امام رضا(ع) بنابر نظر مشهور مورخان در یازدهم ذیالقعده سال 148 قمری در مدینه منوره متولد شدند و حضور ایشان در ایران قرنهاست که مایه برکت و آرامش برای ایرانیان است و حرم و بارگاه نورانیشان پناهگاه هر بی پناه است.
خبرنگار ایکنا برای کنکاش بیشتر در موضوع سلوک علمی و تبلیغی امام رضا(ع) در مواجهه با اقشار مختلف و تاثیر شیوه ایشان بر مردم، گفتوگویی با مرضیه محصص؛ عضو هیئت علمی و دانشیار دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی انجام داده است که در ادامه میخوانیم.
ایکنا ـ بصیرت یکی از ویژگیهای بارز در سیره رفتاری و فکری ائمه(ع) و به خصوص امام رضا(ع) است؛ بصیرت به چه معنایی است و نمودهای آن در سیره امام هشتم(ع) چیست؟
بحث را با آیه شریفه 108 سوره مبارکه حضرت یوسف(ع) «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» آغاز میکنم. خداوند فرمود: بگو ای پیامبر(ص) طریقه من و پیروانم این است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت میکنیم؛ قرآن در این آیه تاکید دارد که برگزیدگان الهی دارای بصیرت هستند و مردم را با بصیرت به سوی خدا فرا میخوانند. بصیرت یک جهتدهی صحیح و منطقی و پاسخگویی درست در موقعیتهای گوناگون است و به بیان قرآن، نوعی درک قلبی از موضوعات مختلف و تشخیص حق از باطل و درست از نادرست است.
در تاریخ تشیع هر یک از ائمه معصوم(ع) به اقتضای شرایط تاریخی دوران زندگی و امامت خویش جلوهای از سلوک الهی را به نمایش گذاشتهاند؛ دوران امام رضا(ع) دوره استثنایی در این میان است؛ در این دوره بصیرت نه تنها یک فضیلت فردی بلکه ضرورتی تاریخی برای حفظ دین و هویت شیعی است. عصر خلافت مامون عصر کشاکش فرهنگی و اعتقادی و سیاسی بوده است و در این بین امام رضا(ع) با سلوک بصیرتمدارانه نه تنها جایگاه امامت را حفظ کردند بلکه روحی تازه در کالبد اندیشه دینی دمیدند.
سلوکی که میتوان گفت امروز هم الهامبخش بیداری و هوشیاری دینی است؛ به عبارت دیگر امام رضا(ع) در زمانهای میزیستند که جامعه اسلامی با چالشهای گوناگون معرفتی و سیاسی مواجه بود؛ از طرفی حکومت عباسیان برای تحکیم حکومت خود به دنبال بهرهبرداری از نخبگان و چهرههای دینی بودند و از طرفی باورهای اعتقادی مردم به خاطر توسعه باورهای گوناگون در جامعه به شدت در حال تهدید بود. کنشگری امام هشتم نه صرفا یک موضعگیری سیاسی بلکه بنوعی بصیرتگرایی نظاممند بوده است و امام با فهم شرایط اجتماعی به تثبیت معارف ناب اسلامی و شیعی پرداختند.
نکته مهم اینکه بصیرت در قاموس دوران امامت امام رضا(ع) مفهومی ایستا و انتزاعی نیست بلکه یک جریان پویا و زنده در متن زندگی اجتماعی و عرصههای حساس تاریخی دوران ایشان است؛ از پذیرش ولایتعهدی با شرایط خاص تا مناظرات علمی با مکاتب گوناگون و تبیین جایگاه امامت، تربیت شاگردان اندیشمند همگی بخشی از این سلوک آگاهانه و مسئولانه است.
ایکنا ـ بصیرت حضرت(ع) در پذیرش ولایتعهدی و ارتباط با دستگاه حاکم چگونه قابل تحلیل است؟
بنده با استفاده از یکسری منابع مانند تحف العقول، کافی کلینی و عیون اخبارالرضا مطالبی را در مورد این سلوک ارائه میدهم. همانطور که بیان شد منظور از سلوک بصیرتگرا، شناخت زمانه و درک اولویتها و اقدام سنجیده و مسئولانه است؛ قطعا مهمترین و چالش برانگیزترین بخش سلوک بصیرتگرایانه امام(ع)، پذیرش ولایتعهدی از سوی امام بود که در ظاهر به معنای تایید حکومت عباسی بود ولی امام با پیششرطهای مشخص آن را به شکلی نمادین و مشروط پذیرفتند کما اینکه نقل است که ایشان فرمودند من ولایتعهدی را مشروط بر این میپذیرم که حکم ندهم و کسی را عزل و نصب نکنم؛ این اقدام از یکسو مانع مشرویتبخشی به حکومت مامون بود و از سوی دیگر هم فرصتی برای نشر معارف ناب دین و ارتباط با نخبگان و مناظرات با رهبران ادیان و فرق برای اثبات حقانیت شیعه.
یکی دیگر از عرصههای سلوک بصیرتگرا شرکت امام در مناظره با اندیشمندان یهودی، مسیحی و زرتشتی و حتی ملحدین و ... و فرق اسلامی بود؛ مامون با هدف تضعیف امام(ع)، جلسات بحث و مناظره علمی برپا کرد ولی امام رضا(ع) با منطق علمی و دینی و در کمال آرامش پاسخ به همه سؤالات و شبهات میدادند و چنان بر خصم پیروز شدند که بسیاری مجذوب ایشان شدند.
ایکنا ـ نقش تربیتی و ارتباط ایشان با نخبگان و عموم به خصوص در مناظرات چگونه بود؟
امام رضا(ع) به جای انزوا و اعتراض حلقههای علمی برپا کردند و به ترویج معارف امامیه پرداختند و بخش قابل توجهی از تراث علمی کلامی شیعه ریشه در همین دوران دارد. شاهد دیگر در این عرصه رفتار اجتماعی و بصیرت در تعاملات اجتماعی بود؛ سلوک بصیرتگرای آن حضرت محدود به عرصه سیاسی و علمی نبود بلکه روایتگریهای متعدد نشانگر اخلاق اجتماعی والا و مهذب ایشان بود و در دوران امامت امام(ع) شاهد این موضوع هستیم که حضرت در ساحت رفتارهای فردی و اجتماعی با مردم، خدمتکاران و مخالفان و محر ومان مبتنی بر فروتنی و تواضع و دستورات اسلامی داشتند و عملا با سلوک عملی خود دیگران را به اسلام دعوت میکردند. دعوتی که پیراسته از تظاهر و سرشار از بصیرت بود.
مورد دیگر در تبیین این سلوک بصیرتگرا، مناظرات علمی عقیدتی بود که به نظر بنده به مثابه ارتقای بینش دینی و عقلانی جامعه محسوب میشد؛ ایشان در شرایطی زیست میکردند که مکاتب عقلی متعدد و مکاتب الهی و غیر الهی حضور داشتند و فضای جامعه را پر کرده بود و امام رضا(ع) با بهره بردن از ابزار مناظره به تبیین و تعلیم مخاطبان میپرداختند و در مجامع علمی و جلسات رسمی حضور داشتند و این مناظرات در منابع معتبر مانند الاحتجاج، ثبت شده است؛ این کار با دو هدف اصلی صورت گرفت؛ اول روشنگری عقلانی که امام با استناد به متون مشترک و براهین عقلانی مخاطب را به بازاندیشی دعوت میکردند و همین عامل ایجاد بصیرت در افراد مختلف بود. همچنین در این مناظرات توان علمی امامت ظاهر میشد و اثبات معرفتی اهل بیت بر سایر مدعیان مرجعیت فکری و دینی مبرهن میشد.
نکته دیگری که در این مناظرات مطرح است توسعه فرهنگ گفت و گو و مدارا در شرایط تنوع فرهنگی و دینی است. این مسئله در مناظرات امام بسیار برجسته است زیرا ایشان سعی میکردند با زبان و ادبیات و مفاهیم قابل قبول طرف خود سخن بگویند و به منابعی که آنان به آن باور داشتند استناد دهند و این فضای آرامش و جذاب را در گفتوگوها ایجاد میکرد.
از سوی دیگر این مناظرات به مثابه یک عرصهای برای تقویت ارتباط با نخبگان و فرهیختگان جامعه در آن دوره بود. امام رضا(ع) کاملا متفاوت از رویه اشرافیگرایی عباسیان فقط با افراد شاخص و صاحب قدرت و ثروت مرتبط نبودند بلکه با اقشار ضعیف جامعه مرتبط بودند و از این تعاملات به عنوان راهی برای انتقال معارف الهی استفاده میکردند و سطح آگاهی دینی جامعه در این تعاملات خیلی ارتقاء یافت و بصیرت به معنای دقیق قرآنی خود محقق شد.
ایکنا ـ جایگاه اخلاق اجتماعی در سیره امام رضا(ع) چگونه است؟
معمولا وقتی فضای ارتباطی به سمت رفتارهای مهربانانه و پرهیز از تجمل و ساده زیستی میرود اعتماد گروههای مختلف جلب شده و زمینهساز تعامل و ارتباط اجتماعی مناسب است و بر استمرار گفتمان فکری اهل بیت(ع) در جامعه تاثیر مثبتی میتواند داشته باشد. به نظر میرسد امام رضا(ع)، اخلاق اسلامی را به عناون مبنا و پایه پیوندهای اجتماعی تعریف کردند و اصول اخلاقی پربسامدی در سیره ایشان وجود داشت که پیوندآفرین بود و باعث ارتباط وثیقتر افراد در جامعه میشده است؛ مثلا بحث رسیدگی به محرومان و کمک به نیازمندان تلاش بارز برای اهتمام آن امام به رفع فقر و توسعه همدلی در جامعه بود.
روایات متعددی هم از ایشان وجود دارد که تاکید بر خوش رفتاری و فروتنی و پرهیز از تکبر است که همگی در نگاهی جامع میتواند باعث همبستگی و انجسام اجتماعی بیشتری شود اما نکته مهم دیگری که باید به صورتی پررنگ به آن بپردازیم تفکر توحیدی امام رضا(ع) در ایجاد اصلاح اجتماعی است یعنی پیوند بین بصیرت اجتماعی و معنویت و اصلاح اجتماعی؛ در دوره امام رضا(ع) عباسیان دینداری را به سمت ریا و قدرتطلبی سوق داده بودند ولی امام الگویی زنده از دینداری بصیرتمحور ارائه نمودند.
در روایاتی حتی بحث عبادت حقیقی را مطرح کرده و فرمودند که کثرت نماز و روزه به معنای عبادت حقیقی نیست بلکه تعمق در پدیدهها و پیرامون میتواند از مصادیق عبادت محسوب شود و به نحوی پررنگ عبادت از منظر ایشان ابزار خودآگاهی و معرفتافزایی و ابزاری برای عاملیت در زندگی اجتماعی است.
قطعا سلوک امام رضا(ع) در بحث عبودیت و عبادت مثال زدنی است و در منابع مختلف ذکر شده است؛ وقتی در ساختار زندگی روزانه ایشان این سلوک را بررسی کنیم خواهیم دید این سلوک زاهدانه و رفتاری شخصی نبوده است بلکه حقیقتا الگو برای مردم و نخبگان جامعه بوده تا متوجه شوند که دینداری فقط به ظاهر و دایره شخصی فرد نیست و باید سرچشمه برای مهربانی و تواضع و خویشتنداری در تعاملات اجتماعی باشد.
این الگوی رفتاری امام رضا(ع) الگوی نوینی از دینداری در دوره خودشان بوده است؛ الگوی نوینی که در تکتک اجزای آن دینداری با بصیرت در کنار دینداری درباری قرار گرفته و جایگزین آن میشود و به این شکل عبادت، ابزاری برای خودسازی، دیگرسازی و جامعهسازی است و اصولا این نوع رفتار از دل تفکر توحیدی بر میخیزد و مبتنی بر تفکر توحیدی اصیل است که به اصلاح اجتماعی میاندیشد. حقیقتا این سلوک بصیرتگرا میتواند الگوی کارآمدی در پیوند بین معنویت و مسئولیت اجتماعی در دوران ما باشد.
گفت و گو از علی فرج زاده
انتهای پیام