به گزارش ایکنا؛ شناخت پیش از ازدواج یکی از مهمترین مراحل در شکلگیری یک رابطه پایدار است. این مرحله به زوجین کمک میکند تا با ارزشها، اهداف، خلقوخو و انتظارات یکدیگر آشنا شوند و از تناسب فکری و عاطفی خود اطمینان یابند. بدون شناخت کافی، احتمال بروز اختلافات اساسی در زندگی مشترک افزایش مییابد، در حالی که آگاهی از ویژگیهای فردی و شخصیتی طرفین میتواند به ایجاد تفاهم و احترام متقابل منجر شود.
ازدواج بدون شناخت دقیق، مانند قدم گذاشتن در مسیری ناشناخته است که ممکن است به سرانجامی نامعلوم ختم شود. زمان گذاشتن برای گفتوگو، بررسی نقاط قوت و ضعف و حتی مشورت با مشاوران خانواده میتواند از بسیاری از مشکلات آینده جلوگیری کند. شناخت واقعبینانه نهتنها به انتخاب درست کمک میکند، بلکه زمینهساز یک زندگی همراه با اعتماد و صمیمیت خواهد بود. پس، فرصت پیش از ازدواج را باید غنیمت شمرد تا پایههای زندگی مشترک مستحکم بنا شود.
در ادامه گفتوگوی ایکنا با حوریه روشنیدوست، پژوهشگر مطالعات قرآنی و مشاور خانواده را میخوانید.
گاهی این سؤال در ذهن خانوادهها و جوانانی که قصد ازدواج دارند مطرح میشود که آیا راهی برای شناخت بهتر طرف مقابل قبل از ازدواج وجود دارد، پاسخ مثبت است؛ روشهای مختلفی برای شناخت بهتر وجود دارد که بسته به شرایط افراد و نوع ازدواج(سنتی، فامیلی یا مدرن) متفاوت است.
در ازدواجهای سنتی و فامیلی، معمولاً افراد از طریق معرفهای مشترک یا روابط خویشاوندی، تحقیقاتی درباره یکدیگر انجام میدهند. مثلاً با پرسوجو از آشنایان، هممحلیها یا بررسی سوابق خانوادگی، شناخت نسبی بهدست میآورند. با این حال، تکمیل این شناخت با «مشاوره پیش از ازدواج» میتواند بسیار کمککننده باشد.
یکی دیگر از روشهای مؤثر، استفاده از «تستها و آزمونهای روانشناختی» قبل از ازدواج است که به زوجین کمک میکند، نقاط قوت و چالشهای رابطه خود را بهتر درک کنند. این ابزارها در کنار گفتوگوی صمیمانه و مشورت با متخصصان، میتواند مسیر رسیدن به یک انتخاب آگاهانه را هموارتر کنند.
پاسخ این سؤال نسبی است. این تستها میتوانند تا حدی کمککننده باشند، مثلاً در تشخیص اختلالات شخصیتی یا رفتاری، مشکلات روانشناختی یا شناخت تیپ شخصیتی فرد (کمالگرا، کنترلگر، وسواسی و ...). تستهایی مانند MBTI، نئو، کَتِل و سایر آزمونهای روانشناختی میتواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار زوجین قرار دهد.
اما نکته مهم این است که این آزمونها قطعیت ۱۰۰ درصد ندارند. حتی اگر نتایج آزمونها نشان دهد دو نفر از نظر سازگاری در سطح مطلوبی قرار دارند، این به معنای تضمین یک زندگی مشترک کاملاً موفق نیست. آمارها نشان میدهند بیش از ۳۵ درصد از زوجها از زندگی مشترک خود ناراضی هستند، در حالی که بسیاری از آنها احتمالاً پیش از ازدواج ارزیابیهای مختلفی را پشت سر گذاشتهاند.
درواقع اینها شامل افرادی هستند که اگرچه هنوز به دادگاه مراجعه نکردهاند یا درخواست طلاق ندادهاند، اما در واقع دچار «طلاق عاطفی» یا «طلاق زیر یک سقف» شدهاند. این افراد ممکن است بگویند؛ «ما با هم قهریم، اما زندگیمان را ادامه میدهیم» یا «راحتتریم که همین طور جدا از هم زندگی کنیم».
در تحلیل این شرایط میتوان گفت که این زوجها پیش از ازدواج شناخت کافی از یکدیگر به دست نیاوردهاند. حتی امروز هم وقتی به رفتار برخی زنان و مردان نگاه میکنیم، میبینیم که در تعیین اولویتهای اساسی برای شناخت طرف مقابل دچار مشکل هستند و هنوز به درک روشنی از معیارهای خود نرسیدهاند. در نهایت، این تستها فقط یک ابزار کمکی هستند و نمیتوانند جایگزین شناخت عمیق، گفتوگوی صریح و مشاوره تخصصی شوند. بهترین راهکار، ترکیب این روشها با بررسی واقعبینانه رفتارها، ارزشها و اهداف طرفین در طول زمان است.
به طور مشخص، بسیاری از افراد بدون آگاهی از نیازهای واقعی خود و طرف مقابل وارد زندگی مشترک میشوند، که نتیجهاش همان نارضایتیهای پنهان یا آشکار در روابط است. اینجا اهمیت شناخت عمیق پیش از ازدواج بیش از پیش آشکار میشود.
معمولاً آقایان و خانمها معیارهای متفاوتی برای انتخاب طرف مقابل دارند. آقایان عموماً به زیبایی ظاهری و اصالت خانوادگی به ویژه در مراحل اولیه آشنایی توجه ویژهای نشان میدهند. از طرف دیگر، خانمها بیشتر بر روی توانایی مالی مرد، قدرت حمایتگری و بلوغ عاطفی او تمرکز میکنند.
بلوغ عاطفی که یکی از مهمترین عوامل است، به معنای توانایی فرد در شناخت و مدیریت احساسات خود، درک عمیق احساسات طرف مقابل و کنترل مناسب هیجانات در روابط بین فردی تعریف میشود. این ویژگی نقش تعیینکنندهای در موفقیت زندگی مشترک دارد.
متأسفانه بسیاری از افراد با این توجیه که «برای شناخت بهتر قبل از ازدواج نیاز به رابطه عاطفی داریم» وارد روابطی میشوند که نهتنها به شناخت واقعی منجر نمیشود، بلکه پیامدهای منفی دارد، تشدید وابستگی عاطفی، بهگونهای که فرد نقاط ضعف طرف مقابل را نادیده میگیرد. ایجاد تصورات غیرواقعبینانه از رابطه، که پس از ازدواج به تعارضات جدی تبدیل میشود و افزایش مشکلات روانی و اجتماعی، همانطور که آمارها و تجربیات مشاورهای نشان میدهد؛ بنابراین روابط عاطفی پیش از ازدواج، بدون چارچوب و نظارت، نهتنها کمکی به شناخت نمیکند، بلکه ممکن است فرد را از انتخاب آگاهانه دور کند. از این رو شناخت در چارچوب خانوادگی و با مشورت مشاوران متخصص، اولویتدادن به گفتوگوی صریح درباره ارزشها و اهداف زندگی، بهجای هیجانات زودگذر و بلوغ عاطفی واقعی یعنی توانایی انتخاب بر اساس منطق، نه احساسات موقت توصیه میشود.
در برخی موارد مشاهده میکنیم افرادی با هدف شناخت متقابل وارد رابطه عاطفی میشوند، اما متأسفانه به جای رسیدن به شناخت واقعی، درگیر احساسات شدید میشوند. این مسئله به ویژه برای دختران که معمولاً سریعتر درگیر هیجانات عاطفی میشوند، چالشبرانگیز است. با گذشت زمان، دلبستگی آنها به طرف مقابل به حدی افزایش مییابد که بسیاری از نقاط منفی، عدم تناسبها یا ناسازگاریهای اساسی را نادیده میگیرند.
علت این رفتار اغلب تمایل شدید به تداوم رابطه و رسیدن به ازدواج است. حتی گاهی با این توجیه که «عیبی ندارد، بعد از ازدواج او را تغییر میدهیم» وارد تله تغییر همسر میشوند. در مشاورههای پیش از ازدواج همواره تأکید میکنیم، ممکن است فرد در برخی ویژگیهای جزئی اصلاح شود، اما انتظار تغییر اساسی در شخصیت یا رفتارهای کلیدی، کاملاً غیرواقعبینانه است و چنین تغییری تاکنون رخ نداده و در آینده نیز اتفاق نخواهد افتاد.
پس به جای تکیه بر وعده تغییر، پیش از ازدواج باید با واقعبینی و دور از هیجانات، تناسبها و تفاوتها را سنجید.
یکی از خطرناکترین باورهای نادرست در ازدواج، این تصور است که میتوان بعد از ازدواج طرف مقابل را تغییر داد. واقعیت این است که تغییرات اساسی در شخصیت افراد تقریباً غیرممکن است. بهتر است فرد را همانگونه که هست بپذیرید، چراکه انتظار تغییرات بنیادی معمولاً به ناامیدی و اختلافات جدی منجر میشود.
برای رسیدن به شناخت واقعی قبل از ازدواج، توصیه میشود از مشاوره تخصصی استفاده کنید، معیارهای واقعبینانه داشته باشید، از روابط عاطفی پرهیز کنید و به جای تلاش برای تغییر طرف مقابل، بر شناخت واقعی و پذیرش ویژگیهای او تمرکز کنید. این رویکرد میتواند احتمال موفقیت در زندگی مشترک را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
متأسفانه بسیاری از جوانان این دوره را به درستی مدیریت نمیکنند و خانوادهها نیز اغلب از اهمیت نظارت بر این مرحله غافل میمانند. وقتی ارتباطات در محیطهای کاری، دانشگاهی یا خیابانی شکل میگیرد، معمولاً شاهد مواردی هستیم که یکی از طرفین به راحتی رابطه را رها میکند. دلایل این اتفاق شامل عدم تعهد کافی و نبود چارچوب مشخص برای رابطه است.
در فرهنگ ایرانی-اسلامی، آشنایی قبل از ازدواج باید کنترلشده، تحت نظر مشاور و خانوادهها و با رسمیت نسبی انجام شود. این دقیقاً نقطه تمایز ازدواج در سبک ایرانی-اسلامی با الگوی غربی است. در غرب معمولاً افراد به محض رسیدن به سن قانونی از خانواده جدا شده و پس از آشناییهای سطحی، بدون حمایت خانوادهها زندگی مشترک را آغاز میکنند که اغلب با مشکلات عدیدهای همراه است.
لازم است از ازدواج مبارک حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)، این الگوی الهی درس بگیریم. ازدواجی که با برنامهریزی دقیق، شناخت واقعی و همراهی خانوادهها شکل گرفت و به عنوان بهترین الگوی زندگی مشترک برای همه زمانها باقی مانده است. این سبک از ازدواج نشان میدهد که چگونه میتوان با حفظ اصول و ارزشها، زندگی مشترک موفقی داشت.
یکی از مهمترین درسهایی که میتوانیم از ازدواج مبارک حضرت امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرای مرضیه(س) بگیریم، الگوی رفتاری ایشان در زندگی مشترک است. امروزه شاهدیم بسیاری از مشکلات زوجین ناشی از عدم درک متقابل است. خانمها اغلب گلایه دارند که «همسرم مرا درک نمیکند»، «به حرفهایم گوش نمیدهد» یا «در کارهای خانه همراهی نمیکند».
در مقابل، میبینیم حضرت علی(ع) با وجود مسئولیتهای سنگین اجتماعی و سیاسی، همواره در کارهای خانه به همسر گرامیشان کمک میکردند. این همراهی عملی، درس بزرگی برای آقایان امروزی است. از سوی دیگر، آقایان نیز انتظار دارند همسرانشان شرایط اقتصادی و اجتماعی آنان را درک کنند. در شرایط کنونی جامعه که برخی اقشار با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند، انتظارات بیجا و نیازهای کاذب میتواند زندگی مشترک را با چالشهای جدی مواجه کند.
متأسفانه بسیاری از اختلافات زناشویی و حتی طلاقها، ریشه در همین توقعات غیرمنطقی و عدم درک متقابل دارد. الگوبرداری از سیره عملی این بزرگواران میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات زوجین باشد. در این الگوی الهی، همدلی، همراهی و درک متقابل به وضوح قابل مشاهده است. خانمها میآموزند که چگونه با درک شرایط همسر، انتظارات خود را تنظیم کنند و آقایان نیز یاد میگیرند که چگونه با همراهی عملی، آرامش را به کانون خانواده بیاورند.
میتوانم به حدیث گهربار حضرت امیرالمومنین علی(ع) اشاره کنم که فرمودند: «فاطمه زهرا(س) هیچ گاه از من درخواستی خارج از توانم نداشت.» این سخن برای ما درس بزرگی دارد. شاید نتوانم در تمام لحظات زندگی کاملاً اینگونه باشم، اما حداقل میتوانم در بسیاری از موارد همسرم را درک کنم و انتظاراتم را با تواناییهایش هماهنگ سازم.
از سوی دیگر، در بحث شناخت قبل از ازدواج، نکته مهمی وجود دارد که بسیاری از خانمها از آن غافلند. آقایان معمولاً به دنبال همسری با اخلاق نیکو هستند. وقتی از آنان میپرسیم چه انتظاری از همسر آینده دارید، میگویند: «زن زندگی میخواهم، با اخلاق باشد، همراهی کند.»، اما پس از ازدواج متوجه میشویم که گاهی این انتظارات برآورده نشده است. از یک سو آقا میگوید: «همسرم بسیار غر میزند» و از سوی دیگر خانم میگوید: «من دیده نشدم.» این نشاندهنده تفاوت در اولویتهای شناختی بین زنان و مردان است.
برای حل این چالشها، چند راهکار اساسی وجود دارد؛ استفاده از تجربیات بزرگان و والدین، مشاوره پیش از ازدواج با متخصصان، انجام آزمونهای سازگاری و شناخت واقعبینانه از انتظارات و تواناییهای یکدیگر. این موارد میتواند به ایجاد تفاهم و کاهش اختلافات در زندگی مشترک کمک شایانی کند. همانطور که الگوی زندگی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) به ما میآموزد، درک متقابل و همراهی واقعی اساس یک ازدواج موفق است.
جوانانی که قصد ازدواج دارند، باید به این موضوع توجه کنند که رابطه دوستانه و عاطفی پیش از ازدواج، به هیچوجه شناخت کافی و مناسبی برای انتخاب همسر ایجاد نمیکند. چرا؟ زیرا در این دوره، هیجانات و کششهای عاطفی بین دو طرف چنان قوی است که حتی اگر ادعا کنند کنترل کامل بر احساسات خود دارند، باز هم تأثیر این هیجانات اولیه باعث میشود بسیاری از نقاط مهم شخصیتی طرف مقابل نادیده گرفته شود.
در چنین شرایطی، شناخت واقعی از اخلاق، رفتار و ارزشهای فرد تحتالشعاع احساسات موقت قرار میگیرد و ممکن است بعد از ازدواج، تازه متوجه تفاوتهای اساسی شوید. بنابراین، راه درست شناخت باید در چارچوبی کنترلشده انجام شود، مانند؛ زیر نظر خانوادهها و با همراهی آنها، با مشورت مشاوران ازدواج برای بررسی دقیقتر و از طریق نهادهای معتبر واسطهگری ازدواج، مانند مراکز همسریابی مساجد.
این روشها، به ویژه همسانگزینی با راهنمایی افراد باتجربه، میتواند به زوجین کمک کند تا بهدور از هیجانات زودگذر، شناخت عمیقتری از یکدیگر پیدا کنند و بر اساس معیارهای واقعی، تصمیم درستی برای زندگی مشترک بگیرند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام