کد خبر: 4292999
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۳
یادداشت

پیمان ابراهیم؛ تضعیف ادیان و حقوق ملی فلسطین

ترامپ نه فردی مذهبی است، نه ایدئولوژیک، نه استراتژیک. او اهل معامله است. دین، دغدغه و تمرکز اصلی او سود است؛ سود از طریق زور، تجاوز و تهدید.

«معامله ابراهیم» ترامپ(موسوم به پیمان ابراهیم) به توافقات عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی گفته می‌شود که با حمایت دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، انجام شد.

این توافقات شامل عادی‌سازی روابط دیپلماتیک و گسترش همکاری‌ها بین رژیم اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش بوده‌ است.

ميخائيل عوض، نویسنده و تحلیلگر لبنانی در یادداشتی برای ایکنا با تحلیل پیمان ابراهیم ترامپ و نقش آن در تضعیف ارزش‌های ادیان و حقوق ملی فلسطین آورده است: ترامپ نه فردی مذهبی است، نه ایدئولوژیک، نه استراتژیک. او اهل معامله است. دین، دغدغه و تمرکز اصلی او سود است؛ سود از طریق زور، تجاوز و تهدید که مانند دزدی و سرقت در همه ادیان الهی و حتی گرایش‌های سکولار رد شده است و ادیان، منشورهای حقوق بشر و ملت‌ها چنین معامله‌ای را توجیه یا تضمین نکرده‌اند.

ترامپ به دنبال یک معامله پرسود است. در دوره اول ریاست جمهوری خود، «معامله قرن» را ارائه داد که به طرز فجیعی شکست خورد. در دوره دوم ریاست جمهوری، پیشنهاد «غزه؛ ریویرای خاورمیانه» را مطرح کرده که مردم غزه در شرایطی که  فداکاری‌های عظیم و نسل‌کشی روزانه را تجربه کرده‌اند، آن را رد می‌کنند.


بیشتر بخوانید


او در دوره دوم ریاست جمهوری خود، به دنبال معامله‌ای تحت پوشش «ابراهیمیسم» و «دین ابراهیمی» است. هدف او نه دینی است و نه معنوی، بلکه دادن ساختار جدید به ادیان، ارزش‌های دینی، ممنوعیت‌ها و قوانین آنها برای همسو شدن با شخصیت، رویکرد تجاری و عشق و توجیهات او برای معاملات است؛ این در حالی است که ادیان آسمانی و ارزش‌های آنها عمیقاً در ذهن، ارزش‌ها و آداب و رسوم مردم ریشه دوانده است و برای معامله مناسب نیستند.

پیمان ابراهیم(ابراهیمیسم ترامپ) برای دستیابی به دو هدف طراحی شده است:

اول: تضعیف و از بین بردن ادیان و تغییر ساختار آنها برای مطابقت با ارزش‌ها و منافع ترامپ و گروه ظالمی که بر جهان تسلط دارد. این معامله در واقع به دنبال تضعیف ارزش‌ها و الگوی حضرت ابراهیم(ع) است که به دلیل حمایت از حقیقت و مبارزه با بی‌عدالتی، کلاهبرداری، دزدی و تجاوز به بشریت، حقوق و ایمان انسان‌ها متمایز بود.

پیمان ابراهیم با ریشه‌های انتقام و ناآگاهی از ویژگی‌های دین حضرت ابراهیم و وظایف او آغاز می‌شود. سپس هدف آن بازگرداندن زمان، پیامبران، ادیان و بازگشت به دوران گذشته است، زمانی که بشریت محدود و ناقص بود و خداوند پیامبران و فرستادگان خود را برای پرورش و ارتقای آن فرستاد.

ابراهیمیت و یهودیت صدها سال پیش از مسیح بوده‌اند و پایه و اساس ظهور عیسی مسیح(ع) را بنا نهادند؛ پیامبری که یهودیان هنوز ظهور او را رد می‌کنند و منتظرش هستند.

عیسی مسیح(ع) در دوره‌ای متفاوت (از سوی خدا) فرستاده شد و گروه‌های مختلفی از انسان‌ها را مخاطب قرار داد. دعوت و تجربه او راه را برای ظهور حضرت محمد(ص) در دوره‌ای متفاوت و برای افرادی با تجربیات، ذهن‌ها، توانایی‌ها و اثربخشی‌های مختلف هموار کرد. یهودیت برای تعریف ریشه‌ها، ارتقای انسان‌ها و رابطه آنها با خالق، طبیعت و برادری انسان‌ها آمد. احکام آن با زمان خود سنجیده می‌شد: «چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان».

پیمان ابراهیم؛ تضعیف ادیان و حقوق ملی فلسطین

سپس مسیحیت آمد و 10 فرمان را به عنوان یک قانون انسانی که رابطه‌ای با خالق و بشریت برقرار می‌کند، بنا نهاد. به همین ترتیب، معجزات عیسی مسیح(ع) ملموس و قابل لمس بودند و پایه‌های پیشرفت بشریت را بنا نهادند. در ادامه، قرآن کریم به عنوان یک متن عمومی و دعوت‌کننده به خیر و نیکی، مناسب برای فهم در همه زمان‌ها و مکان‌ها و مطابق با سطح آگاهی و دانش انسان‌ها پدیدار شد. این کتاب اصول و قواعد را با آیات منع و جواز، به عنوان قواعدی که مورد توافق بشریت و برای خیر و صلاح آن است، تعریف کرد و بدین ترتیب با آمدن قرآن، نبوت هم خاتمه یافت.

ابراهیمیسم ترامپ و طرفدارانش قصد دارد همه اینها را نابود کند و عقل و تجربه انسانی را به دوران ابراهیم بازگرداند که به جای دفاع از حقیقت به توجیه تجاوز، دزدی، شهادت دروغ، شهوت‌رانی به همسر خویشاوندان و حتی کشتن مردم به نام دین بپردازد؛ همانطور که اسرائیل، آمریکا و عمال اسلام سیاسی و مسلحانه آن‌ها، آن را انجام می‌دهند.

هدف دوم ابراهیمیسم، تشکیل محیطی نظری و ایدئولوژیک برای پروژه‌هایی است که حقوق ملی، قومی، بشردوستانه و اعتقادی مسئله فلسطین را از بین ببرند.

ابراهیمیسم از منشأ تحریف شده، جعلی و یک اشتباه ناشی می‌شود و با از بین‌بردن مبانی و اصول ایمان، 10 فرمان مسیحیت، راه و روش ابراهیم و حد و مرزها و ممنوعیت‌ها، شرایط و ابزارها را برای پیروان خود به منظور نابودی آرمان فلسطین، ابتدا از نظر ایمانی و اعتقادی، شیوه حمایت از این آرمان و ارزش‌های آن و سپس در واقعیت، فراهم می‌کند.

اما واقعیت، ماهیت و انگیزه‌های مقاومت آن چیزی نیست که آنها فکر می‌کنند.

مسئله و آرمان فلسطین یک مسئله دینی یا مربوط به درگیری بین ادیان نیست. غزه دروغ‌ها را آشکار و تمام اسرار، ادعاها و اتهامات را افشا کرده است.

غزه فلسطینی، اسلامی، سنی، اخوان المسلمینی، وهابی و سلفی است که در معرض دید عموم قتل عام می‌شود.

تمام گروه‌های سیاسی و مسلح اسلام‌گرا، وهابی، سلفی و اخوان‌المسلمین در فراهم‌کردن شرایط و فضا دخیل هستند. جنبش‌ها، رژیم‌ها و قدرت‌هایی که بر کشورها حکومت می‌کنند در قتل عام، ویرانی و آوارگی غزه و نابودی آرمان فلسطین هم‌دستند.

چگونه آرمان فلسطین می‌تواند یک درگیری دینی باشد در حالی که در آن اسلام سیاسی و مسلح، جنگ را رهبری می‌کند؟، آن‌ها نوکر و ابزار نیروهای ظلم، سلطه و بی‌دینی هستند.

چه کسی گروه‌های اسلام‌گرای سیاسی و مسلح را آماده، سازماندهی، تأمین، آموزش و تربیت کرده است؟ آنها حداقل طبق ادعاها، یهودی و مسیحی هستند و از آنها برای اهداف و مقاصد سکولار و نه دینی، سوءاستفاده می‌شود. چگونه آنها می‌توانند مسلمانانی باشند که در برابر مسیحیان و یهودیان صف کشیده باشند؟

این در حالی است که به طور غیرمنتظره و برخلاف ادعاها و اتهامات، مسیحیان، یهودیان و افراد بی‌دین کسانی هستند که در مجامع بین‌المللی و نزد افکار عمومی جهان، به‌ویژه در ایالات متحده و اروپا، از غزه حمایت می‌کنند. آنها جنبش‌ها را رهبری و هدایت می‌کنند و هزینه حمایت از غزه را می‌پردازند. در حالی که گروه‌های اسلام‌گرای سیاسی و مسلح توطئه می‌چینند، عادی‌سازی را انجام می‌دهند و به پروژه صهیونیستی خدمت می‌کنند.

در پایان باید گفت که پیمان ابراهیم(ابراهیمیسم ترامپ) هرگز به هیچ یک از اهداف خود نخواهد رسید. در تحریف ادیان و تضعیف آموزه‌ها و ارزش‌های آنها موفق نخواهد شد. در نهایت، ممکن است فرقه یا گروهی بدعت‌گرا را ایجاد کند که مشابه آنها در همه ادیان وجود دارد. این [ایدئولوژی] در فاسد کردن ایمان، دین ملی و حق و حقیقت موفق نخواهد بود.

با هوش مصنوعی، صدها و شاید میلیون‌ها مورد از این بدعت‌ها و امثال آنها متولد خواهد شد.

همچنین باید تأکید کنیم که با از بین بردن حقوق ملی، صلح ایجاد نخواهد شد. در طول تاریخ ثابت شده است که حقوق ملی، سازش، معامله، تقسیم یا هیچ راه حل موقتی را نمی‌پذیرد؛ بلکه حقوق ملی فقط با بازپس گرفتن به دست می‌آیند. این مورد در فلسطین، با توجه به همه دلایل، شرایط و تحولات موجود صادق است.

ما باید با تمام وسایل و ابزارهای موجود، ابراهیمیسم را شناسایی، افشا و سرنگون کنیم. ما نباید فریب بخوریم یا تحت تأثیر هر وعده و گفته‌ای قرار بگیریم.

همانطور که معامله قرن و سازش‌های تحقیرآمیز شکست خوردند، عادی‌سازی در حال سقوط است، معادله ابراهیمی نیز شکست خواهد خورد و زمان در دست و اراده خدا و ملت‌ها خواهد ماند.

انتهای پیام
captcha