کد خبر: 4287473
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۰
حجت‌الاسلام آلوستانی بیان کرد:

لزوم پایبندی دانش‌پژوهان و طلاب به آداب «عرف» زمانه

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه واژه «عرف» از جمله واژه‌های کلیدی است که علما در پیشبرد مباحث اصولی و فقهی، عنایت کامل به آن داشته‌اند، گفت: بدون شک توجه علما به این عنصر، نشان از جایگاه ویژه آن نزد شارع مقدس می‌باشد. طبیعی است که نادیده گرفتن این مهم توسط دانش‌پژوهان و طلاب، نتیجه مطلوبی را در امر تبلیغ نخواهد داد.

لزوم پایبندی دانش‌پژوهان و طلاب به آداب «عرف» زمانه

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا آلوستانی، استاد حوزه علمیه قم، در آستانه عید غدیر در جمع طلاب به ایراد سخنرانی پرداخت.

متن سخنان وی به شرح زیر است:

در آستانه فرا رسیدن عیداللّه الاکبر و ضرورت حضور دانش‌پژوهان و طلاب میان مردم، لازم است اندکی در رابطه با مسئله عرف سخن گفته شود.

واژه «عرف» از جمله واژه‌ای کلیدی است که علما در پیشبرد مباحث اصولی و فقهی، عنایت کامل به آن داشته‌اند[1]. بدون شک توجه علما به این عنصر، نشان از جایگاه ویژه آن نزد شارع مقدس می‌باشد.

طبیعی است که نادیده گرفتن این مهم توسط دانش‌پژوهان و طلاب، نتیجه مطلوبی را در امر تبلیغ نخواهد داد. در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «لَا بُدَّ لِلعاقِلِ مِنْ ثَلَاثٍ: أنْ یَنْظُرَ في شأْنِهِ و یَحْفَظَ لِسَانَهُ و یَعْرِفَ زَمَانَهُ»[2] کما این‌که امام صادق(ع) در این زمینه فرموده‌اند: «فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ‏ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِهِ»[3].

در این دو روایت، تعبیر به «یَعْرِفَ زَمَانَهُ» و «عَارِفاً بِزَمَانِهِ» ناظر به مسئله عرف می‌باشد. بنابراین از جمله ابزارهای یک دانش‌پژوه، یک طلبه و یک مبلغ در برخورد با مردم و شناساندن معارف الهی، موقعیت‌شناس بودن او است. یعنی در وهله اول روش خوب سخن گفتن، خوب برخورد نمودن و خوب لباس پوشیدن را یاد بگیرد، سپس در وهله دوم کجا سخن گفتن و چه سخنی را کجا گفتن، در چه موقعیتی چگونه رفتار کردن و چه لباسی را کجا پوشیدن را فرا بگیرد.

متأسفانه عدم توجه برخی از دانش‌پژوهان به نکات مذکور، باعث نقش بستن چهره نامطلوبی از دین در ذهن مردم و شاید فاصله گرفتن ایشان از دین می‌شود.

حرکت بر طبق عرف زمانه از دیدگاه اهل بیت(ع) و علما

در سیره عملی حضرات معصومین(ع) عنصر عرف به عنوان عنصری اصلی در برخورد با مردم و انتقال معارف الهی لحاظ ‌شده است. مرحوم کلینی در «الکافی» بابی را به سیره امام(ع) ذیل عنوان «بَابُ سِيرَةِ الْإِمَامِ فِي نَفْسِهِ وَ فِي المَطْعَمِ وَ الْمَلْبَسِ إِذَا وَلِيَ الْأَمْر» اختصاص داده‌اند. ایشان ذیل حدیث چهارم از حمّاد بن عثمان روایتی را نقل نموده و می‌فرمایند: «حَضَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) وَ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَصْلَحَكَ اللَّهُ ذَكَرْتَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ(ع) كَانَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ يَلْبَسُ الْقَمِيصَ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ وَ نَرَى عَلَيْكَ اللِّبَاسَ الْجَدِيدَ فَقَالَ لَهُ: إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ«علیه‌السلام» كَانَ يَلْبَسُ ذَلِكَ فِي زَمَانٍ لَا يُنْكَرُ عَلَيْهِ وَ لَوْ لَبِسَ مِثْلَ ذَلِكَ الْيَوْمَ شُهِرَ بِهِ فَخَيْرُ لِبَاسِ كُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ»[4]. یعنی حمّاد بن عثمان می‌گویند که نزد حضرت صادق(ع) حاضر شدم که مردی به ایشان گفت: «خدا شما را سامان بدهد! فرمودی که علی بن ابی طالب(ع) جامه خشن و درشت می‌پوشیدند و پیراهنی که به قیمت چهار درهم است را بر تن می‌کردند و از این قبیل امور را انجام می‌دادند در حالی‌که ما جامه‌ای نو بر تن شما می‌بینیم»؛ امام(ع) در پاسخ فرمودند: «قطعاً علی بن ابی طالب(ع) چنین جامه‌ای را در زمانی می‌پوشیدند که عرف آن زمان، پذیرای این نوع لباس و جامه بوده و اگر علی(ع) چنین جامه‌ای را در زمان حاضر بر تن می‌کردند، انگشت‌نما می‌شدند و لباس او، مصداق لباس شهرت می‌گردید. بنابراین بهترین لباس و جامه هر زمانی، لباس و جامه اهل آن زمان است».[5]

محور اصلی امام صادق(ع) در روایت مزبور، «حرکت بر طبق عرف زمانه» می‌باشد. ایشان در مورد نوع پوشیدن لباس، به خوبی میان عرف زمان حضرت علی(ع) و عرف زمان خویش، تفکیک قائل شدند. بنابراین شایسته است که دانش‌پژوهان و طلاب در انتخاب لباس خود، دقت کافی و وافی را داشته باشند. البته حفظ شئونات اسلامی و رعایت حدود شرعی در تمام ابعاد من جمله انتخاب لباس، باید به عنوان اولین ملاک لحاظ گردد. عرف امروزه از یک دانش‌پژوه علوم دینی، انتظار دارد که به بهترین شکل ممکن جامه بر تن نماید؛ یا هنگامی که طلبه‌ای برای گرفتن نان به نانوایی مراجعه می‌نماید، مناسب است که مطابق نوبتی که دارد، نان بگیرد و لو این‌که صاحب نانوا دوست صمیمی او باشد زیرا انتظاری که عرف از یک دانش‌پژوه و یک طلبه دارند آن است که همانند دیگر افراد در صف بایستد و نان بگیرد نه این‌که از موقعیت خود سوء استفاده نماید و هیچ نوبتی را رعایت نکند سپس نان مدنظر خود را بگیرد و برود؛ یا اینکه وقتی دانش‌پژوهی برای اجاره کردن منزلی، به صاحبان املاک مراجعه می‌کند، انتظاری که از او می‌رود آن است که هنگام وارد شدن به املاکی، از بسته شدن درب آن املاکی اطمینان حاصل نماید چراکه در این گرمای تابستان، باز نگه داشتن درب و خارج شدن باد خنک توسط دانش‌پژوه، مورد پذیرش عرف جامعه نمی‌باشد.

همچنین سیره عملی علما، گواه بر صحیح بودن ملاک حرکت بر طبق عرف زمانه است. همواره در سخنرانی‌های خویش، مطالب دینی و معارف الهی را با زبان ساده، عرف‌ پسند و به دور از اصطلاحات علمی نقل می‌نمایند و یا حتی در برخورد با خانواده خود، رعایت آداب عرفی را سر لوحه برنامه خویش قرار داده‌اند یعنی اگر خانواده نیاز به تفریح دارد، همانند دیگر مردم، آن‌ها را به تفریح می‌برند و اگر نیاز به مسافرت دارد، همانند دیگر مردم، آن‌ها را به مسافرت می‌برند تا جایی که در ابراز محبت نسبت به همسر و فرزند خود نیز همانند عرف زمانه عمل می‌کردند مثلاً حضرت امام خمینی(ره) در سال 1312 عازم سفر حج شدند و در بین راه نامه‌ای را به همسر خویش نوشتند که تصویر دیگری را از بینانگذار جمهوری اسلامی ایران را در مقابل چشم مخاطب قرار می‌دهد. ایشان در ابتدای نامه می‌فرمایند: «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ] من با هر شدتی باشد می‌گذرد ولی بحمداللّه تاکنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد» و در ادامه می‌فرمایند: «خیلی سفر خوبی است جای شما خیلی خیلی خالیست».

خلاصه آن‌که دانش‌پژوهان و طلابی که در این ایام مبارک غدیر، میان مردم حضور پیدا می‌کنند و در زندگی روزمره با ایشان در قالب‌های متفاوت مانند رفتن به مغازه و ... برخورد دارند، علاوه بر رعایت مسائل شرعی، لازم است که مسائل عرفی را هم نسبت به خانواده خود، هم نسبت به دوست خود و هم نسبت به همسایه و مردم رعایت نمایند و موقعیت‌شناس باشند، خواه موقعیت گفتاری باشد، خواه موقعیت رفتاری و خواه دیگر موقعیت‌ها. در حقیقت هر برخوردی که یک دانش‌پژوه و یک طلبه از خود نشان می‌دهد، هم می‌تواند چهره دین را نزد مردم بهتر جلوه دهد و هم می‌تواند چهره دین را نزد مردم خدشه‌دارتر کند. مناسب آن است که قبل از هر عملکردی، موقعیت زمانی و مکانی لحاظ گردد و سپس برخورد لازم را داشته باشیم. قطعاً خداوند متعال ذره‌ای را بی پاسخ نخواهد گذاشت چرا که در آیه شریفه 120 سوره مبارکه توبه فرمودند: «إِنَّ اللّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ المُحْسِنِینَ».

و الحمدللّه ربّ العالمین


[1]. مثلا مرحوم شهید ثانی در بیان مراد از غناء می‌فرمایند: «و الأولی الرجوع فیه إلی العرف فما یسمّی فیه غناء یحرم لعدم ورود الشرع بما یضبطه فیکون مرجعه إلی العرف» ج 14، ص 180
[2]. تحف العقول، ص 203؛ بحار الأنوار، ج 75، ص 40
[3]. الکافي، ج 2، ص 116
[4]. ج 1، ص 411
[5]. البته در این زمینه احادیث دیگری نیز وجود دارد که حرکت بر طبق عرف زمانه را تأیید می‌کند به عنوان نمونه گفته می‌شود: صاحب بحار الأنوار، جلد 43، صفحه 304 روایتی را از جابر بن عبداللّه بیان کرده و می‌فرمایند: «دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) وَ هُوَ يَمْشِي‏ عَلَى‏ أَرْبَعٍ‏ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ يَقُولُ نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُكُمَا وَ نِعْمَ الْحَمْلَانِ أَنْتُمَا». یعنی بر نبیّ مکرّم اسلام(ص) وارد شدم در حالی‌که به صورت چهار دست و پا بوده‌ و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر روی او نشسته بودند و می‌فرمودند: «چه خوب شتری است شتر شما و چه خوب سواره‌ای هستید شما». روشن است که پیغمبر(ص) در هر موقعیّتی که باشند، بر اساس آن موقعیّت سخن می‌گفتند و رفتار می‌نمودند؛ ایشان در حدیث مذکور با ‌تشخیص موقعیت خود و رفتار بر طبق آن، لزوم پایبندی به آداب عرف زمانه را در قالب هم‌بازی شدن با فرزندان تأیید کردند. بنابراین قرار نیست هرگاه فردی به مقام و منصبی برسد، از آداب عرف زمانه فاصله بگیرد و هم‌بازی شدن با فرزندان خود را دور از شأن بداند.
 
انتهای پیام
captcha