کد خبر: 4293131
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۴

بی‌توجهی به زنان و خانواده در سیاست‌گذاری مدیریت بحران‌

در نشست «رویکرد جنسیت محور در سیاستگذاری‌های بحران در ایران» بر ضرورت توجه به جنسیت در مدیریت بحران‌ها و لزوم خانواده‌محوری مدیریت بحران تأکید شد.

بی‌توجهی به زنان و خانواده در سیاست‌گذاری مدیریت بحران‌به گزارش خبرنگار ایکنا، اولین پیش‌نشست همایش حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» با موضوع «رویکرد جنسیت محور در سیاستگذاری‌های بحران در ایران» امروز دوشنبه 16 تیرماه به همت پژوهشکده شورای نگهبان، جهاددانشگاهی واحد الزهرا(س) و اندیشکده بانوان جهاددانشگاهی این واحد دانشگاهی برگزار شد.

در ابتدای این نشست، زهرا نقی‌زاده، رئیس جهاددانشگاهی واحد الزهرا(س) به تشریح اهداف و برنامه‌های اندیشکده بانوان این مجموعه دانشگاهی پرداخت.

در ادامه فهیمه فرهمندپور، دبیر ستاد زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه باید وابسته به موقعیت‌ها و تربیت افرادی که توان شناسایی موقعیت‌های ویژه را دارند، برای مدیریت بحران‌ها برنامه‌ریزی کنیم، گفت: عنوان این نشست «رویکرد جنسیت‌محور در سیاست‌گذاری‌های بحران در ایران» است؛ بنده نیز با رویکرد جنسیت‌محور در سیاست‌‌گذاری‌های بحران موافق هستم.

وی با اشاره به اینکه جنگ سرنوشت محتوم انتخاب‌هایی است که کرده‌ایم و این یک روند طبیعی است، گفت: وقتی پشت فلسطین و زیر چتر مطالبه عزت ملی ایستاده‌ایم، آن هم در جهانی که دنبال تسلط بر ما هستند، طبیعی است که باید خود را آماده این جنگ می‌کردیم و این فرایند قابل پیش‌بینی بود. چه در بحران‌های قابل پیش‌بینی و چه در بحران‌های غیرقابل پیش‌بینی وقتی در مورد بحران صحبت می‌کنیم باید جنسیت را در نظر بگیریم. در بحران‌ها کسانی که خدمت می‌گیرند به لحاظ جنس، سن و ... موقعیت‌های مختلفی دارند و همچنانکه باید فکر کنیم سالمندان، کودکان و ... دچار مشکلات خاصی می‌شوند و نیازهای خاصی دارند، زنان نیز مشکلات و نیازهای ویژه خود را دارند.

ظرفیت بالای زنان در مدیریت بحران‌ها را ببینیم

فرهمندپور در ادامه به ظرفیت بالای بانوان در بحران‌ها نیز اشاره کرد و گفت: از سوی دیگر ظرفیت‌هایی که در مدیریت بحران از آن‌ها استفاده می‌کنیم، ظرفیت‌های متنوعی هستند و معتقدم اینجا باید بیشتر فکر کنیم که زنان چه ظرفیتی را در مدیریت بهینه بحران در اختیار ما قرار می‌دهند که متأسفانه در این زمینه کم کار کرده‌ایم.

وی تشریح کرد: بخشی از این ظرفیت معطوف به قابلیت بانوان است. مثلاً در بحرانی اگر به کمک عاطفی به آسیب‌دیدگان نیاز داریم، زنان به دلیل توانمندی حمایت‌گری در این خصوص قابلیت بالایی دارند. در چنین مواقعی نقش محوری زنان در خانواده، فرصت‌هایی را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد؛ مثلاً در مدیریت بحران یکی از بحث‌های مهم آموزش است، اگر زنان آموزش ببینند، خانواده آموزش دیده است. زنان ظرفیت خوبی در آموزش جامعه در اختیار ما قرار می‌دهند، بنابراین ظرفیت‌ها، قابلیت‌ها و فرصت‌هایی در زنان است که در مدریت بحران می‌توانیم از آن استفاده کنیم. 

دبیر ستاد زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه در مدیریت کلان و سیاست‌گذاری ما در حوزه مدیریت بحران باید جنسیت‌محور باشد، گفت: در این سیاست‌ها هم باید زنان را به عنوان دریافت کننده خدمات ببینیم و هم فرصت‌ها و قابلیت‌هایی که معطوف به جنسیت و حساس به جنسیت است، باید در نظر گرفته شود.

وی ادامه داد: اگر نیازهای زنان و مردان، قوت و ضعف‌های زنان و مردان و نقش‌های زنانه و مردانه متفاوت است نه فقط برنامه‌ریزی‌های ما باید معطوف به ظرفیت‌های متفاوت باشد بلکه سیاست‌گذاری‌های ما نیز باید معطوف به جنسیت باشد.

فرهمندپور به این مسئله نیز اشاره کرد که در بحران‌ها فقط نقش سازمان‌ها و نهادها دیده می‌شود در حالی که باید نگاه ما به مدیریت بحران‌ها مردم پایه باشد، گفت: باید ببینیم جمعیت داوطلبان ما چقدر هستند یا گروه‌های جهادی ما چطور می‌توانند در بحران‌ها نقش ایفا کنند. در اوایل انقلاب جهادسازندگی متکی به نیروی مردمی بود اما در یک چرخش نادرست به ساختار دولتی تبدیل شد که البته در چند سال اخیر نگاه و تکیه بر نیروهای مردمی و گروه‌های جهادی بازگشته است.

وی تصریح کرد: معتقدم در این زمینه خطای راهبردی مرتکب شده‌ایم یا در حال ارتکاب آن هستیم؛ چرخش از ساختار دولتی و بدنه حکومتی به ظرفیت مردمی حتماً چرخش درستی است اما با راهبرد درستی این چرخش محقق نشده و جهت‌گیری کلان ما در این چرخش درست نبوده است. در این چرخش از ساختار دولتی به ظرفیت مردمی، سازمان‌های مردم نهاد یا ساختارهای ساحت اجتماعی را مبنا قرار داده‌ایم که به نظر من این یک اشتباه است و معتقدم به چرخش دوباره نیاز داریم.

خانواده باید محور مدیریت بحران باشد

فرهمندپور به سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه خانواده اشاره و با تأکید بر اینکه سیاست‌ها ابلاغی در حوزه خانواده حتی بر سیاست‌های ابلاغی در سایر حوزه‌ها حاکم هستند و هیچ سیاستی نباید سیاست‌های کلی ابلاغی در حوزه خانواده را نقض کند، گفت: در بند دوم این سیاست‌ها محور قرار گرفتن خانواده، مردمی‌سازی مدیریت بحران یا مشارکت‌دهی مردم برای ورود به کنشگری در زمان بحران‌ها مطرح و بر لزوم آموزش در این حوزه تأکید شده است اما چه کسی می‌تواند در زمینه مدیریت بحران آموزش دهد؟

بی‌توجهی به زنان و خانواده در سیاست‌گذاری مدیریت بحران‌

وی با تأکید بر اینکه باید بررسی کنیم چگونه برای مشارکت‌دهی خانواده‌ها و سیاست‌گذاری ناظر بر مشارکت‌سازی خانواده‌ها اقدام کنیم، گفت: اساساً در تمدن به ویژه تمدن اسلامی فرد واحد تمدن‌ساز نیست، خانواده واحد تمدن‌ساز است و اگر گفتیم زنان مهم هستند به این جهت است که زنان در خانواده فرصت زیادی ایجاد می‌کنند. برای حساس کردن مردم باید از خانواده شروع کنیم. می‌خواهیم آموزش دهیم، این آموزش را از خانواده آغاز کنیم. در همین تجربه‌ مدیریت جنگی که پشت سر گذاشتیم، اگر خانواده‌هایمان را مشارکت داده باشیم، موفق خواهیم بود. خانواده‌هایی که در فهم دقیق از موقعیت موفق بودند، تسلط بر خودشان داشتند و ...، خانواده‌هایی بودند که قبل از بحران منعطف و مقاوم شده بودند.

دبیر ستاد زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: اینکه توانسته باشیم زنان، مردان و بچه‌های مقاوم‌تری داشته باشیم، باید این امر، طی زمان شکل بگیرد. بچه‌هایی که در شرایط بحران قوی‌تر هستند محصول خانواده هستند، گرچه آموزش و پرورش نیز در این زمینه مسئولیت دارد.

وی در ادامه ابزار کرد: طرفدار این دیدگاه نیستیم که هر وقت اسم زنان را بیاورید یعنی خانواده به خطر افتاده است و معتقدم زنان هرجا لازم است که دیده شوند، باید دیده شوند و مطرح کردن مسئله زنان به صورت مجزا، به معنای در خطر قرار دادن خانواده نیست، اما در مسئله مدیریت بحران، معتقدم نه زنان بلکه خانواده باید مطرح شود. اگر قرار است مردم وارد ساحت کمک به دولت‌ها برای مدیریت بحران شوند، برخلاف دیدگاهی که مردم را در ساختارهای اجتماعی بیرون از خانه موضوع برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و جذب مشارکت قرار می‌دهد، باید یک قدم جلو برویم و این مسئله را در ساحت خانواده دنبال کنیم؛ در این صورت  ظرفیت آحاد جامعه در ظرفیت خانواده ضرب و ظرفیت عظیمی تولید می‌شود.

باید مصرف فرهنگی زنان را ارتقا دهیم

وی افزود: اگر بتوانیم مصرف فرهنگی زنان را ارتقا دهیم، در این زمینه موفق‌تر خواهیم بود. حجم حضور خانم‌ها در فضای مجازی بیشتر است و متوسط بازنشر مطالب از سوی خانم‌ها در فضای مجازی پنج برابر آقایان است. این ظرفیت بزرگی است و نباید اجازه دهیم هدر برود. اگر روی مصرف فرهنگی، سواد رسانه‌ای، مشارکت اجتماعی زنان و جهت‌گیری‌های مدیریت مطالبات زنان به درستی اثر بگذاریم، جمعیت فوق‌العاده‌ای که عملاً تاکنون از آن غفلت کرده‌ایم را به دست می‌آوریم.

فرهمندپور تصریح کرد: سیاست‌گذاری در حوزه بحران به جای جامعه‌محور بودن باید خانواده‌محور باشد و در این زمان است که خانواده از عهده توزیع جنسیت‌محور مسئولیت‌ها برخواهد آمد چرا که خانواده می‌داند در بحران‌ها چه مسئولیتی را به دخترش و چه مسئولیتی را به پسرش واگذار کند.

در ادامه این نشست، زهرا آل اسحاق، استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا(س) به بیان موضوع بحران و انواع آن پرداخت و گفت: بحران یک موقعیت ناگهانی، شدید و خطرناک است که عواقب خطرناک دارد. بحران‌ها فردی و اجتماعی هستند و مقابله با آن باید فوق‌العاده و سریع باشد. بحران فردی مثل بسیاری از مشکلات روحی و روانی مثل طلاقی که دفعی باشد و افراد نتوانند آن را درست مدیریت کنند، در زندگی افراد بروز می‌کند. بحران‌های اجتماعی نیز مثل جنگ و حوادث طبیعی هستند که داخل این بحران‌ها می‌تواند بحران‌های فردی مثل مرگ عزیزان رخ دهد.

وی با اشاره به تفاوت جسمانی خانم‌ها و آقایان و طرح این مبحث که طبق نظر اسلام روح افراد (زنان و مردان) از جنس واحد آفریده شده و در روح، تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد، این سؤال را مطرح کرد که آیا تفاوت در جنسیت باید در قوانین رعایت شود یا خیر؟، گفت: در غرب مطرح می‌شود این تفاوت جسمی نباید در حقوق ملاک قرار گیرد و تفاوتی بین زن و مرد وجود نداشته باشد.

در قوانین باید جنسیت در نظر گرفته شود

آل اسحاق، دیدگاه اسلامی در این زمینه را نیز مطرح کرد و گفت: در قوانین باید جنسیت را در نظر بگیریم و اگر قوانین با مخاطب خانم‌ها و آقایان یکسان باشد نوعی بی‌عدالتی است. تساوی حقوق لازم است اما تساوی لزوماً به معنای تشابه نیست. تفاوتی که بین زن و مرد وجود دارد، لازمه تکمیل خلقت است و اگر نبود باعث ایستایی و سکون می‌شد.

وی در ادامه به بیان این مسئله پرداخت که در بحث بحران‌ها این تفاوت‌ها چگونه باید دیده شوند؟ و گفت: متأسفانه هنوز قانون‌گذار ما این مسئله را نپذیرفته است. اگر جایگاه ویژه زنان به عنوان مادر و همسر و تأثیری که بر خانواده و اطرافیان دارند دیده شود و بر روی زنان سرمایه‌گذاری شود، در مدیریت بحران‌ها موفق‌تر خواهیم بود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: مادران به عنوان رکن خانواده باید آموزش‌های ویژه‌ای برای مدیریت بحران ببینند. اگر می‌خواهیم روی مفهوم خانواده کار کنیم، باید خانم‌ها به صورت متفاوتی از آقایان آموزش داده شوند مثلاً شبکه ویژه خانم‌ها تأسیس کنیم و در آموزش خانم‌ها به این مسئله توجه کنیم که خانم‌ها جزئی‌نگرتر و حساس‌تر از آقایان هستند.

وی پیشنهاد کرد که شبکه آموزشی خاص ویژه خانم‌ها برای مدیریت بحران ایجاد و گروه‌های اجتماعی مادران در این خصوص تشکیل شود و افزود: آموزش جداگانه، خبرگزاری‌های مخصوص بانوان و تشکیل گروه‌های محلی و مسجدی ویژه بانوان در بحران‌ها ضروری است.  

مهری سادات موسوی، دبیر گروه علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در این نشست پاسخ این سؤال را که «چرا باید سیاست‌گذاری بحران جنسیت‌محور باشد؟» ارائه کرد و گفت: یکی از نکاتی که در پاسخ به این سؤال مطرح می‌کنیم، این است که بحران‌ها ساختارهای نابرابری را تشدید می‌کنند. وقتی در حالت عادی دسترسی‌ها نابرابر باشد، در زمان بحران این دسترسی نابرابر تشدید می‌شود. مثلاً توزیع خدمات در شرایط بحرانی باید متناسب با شرایط باشد. فرض کنید زلزله یا سیلی رخ داده است و خدمات به افرادی که در آن منطقه بحران زده هستند ارائه می‌شود. اما معمولاً خدمات بدون در نظر گرفتن سطوح آسیب افراد توزیع می‌شود و کسانی که فردی را از دست نداده‌اند، دچار بیماری یا آسیب نشده‌اند و ... از این خدمات بهتر بهره‌مند می‌شوند اما کسانی که در سوگ هستند یا آسیب دیده‌اند، حوصله رفتن به سراغ خدمات را ندارند.

موسوی با تأکید بر اینکه بنابراین باید سطح آسیب‌دیدگی افراد پس از بحران در توزیع خدمات در نظر گفته شده و خدمات عادلانه توزیع شود، گفت: مسئله دیگر خشونت‌های جنسیتی است. در اغلب کشورها در بحران‌ها خشونت علیه زنان بیشتر است مثلاً در طوفان کاترینا خشونت علیه زنان چهار برابر شد. ممکن است در بسیاری از جوامع وقتی بحرانی رخ می‌دهد، حضور زنان و مردان در کنار هم در پناهگاه‌ها مشکلی نباشد اما در کشور ما نمی‌توانیم اردوگاه‌های مشترک تهیه کنیم چرا که زنان ترجیح می‌دهند در این‌گونه مکان‌ها حضور پیدا نکنند تا از آسیب در امان باشند به نحوی که طبق آمار، 68 درصد خانم‌ها کمتر به پناهگاه‌های عمومی مراجعه می‌کنند.

در مدیریت بحران‌ها نگاه زنانه کمتر است

این استاد دانشگاه افزود: معمولاً در بسیاری از مواقع در مدیریت بحران نگاه زنانه کمتر است و نیازهای بهداشتی زنان خاص است. فقط در زلزله 2015 نپال هزاران زن باردار به دلیل تخریب مراکز درمانی جانشان را از دست دادند. در کشور ما این مسئله بسیار دیده می‌شود که به دلیل حجب و حیا، خانم‌ها برای دریافت وسایل بهداشتی دچار مشکل هستند و اگر این وسایل از کانال درستی به دست زنان نرسید، افراد را دچار مشکل می‌کند.

وی به این مسئله نیز اشاره کرد که تمایزی بین سیاست‌گذاری بین بحران‌های طبیعی با بحران‌های انسانی وجود دارد و افزود: بحران‌های طبیعی معمولاً غیرقابل پیش‌بینی هستند و بازگیر اصلی در آن‌ها سازمان‌های امدادی است اما در بحران‌های انسانی مثل جنگ تبعات و طولانی بدون این بحران‌ها باید سیاست گذاری‌ها دیده شود. در بحران‌های انسان‌ساز، متولی اصلی سازمان‌های سیاسی، امنیتی و بعد سایر دستگاه‌ها هستند.

موسوی به نقش زنان در میدان بحران‌ها نیز اشاره کرد و گفت: زنان در میدان بحران‌ها نقش‌هایی مثل پرستاری و امدادگری برعهده دارند و حتی ممکن است وارد رزم شوند. نقش دیگری که زنان می‌توانند ایفا کنند در میدان روحیه‌بخشی است. بسیاری از زنان در بحران‌ها مستند‌ساز بودند و در مبارزه جنگ نرم، آگاهی‌بخشی و روشنگری به شرط اینکه توانمند شده باشند، می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند. پس برای مواجهه با بحران باید قائل به مسائل پیشگیرانه باشیم.

اگر زنان آماده نباشند، ساختارهای اجتماعی فرو می‌پاشد

وی ادامه داد: نکته اساسی که زنان در بحران‌ها ایفا می‌کنند پشتیبانی است. وقتی سرپرست خانواده از دست می‌رود، مدیریت اقتصادی خانواده نیز با زنان است؛ مدیریت روانی و روحی خانواده را نیز زنان برعهده می‌گیرند. اما یکی از نکات اساسی که در پشتیبانی وجود دارد، حفظ ساختارهای اجتماعی است که اگر زنان آمادگی لازم را نداشته باشند، با فروپاشی اجتماعی مواجه می‌شویم و یکی از این ساختارهای اجتماعی مهم خود خانواده است و زنان در حفظ ساختارهای دینی، محلی، قومی، عشیره‌ای و .. حتی اگر شاغل باشند، در ساختارهای اداری می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند.

دبیر گروه علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر نقش مهم زنان در حفظ ساختارهای مجازی در بحران‌ها نیز اشاره کرد و گفت: این مسئله، موضوع جدیدی است و زنان می‌توانند کنشگری جدی در مدیریت فضای مجازی داشته باشند. زنان در تحریم برخی از کالاها نقش اساسی را دارند. همچنین زنان معمولاً وظیفه حفظ ساختارهای حمایتی و اجتماعی را دارند و مهم است که با شناخت این ساختارها قبل از بحران‌ها در حوزه‌های مختلف آماده باشند. زنان باید قبل از بحران سازماندهی مناسبی شده باشند و تربیت نسل مقاوم نیز در این مسئله بسیار مهم است.

وی تصریح کرد: خانم‌ها را باید قوی تربیت کنیم تا بتوانند فرزندان قوی تربیت کنند. باید به تاب‌آوری و مقاوم‌سازی افراد به صورت چند بعدی نگاه کنیم و موضوعات فرهنگی می‌تواند در این حوزه‌ها نقش داشته باشند. نسل جدید که کمتر با ناملایمات مواجه بوده‌اند باید آموزش‌های لازم را دریافت کنند.

موسوی همچنین گفت: در بحث آسیب‌دیدگی زنان نیز از دست دادن همسر و سرپرست، بیماری، معلولیت و ... در بحران‌ها باید ویژه دیده شود و به همین دلیل در بحث سیاست‌گذاری باید آسیب‌دیدگی زنان ویژه دیده شود چون خانواده بر پایه زنان می‌چرخد. طراحی پناهگاه‌های جنسیتی با رعایت حریم شرعی نیز باید مورد توجه باشد، همچنین در توزیع خدمات باید کرامت افراد رعایت شود.  

حمایت از قربانیان، تقویت عاملیت زنان و بهره‌گیری از سرمایه اجتماعی زنان سه مسئله‌ای بود که موسوی بر لزوم تحقق آن‌ها تأکید کرد و گفت: دستگاه‌های متولی زیادی برای آموزش داریم به نحوی که بسیاری از آموزش‌ها تکراری است اما برخی از مردم حتی از وجود این آموزش‌های رایگان نیز مطلع نیستند؛ باید محل‌های حضور و اجتماع بانوان رصد و در این مکان‌ها آموزش‌های لازم ارائه شود. 

انتهای پیام
captcha