به گزارش خبرنگار ایکنا، مراسم اختتامیه چهارمین اجلاس بینالمللی نخبگان منابر شیعه و اختتامیه سوگواره بینالمللی سفینه النجاة، امشب ششم اردیبهشت ماه برگزار شد.
در دومین روز این اجلاس که با حضور بیش از ۵۰۰ نفر از اهالی حوزه و دانشگاه، اصحاب فرهنگ، هنر، ادب و رسانه در حسینیه آذربایجانیهای ایران در کربلای معلی برگزار شد، پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید داود منافیپور، دبیر اجلاس نخبگان منابر شیعه به بیان تحقیقاتی پرداخت که در زمینه پیراهن حضرت سیدالشهدا(ع) صورت گرفته است و گفت: در خصوص پیراهن معظم حضرت سیدالشهدا(ع) مطالبی را خدمتتان عرض کردم و مدعی شدم این پرچم قیام حضرت مهدی(عج) است. حضرت خواهد آمد و قیام را آغاز خواهد کرد و میدانیم که قیام حضرت نیست مگر اینکه بخواهد انتقام ظلمی را که بر اهل بیت(ع) رفته است بگیرد، خصوصاً در حوادثی که در آستانه ظهور شاهد آن هستیم. این بار مسئولیتی است که بر دوش ما تحمیل شده است.
وی با مطرح کردن این پرسش که وظیفه شیعه و تکلیف یک نخبه منبری قبل از ظهور چیست؟ گفت: انتظار چیزی نیست جز آمادگی. انتظار چیزی نیست جز خودسازی. میدانیم که از ابتدای خلقت، دو جریان با یکدیگر در نبرد بودهاند: گروه عقل و گروه جهل، گروه سپیدی و سیاهی، یا هابیل و قابیل. این نبرد همواره ادامه داشته تا به امروز که ما در این صحنه حاضر شدهایم. این یک قانون الهی و بخشی از نقشه پروردگار است.
منافیپور ادامه داد: از هابیل و قابیل که بگذریم، ابراهیم(ع) با نمرود مواجه بود، پیامبر اکرم(ص) با مشرکان مبارزه کرد، امیرالمؤمنین(ع) با معاویه لعنة الله علیه جنگید و سیدالشهدا(ع) در مقابل یزید بن معاویه ایستاد. در طول تاریخ، هرگاه خداوند پیامبری را مبعوث کرد، به اندازه ایمان او معاندی در مقابلش قرار داد. این وزنکشی ایمان بخشی از نقشههای الهی است و نبرد خیر و شر و سپیدی و سیاهی همواره وجود داشته است.
وی تصریح کرد: ما باید موضع خود را مشخص کنیم که در کدام صف ایستادهایم. شیطان نیز برای پیشبرد جریان سیاهی خود، هم شعارسازی میکند و هم تصویرسازی. اولین اقدام شیطان سرقت آیات الهی و استفاده از آنها به نفع جریان باطل بود. از همان ابتدا، هرچه قدرت و نماد و تصویری در جریان توحیدی وجود داشت، شیطان آنها را تحریف و به نفع خود مصادره کرد.
دبیر اجلاس نخبگان منابر شیعه ادامه داد: در نقشه الهی، شیطان تمام نشانهها و آیاتی که برای گروه مؤمنین بود را مورد سوءاستفاده قرار داد. تاریخ زمینهسازی مهدویت به زمین خوردن هابیل بازمیگردد و از همان زمان فریاد مهدویت آغاز شد. تمام انبیا در عین اینکه خودشان نجاتبخش بودند، به دنبال منجی نهایی بودند. گویی از نقشه کلی نجاتبخشی آگاه بودند که فرزند رسول خدا(ص) خواهد آمد. همه آنها با هیجان به قوم خود بشارت میدادند که روزی کسی خواهد آمد که تکلیف خیر و شر را روشن خواهد کرد.
وی افزود: انبیا، محبت امام زمان(عج) را در دل داشتند و این را در مواقع مختلف به عنوان یک عامل انگیزشی مطرح میکردند. این آرزوی دیدار حجت خدا حتی قبل از بعثت پیامبر(ص) در دل بندگان صالح وجود داشت. اگر بخواهیم به بعد از بعثت نگاه کنیم، میبینیم که مسئله انتظار در این دوره نیز پررنگ بوده است. همگان میدانند که پیامبر اکرم(ص)، حضرت صدیقه کبری(س) و امیرالمؤمنین(ع) هر یک به نوبه خود زمینهساز ظهور بودند. روایاتی از پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) در این زمینه داریم. حضرت صدیقه طاهره(س) پشت همان در که مورد ظلم قرار گرفت، فریاد مهدویت سر داد.
منافیپور با اشاره به اینکه در میان سایر ائمه(ع) نیز همین رویکرد وجود داشت، گفت: مسئله امامشناسی یا منجیشناسی همواره مطرح بود و ائمه(ع) با هیجان به یاران خود بشارت میدادند که نجاتبخش اصلی اوست. در دوران امام صادق(ع) زمینهسازی ظهور وارد مرحله جدیدی شد. امام(ع) دو اقدام اساسی انجام دادند: اولاً سازمان وکلا را پایهگذاری و ثانیاً کرسی درس کربلا و مسئله زمینهسازی ظهور را تأسیس کردند.
وی افزود: سازمان وکلایی که امام صادق(ع) پایه گذاشتند، در زمان حضرت موسی بن جعفر(ع) به صورت منسجمتری فعالیت خود را آغاز کرد. میخواهم نقشه راهی از زمینهسازی ظهور خدمتتان عرض کنم که به نظر میرسد نکته خاصی در این زمینه وجود دارد. حضرت موسی بن جعفر(ع) فرمودند: خداوند مرا مخیر کرد قبل از اینکه عذاب عاشورا به پایان برسد، چون شیعه به خاطر عدم بصیرت گرفتار غضب الهی شده بود، من مخیر شدم که این عذاب را خودم به عنوان امام و حجت خدا تحمل کنم یا بر شیعه نازل شود. والله امام(ع) این عذاب را پذیرفت و ۱۴ سال زندان حضرت موسی بن جعفر(ع) به خاطر همین بود. حضرت این بار را به دوش کشید و به خاطر این فداکاری، خداوند کرامت امامت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) را به ایشان عطا فرمود.
دبیر اجلاس نخبگان منابر شیعه ادامه داد: جریان زمینهسازی ظهور از خود حضرت موسی بن جعفر(ع) آغاز شد، به واسطه اینکه تمام فرزندان خود را به سمت ایران گسیل داشتند. اگر کسی بپرسد این منطقه کجاست، پاسخ واضح است: ایران. این گسیل دادن فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) به ایران، یک سرمایهگذاری استراتژیک بود. تمام مطالبی که عرض میکنم مبتنی بر روایات محکم است، هرچند ممکن است از دیدگاهی جدید به نظر برسد.
وی اظهار کرد: بدانید که مهدویت و هر جریان دیگری که بخواهد زمینهسازی شود، نیاز به جغرافیا دارد. بدون جغرافیا، انتقال اندیشه ممکن نیست. دیروز گفتیم که برای ترویج مکتب، باید علم و کُتل (نماد) داشته باشید، اما بدون جغرافیا نیز نمیتوانید اندیشه را به دنیا منتقل کنید. نمونه بارز آن جریان صهیونیسم جهانی است که برای گسترش اندیشه سرطانی خود، یک سرزمین کوچک را به عنوان پایگاه جغرافیایی انتخاب کرد. بدون جغرافیا، هیچ جریانی نمیتواند پایدار بماند.
منافیپور در ادامه گفت: در زمان حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، وقتی ایشان به اجبار به سمت خراسان حرکت کردند، به تک تک فرزندان، برادران و خواهران خود تأکید کردند که پس از ایشان به ایران بیایند. امروز نتیجه آن را میبینیم: ۲۷ نسل از فرزندان موسی بن جعفر(ع) در قم حضور دارند. اگر تحقیق کنید، اساتید من تأیید میکنند که مسئله زمینهسازی در سه منطقه کلیدی خلاصه میشود: خراسان، قم و کربلا. قم به عنوان مرکز علمی شرق شناخته شد و این جایگاه را مدیون حضور فرزندان موسی بن جعفر(ع) است.
وی افزود: سازمان وکلای حضرت موسی بن جعفر(ع) در زمان حضرت رضا(ع) به ثمر نشست. حضرت فاطمه معصومه(س) در قم، حضرت احمد بن موسی(شاهچراغ) در شیراز، همه اینها بخشی از نقشه راه زمینهسازی بودند. با وجود اینکه شناخت مردم از این جریان کم بود، روایات فراوانی در این رابطه وجود دارد. شاید غیر شیعیان هم به این موضوع پرداخته باشند، اما در آن زمان، شیعه باید به کربلا پناه میبرد. پایگاه اصلی باید کربلا میبود.
منافیپور در ادامه با اشاره به اینکه کاربری کربلا باید تغییر کند، گفت: دیگر نباید فقط به دنبال شفا و طلب روزی باشیم. ما باید سرباز باشیم. اگر سربازی خود را درست انجام دهیم، باید به فرمایش امام صادق(ع) عمل کنیم که میفرمایند: تَخْتَلِفُ فِی الْمَلَائِکَهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ دَائِمًا؛ فرشتگان و مؤمنان همواره در حال رفتوآمدند). مسئله احیاگری مطرح است. باید خود را بسازیم، دندان بر دندان بفشاریم و بگوییم: «یا لَیتَنی کُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا؛ ای کاش با آنها بودم تا پیروزی بزرگی به دست آورم». این سرزمین، سرزمین حیاتبخش است. آیا تو به دنبال این نیستی؟ امام حسین(ع) در اینجا در سختترین شرایط ذبح شد، و تو نبودی.حالا باید فریاد بزنی: ای کاش! ای کاش! ای کاش!.
وی ادامه داد: از این مسئله نیرو بگیرید. میلیونها نفر به سمت کربلا میآیند. صهیونیسم جهانی هرچه بخواهد مخفی کند، نمیتواند انکار کند که تمام دلها به سمت کربلاست. در آستانه ظهور، حیات باید از کربلا گرفته شود. میدانید چرا وضعیت ما اینگونه است؟ چرا وضعیت شیعه اینگونه است؟ نمازهایمان، فرهنگمان و ... اینگونه شده؟ چون آنطور که باید به کربلا نپرداختهایم. از این سرزمین حیاتبخش استفاده نکردهایم. کربلا سنگر است، پناهگاه است، جایگاه محققان است. اینجا پناه شیعه در آخرالزمان است.
منافیپور با مطرح کردن این پرسش که یا زمان آن نرسیده که به کربلا، خصوصاً به فقه کربلا بپردازیم؟ گفت: آیا زمان آن نرسیده که یک مدرسه عالی فقه در کربلا تأسیس کنیم؟ آیا وقت آن نرسیده که زیارات از کتابخانهها بیرون بیایند و در دسترس همه قرار گیرند؟ این خواسته، این منبع اورانیوم غنیشده شیعه است. خوشا به حال شما که سربازان امام زمان(عج) هستید! شما زمینهسازان ظهورید. من برای شما مطلبی دارم: هر وقت روضه خواندی، هر وقت واقعه گفتی، القا کن که دیگر بس است. دیگر فقط به دنبال شفا و روزی نباش. اینها همه خوب است، اما تو که میخواهی در آن فاجعه عظیم شرکت کنی، باید مردم را بگریانی، باید خانهای در بهشت برایشان بسازی. در آستانه ظهور، باید مردم را برانگیزی. روضهخوانی ما باید طلبکارانه باشد. اگر طلبکارانه باشد، دشمن از تو میترسد.
وی تأکید کرد: باید سرباز درست کنید. یک نفر خواننده، یک نفر شاهد، یک نفر واعظ، اگر با گویش طلبکارانه به میدان بیایند، ببین چه اتفاقی میافتد؟ آیا واقعاً الان اینگونه است؟ بعد از آن، ایمان در دلها زیاد میشود. دنیا امروز در آستانه جنگ است. کربلا تنها سرزمینی است که مشروعیت قلمروخواهی دارد. یعنی چه؟ «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان قرار دهیم». اینجا در کربلا میتوان فریاد زد که زمین از آن صالحان است. تنها سرزمینی که این اجازه را دارد، کربلاست.
منافیپور ادامه داد: به خدا قسم آن محبتی که به تو و به من داده شده، رایگان نیست. غیرت میخواهد. سیدالشهدا(ع) به اصحابش نگفت: ای نمازگزاران گفت: ای غیرتمندان ما به غیرت نیاز داریم. قبل از ظهور، باید مردم را به این سمت ببریم. شب بیستوسوم رمضان، وقتی جبرئیل ندا داد: «إِنَّ الْحَقَّ فِي عَلِيٍّ؛ حق با علی است»، بعدازظهر همان روز، ندا شیطان بلند شد: اگر فرزندت تشکیل حکومت ندهد، تو مقصری. چرا؟ چون زمینهسازی نکردی، چون غیرتمندانه و هیجانبرانگیز این راه را نرفتی.
وی افزود: حضرت فرمودند: اگر سحرگاه صدای جبرئیل را شنیدید که گفت حق با علی و شیعیان اوست، بدانید که بعد از ظهر اتفاقی خواهد افتاد که به همه مردم خواهد رسید. از این نکته غافل نشوید، در آخرالزمان که ما در آن هستیم حضرت فرمودند: شان بزرگی برای کربلا اتفاق خواهد افتاد. کارکرد فقه کربلا باید تبیین شود. به زودی، تدریس فقه کربلا از واجبات شما علما و اساتید خواهد شد. بسنده میکنم.
منافیپور خطاب به میهمانان مراسم گفت: حضرت رضا(ع) به عنوان «مُهَیِّجُ الْأَحْزَان؛ برانگیزنده اندوهها» مینشست و برمیخاست و این کلمه را تکرار میکرد: إِنَّ یَوْمَ الْحُسَینِ أَقْرَحَ جَفْنَنَا وَ أَسْبَلَ دَمْعَنَا؛ روز حسین پلکهای ما را زخمی و اشکهای ما را جاری کرد. اینها آتش زدند. اینها رعایت رسول خدا(ص) را نکردند. روز حسین، روزی است که باید اشک چشمهایمان جاری شود. بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا حُسَین.
انتهای پیام