مقام معظم رهبری در پیامی به همایش «یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم»، ضمن تبیین عناصر و کارکِردهای گوناگون حوزه به بیان الزامات تحقق یک «حوزه پیشرو و سرآمد» که نوآور، بالنده، بهروز، پاسخگوی مسائل نوپدید، مهذّب، دارای روحیه پیشرفت و مجاهدت و هویت انقلابی و همچنین، مستعد برای طراحی نظامات اداره جامعه است، پرداختند و تأکید کردند که مهمترین وظیفه حوزه «بلاغ مبین» است که از برترین مصادیق آن ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی و تبیین و ترویج و فرهنگسازی آن در جامعه است.
یکی از کارکردهای مهی که باید از سوی حوزههای علمیه به جد پیگیری شود، پاسخگویی به نیازهای روز جامعه و ارائه راهکارهایی نوین برای رفع مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه است. حوزههای علمیه به عنوان مرجع دینی و مذهبی کشور تأثیر مهمی در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی جامعه دارند و لذا میتوانند با ارائه راهکارهای جدید و نوین نسبت به رفع و حل مشکلات مختلف اجتماعی و فرهنگی جامعه اقدام کنند.
در رابطه با پیام مقام معظم رهبری به حوزههای علمیه و ضرورت ورود حوزه به موضوع ارائه راهکارهای مهم عملیاتی برای حل مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه به گفتوگو با حجتالاسلام سیدمهدی رفیعیراد، دانشآموخته دکترای مطالعات استراتژیک و پژوهشگر دین و حکمرانی کشور پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در رویدادهایی که طی 100 سال گذشته رخ داده، به قدرت میتوان مهمترین دستگاه و تشکیلاتی که بالاترین سطح اثرگذاری را در حوزه اجتماعی کشور به معنای داخلی و خارجی داشته، حوزه علمیه بوده است و طبیعی است که در صدسالگی حوزه علمیه قم، رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تکریم این حرکت بزرگ و عقلایی علمای پیشین در ایجاد حوزه علمیه، در اصلاح و تقویت این جریان نامهنگاری ویژه کنند که این اقدام ایشان در قالب یک سند مهم اظهار شده و خطاب به حوزههای علمیه منتشر شد که به نظر میرسد در تراز اسناد بالادستی کشور و سندی بالادستی برای مدیریت حوزههای علمیه کشور است.
البته ما به ازای این امر نیز وجود دارد. امروز حدود 95 سال از عمر هالیوود در آمریکا میگذرد که جریانی تأثیرگذار در حوزه افکار عمومی جهانی است و طبیعی است که چنین موضوعاتی همچون ارسال پیامها به ویژه پیام قدردانی و تشکر نیز برای آنها وجود داشته باشد، منتهی اینجا مسئله نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی حتی فرادینی و مربوط به صیانت از توحید و خداپرستی است. لذا باید از زاویه دیگری به این موضع بنگریم که امروز یکتاپرستی و توحید جدای از دین و تأکیدات مذهبی آن در آستانه تهدیدی جدی قرار داشته و به همین دلیل است که امروز موضوع تقویت ساختار دینی در مقابل ولایت طاغوت موضوعیت دارد.
ابتدا باید بدانیم که حوزه یقینا هیچگاه کماثر نشده است. هرگاه در مورد اثرگذاری یک نهاد و تشکیلات وِیژه با ابهام مواجه شدیم، حرارتی که از سوی جبهه دشمن و معارض علیه آن نهاد صادر میشود، نشان دهنده آن است که آتش تهیه دشمن نشان دهنده اثرگذاری وِیژه چنین نهادی است که به دنبال تخریب آن هستند. حدود 100 سال است که حوزه در پیچیدهترین تخریبهای شناختی و عملیات روانی قرار دارد که این مسئله واقعیت تلخی است که بنده به عنوان دانش آموخته این حوزه مشاهده کردهام و متأسفانه تاکنون مقابله و مواجه منظقی و صحیحی نیز با این اتفاق رخ نداده است.
اینکه چرا حوزه همواره دارای جایگاه بسیار والا و ضریب نفوذ فراوانی در میان مردم بوده است، به این دلیل است که نوک پیکان مطالبهگری حقوق مردم علما بودهاند. اینکه چرا علما دارای جایگاع والایی هستند، به داین دلیل است که ایشان هیچگاه در برابر این مطالبهگری، جایگاهی برای خود قادل نبودهاند. علما هیچگاه در مواجهه با حق خود را مقدم بر آن ندانستند. برخلاف قرون وسطی و روحانیت مسیحی که حاکمیت منویات شخصی خود را به نام دین بپا کرده بودند، علمای شیعه اینگونه نبودند و به همین دلیل دارای جایگاه ویژه میان مردم بودهاند. امروز نیز مردن دارای تصویری از روحانیت هستند و به درستی و یا به غلط تصویری از روحانیت برای ایشان شکل گرفته که روحانیون و طلاب نوعا افراد باتقوایی هستند و اقبال کمتری نسبت به دنیا داشته و نسبت به حوائج مردم دغدغه دارند و این موضوعات بوده است که باعث احترام ویژه مردم برای روحانیت شده است. تصویر جعلی که امروز بعضا ارائه شده و دشمن قصد دارد تا روحانیت را متمایل به دنیاپرستی نشان دهند، درحقیقت صحیح نیست.
البته آسیب دنیاپرستی نیز وجود دارد و وقتی مقام معظم رهبری از آسیب انحرافات فکری سخن میگویند و میفرمایند که برای مثال برخی امروز از جمله معممین برای مسئله حجاب موضع گرفتهاند که این نشان دهنده انحراف و آسیب در حوزه روحانیت است. چرا یک روحانی نباید به خوبی درک کند که حجاب یکی از لوازم سلامت اجتماعی است؟ البته این مسئله به جز حوزه نفوذ و کسانی است که عمدا به چنین مسائلی ورود پیدا میکنند.
اینکه حوزه در این زمینه چه باید کند، این است که ابتدا باید تکالیف دستگاه و تشکیلات حوزههای علمیه در قبال مسائل اجتماعی روشن شود. امروز باید این تکلیف به خوبی مشخص شود که حوزه چه وظایفی در این زمینه دارد. اولین بخشی که حوزه باید بدان بپردازد، آموزش و پرورش است. امروز ستاد همکاریهای حوزههای علمیه با وزارت آموزش و پرورش تشکیل شده و مسئولیت گزینش طلاب معلم در آموزش و پرورش را بر عهده دارد. متأسفانه این ستاد هنوز آنگونه که باید و شاید کارمد نبوده و وظایف خود را به خوبی انجام نمیدهد. ناکارآمدی یک مدیر و یا یک نهاد، به مشروعیت آن مدیر و نهاد آسیب میزند. لذا این موضوع باید به خوبی برای مردم تبیین شود که نهادهای مختلف چه کارآمدی داشته و به کدام یک از نیازهای جامعه پاسخ میدهند. اینها همان نقاطی در جامعه است که نقطه ابهام بوده و دشمنان نیز بر روی همین نقاط تکیه کردهاند.
بنابراین، در این زمینه نیازمند شفافسازی از سوی روحانیت هستیم؛ چراکه مسئول بخش معنویت در جامعه روحانیت است. روحانیت باید ابتدا خود به خوبی به معنویت دست پیدا کرده و سپس، معنویت به دست آورده را در جامعه منتشر کند. البته اشاعه معنویت بعد از نیازهای اساسی آغاز میشود یعنی طلاب در این زمینه باید براساس سنت امام حسن مجتبی(ع) عمل کنند. سیره اما حسن(ع) به این صورت بود که وقتی افرادی با تندی با ایشان برخورد میکردند، آن حضرت با نرمخویی تمام و در کمال حسن خلق با آنها مواجه میشوند بهگونهای که آنها را جذب خود میکردند.
باید بررسی کنیم که آیا امروز حوزه علمیه و روحانیت نیز چنین نگاهی به رویدادهای اجتماعی دارند یا خیر؟ روحانیت باید نسبت به نیازهای جامعه و دغدغههای اجتماعی مردم دغدغهمند باشد. متأسفانه برخی از روحانیون جامعه فقط به دنبال معنویت هستند و نسبت به مسائل اجتماعی حساس نیستند. امروز بسیاری از روحانیون و حتی دیگر افراد جامعه از حجاب دختران سخن میگویند، اما وقتی دختران جامعه نمیتوانند در وقت مقتضی ازدواج کنند، مشکلات اینچنینی نیز در جامعه ایجاد خواهد شد. در فقه اسلامی آمده است که وقتی فردی قضای حاجت دارد، مکروه است به نماز بایستد، اما متأسفانه برخی از روحانیون در مواجهه با مناسبتهای اجتماعی سکوت میکنند. البته طلبههایی که در مسیر روحانیت اصیل انقلابی قرار دارند، همیشه مطالبهگر امور اجتماعی بودهاند، اما تشکیلات حوزه نیز باید نسبت به مطالبه مسائل اجتماعی جامعه حساس بوده و مطالبهگر باشد.
باید اذعان کرد که امروز بخش بزرگی از خود جامعه روحانیت نیز نیازمند همین مطالبات بوده و با مشکلات اجتماعی و معیشتی فراوانی مواجه است. البته تمامی این مشکلات قابل حل است، اما نیازمند ارادهای آهن است و باید برای آن تلاش کرد. امروز باید روحانیت اصیل انقلابی که حرارت حبالحسین(ع) در خود دارد را به دنیا معرفی کنیم. روحاین صنف نیست، بلکه صمیمی شدن با مسیر توحیدی انبیا(ع) است که همگان بدان علاقهمند هستند. روحانیتی که اهل تقوا بوده و دغدغه جامعه را داشته و به دنبال حل مشکلات مردم است، محبوب مردم خواهد بود و با چنین رفتاری است که نظام امت و امامت به خوبی در جامعه محقق میشود.
حوزه واقعا دریایی از جواهرات است. در طول سالهای مختلف هجمه و سطح تخریبی فراوانی علیه حوزه علمیه وجود داشته و کسانی که در این شرایط وارد حوزه شدهاند، آگاهی کاملی از این موضوع داشتهاند. روحانیون جامعه امروز حتی باید پاسخگوی مشکلات معیشتی مردم نیز باشند؛ چراکه این لباس در نهاد حاکمیت تعریف میشود و برخی روحانیون با اینکه هیچ سمتی نیز ندارند، مورد مطالبه مردم واقع میشوند. امروز صرف نظر از توفیقات فراوانی که در مدیریت حوزههای علمیه کشور وجود داشته و دارد، اما تشکیلات حوزه نیازمند بازنگری و بازمعماری ویژه است. حوزه ابتدا باید نقش خود را بازبینی کند. در گذشته طلابی که وارد حوزه میشوند، معمم شده و یا کار خود را ادامه میدهند و یا رهسپار تبلیغ میشدند؛ درصورتیکه جامعه آن روزگار مانند امروز پیچیده نبوده است اما امروز با جامعه بسیار پیچیدهای مواجه هستیم که نحلههای فکری و انحرافات فراوانی را در حود میبیند.
وقتی حوزه علمیه مأموریت خود را به درستی تعریف کرده و خیلی محکم وارد صحنه شود، میتواند به خوبی پاسخگوی نیاز دنیای پیچیده امروز نیز باشد. اینکه حوزه باید مستقل باشد، موضوع کاملا درست و صحیحی است اما تکلیف آن باید مشخص باشد. امروز بسیاری از افراد جامعه این سؤال را مطرح میکنند که حوزه به چه دردی میخورد و در کجای جامعه قرار دارد؟ آیا روحانیت فقط به معنویت و خواندن خطبه عقد و ... خلاصه میشود یا وظایف مهمتری دارد؟ مقام معظم میفرمایند که حوزه مسئول اخلاق اجتماعی است. اخلاق اجتماعی به معنی انسجام اجتماعی، بالا بودن اعتماد اجتماعی و کاهش هزینههای نظارت اجتماعی است. جامعهای که اخلاقپایه باشد، نظارت حداقلی خواهد داشت. در این جامعه کمترین نظارت و پلیس وجود خواهد داشت؛ چراکه این جامعه، آدابپذیر شده و مقررات آن خیلی عریان نیست.
متأسفانه جامعه ما هنوز به چنین سطحی نرسیده است. چرا امروز باید در یک سال 18 میلیون جریمه اعمال سرعت در کشور ثبت شود؟ این بدان معنا است که اخلاق اجتماعی به خوبی در جامعه حاکم نشده است. اگر روحانیت جامعه نسبت به آسیبهای اجتماعی، حوزه معیشتی، بنگاهداری بانکها و ... حساس بوده و به موقع وارد میدان شود، جامعه اندک اندک به سمت اخلاقمحوری حرکت خواهد کرد و مشکلات اجتماعی به حداقل خواهد رسید. امروز روحانیت جامعه باید فعال باشد، روحانیت سکولاری که در جامعه ترویج میشود، روحانیت گوشهنشین بیخاصیتی است که به هیچ وجه وارد حوزه آسیبهای اجتماعی نشده و به دنبال حل مشکلات اجتماعی نیست. روحانیت شیعه باید نسبت به تولی و تبری که از فروع دین است حساس باشد؛ چراکه روحانی شیعهای که نسبت به این امر حساس نباشد، گرفتار طاغوت خواهد شد. شفافسازی در تکالیف در حوزه اجتماعی موضوع بسیار مهمی است. امروز نهادهای فرهنگی فراوانی در جامعه وجود دارند، اما در رابطه با موضوعات فرهنگی مانند هنر و ... مشکلات فراوانی در جامعه وجود دارد که این نهادها باید پاسخگوی آن باشند.
خیر! چنین مسئلهای حداقل به صورت ساختاری در جامعه وجود ندارد. البته هستند روحانیونی که به صورت انقلابی در این زمینه ورود کرده و به دنبال حل مشکلات اجتماعی هستند. چنین روحانیونی همواره دغدغه مشکلات مردم را داشته و خوایتههای جامعه را به خوبی مطالبهگری میکنند. جامعه امروز نیازمند نوعی حوزه شناختی نسبت به روحانیت بوده ابتدا باید روحانیت تراز انقلاب اسلامی به جامعه معرفی شود. برخی اینگونه تصور میکنند که طلبهها فقط به دنبال دعا و نیایش هستند و روحانیتی که چنینی رهبانیتی دارد، چگونه به مسائل اجتماعی مردم میپردازد؟
لذا امروز باید تصویر روحانیت مطالبهگر مسائل اجتماعی در جامعه ایجاد شود که این مسئله، مقولهای فراحوزهای است و خود حوزه نمیتواند به این موضوع بپردازد. لذا جامعه امروز نیازمند ارائه تصویری دقیق و صحیح از روحانیت تراز انقلابی و مطالبهگر امور اجتماعی است. این مسئله همان تصویرسازی صحیح از سبک زندگی یک روحانی تراز انقلابی است. برخی از روحانیون هستند که حتی فعال اقتصادی بوده و در حوزه اقتصادی فعالیت میکنند و از کنار این فعالیت، به امور خیریه میپردازند. لذا باید تصویر درستی از روحانیت تراز انقلابی که در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ... فعالیت میکند، به جامعه ارائه شود.
اگر به هرم سرمایهشناسی اجتماعی بنگریم، متوجه خواهیم شد که عمق این سرمایه همان سرمایه ایمانی است. هیچ سرمایهای عمق بیشتری از سرمایه ایمانی ندارد. لذا اولین سرمایه جامعه، سرمایه ایمانی است. تقویت سرمایه ایمانی در جامعه نیز باعث تقویت سرمایه اجتماعی، سرمایه مادی و ... خواهد شد. وقتی انسان تفکر معنوی و الهی همراه با سرمایه ایمانی داشته باشد و تولید ثروت را برای خود عبادت بداند، در مقابل جبهه دشمن نیز قدرتمند خواهد شد.
وقتی تغییرات مهم در چارچوب بازمعماری تشکیلاتی در مجموعه حوزه رخ دهد و آرایش ساختاری آن متناسب با نیازها و مأموریت جدید شکل بگیرد، حوزه نسبت به نظامنامه تهدیدات آگاهتر شده و ارتباط خوبی با حوزههای مختلف جامعه برقرار خواهد کرد. این ارتباط تأثیرگذار از سوی حوزه علمیهای که بازمعماری تشکیلاتی شده است، موجب پشتیبانی به موقع و دقیق حوزه از بخشهای مختلف جامعه خواهد شد. در این صورت است که جبههای فعال، اثربخش و پاسخگوی نیازهای جامعه از سوی حوزه علمیه ایجاد میشود. تأثیرات این بازمعماری تشکیلاتی در حوزه موجب ایجاد جامعهای آگاه و بانشاط و متناسب با زندگی امروزی خواهد شد.
برای مثال امروز میتوان گفت که تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی برای ایجاد نشاط بیشتر در میان شهروندان خود نیازمند چهار شهر بازی مفصل و کامل است. سبک زندگی امروز جامعه ایجاب میکند تا مکانهایی مانند شهر بازی با تمامی امکانات در شهرها ایجاد شود تا مردم در مجموعهای بانشاط و مبتنی بر الگوی ایرانی ـ اسلامی حضور یافته و بتوانند به شادی و تخلیه روانی بپردازند. دولت نیز میتواند در این زمینه به مردم یارانه دهد تا بتوانند به راحتی و بدون دغدغه در این مجموعهها حضور پیدا کنند و جوانان و نوجوانان جامعه بتوانند هیجانات خود را به خوبی در این مجموعههای تخلیه کرده و گرفتار گروههای شرور نشوند.
استفاده کردن از یک ابزار نیازمند شناخت و باور است. انسان باید بداند که ابزارهای نوین میتوانند نیازهای او را برطرف کنند. برای مثال امروز اگر بتوانیم از حوزه سایبر به خوبی استفاده کنیم، میتوانیم به صورت برخط، دقیق و فراگیر نسبت به نظارت در حوزههای مختلف اقدام کنیم که خط فرمان را در تمامی حوزهها و با نقصهای موجود در آن حوزه رصد کنیم. متأسفانه امروز افرادی هستند که حتی نام و اسم فناوریهای نوین را نمیداندد که بخواهند از آنها بهرهگیری کافی داشته باشند.
امروز هوش مصنوعی از مهمترین و نوینترین ابزار دنیا است که بشر به شدت در حال بهرهگیری از آن است. هوش مصنوعی در امر تبلیغ میتواند مخاطبان را به خوبی شناسایی کرده و نشان دهد که مبلغان از چه محتوایی و چگونه میتوانند برای ارائه به مخاطبان استفاده کنند تا بیشترین تأثیرگذاری در آنها ایجاد شود. البته تمامی این مسائل در کنار سلامت نفس شخص مبلغ به وجود خواهد آمد. «كونوا دعاة النّاس بِغَير أَلْسِنَتِكُمْ؛ مردم را با غير زبان خود (به مذهب خويش) دعوت كنيد». مردم ابتدا باید عمل را از مبلغان مشاهده کنند و سپس، کلام آنها را باور داشته باشند. وقتی مردم روح توحیدی که بر رفتار مبلغان وجود دارد را مشاهده کنند، این ابزار موجود را به سمت استعلا خواهد برد. نقطه مقابل این مسئله نیز جماعت گمراهی هستند که از این ابزار برای گمراهی و دور شدن مردم از هدایت استفاده میکنند. امروز بسیاری از جوامع غربی از هم فرو پاشیده و به زور رسانه خود را حفط کردهاند. سلول اجتماع خانواده است و وقتی خانواده از هم بپاشد، جامعه نیز سقوط میکند. خانواده منشأ زنده بودن اجتماع است و اجتماع سالم از خانوادههای سالم تشکیل میشود. تحکیم خانواده به تحکیم اجتماع بازمیگردد و سلامت اجتماعی نیز هزینهها را کاهش داده و قدرت ملی را افزایش میدهد. امیدوارم که کمیتهای تخصصی برای پیگیری نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به حوزهها تشکیل شود تا بتواند نقطهنظرات ایشان را به عنوان یک متخصص فن پیگیری کرده و به امر بازمعماری حوزه بپردازد. امروز اگر سازماندهی دقیقی در زمینه سرمایه اجتماعی حوزهها انجام شود، افق روشنتری پیش روی حوزههای علمیه خواهد بود.
انتهای پیام