طی روزهای گذشته بود که در جلسه ستاد عالی هماهنگی مسابقات قرآنی کشور خبر انتخاب استان کردستان به عنوان میزبان دوره جدید مسابقات سراسری قرآن کریم به صورت رسمی اعلام شد. طی سالیان متوالی و در سنتی شایسته مسابقات سراسری قرآن هر سال مهمان استانی از ایران شده است تا چتر کلام وحی بر سر مردم آن دیار گسترده شود. امسال نوبت به کردستان رسیده؛ استانی با پیشینهای روشن در فرهنگ، مقاومت، دیانت و نجابت، مردمی که در خانه هر کدامشان قرآنی هست و در دلشان احترامی راستین برای قاریان و حافظان.
سنندج، میزبان مسابقاتی خواهد بود که از سالها پیش، فرزندانش با آوای خوش تلاوت، رقابتهای کشوری را تجربه کردهاند و با حافظان و مربیان قرآنی خود، ثابت کردهاند که جغرافیا، مانع بالزدن ایمان نمیشود. این انتخاب، پاسداشت ریشههای قرآنی این استان است؛ اما در عین حال، تلنگری است برای نهادها، مردم و مسئولان تا از این فرصت، صرفاً برای «برگزاری» بهره نگیرند، بلکه آن را «مبدأیی برای برکتآفرینی» ببینند.
میزبانی یک استان از مسابقات سراسری قرآن کریم، همانقدر که افتخارآمیز است، فرصتساز نیز هست؛ اما نه صرفاً فرصتی برای برگزاری، بلکه مجالی برای بذرپاشیِ تمدنی، بازتعریف نسبت جامعه با کلام وحی و کاشت درختهایی که سایهشان سالها بعد، بر نسلهایی دیگر خواهد افتاد.
برای آن که کردستان نه فقط میزبان، که وارث برکات این میزبانی باشد، میتوان پیشنهادهایی از جنس تفکر و آیندهنگری طرح کرد تا نقش قرآن بیشتر و پیشتر بر زندگی اهالی این دیار حک شود.
هفته گذشته در جلسهای با موضوع مسابقات قرآن، مدیرعامل ایکنا پیشنهاد تأمل برانگیزی را مطرح و اعلام کرد، نهاد مسابقات باری هر چند کوچک از توسعه فرهنگی و اجتماعی استان میزبان را به دوش بکشد. اوقاف و همه قرآنیها اگر به اندازه هزینه مسابقات، در استان میزبان کارهای عامالمنفعه اجرا کنند، مسابقات برای همیشه در تاریخ آن جغرافیا خواهد ماند.
اگر به برکت این میزبانی، سازمان اوقاف یا دیگر نهادهای مسئول، اقداماتی اجتماعی، چون پرداخت کمکهزینه ازدواج چند زوج جوان، تجهیز درمانگاهی در مناطق دورافتاده، یا بازسازی مدارسی در شهرهای کمتر برخوردار را اجرایی کنند، طعم قرآن به زندگی مردم خواهد رسید. چنین گامی، معنای مسئولیت اجتماعی یک رویداد قرآنی را محقق کرده و برای سالها، بر خاطرات دلنشین کُردها از میزبانی این مسابقات، برگی خوش خواهد افزود.
اگر مسابقات، بهانهای شود برای ساخت یک میدان، یک بنای یادبود، یا حتی یک مرکز دائمیِ قرآنی با معماری الهامگرفته از فرهنگ بومی کردستان، نفس قرآن در بافت شهر تنیده خواهد شد.
کردستان با تنوع قومی و زبانی خود، ظرفیتی بیبدیل برای نمایش وحدت در سایه اجرای برنامههای متنوع قرآنی دارد. محافل قرآنی، نشستهایی درباره نقش قرآن در ادبیات این دیار و همایشهایی درباره نگاه اقوام ایرانی به قرآن، میتواند معنای تازهای از «وحدت قرآنی» را به نمایش بگذارد.
اگر از میان قاریان و داورانِ حاضر در مسابقات چهرههایی انتخاب شوند تا پس از مسابقات، با استان در ارتباط باشند، استان بهرهای بلندمدت از نخبگان ملی قرآن خواهد برد. ارتباطات معنوی، اگر ماندگار شود، خودشان نهاد میسازند.
اگر برای زنان کردستان، محفل خاص قرآنی، نشستهای معارفمحور، یا حتی گفتمانسازی درباره نقش مادران در تربیت قرآنی برگزار شود، بذر قرآنی در دل خانوادهها کاشته خواهد شد.
اگر نهادهای قرآنی استان پس از مسابقات، «نقشه راه دهساله توسعه فعالیتهای قرآنی» ترسیم کنند، مسابقات از یک رویداد سالانه به نقطه عزیمت یک پروژه فرهنگی تبدیل خواهد شد.
اگر برنامههای مردمی همچون تلاوتهای خیابانی، حضور قاریان در شهرها، یا روایت زندگی مردم با آیات قرآن به راه بیفتد، آنگاه مسابقات از یک رخداد رسمی، به یک تحول مردمی بدل میشود. نمونه تبدیل شدن یک رخداد رسمی به تحول مردمی را اخیراً در یک رویداد فرهنگی همه دیدیم.
اگر همه این اتفاقات، پیش از آغاز رسمی مسابقات از سوی مسئولان کشوری و استانی در کردستان رخ دهد، آنگاه نهفقط زیرساخت برگزاری فراهم شده، بلکه زمینهای عاطفی، فرهنگی و اجتماعی برای استقبال مردم شکل گرفته است. مسابقات، در چنین حالتی، دیگر یک رویداد رسمی نخواهد بود؛ بلکه به جشن ایمان بدل میشود، به فصلی که مردم با جان و دل، نه فقط از قاریان، که از خودِ قرآن پذیرایی میکنند. این مقدمهسازی، رمز ماندگاری اثرات مسابقات خواهد بود.
تیمور کاکایی
انتهای پیام