موضوع سواد رسانهای به ویژه در شرایط بحرانی و جنگی مقولهای بسیار مهم و تأثیرگذار است که حتی ممکن است گاهی سرنوشت جنگها و بحرانهای مختلف را تغییر دهد. مردم باید در چنین شرایطی که دشمنان به دنبال القای تفکرات و محتواهای دلخواه خود به ایشان هستند، به خوبی نسبت به دریافت اطلاعات صحیح و متقن از مراجع رسانهای مورد اعتماد اقدام کرده و زمینه را برای آگاهی و شناخت جامعه از حقایق فراهم کنند.
امروز جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن نکته بسیار مهمی است که باید همواره از سوی مردم و مسئولان جدی گرفته شود. دشمن از هر ابزاری به ویژه در حوزه رسانهای و مجازی استفاده میکند تا بتواند اهداف خود را به دست آورد. لذا مردم و مسئولان باید به خوبی هوشیار بوده و اجازه ندهند تا دشمنان به اهداف خود در این زمینه دست پیدا کنند.
آمنه بختیاری، پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتوگو با ایکنا، به تبیین اهمیت موضوع فضای رسانه و سواد رسانهای در شرایط جنگی و بحرانی برای مخاطبان ایکنا پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در شرایط کنونی که رژیم اشغالگر صهیونیست کشور عزیزمان ایران را هدف حمله وحشیانه و بیپروای خود قرار داده است، بحث سواد رسانهای و ارتقای آن در سطح جامعه و همچنین، در بین مسئولان از مؤلفههای اساسی مقابله با جنگ روانی و شناختی دشمن است که در نهایت به ایجاد انسجام و همبستگی ملی منجر خواهد شد. شاهرخ مسکوب، پژوهشگر ایرانی جملهای به غایت تکان دهنده دارد و میگوید هیچ بحرانی به جز بحران نادانی نیست. او میخواهد بگوید همه بحرانهای بزرگ یک جامعه چه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و اجتماعی در نهایت یک ریشه دارند، نادانی! منظور از نادانی صرفاً بیسوادی و کمبود اطلاعات نیست، بلکه نبود تفکر انتقادی و پذیرش کورکورانه اطلاعات و باورها و شعارهای درون آنهاست.
شگفت آنکه مسکوب در ادامه جملهاش گزاره راه حلی برای برونرفت ارائه میدهد که هیچ راهی به جز آگاهی نیست. شرایطی که این روزها در آن قرار داریم این است که ما با هجمهای از اطلاعات رسانهای که بعضا بعضی از آنها از سوی دشمن تولید و منتشر میشود، مواجه هستیم. پس به نوعی با جنگ رسانهای نیز روبهرو هستیم که به طور قطع میتواند تأثیر عاطفی، رفتاری و شناختی بر عموم جامعه بگذارد.
تأثیر رفتاری: دیدن و شنیدن پیامهای موجود در فضای مجازی ممکن است باعث تغییرات مهمی در رفتار افراد شود.
تأثیر شناختی: دشمن با تکنیکهای خاص رسانهای میتواند ایمان، باورها، دیدگاهها و مشخصات روحی و شخصیتی مخاطبان را دگرگون کند و باعث تغییر تفکر آنها در امور و مسائل اجتماعی جامعه شود.
تأثیر عاطفی: دشمن به راحتی میتواند احساسات مخاطبانی و کاربران را در قبال مسائل اجتماعی تغییر داده و افکار عمومی را تحت نفوذ خود درآورد.
پس در این شرایط نیازمند آگاهی و دانایی در فضای مجازی هستیم که آن هم از طریق سواد رسانهای و ارتقای آن در سطح جامعه به دست میآید. در واقع سواد رسانهای از مؤلفههای اساسی مقابله با جنگهای روانی، شناختی، عاطفی و رفتاری است که از سوی دشمن ایجاد میشود. به نوعی سواد رسانهای در این شرایط بحرانی، نقش چندوجهی در امنیت روانی، انسجام اجتماعی و تشخیص انتقادی بازی میکند که به عنوان اندیشه کلیدی به حفظ استقلال، اجتناب از انفعال، بهرهمندی از تفکری منتقدانه در افزایش توانایی، گزینش و انتخاب با این موج فراگیر رسانهای منجر میشود.
لذا این مهارت باعث میشود از اندیشههای سطحی فاصله گرفته و به سمت اندیشههای عمقی حرکت کنیم و با تفکری منتقدانه به انتخابهای رسانهای صحیح اقدام کرده و به راحتی افسار اندیشه خود را به دست رسانهها نسپاریم، یعنی با جهتیابی درست و دوراندیشی، درک صحیحی از موقعیت پیدا کنیم و به راستیآزمایی و ارزیابی اطلاعات در فضای مجازی برسیم که این امر موجبات افزایش صحیح مشارکت مدنی را برای هموطنانمان فراهم خواهد کرد.
در واقع در برخورد با پیامها و اطلاعات باید به صورت مرتب از خود بپرسیم که چه کسی یا کسانی پیام را فرستادهاند؟ هدفشان چیست؟ و برای ارسال آنها از چه تکنیکهایی استفاده کردهاند؟ این به معنای برخورد فعالانه و آگاهانه با پیامهای دریافتی و تشخیص اخبار صحیح از ناصحیح و فیک و جلوگیری از انتشار اخبار کذب و دروغ خواهد بود. در این راستا، رسانهها میتوانند با تولید محتوای چندرسانهای آموزشی و انتشار مطالب آگاهیبخش به مردم در ارتقای سواد رسانهای کمک کنند. یادمان باشد که مهمترین کار ما، حفظ آرامش و پرهیز از بازنشر شایعات و اخباری است که از درست یا نادرست بودن آنها مطلع نیستیم. لذا هر کاربری میتواند یا مهره بازی روانی دشمن و یا سد محکمی در برابر آن باشد.
انتهای پیام