت مسائل عقیدتی در جامعه مطرح شده بود و هر روز گروهی از مردم به سمت یکی از فرقه‌ها و تفکرات ظهور یافته عصر امام صادق(ع) جذب می‌شدند. امام صادق(ع) در مواجهه با تفکراتی مانند مرجعه، جبریه، مشبهه و دیدگاه‌های متفاوتی که ایجاد شده بود، تلاش کردند تا آنها را با توجه به مبانی اسلامی، قرآنی، سنت سیره نبوی و اصول اسلامی تبیین کنند؛ لذا مبارزه علمی و فکری و نیز تبیین بنیان‌های اسلامی و نشان دادن انحرافات و اشتباهات برخی از تفکرات اولین گام امام صادق(ع) در رویارویی با چالش‌های فکری موجود در جامعه اسلامی بود. شیوه اصلی مبارزه امام صادق(ع) با این جریانات نیز تربیت و پرورش شاگردان برای بیان نکات اصیل و حقیقی اسلامی و مواجهه و مناظره با سردمداران تفکرات منحرف بود. بنابراین، فعالیت عمده امام صادق(ع) در زمان امامت ایشان، تربیت شاگردان مبرز و مجهز به سلاح علم و ایمان برای تبیین اسلام راستین و مبارزه با تفکرات انحرافی بود. تأکید ایشان در این مسیر نیز همواره بر قرآن به عنوان اصل مسلم اسلامی، سیره پیامبر(ص) و احادیث ائمه اطهار(ع) و بزرگان دین بود.

ایکنا ـ مهمترین ویژگی‌های جامعه اسلامی در دوران امام صادق(ع) که زندگی ایشان را تحت تاثیر قرار می‌داد، چه بود؟

جامعه اسلامی در دوره امام صادق(ع) هم به جهت سیاسی و هم به جهت فکری دستخوش تحولات زیادی بود. از لحاظ سیاسی دوره اول امامت ایشان همزمان با حکومت خلفای بنی‌امیه بود. امویان به عنوان گروهی که انحرافات عمده‌ای در ساختار سیاسی اسلام ایجاد کردند، فعالیت‌هایی را در جهان اسلام انجام دادند که باعث نارضایتی مردم شد. از جمله نگاه‌های انحرافی خاندان اموی، تبعیض‌های نژادی بود که بین انسان‌ها قائل بودند. خاندان اموی همواره عرب را برتر از نژاد‌های دیگر می‌دانستند و غیر عرب را تحقیر می‌کردند. این رفتار باعث شد تا گستره جهان اسلام که در دوره اموی به اوج وسعت خود از لحاظ جغرافیایی رسید، با مشکلات و تنش‌های فراوانی مواجه شده و هر از گاهی قیام‌های سیاسی که برخی از آنها نیز به شکل مسلحانه بود، علیه حاکمیت ایجاد شود. در این قیام‌ها عده‌ای سعی می‌کردند با سوق دادن مسلمانان به قوانین اسلامی بر ضد دستگاه اموی شورش کنند و برخی دیگر نیز با دیدگاه‌های دیگری پای در عرصه قیام علیه خاندان اموی می‌گذاشتند.

امام صادق(ع) علاوه بر اینکه با انحرافات سیاسی مبارزه کردند، گاهی اوقات در مواجهه با این جریان‌ها نیز مرزبندی قائل می‌شدند. در آن زمان حتی افرادی از علویان بودند که دست به قیام زده و تلاش کردند تا امام صادق(ع) را نیز وارد این قیام‌ها کنند، اما ایشان با دوراندیشی دقیقی که داشتند، بر این عقیده پایبند بودند که تا زمانی که مبانی فکری و علمی جامعه به خوبی تبیین نشود، ممکن است تا هر نوع قیامی به انحراف کشیده شود. امام صادق(ع) با این نگاه در بسیاری از مواقع پیشنهادات افراد مختلف برای قیام علیه حاکمیت را رد می‌کردند. حتی گاهی اوقات رد کردن این پیشنهادات باعث می‌شد تا برخی از علویان ایشان را متهم کرده و حتی بی‌انصافی‌هایی در مقابل مقام ایشان ابراز کنند، اما راهی که امام صادق(ع) انتخاب کردند، کاملاً مشخص و همان تبیین مبانی اصیل اسلامی بدون ورود به حوزه‌هایی مانند قیام و مبارزه مسلحانه بود.

ایکنا ـ روابط امام صادق(ع) با سایر گروه‌های مذهبی و فکری آن زمان چگونه بود؟

تأکید ویژه امام صادق(ع) به شاگردان و پرورش یافتگان خاص مکتب ایشان، حفظ وحدت اسلامی بود. اهل سنت و شیعیان یعنی همان علویان در آن دوران اختلاف نظر فراوانی داشتند که این اختلافات در حوزه‌های مختلف فکری، کلامی و حتی فقهی وجود داشت. نکته‌ای که وجود دارد این است که امام صادق(ع) در عین حفظ وحدت جهان اسلام و وحدت و یکپارچگی اسلامی، بار‌ها به شاگردان خود تأکید داشتند که آموزه‌های خود را تکمیل کرده و به دیگران نیز آموزش دهید، اما این مسئله نباید باعث ایجاد اختلاف شود. حتی اگر مشاهده کردید که اهل سنت در نقطه‌ای از اکثریت برخوردار هستند و بیان برخی از نظرات باعث حساسیت می‌شود، ابتدا باید وحدت را در اولویت قرار دهید. البته این بدان معنا نیست که مرز‌ها و اصول را نادیده بگیرید، اما این مسائل نباید به مخاصمه و درگیری تبدیل شود.

نکته بعدی اینکه امام صادق(ع) در مواجهه با جریان‌های فکری مختلف تلاش فراوانی داشتند تا از باب تبیین وارد شوند. در آن دوران هم جریان‌های فکری معاند، هم جریان‌های فکری که ظاهراً با امام(ع) همسو بودند و هم جریان‌هایی که حتی ادعای حرکت در مسیر تشیع داشتند، فعال بودند که برخورد امام(ع) با هر یک از آنها متفاوت بود. در آن زمان حتی برخی از گروه‌ها که ادعای شیعی بودن داشتند، اما آموزه‌های ایشان کاملا متضاد با مبانی شیعی و اسلامی بود، ظهور کرده بودند که از آنها با عنوان غالیان نام برده می‌شود. برخورد امام صادق(ع) با این گروه بسیار تند بود. غالیان یعنی جریانی که در حق معصومین(ع) به ویژه امام علی(ع) غلو می‌کردند، در دوره امام صادق(ع) ظهور کرده و تفکرات انحرافی شدیدی داشتند. سردمداران غالیان سعی می‌کردند تا مطالبی را به اهل بیت(ع) نسبت دهند که خلاف واقع بود و امام صادق(ع) نیز به شدت با ایشان برخورد کردند. ایشان بزرگان و سردمداران غالیان را لعن و نفرین کرده و ایشان را از دایره اسلام خارج کردند. بنابراین، برخورد امام صادق(ع) با گروه‌های مختلف، مجموعه‌ای از برخورد‌های علمی در قالب مناظره و گفت‌و‌گو و یا حتی اعلام برائت و مرزبندی صریح با برخی جریانات بود تا اصول اصیل اسلامی دچار خدشه نشود.

ایکنا ـ مهمترین آموزه‌های امام صادق(ع) در مورد مسائل اجتماعی مانند عدالت، برابری، تعاون و … چه بود؟

امام صادق(ع) در طول زندگی مبارک خود همواره برای ایجاد برادری در جامعه اسلامی تلاش می‌کردند. ایشان بار‌ها به مسلمانان و به ویژه شیعیان تأکید داشتند که با برادران خود همراه باشید و کاری نکنید که باعث ایجاد تفرقه در جامعه شود؛ لذا مهمترین مسئله اجتماعی امام صادق(ع) حفظ وحدت و یکپارچگی بود. همچنین، در کنار این مطلب، توصیه به برادری، مساوات، برخورد علمی در اختلافات نظری و فکری و ... نیز از مواردی بود که همواره مورد تأکید امام صادق(ع) قرار داشت. ایشان به شاگردان و شیعیان خود تأکید داشتند که اختلافات فکری و نظری نباید منجر به چنددستگی و تفرقه و یا درگیری‌های اجتماعی شود؛ لذا حفظ کلیت و وحدت کلمه اسلامی تلاش عمده امام صادق(ع) بود که در این زمینه نیز از خودگذشتگی فراوانی از خود نشان دادند.

امام صادق(ع) در دوران آغاز حکومت عباسیان و زمانی که آنها مشغول قلع و قمع مخالفان خود بودند، تحت فشار شدید دستگاه حاکمیت بودند و اولویت ایشان در آن دوران نیز حفظ جان و آبروی شیعیان بود. آن حضرت حتی گاهی اوقات الفاظ و عباراتی را برای برخی از یاران نزدیک خود به کار می‌برند تا جان آنها حفظ شود. برای مثال آن حضرت در مورد زرارة بن‌اعین که حکومت عباسی نسبت به او حساس شده بود، نکاتی را بیان کردند تا جان او حفظ شود. این نکته نشان دهنده آن است که حفظ، راهبری و نگهداری از ظرفیت‌ها و تقویت مسائل فکری اولویت امام صادق(ع) بوده است.

ایکنا ـ به نظر شما مهمترین درسی که می‌توان از زندگی اجتماعی امام صادق(ع) گرفت، چیست؟

امام صادق(ع) بار‌ها و بار‌ها در سیره خود نشان دادند که تقویت مبانی فکری، ایجاد زیرساخت‌های لازم و اصطلاحا کار فرهنگی عمیق و دقیق بر مسائلی مانند کار‌های سیاسی یا راه‌اندازی جنبش‌هایی که ممکن بود به خطا رود، اولویت دارد. سیره ایشان نشان می‌دهد که اگر ابتدا مبنای فکری، عقیدتی، مرز‌بندی‌ها، بیان اصول، فکر و اندیشه تصحیح شده و اسلام با مفهوم حقیقی خود برای مردم تبیین شود، تمامی مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نیز مرتفع خواهد شد. یعنی در سیره امام صادق(ع) با توجه به شرایطی که در جامعه حاکم شده بود، تصحیح مبانی فکری و اندیشه‌ای بر امور سیاسی، قیام‌های مردمی، اولویت دارد.

یکی از یاران امام صادق(ع) از ایشان سؤال می‌کند که چرا شما قیام نمی‌کنید؟ ایشان اشاره می‌کنند اگر تعداد ۱۷ نفر یاور و یار حقیقی داشتم، قیام می‌کردم. البته امام صادق(ع) بیش از چهار هزار نفر شاگرد را تربیبت کرده بودند و همگی آنها خود را مدیون ایشان می‌دانستند، اما وقتی امام صادق(ع) به وجود یاران حقیقی اشاره می‌کنند، منظور ایشان این است که تعداد یاران مخلص و در رکاب آن حضرت که به جهت مبانی فکری و اندیشه‌ای مطیع محض امام(ع) و ولایت باشند، بسیار اندک بوده است؛ لذا امام صادق(ع) با این بیانات خود نشان دادند که موضوعی که برای ایشان اولویت دارد، تبیین مطالب است و اگر این مطالب در میان انسان‌ها و مسلمانان درونی شده و برای آنها جا بیفتد، بعد‌ها می‌توان بر پایه این مبانی نسبت به راه‌اندازی قیام و ساختار سیاسی مبتنی بر مبانی اسلامی اقدام کرد، اما تا پیش از آنکه این اصول به درستی در جامعه تبیین نشده باشد، هر نوع فعالیت سیاسی مردود است. بسیاری از افراد در آن روزگار به امام صادق‌(ع) پیشنهاد قیام و تشکیل حکومت دادند که ایشان هیچ‌کدام از این پیشنهادات را نپذیرفته و فقط به فعالیت‌های علمی، تربیت شاگردان و تبیین مبانی اصیل اسلامی پرداختند.

انتهای پیام
captcha