محمدجواد توکلی، استاد اقتصاد اسلامی و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) یادداشتی را به طور اختصاصی در اختیار ایکنا قرار داده است که در ادامه میخوانیم.
در فضای عمومی و حتی در برخی سطوح کارشناسی کشور، مجموعهای از گزارههای نادرست درباره اقتصاد ایران رایج است که نهتنها درک ما را از ریشههای واقعی مشکلات اقتصادی مخدوش میکند، بلکه نسخههایی تجویزی بر مبنای این تفکرات غلط، خود به یکی از عوامل اصلی تعمیق بحرانهای اقتصادی کشور تبدیل شدهاند.
در ادامه، برخی از مهمترین تصورات نادرست و نسخههای اشتباهی که بر پایه آنها تجویز میشوند، مرور میشود:
1. کسری بودجه دولت منشأ اصلی افزایش نقدینگی و تورم است (نسخه اشتباه: سرکوب مالی دولت و محدودسازی بودجه عمرانی و خدماتی)
2. مردم ایران بیشازحد پرمصرفاند و انرژی را هدر میدهند (نسخه اشتباه: افزایش قیمت حاملهای انرژی تا سطح قیمتهای جهانی دلاری، بدون درنظر گرفتن قدرت خرید و عدالت اجتماعی)
3. دولت ناکارآمد و غیرقابل اعتماد است (نسخه اشتباه: کاهش نقش دولت در اقتصاد، حذف سیاستگذاری حاکمیتی و واگذاری همهچیز به بازار آزاد، از جمله استقلال مطلق بانک مرکزی بدون نظارت ملی)
4. زیاندهی بانکها بهدلیل تسهیلات تکلیفی است (نسخه اشتباه: حذف تسهیلات هدفمند و رهاسازی بانکها برای تأمین منافع خود از طریق خلق پول بیضابطه)
5. رشد نقدینگی علت اصلی تورم است، نه افزایش نرخ ارز (نسخه اشتباه: اعمال سیاستهای انقباضی شدید پولی و مالی، که خود به رکود اقتصادی منجر میشود)
6. یارانه تولید منجر به رانت و بیعدالتی است (نسخه اشتباه: حذف حمایتهای تولیدی و انتقال همه یارانهها به سمت مصرفکننده، بیتوجه به پیامدهای تضعیف بنگاههای تولیدی)
7. افزایش نرخ ارز به رشد صادرات و کاهش واردات میانجامد (نسخه اشتباه: افزایش نرخ ارز رسمی با هدف نزدیکسازی به نرخ بازار آزاد، بدون توجه به اثرات تورمی و رکودی آن)
8. نهادهایی چون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دلسوز اقتصاد ایران هستند (نسخه اشتباه: اجرای نسخههای توصیهشده این نهادها بدون توجه به بستر بومی، اجتماعی و تاریخی اقتصاد ایران)
9. پیوستن کامل به FATF موجب گشایش اقتصادی میشود (نسخه اشتباه: تصویب کامل توصیهنامههای پالرمو و CFT بدون درنظر گرفتن آثار امنیتی و اختلال در دسترسیهای مالی جایگزین)
10. واقعیسازی قیمتها کلید شکوفایی اقتصاد است (نسخه اشتباه: گرانسازی افسارگسیخته کالاها و خدمات عمومی، بدون اصلاح ساختار توزیع و ارتقای بهرهوری)
11. تحریمها علت اصلی مشکلات اقتصادیاند (نسخه اشتباه: تمرکز بر مذاکره و تعامل با غرب برای رفع تحریم، بهجای اصلاح ساختارهای درونی و ارتقای توان تابآوری ملی)
12. سیاست جایگزینی واردات سیاستی شکستخورده است (نسخه اشتباه: توسعه صادرات صرف بر مبنای مزیت نسبی خامفروشی و بیتوجهی به زنجیره ارزش و توان صنعتی داخلی)
13. مردم بهصورت ناعادلانه از یارانه پنهان انرژی استفاده میکنند (نسخه اشتباه: گرانسازی قیمت انرژی، سهمیهبندی مصرف و ایجاد بازار ثانویه برای خرید و فروش سهمیه که خود بستر فساد جدید است)
این تصورات و سیاستهای برخاسته از آنها نهتنها به حل بحرانهای اقتصادی منجر نشدهاند، بلکه در بسیاری موارد وضعیت معیشتی مردم و عملکرد نظام اقتصادی را بدتر کردهاند. اکنون بیش از هر زمان، ضرورت بازنگری جدی در مبانی تحلیلی و سیاستی اقتصاد ایران احساس میشود؛ بازنگریای که با شناخت صحیح از واقعیتهای بومی و پرهیز از نسخههای تحمیلی بیرونی و نولیبرالی آغاز میشود.
انتهای پیام