کد خبر: 4280299
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۸
تدبر در سوره‌های جزء سی‌ام؛ علق

اعتراف یا انکار تسلط خداوند بر همه امور

چیت‌چیان درباره نکات تدبری سوره علق با اشاره به واقعه‌ای که شأن نزول آیاتی از این سوره است، گفت: اغلب در مواجهه با برخی رفتار که از سوی بندگان سر می‌زند، آن را عبث خوانده و نظر خود را برتر از منظر خداوند پیرامون آن موضوع می‌دانیم، در حالی که باید از منظر توحیدی، ذات الهی را مسلط بر همه امور دانست و به آن معترف بود.

اعتراف و یا انکار  تسلط خداوند بر همه امور دنیویبه گزارش ایکنا، جلسه‌ای دیگر از سلسله جلسات تدبر در سوره‌های جزء سی‌ام قرآن که به همت مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار می‌شود، شب گذشته یکشنبه 14 اردیبهشت‌ماه با سخنرانی هانی چیت‌چیان؛ کارشناس و مدرس قرآنی و با محوریت سوره «علق» در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.

چیت‌چیان در این جلسه که سومین نشست با موضوع پرداختن به سوره علق بود، با توجه به رخدادی که در زمان حضرت محمد(ص) واقع شده است که اساس شأن نزول آیاتی از این سوره را موجب شده است، به طرح مباحثی پرداخت که در ادامه به خلاصه‌ای از آن اشاره می‌شود؛


بیشتر بخوانید؛

دعوت به خداشناسی با ابزار علم

علم در قرآن مساوی با احساس نیاز بیشتر است


از آیه 9 تا 14 سوره «علق» اشاره‌ای به اتفاقی شده است که گویا در زمان پیامبر اکرم(ص) اتفاق افتاده است، البته آنچنان که توقع می‌رود به این امر با جزئیات پرداخته نشده است، اما با توجه به مصداق تاریخی گویا مراد از آن نمازگزاری است که فرد دیگری در زمان به جای آوردن فریضه، او را مورد آزار و اذیت قرار داده است، آن شخص پیامبر(ص) بوده و مزاحمت را نیز ابوجهل به وجود آورده است.

براساس مستندات تاریخی ابوجهل و ابولهب قبل و بعد از رسالت پیامبر(ص) از هیچ تلاشی برای سنگ‌اندازی و مانع‌تراشی بر سر راه آن حضرت فروگذار نکردند. البته در این سوره به یک نمونه از این آزار و اذیت‌ها اشاره شده است؛ هر چند که بیان، کمی گنگ و کلی است و همانطور که اشاره شد به آن پرداختی عمیق و با تأملی نشده است.

نکته ظریف این آیات از سوره علق آن است که خدا در مورد این واقعه که پیامبر اکرم(ص) خود عامل آن بوده است، مجدد خود او را مخاطب قرار می‌دهد با این تفاوت که اینبار او را دعوت به این امر می‌کند تا به جای آن که در متن واقعه باشد، از منظری خارج از واقعه به موضوع نگاه کند، و البته بیشتر هم توجه و تمرکزش بر فرد هتاک و مزاحم باشد.

خداوند حتی برای دشمن پیامبر(ص) نیز از باب دلسوزی و شفقت وارد می‌شود و بیان می‌کند که ارتکاب وی به چنین رفتاری از سر نادانی و جهل بوده است، در حالی که اگر می‌دانست که نقطه اتصالی میان نمازگزار و معبود او در جریان این ارتباط معنوی وجود دارد، وقت و انرژی خود را نه برای ممانعت و ایجاد مزاحمت که برای تقویت این ارتباط خرج می‌کرد.

چنین پرداختی این موضوع را به اثبات می‌رساند که اتفاقاً بیان گذرا و مختصر این واقعه تنها برای آن است که مخاطب متوجه موضوعی دیگر شود و قرار نیست که در جریان جزئیات واقعه تاریخی قرار گیرد؛ اما آن موضوع آن است که چه بسا ما در مواجهه با برخی از پدیده‌های اطرافمان، ماهیت آنها را بی‌چیز دانسته و نسبت به آنها پوچ‌انگاری داشته باشیم، در حالی که از چنان وجاهت و مقبولیتی برخوردار هستند که در دایره علم و آگاهی ما قرار ندارند.

در شأنیت و جایگاه برپایی نماز همین بس که اتفاقاً فردی در کسوت دشمن پیامبر(ص) چنین آئین و مناسکی را مورد هجمه قرار داده است؛ رفتاری آئینی که به نظر می‌رسد، تنها مربوط و منحصر به دین اسلام نیست و پیامبر(ص) نیز همچون سایر انبیای الهی پیش از خود بر پایه آئین ابراهیمی حتی پیش از رسیدن به مقام رسالت، برپادارنده نماز بوده است، اما اینکه در برپایی این فریضه الهی چه روح معنوی و الهی وجود دارد، امری است که از دایره عقل و ادراک بشری خارج است.

پیامبر اکرم(ص) دعوت به این امر می‌شود که خود نیز همچون یک بیننده نظاره‌گری عملی عبادی باشد که خود به آن مرتکب شده است؛ درست مانند فردی که در حال خواندن درسی است و ممکن است اطرافیان و نزدیکان در مقاطعی او را نسبت به چنین امری سرزنش کنند که به طور مثال درس خواندن به چه دردی می‌خورد و حتی این شائبه ممکن است برای خود او نیز پیش بیاید، اما اگر از آن واقعه دور شده و از  منظری خارج از آن به موضوع نگاه کند، چشم‌اندازی روشن را در مقابل خود خواهد دید که در پی آن آینده‌اش در سایه این کوشش و تلاش مضاعفی که در زمینه کسب علم داشته است، تضمین شده است.

نکته جالب اینکه براساس همان نگاه شفقت‌انگیزی که خداوند در مورد حتی دشمن پیامبر (ص) و دین الهی دارد، این موضوع را به شکلی تلویحی بیان می‌کند که ای کاش او به جای داشتن چنین نگاهی که موجب ممانعت و مزاحمت عابد از انجام فریضه الهی می‌شود، او را با دعوت به پرهیزکاری، به تعبد و خلوص بیشتر تشویق و ترغیب بنماید،ريال در حالی که در اصل چنین امری را شاهد نبوده و ایمان به این مسئله که خداوند بر همه آن چیزی که واقع می‌شود، آگاه است و او اغلب با محرز شدن این امر اما همچنان به تکذیب آن پرداخته و دروغ‌پراکنی می‌کند.

 

انتهای پیام
captcha