
به گزارش ایکنا، آیتالله
محمدجواد فاضل لنکرانی؛ استاد درس خارج حوزه و عضو جامعه مدرسین، شامگاه یکشنبه 11 خرداد در همایش فارغالتحصیلان مؤسسه آموزش عالی حوزوی ائمه اطهار(ع) در مشهد با اشاره به تاسیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) و شعبات آن در برخی شهرها، با بیان اینکه هیچ هدفی غیر از اینکه بتوانیم خدمتی به حوزه مقدسه امام هشتم(ع) و به حوزه علمیه کنیم نداشتیم، گفت: مرحوم والد ما میفرمودند؛ من رنج میبرم که در کنار قبر امام هشتم(ع) حوزه علمیه مناسب آن حضرت نیست و باید یک حوزهای باشد که صدها مجتهد و مفسر قوی در آن باشند. به این امید این مرکز تشکیل شد تا گام مختصری در این زمینه بردارد لذا من شهادت میدهم که «اسس علی التقوی» بود.
وی با تقدیر از رهبر معظم انقلاب به خاطر پیام بسیار عمیق به همایش صدسالگی حوزه، افزود: حقیقت این است که یک شخصیت فقهی که فقه را چشیده، 40 سال است در این نظام مسئولیت داشته، رشد کرده، در اصل میدان و وسط میدان بوده، نه در کنار میدان، امروز یک ضرورتهایی را برای حوزهها تشخیص میدهد، ما باید قدردان باشیم که این پیام را صادر کرده است و از غیر ایشان برنمیآمد، لذا من توصیه میکنم گروههایی تشکیل بشود و این را با دقت بخوانند و ببینند که ایشان چه نکاتی را فرمودند.
فاضل لنکرانی بیان کرد: انگشت اشاره ایشان عمدتاً روی مسئله فقه و فقاهت است و اینکه فقه میتواند تمدنساز باشد، البته یک اشاره خیلی دقیقی داشتند که بدون ارتباط با فلسفه نمیشود، بدون ارتباط با علوم انسانی روز نمیشود، بدون ارتباط حوزه با دانشگاهها نمیشود، این خودش یک نکته بسیار کلیدی و مهم است.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه هنوز حوزهها آن فقهی که امام خمینی(ره) دنبالش بود را مورد توجه قرار ندادهاند، ادامه داد: خیلی روشن عرض میکنم اولاً؛ هنوز داریم در مباحث فقهیمان روی آن تعریف گذشته فقه عمل میکنیم، مگر امام خمینی(ره) فقه جدید آورد؟ من عرض میکنم بله، فقه جدید آورد، امام فقه اجتماعی آورد. رهبر معظم تعبیرش فقه تمدنساز است، اما مقدمه فقه تمدنساز، فقه اجتماعی است، فقه اجتماعی یعنی فقه ورود کند به همه ابعاد اجتماعی جامعه که این میشود فقه اجتماعی. فقه به سیاست ورود کند، به حکومت، هنر، ورزش، اقتصاد و ... ورود کند با این مسائل جدیدی که در جامعه در هر بخشی وجود دارد، امام خمینی(ره) دنبال این فقه بود.
وی افزود: این همه امام خمینی(ره) میفرمود فقه برنامه عملی انسان از گهواره تا گور است، امام آمد فقه را از جنبه فقه فردی درآورد. این معاملاتی که در مکاسب شیخ انصاری مطرح میشود عمدتاً با نگاه فردی دنبال شده، با تمام این تعمیقها، ادله با نگاه فردی دیده شده است. من به مناسبتی در این مسئله چند سالی است کار میکنم، گفتیم ببینیم بالاخره این سؤال که از اول مطرح میشد اسلام حکومت دارد یا نه؟ اسلام سیاست دارد یا نه؟ بعضیها که میگویند رسول خدا(ص) وقتی به مدینه آمدند اصلاً حکومت تشکیل ندادند! خیلی تعجب است از این بیاطلاعیها.
فاضل لنکرانی ادامه داد: یکی از فضلا کتابی نوشته به نام «انتصابات رسول خدا(ص)»، چقدر قاضی معین کرد، چقدر مسئول معین کرد، مگر میشود بدون تشکیل حکومت این کار را انجام داد؟ با قطع نظر از جنبه تاریخ ببینیم اصلاً آیاتی در قرآن داریم مبنی بر اینکه باید حکومت تشکیل بشود یا نه؟ یک بحث جدیدی است که تا به حال کار نشده. دیدم طوایفی از آیات وجود دارد که در هیچ تفسیری این نگاه وجود ندارد.
فارق فقه فردی و فقه اجتماعی
استاد درس خارج حوزه اضافه کرد: فارق بین فقه فردی و اجتماعی آن است که در فقه فردی موضوع مکلف واحد است یا مکلفین متعدد است ولی در فقه اجتماعی جامعه مکلف است، اجتماع مکلف است. در مرکز فقهی قم آیات فقه پزشکی و آیات فقه اجتماعی را استخراج میکنیم، آیات فقه سیاست را استخراج میکنیم، اینها چیزی است که امام خمینی(ره) میفرمود و فقهی است که امام خمینی(ره) به دنبالش بود. ما هیچ فقیهی را نداشتیم که بگوید کار طاغوت خوب است، کار محمدرضا خوب است، فسادهایش خوب است! کدام فقیه چنین حرفی را میزند؟ نزاع این نبود. آن تحجری که امام خمینی(ره) مکرر میفرمود این پدر پیر شما چه خون دلهایی از متحجرین در حوزه نخورده، یعنی این دین با عظمت، این فقه پر ابعاد، این فقه قوی، این فقهی که واقعاً با هیچ مکتب حقوقی از مکاتب حقوقی دنیا قابل مقایسه نیست، با این مخالف بودند، با فهم این مخالف بودند. امام(ره) آمد این فکر را به جوانترهای حوزه، به شاگردانش و به نسل بعد از خودش داد.
عمامه بهسرهای منحرف
فاضل لنکرانی ادامه داد: امروز فضای مجازی را ببینید، متأسفانه برخی از همین عمامه بهسرها میگویند اگر فقه بخواهد بماند باید دست از یکسری ضروریات بردارد، این لبّ مطلبشان است. چکار دارید مردم حجاب دارند یا نه؟ مردم نماز میخوانند یا نه؟ چکار دارید مردم میخواهند تابع کدام کشور باشند؟ عین تعبیرشان در قسمت اول این است که اگر فقه بخواهد فقه بماند، منتهی گاهی در قسمت دوم جزایش را میگویند باید از آنچه مورد قبول توده جامعه نیست دست برداریم! توده جامعه میگویند ربا میخواهیم، پس فقه هم بگوید ربا، توده جامعه میگوید شراب میخواهیم، پس فقه هم بگوید شراب، خب بگوئید فقه را نمیخواهیم یا اصلاً بگوئیم دین را نمیخواهیم، ببینید در مقابل افکار امام چقدر فقه را تخریب میکنند؟ چه کسی باید به اینها پاسخ بدهد؟ فقیه، آن کسی که فقه را چشیده باشد باید پاسخ بدهد.
مبارزه دشمن با فقه
استا درس خارج حوزه قم با بیان اینکه گاهی خیال میکنیم شبهات اعتقادی بیشتر از شبهات فقه است، افزود: من عکس این را معتقدم، برای اینکه دشمن میداند اگر با فقه مقابله کرد اعتقادات خیلی در میدان عمل کارایی ندارد، اگر جهاد را از فقه گرفتیم و گفتیم فقه چیزی به نام جهاد ندارد، اگر گفتیم فقه چیزی به نام فقه مقاومت ندارد، اگر گفتیم فقه چیزی به نام حکومت ندارد، بود و نبود این دین یکی میشود. بدون باور به مناسک دین اعتقادات محکم نمیشود، نمیشود کسی بگوید من یک موحد صد در صد هستم اما به چیزی به نام فقه اعتقاد ندارم کما اینکه بعضی از روشنفکران امروز در اطراف تهران میگویند؛ دین فقط همان اعتقادیات است و اعتقادیات هم فقط توحید است، توحید داشته باش و بقیه را رها کن، حتی قرآن را هم منکر میشوند که شدند، منتهی با تعابیر مختلف. خود شما بهتر از من واقف هستید، بهترین دوره برای شکوفایی فقهی شما الآن است، شرایط از هر نظر آماده است، نظام اسلامی هست، رهبری اسلامی از حوزهها مطالبه میکند، منتهی یک زمانی میگذرد و بعد هم این پیام به آرشیو حوزهها پیوسته میشود. البته ان شاء الله مثل گذشته عمل نشود و این بار دنبال شود، از منشور امام چیزی در حوزهها باقی نماند و چیزی هم عملی نشد، ولی از منشور رهبری نباید به راحتی عبور کنیم.
فاضل لنکرانی در ادامه با طرح پرسشی گفت: سؤال من این است که فرق بین فقه مسائل مستحدثه و فقه معاصر چیست؟ فقه مسائل مستحدثه از قبل بوده و در غیر قم و نجف و جاهای دیگر بوده و حالا هم هست، تلقیح مصنوعی یک مسئله مستحدثه است که همه جا بحث شده، ولی فقه معاصر بدون فهم مبانی فکری امام خمینی(ره) در باب فقه، امکان ندارد، بیخود اسمش را فقه معاصر میگذارند. اگر یک بحث اقتصادی مطرح شد که معامله با رمز ارزها جایز است یا نه؟ این مسئله مستحدثه است، رمز ارز را آقایان بحث میکنند یا اعتبار پولی و مالی دارد یا ندارد، مبانیاش روشن است، یا موجب غرر هست یا نیست، ولی این را نمیگویند فقه معاصر. فقه معاصر بدون فهم مبانی فکری امام(ره) و رهبری در باب فقه امکانپذیر نیست.
حوزه نسبت به فقه معاصر بیدار شود
فاضل لنکرانی در ادامه بیان کرد: چهل و چند سال از انقلاب ما گذشته هر سالی یک انتخابات در این کشور بوده، الآن حوزه چیزی به نام فقه انتخابات به نظام تحویل داده؟ هر سال یکی میگوید حق است و یکی میگوید تکلیف است، رهبری هم میفرمایند هم حق است و هم تکلیف است و یک آقایی پیدا می شود میگوید نه حق است و نه تکلیف! همین چند سال اخیر هم در خود قم هم مطرح میشد که یکی از اوامری که مردم را و حتی متدینین را برای حضور در انتخابات سرد کرد _که البته عوامل زیادی دارد و عمدهاش عوامل اقتصادی است_ یک آقایی به طلبهای مراجعه میکرد که من باید شرکت کنم؟ جواب میداد که این حق توست خواستی شرکت کن یا شرکت نکن.
نکاتی درباره کتب درسی
استاد درس خارج حوزه قم اضافه کرد: با اینکه میدانید با تقطیعهایی که در حوزه قم شد به روش تحصیلی طلبهها ضربه زد، اما همیشه موافق این بودم که این متون به نحوی تکمیل بشود، میفرمایند بحث نظریات اخباریها مفصل در رسائل آمده، این مانعی ندارد، اما شما دیدید چطور تقطیع کرده بودند؟ اصلاً یک چیزی شده بود که طلبه یک مقدار را میخواند و میرفت یک مقدار بعد، چند قاعده این وسط حذف شده بود. عالمانه تقطیع نکردند و عجولانه کار کردند، نمیگویم کسانی که این کار را کردند عالم نبودند بلکه کار با عجله صورت گرفت. الان متونی داریم که مبانی معاصرین در آن نیست، طلبه باید این مبانی را قبل از خارج یاد بگیرد.
انتهای پیام