
روز عرفه از جمله روزهایی است که در تقویم معنوی مسلمانان جایگاه ویژهای دارد؛ روزی که در آن پرده از چهره معرفت برداشته میشود و انسان مؤمن با تمام وجود در پی شناخت عمیقتری از پروردگار خویش برمیآید. واژه «عرفه» از ریشه «عرف» گرفته شده که به معنای شناخت و معرفت است، اما این شناخت فراتر از دانستن سطحی و اطلاعات ذهنی است؛ سخن از معرفتی است که به دل راه پیدا میکند و زندگی انسان را دگرگون میسازد.
دعاهایی از زبان اولیای خدا در این روز صادر شده که عمق محتوای آنها، عرفان ناب اسلامی را به شیواترین شکل ممکن نشان میدهد. دعای عرفه امام حسین(ع) از برجستهترین این آثار است؛ متنی که نه تنها مناجاتی عاشقانه است بلکه دایرهالمعارفی از معارف الهی و سیر درونی انسان بهسوی حق تعالی را در دل خود جای داده است.
در عصر حاضر که شاید بحران معنویت در جوامع انسانی روزبهروز پررنگتر میشود؛ بازگشت به چشمههای زلالی چون
دعای عرفه میتواند نقش مهمی در تلطیف جان انسانها و بازسازی معنوی آنان ایفا کند. این دعا، نه فقط برای حاجیان در عرفات بلکه برای هر دل بیداری در هر نقطهای از جهان، فرصتی است برای پیوندی ژرفتر با خداوند. فهم این مضامین بلند، چه از طریق زبان عربی و چه از طریق ترجمه، گامی است بهسوی ارتقاء روحی، مشروط به آنکه با تأنی، تأمل و دلسپردگی همراه باشد.
خبرگزاری ایکنا به مناسبت «روز عرفه» گفتوگویی با حجتالاسلام قادر فاضلی، استاد حوزه و دانشگاه و نویسنده کتابهای «عرفان عرفه» و «عرفان ناب؛ ترجمه و شرح و تفسیر منظوم دعای عرفه امام حسین(ع) و امام سجاد(ع)» انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
ایکنا- «عرفه» به چه معناست و چرا این روز را «روز شناخت» مینامند؟
همانطور که از لغت «عرفه» مشخص است از عرفان و معرفت به معنای شناخت میآید. شناخت به غیر از دانایی است؛ انسان گاهی درباره موضوعی آگاهی پیدا میکند که به آن علم و دانش میگوییم اما «معرفت» یک دانایی عمیق است که بار عملی هم دارد و صرفاً علم و آگاهی نیست. وقتی انسان به حقیقت چیزی پی میبرد بحث معرفت، عرفان و عرفه به وجود میآید. انسان عارف با عالم متفاوت است و فرد عارف، عالم هم هست. این موضوع به تأثیر علم در زندگی انسان بازمیگردد که اگر آگاهی در زندگی فردی انسان تأثیر داشته باشد آن فرد عارف میشود؛ زیرا با آگاهیهایی که به دست آورده زندگی میکند. بنابراین ما به هر عالمی عارف نمیگوییم اما به هر عارفی عالم میگوییم.
عرفه نام مکانی در کنار شهر مکه در سرزمین منا است که در حدیث شأن نزولی هم دارند که گفته شده حضرت آدم و حوا وقتی از بهشت رانده شدند در این مکان نسبت به هم معرفت و آگاهی پیدا کردند اما موضوع مهم این است که حاجیان وقتی به این نقطه میرسند به امور معرفتی میپردازند و به همین جهت دعاهای معرفتی از ائمه اطهار(ع) در این مکان صادر شده است؛ مثل دعای عرفه امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) که حال و هوای خاص خود را دارد. وقتی انسان این دعاها را مطالعه میکند؛ حتی معمولیترین انسانها هم یک حال عرفانی به آنها دست میدهد که از برکاتی است که در این دعاها و معنویتی است که در این سرزمین وجود دارد.
ایکنا- جایگاه روز عرفه در میان سایر روزهای ایامالله چیست؟
طبق احادیثی که وارد شده این روز را «یومالله» نامیدهاند و بر عبادت در این روز تأکید بسیاری شده است که در ایران نیز این سنت حسنه بعد از انقلاب ایجاد شده است و این روز گرامی داشته میشود که بیانگر قداست این روز است. خدای سبحان در این روز لطف خاصی نسبت به بندگانش دارد. عرفه دومین عملی است که حاجیان در مکه باید انجام دهند و بعد از منا به عرفات میروند و دعا میخوانند. افرادی که در مکه نیستند هم میتوانند به یاد آنجا در این روز دعا بخوانند و استفاده کنند.
اگر فردی میتواند در تنهایی خود با خدا راز و نیاز کند که چه بهتر اما اگر اینگونه نبود؛ دعای عرفه آییننامه بندگی است که از امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) به ما رسیده است که بهترین دعا برای راز و نیاز است. انسان اگر به دنبال عرفان ناب باشد دعای عرفه، نمونهای از آن است. گاهی در کلاسها درس عرفان تدریس میکنیم اما گاهی یک فردی که انسان کامل است مثل امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) بدون اینکه قصد تدریس داشته باشند در راز و نیازهای خود با خدا چنین دعاهایی را بیان میکنند که توسط افرادی نوشته شده و به دست ما رسیده است. این موضوع با زمانی که میخواهیم یک متن عرفانی بنویسیم و به دست شاگردان بدهیم بسیار متفاوت است.
گاهی عرفان از انسان میجوشد و توجهی به آن ندارد که کسی به آن گوش میدهد یا مینویسند؛ چون صرفاً راز و نیاز با خداوند است. تأثیری که در دعای عرفه امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) وجود دارد در سایر دعاها نیست. این دعاها را هر روز و هر ساعت میتوان خواند اما وقتی آنها را در روز عرفه بخوانیم تأثیر چند برابری خواهد داشت. متأسفانه ما شرطی شدهایم که سالی یک بار این دعاها را در سطح عمومی میخوانیم در صورتی که میتوان آنها را هر روز خواند؛ لازم هم نیست که همه آن را از ابتدا تا انتها بخوانیم بلکه میتوان برخی از فرازها را بخوانیم و با آن زندگی کنیم اما اگر این اتفاق رخ نداد خواندن این دعا سالی یک بار هم خوب است.
دعای عرفه زندگینامه عرفانی است که میتواند همیشه همراه انسان باشد و از برکات آن بهرهمند شد. دعا به تنهایی لطف و ارزشی خاص دارد اما وقتی گوینده این دعا انسانی عرشی و کامل مثل امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) است مزیت دومی است و مزیت سوم دعای عرفه این است که در یک سرزمین مقدس و در حالات و ساعاتی خاص سروده شده است که در هیچ دعایی چنین مزایایی به این شکل وجود ندارد.
ایکنا- آیا دعای عرفه را میتوان یک متن عرفانی-فلسفی یا یک دعای عاطفی دانست؟
درون این دعا عاطفه وجود دارد اما از یک دعای عاطفی بالاتر است بلکه میتوان آن را یک دایرهالمعارف اعتقادی و عرفانی اسلامی دانست یعنی مطالبی در آن وجود دارد که علما برای یک فراز آن دهها صفحه مطلب مینویسند و شعرا درباره آن شعر سرودند. وقتی امام به خدا عرضه میدارد «أَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ ؟ مَتى غِبْتَ حَتَّى تَحْتاجَ إِلى دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ؟» یعنی برای غیر از تو اصلاً ظهوری نیست و هرچه در عالم ظاهر است تجلیات توست. این یک عبارت کوتاه است اما فلاسفه و عرفا وقتی به این سطر نگاه میکنند، صفحهها مطلب مینویسند. «غیر از تو در عالم ظهوری نیست» چه معنایی میدهد؟ یعنی چیزی در عالم نیست که بخواهد تو را به من بشناساند؛ هر آنچه در عالم هست برای خداشناسی نیست بلکه خداست که خود را به وسیله آنها به ما میشناساند.
در حقیقت شناخت از بالا به پایین میآید از پایین به بالا نمیرود. عوامالناس و کسانی که معلومات پایینی دارند از معلول به علت میروند اما انسانهای وارسته از علت و معلول میرسند. امام(ع) میفرمایند که من اول تو را میشناسم و بعد هرچه را که در عالم میبینم آن را آیه و نشانه تو میبینم که تو آنها را به من میشناسانی و تو ظاهر هستی.
این فراز شرح آیه قرآن در سوره بقره است که خداوند میفرماید «فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» یعنی به هر طرف که در این عالم رو کنی خداوند با شما روبرو است. وقتی این گزاره به باباطاهر میرسد میگوید «به دریا بنگرم دریا ته وینم صحرا بنگرم صحرا ته وینم/ به هرجا بنگرم کوه و در و دشت/ نشان از قامت رعنا ته وینم». این آیه وقتی به دست جناب فروغی بسطامی میرسد میگوید «کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را/ کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را/ غایب نگشتهای که شوم طالب حضور/ پنهان نبودهای که هویدا کنم تو را/ با صد هزار جلوه برون آمدی که من/ با صد هزار دیده تماشا کنم تو را» یعنی یک آیه نازل میشود و در راز و نیاز امام حسین(ع) محسوس میشود که میفرماید «مگر چیزی توانایی این را دارد که خدا را به ما بشناسند؟ بلکه من همه چیز را از طریق تو میشناسم و چیزی این قدرت و قابلیت را ندارد که خدا را به من بشناساند بلکه این خداست که همه چیز را به من میشناساند.»
امام(ع) در فرازهایی میفرماید «بار الها من به این دلیل در حال ذکر تو هستم و به یاد توام که تو به یاد من هستی و قبل از اینکه من به یاد تو باشم تو به یاد من افتادی و خودت را هم به یاد من انداختی؛ أَنْتَ الذَّاكِرُ قَبْلَ الذَّاكِرِينَ» انسانهای وارسته به همین جهت همیشه در اذکار عبادات خود را مدیون خدا میدانستند که اگر ما حال خوشی داریم و اهل عبادت هستیم این حال خوش و عبادت را خدا به ما داده است و خدا ما را اهل عبادت کرده است. خدا ما را یاد میکند که ما به یاد او میافتیم.
مسائل انسانی مانند رابطه انسان با خدا، انسان با جهان و خدا با جهان را اگر بخواهیم شرح دهیم در چند جلد خلاصه نمیشود بلکه به اندازه یک دایرهالمعارف از آن مطلب میتوان استخراج کرد. شاید در این وانفسای بحران معنویت عصر کنونی بهترین چیز که انسان بتواند به هر طریقی، شاعر به زبان شعر، هنرمند به زبان هنر و... این معارف را برای مردم باز کند و این دریای بیکرانه از معنویت و شور و حال عشق را به سطح جامعه بیاورد اتفاق مهمی است.
ایکنا- دعای عرفهای که از امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) به دست ما رسیده است نوعی مناجاتنامه است آیا افرادی که به زبان عربی آشنایی ندارند میتوانند صرفاً ترجمه همین دعا را در روز عرفه برای فهم و معرفت بیشتر بخوانند؟
این معارف به این علت از بزرگان صادر شده است تا به دست مردم برسد و هر کس به هر زبان و حالی که دارد بتواند آن را با خدای خود در میان بگذارد؛ حتماً لازم نیست که عربی بخواند اما نکاتی وجود دارد که باید به آن توجه کرد؛ ذوقی در زبان صاحب سخن وجود دارد که در ترجمه این ذوق نیست. ترجمه برای رفع حیرت است و تا بفهمیم چه چیزی بیان شده است اما آن لطافت بیان صاحب سخن را نمیتوان در ترجمهها پیدا کرد. این موضوع در هر جامعهای صادق است مثلاً شعر حافظ یا همین شعر فروغی بسطامی را میتوان ترجمه کرد اما آن ذوق و معنا در ترجمه وجود ندارد.
ترجمه دعا به هر زبانی بسیار خوب است اما این کار پایین آوردن مطلب برای فهمیدن آن است. آگاهی پیدا کردن انسان به هر متنی سبب ارتقاء انسان میشود و ترجمه پایین آوردن هر مطلبی برای فهم هر انسان است. فهم دعا به زبان اصلی، ارتقاء شخص است تا انسان در سطح امام(ع) و در افق امام قرار بگیرد تا زبان امام را بفهمد. هنگامی که با اصل مطلبی مواجه میشویم؛ وقتی به ترجمه نگاه میکنی متوجه میشویم که ترجمه چه فاصله بسیاری با اصل دارد.
امام حسین(ع) در یک فرازی از دعای عرفه به خداوند عرضه میفرماید «أَنْتَ الْجَوادُ بِالْعَطاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِينَ» یعنی تو آن بخشندهای هستی که قبل از آنکه انسان از تو چیزی بخواهد به او عطا میکنی؛ «أَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ لِما وَهَبْتَ لَنا مِنَ الْمُسْتَقْرِضِينَ» یعنی تو چیزی را به ما هدیه میکنی و چقدر بزرگوار هستی که آن چیز را که به ما هدیه دادی از ما آن را قرض میخواهی و به ما میگویی که نماز بخوان، روزه بگیر و عبادت کن؛ یعنی ابتدا به ما عبادت را یاد میدهی سپس چیزی را که خودت یاد دادهای و محبت و بزرگواری کردی که من را به حریم خودت راه دادهای و در را به روی من باز کردی و اموال خودت را در اختیار من قرار دادی؛ حال از مال خودت را از من قرضالحسنه میگیری!
امام(ع) در فراز دیگر میفرماید «إِلهِى اطْلُبْنِى بِرَحْمَتِكَ حَتَّى أَصِلَ إِلَيْكَ» مولوی این کلام امام حسین(ع) را در زبان فارسی به زیبایی به شعر ترجمه کرده است؛ یعنی وقتی میخواهیم مطلبی را ترجمه کنیم باید به گونهای باشد که آن لطافت را داشته باشد؛ مولوی میگوید که «چه عجب اگر گدایی به شهی عطا بجوید/ عجب آنکه پادشاهی ز گدا کند گدایی/ و عجب تر آنکه آن شه به نیاز رفت چندان/ که گدا غلط در افتد که مراست پادشاهی؟» عظمت و بزرگواری مهربانی خداوند در این دعا وجود دارد که جهانشناسی و جهان آفرین شناسی را بیان میکند که تنها به زبان یک انسان کامل میتواند نقل شود و به زبان انسانهای خوشذوقی مثل مولوی، بسطامی فروغی و دیگران اینگونه به این شیرینی و شیوایی ترجمه شدهاند.
هرکس میتواند با زبان حال خود در روز عرفه راز و نیاز کنند. انسان ناگزیر است که در هر جایی با هر فهمی با خدا مرتبط شود ولی نباید غافل شد که اگر این موضوع را ترویج کنیم مردم را در بربریت نگه میداریم. پیامبران، امامان و عرفا آمدهاند تا ما را ارتقا دهند و نگذارند که ما در جا بزنیم. نکتهای که وجود دارد این است که اشکال فرهنگی در مساجد ما هست که چون روز عرفه سالی یک بار است میخواهیم از ابتدا تا انتها این دعا را در یک جلسه بخوانیم و تمام شود؛ در صورتی که اینگونه افراد چیزی از آن نمیفهمند. مردم چون متوجه متن عربی نمیشوند مداح هم مجبور است در میان فرازها نوحهخوانی کند و به موضوعاتی مثل کربلا بپردازد در صورتی که در اینجا زمان نوحهخوانی از کربلا نیست بلکه اینجا زمان حج و دعای عرفه است.
لازم نیست همه دعا را بخوانیم؛ میتوان چند فراز را انتخاب کرد و به آن پرداخت؛ اگر عالم وارستهای حضور داشته باشد که توضیحاتی درباره فرازها بدهد، خواندن چند سطر از دعای عرفه شور و حال بسیاری در مجلس ایجاد میکند ولی متأسفانه اینگونه نیست و اینها از ناترازیهای فرهنگی است. وقتی ابتدا برای مخاطبان آمادهسازی ایجاد کنیم؛ مخاطب به شور و حال دست پیدا میکند و دیگر از خواندن این دعا دست بر نخواهند داشت. قابلیتها فرق میکند و نمیتوان به همه یک نسخه داد.
ایکنا- سخن پایانی.
فلسفه تمام این دعاها، اعمال حج، نماز، روزه و هر آنچه اسم عبادت دارد «يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ» است یعنی مردم را از ظلمات در بیاورند و به سوی نور هدایت کنند. هرکس باید خود را ظرفیتسنجی و آماده کند و با حال درونی خود پیش برود. اصل و اساس، نورانی شدن است که فردی با دعا خواندن، دیگری با حج رفتن، نمازخواندن، روزه گرفتن یا تفکر کردن به این نورانی شدن دست مییابد.
البته هر کدام از عبادات در جایگاه خود سازندگی خاص خود را دارد. هیچ کار خیری جای نماز را نمیگیرد. هزاران رکعت نماز جای صدقه دادن در راه خدا را نمیگیرد و هر کدام سازندگی خاص خود را دارد. رکن این کارها این است که همه با معرفت انجام بگیرد؛ وقتی عبادت با معرفت انجام بگیرد، هدایت و نورانیت ایجاد خواهد شد اما اگر تقلیدی و خودنمایی باشد قطعاً سودی نخواهد داشت و چه بسا گمراهی هم بیاورد. انشاءالله که از معنویت و نورانیت این دعاها بهرهمند شویم.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام