یکی از مهمترین کارکردهای مساجد که شاید به نوعی تاکنون نیز مغفول مانده است، کارکرد اجتماعی و نقش اساسی مسجد در رفع مشکلات اجتماعی و معیشتی مردم است. شاید بیشترین میزان تأثیرگذاری مساجد در امور اجتماعی دوران پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بوده است. در دوران انقلاب اسلامی نیز جایگاه مسجد در ایران اسلامی به اوج رسیده و به جایی رسید که امام خمینی(ره) مسجد را پایگاه انقلاب اسلامی عنوان کردند.
البته امروزه و بنا به دلایل متعدد از نقش اجتماعی مساجد در جامعه کاسته شده است. برخی مساجد به همان کارکرد معنوی خود بسنده کرده و پای در عرصه امور اجتماعی و رفع مشکلات مردم نمیگذارند. یکی از کارکردهای مهم اجتماعی مسجد، برطرف کردن مشکلات معیشتی، بحث برقراری عدالت اجتماعی و رفع اختلافات محلی و ساکنان محله است. چنانچه مساجد بتوانند به این امور ورود کرده و به خوبی به وظیفه اجتماعی خود که مورد تأکید بزرگان دین است، بپردازند، زمینه برای رفع بسیاری از مشکلات جامعه فراهم شده و مساجد نیز به کارکرد حقیقی خود دست پیدا میکنند.
در رابطه با نقش اجتماعی مساجد و چگونگی دستیابی مساجد به جایگاه حقیقی خود در حوزه رفع مشکلات و مسائل اجتماعی جامعه به گفتوگو با محمدحسین شاهآبادی، مسئول اندیشکده مسجد پژوهشکده شهید صدر دانشگاه امام حسین(ع) پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
رفتن به سراغ مسجد برای کارکردها و اجرای عملکردهای مستقیم و اولیه کار چندان درستی نیست، یعنی برای مثال اگر فردی برای دریافت یک وام، خیلی مستقیم به سراغ یکی از مراجع تقلید برود، بیانصافانه عمل کرده؛ چراکه انجام چنین کاری در شأن مراجع تقلید نیست. مراجع تقلید دارای جایگاهی هستند که اگر به خوبی حفظ و رعایت شده و بتوان استفاده لازم و مفید را از آن داشت، منشأ بسیاری از ثمرات خواهد بود. مقوله مسجد نیز به همین صورت است. اما مسجد حتماً دارای آثار فراوان و کارکردهای مهم در حوزه مسائل اجتماعی است. لذا در رابطه با امور مساجد ابتدا باید به دانش کافی در رابطه با کارکرد اصلی مسجد دست پیدا کنیم و سپس، از کنار آن، به کارکردهای فرعی مسجد که یکی از آنها نیز امور معیشتی و اجتماعی جامعه است، پی ببریم. کارکرد اصلی مسجد اتصال و ارتباطی است که از محل تلاقی دنیا و آخرت برای مردم ایجاد میشود و اجتماع مسلمین با حضور در مسجد نسبت به ایجاد ارتباط با خداوند متعال و پرداختن به امور معنوی اقدام میکنند. کارکرد فرعی مسجد نیز این است که از کنار این اتفاق، معیشت، زندگی، نظام حقوقی، اقتصادی و فرهنگی اجتماع مسلمین نیز سامان داده شود.
البته برای دست یافتن به این موضوع راهکارهای عملیاتی دقیقی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به انفاق بین مؤمنین، مشارکت مؤمنین در امور اقتصادی و ... اشاره کرد که همگی این امور در نهایت راهی برای کمک به معیشت زندگی مردم خواهد بود. حتی ممکن است که این ارتباطات مختلف اجتماعی در مسجد به مرحلهای بالاتر رفته و منجر به انجام فعالیتهای اشتغالزا و بنگاههای اقتصادی زودبازده و ... در مسجد شود.
رسیدن به همبستگی اجتماعی جز با ایجاد ارتباط روحی بین مردم و مؤمنان رخ نمیدهد و میتوان گفت که چنین اتفاقی جز در مسجد به عنوان پایگاه اصلی مادی و معنوی مسلمانان صورت نمیگیرد؛ چراکه تجمعات دیگر که امروز در حوزههایی مانند فضاهای مجازی و رسانههای مختلف شکل میگیرد کاملاً ظاهری بوده و نمیتواند در نهایت منجر به همبستگی اجتماعی شود. همبستگی در جامعه دینی نیازمند ارتباط عرضی، طولی و روحی میان مؤمنان است و این رخداد نیز فقط در مسجد رقم میخورد؛ چراکه ارتباط روحی بین مؤمنان جز با ایمان به خدا و رفتارهای مؤمنانه محقق نمیشود.
امروز که جمعیت مساجد نسبت به دهههای 60 و 70 پایینتر بوده و سن نمازگزاران نیز بالاتر رفته است، اما با این حال به دلیل اینکه مختصات اصلی همبستگی اجتماعی از سوی مسجد رقم میخورد، هنوز هم حداقل همبستگی اجتماعی در میان نمازگزاران ایجاد میشود؛ اگر جمعیت مساجد بیشتر شده و جوانان و نوجوانان بیشتری به صفوف مسجد افزوده شود، قطعاً اتفاق خیلی بهتری در حوزه ایجاد همبستگی اجتماعی در جامعه اسلامی رقم خواهد خورد.
مساجد محل کارکردهای ثانویه هستند و چون برخی از اختلافات میان مردم دارای عوارض فراوانی است، شاید نتوان چنین اموری را در مسجد حل کرد. اختلافات میان مردم بعضاً باعث ایجاد درگیریهای مستقیمی میشود که جای مطرح کردن آنها در مسجد نیست و فقط دستگاه قضایی میتواند در این زمینه ورود پیدا کند. لذا مسجد ظرفیت چندانی برای رفع تنازعات و اختلافات بزرگ را ندارد. البته برخی مساجد خاص وجود دارد که تحت نظر حاکمیت قرار دارند و میتوانند در چنین حوزههایی نیز ورود کرده و نسبت به رفع منازعات و اختلافات سنگین میان افراد اقدام کنند.
در زمان حکومت حضرت امیر(ع) مسجد کوفه که درواقع محل حکومت امیرالؤمنین(ع) بود، محلی به نام دکةالقضا داشت که ایشان در این محل حضور یافته و به داوری و قضاوت میان اختلافات مردم میپرداختند. اما اینکه امروز هر یک از روحانیون محلات مختلف به چنین اموری وارد شده و به قضاوت میان مردم بپردازند، امر صحیحی نیست. البته این مسئله غیر از مقوله تألیف قلوب و اصلاح ذات البین است که مؤمنان میتوانند به خوبی بدان وارد شده و نسبت به رفع مشکلات اقدام کنند. مؤمنان میتوانند در این زمینه و برای رفع اختلافات محلی میان افراد از مسجد به عنوان بستر اصلی اجتماعی استفاده کنند. یعنی مسجد در این رابطه محملی برای ارتباط میان مؤمنان و رفع کدورتهای احتمالی میان افراد خواهد بود.
امروزه ثابت شده است که حتی هنر معماری اسلامی که با طرحهای مختلف در مساجد بکارگیری شده است، میتواند موجبات ایجاد آرامش و تألیف قلوب را در میان مؤمنان فراهم کند که همین امر نیز موجب کاهش خشم مردم و زمینهساز رفع اختلافات خواهد بود. لذا یکی از اثرات وضعی مسجد این است که میتواند علاوه بر ایجاد ارتباط صمیمی بین مؤمنان، فضایی آرام را برای مؤمنان رقم زده و کدورتهای میان ایشان را کنار بزند.
مهمترین دلیل عدم ورود مساجد به حوزه مسائل اجتماعی ـ اقتصادی این است که در دهههای بعد از جنگ تحمیلی یعنی دهههای 70 و 80 نوعی کارکردزدایی از مساجد صورت گرفت و مجموعههای متناظر و رقیب برای مساجد ایجاد شد. مجموعههایی مانند فرهنگسراها، مجموعههای فرهنگی و معنوی و... موجب کارکردزدایی از مساجد شدند. از سوی دیگر نیز جامعه مؤمنین خیلی دیر متوجه ماجرا شد و تلاش چندانی نیز برای حفظ این ظرفیت نکرد. همین جامعه مؤمنان بودند که علیرغم اینکه هیچ تلاش وافری برای احیای ظرفیت مساجد نکردند، اجازه دادند تا مجموعههای رقیب مانند شهرداریها، فرهنگسراها و ... سیاستهای بعضا نادرست خود در امور مربوط به مساجد را ادامه دهند. همچنین، جامعه روحانیت، مخاطبان مذهبی و فعالان مسجدی نیز تلاش نکردند تا کارکردهای همهجانبه مساجد به میدان آورده و از تمامی ظرفیتهای مساجد برای جذب مردم و انجام امور اجتماعی بهرهگیری کنند.
مهمترین و ضروریترین موضوعی که به تقویت نقش مساجد در جامعه امروز و در عصر حاضر کمک میکند، بسترسازی ویژه از سوی حکومت است تا مساجد نیز بتوانند به خوبی و با دستی باز وارد مسائل اجتماعی شده و مشکلات جامعه هدف خود را برطرف کنند. وقتی مشکلات مساجد را به خوبی احصا کنیم، متوجه خواهیم شد که ورود حکومت برای امر بسترسازی و تقویت مساجد بسیار ضروری است. لذا یکی از مهمترین و چالشیترین بخشها این است که بستر لازم برای مساجد فراهم شود تا بتوانند به صورت همهجانبه به تمامی امور اجتماعی بپردازند.
امروز وقتی که برای مثال قیمت بازار هیچ ارتباطی به مسجد پیدا نمیکند، مسجد نیز در موضوع معیشت دست خالی بوده و نمیتواند به خوبی برای رفع مشکلات معیشتی مردم اقدام کند. در حوزه فرهنگی نیز وقتی امروزه رسانههای متعدد فرهنگی در فضاهای حقیقی و مجازی فعالیت کرده و توانستهاند تا مردم را به سمت خود جلب کنند، مساجد تأثیر چندانی نداشته و نمیتوانند به خوبی در این حوزه مؤثر باشند. لذا چنانچه بسترسازی مناسبی از سوی حکومت انجام شود و از سوی دیگر نیز فعالان مسجدی و ائمه جماعت مشارکت جدیتری در امور اجتماعی داشته باشند، بسیاری از مشکلات مرتفع خواهد شد.
مساجد در برخی از کشورهای اسلامی محلی برای رجوع مردم و امور مختلف اجتماعی شده است. امروزه در کشورهایی مانند مالزی و ترکیه مساجدی وجود دارند که علاوه بر امور معنوی، به امور اجتماعی مردم نیز می پردازند و مأمنی برای حل مشکلات عدیده اجتماعی و معیشتی مردم شدهاند. فعالیت این مساجد به گونهای است که در عرصههای مختلف اجتماعی حضور داشته و میتوانند دغدغههای جامعه هدف خود را به خوبی حل و فصل کنند. البته مساجد ایران اسلامی نیز بعضا به این امور میپردازند اما حوزه وسیعی در این مورد وجود ندارد و بسیاری مساجد از انجام چنینی اموری خالی هستند.
برای رفع این مشکل اولین قدم، احساس وظیفه و مسئولیت از سوی مدیران و هیئتامنای مساجد است که باید ورود به امور اجتماعی و انجام چنینی اموری را در خود مشاهده کنند. نکته بعدی در اختیار گرفتن بسترها است یعنی امروز بسیاری از مساجد کشور ظرفیتهای بسیار خوبی دارند، اما از برخی بسترهای لازم برخوردار نیستند. برپایی دورههای آموزشی، انجام امور تفریحی برای نوجوانان و جوانان و ... همگی از اموری هستند که زمینه جذب جوانان و استفاده از ظرفیتهای مساجد برای امور اجتماعی را فراهم میکنند.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام