به گزارش ایکنا به نقل از دبیرخانه همایش بینالمللی «حقوق ملت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری آیت الله العظمی خامنهای»، چهل و یکمین پیشنشست همایش بینالمللی «حقوق ملت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری آیت الله العظمی خامنهای» با عنوان «آزادیِ بدون هویت و آزادیِ ریشهدار در الگوی غربی و ایرانی» پنجشنبه، ۱۹ تیرماه، ساعت ۱۰:۳۰ به وقت تهران به صورت مجازی و با حضور حقوقدانان و اندیشمندان برجسته ایران و ایتالیا برگزار شد.
این نشست تخصصی با مشارکت پژوهشکده شورای نگهبان و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا و با حضور اندیشمندان و صاحبنظران داخلی و بینالمللی در حوزه حقوق، فلسفه و علوم اجتماعی برگزار شد.
اساتید و سخنرانان نشست از ایران: عباسعلی کدخدایی(حقوقدان و استاد دانشگاه تهران)، سیدمجید امامی(رایزن فرهنگی ایران در رم)، هدی غفاری(حقوقدان و دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی) و از ایتالیا دون روبرتو کاریا(استاد اخلاق اجتماعی در دانشکده الهیات ساردینیا)، آلدو روکو ویتاله(استاد فلسفه حقوق در دانشگاه اروپایی رم)، دانیله تیرابوکو(استاد حقوق قانون اساسی و حقوق عمومی تطبیقی در مؤسسه دانشگاهی سن دومنیکو رم) بودند.
آلدو روکو ویتاله، استاد فلسفه حقوق در دانشگاه اروپایی رم در این نشست، به ارائه دیدگاههای خود درباره بحران معنایی آزادی در جوامع غربی پرداخت.
وی در سخنانی با عنوان «آزادی چیست؟» ضمن مرور سیر تحولات فرهنگی و سیاسی غرب، تأکید کرد که مفهوم آزادی در غرب دچار نوعی گمگشتگی و بحران هویتی شده است. به گفته وی، جامعه غربی اگرچه خود را مهد آزادی میداند، اما با سلطه تکنولوژی، افول ارزشهای اخلاقی، و سکولاریزاسیون فزاینده، دیگر توانایی شناخت مفهوم اصیل آزادی را از دست داده است.
روکو ویتاله افزود: امروز در غرب، آزادی بیش از آنکه مبتنی بر کرامت انسانی باشد، به ابزاری برای تحقق بیقید و شرط امیال فردی تبدیل شده است. این امر نه تنها به تضعیف اخلاق عمومی منجر شده، بلکه زمینهساز گرایشهای استبدادی نیز شده است.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به فقدان هویت فرهنگی در جهان غرب گفت: همانطور که پاپ بندیکت شانزدهم نیز اشاره کرده، فرهنگ غرب نه خود را میشناسد، نه فرهنگ را، و نه میتواند خود را به درستی به جهان معرفی کند. غرب، در سایه تسلط اقتصاد و تکنولوژی، ارزشهای معنوی و هویتی خود را از دست داده است.
روکو ویتاله در ادامه با انتقاد از سیاستهای فرهنگی اتحادیه اروپا اظهار کرد: آزادی باید بر مبنای ویژگیها و هویت فرهنگی هر جامعه تعریف شود، اما در چارچوب اتحادیه اروپا، این امر نادیده گرفته شده و تعاریف یکسان و انتزاعی جایگزین آن شده است.
وی در پایان با اشاره به دیدگاه یکی از فیلسوفان روسی خاطرنشان کرد: آزادی بدون حقیقت و بدون هویت، معنایی ندارد. بازتعریف آزادی در جوامع غربی، مستلزم بازگشت به کرامت انسانی و ارزشهای متعالی است.
دانیله تیرابوکو، استاد حقوق قانون اساسی و حقوق تطبیقی در مؤسسه دانشگاهی سن دومنیکو رم نیز، در سخنرانی خود با عنوان «میان قانون و سیالیت: پارادوکس قانون اساسی میان غرب و ایران» به مقایسهای عمیق و نظری میان دو مدل متفاوت قانونگرایی پرداخت و تأکید کرد که غرب، در بحران هویتی و حقوقی خود، نیازمند یادگیری از تجربه جمهوری اسلامی ایران است.
وی با اشاره به دو مدل کاملاً متضاد قانونگرایی، یکی سیال و دیگری هویتی، اظهار کرد که قانونگرایی غربی در نتیجه مدرنیته و پستمدرنیته، از هرگونه بنیان متافیزیکی و الهی تهی شده و اکنون به نسبیگرایی هنجاری و قانونسازی بیپایان تن داده است. او افزود که در این دیدگاه، قانون اساسی بازتاب نظم عینی نیست، بلکه مجموعهای متغیر و تطبیقپذیر با سلیقههای جامعه سکولار شده است.
تیرابوکو در ادامه گفت که در قانونگرایی هویتی جمهوری اسلامی، قانون اساسی نه تنها سندی حقوقی بلکه تجلی نظم دینی و عقلیای است که در شریعت اسلامی ریشه دارد. در اینجا، قانونگذار تابع خیر عینی و حقیقت اجتماعی است و عدالت، پایهای ثابت و متعالی دارد که از طریق ولایت فقیه تضمین میشود.
وی تفاوت عمیق میان این دو مدل را نه در عوامل تاریخی یا فرهنگی، بلکه در مبانی انسانشناسی و فلسفه حقوق دانست. به باور او، غرب با انسانشناسی فردگرایانه و خودبنیاد، هویت را امری متزلزل و نسبی میداند و قانون را ابزاری برای تنظیم خواستههای ناپایدار. در حالیکه جمهوری اسلامی، با درکی الهی و طبیعی از انسان، قانون را بر بنیاد عدالت و حقیقت تعریف میکند.
او در پایان با تأکید بر لزوم بازنگری غرب در تجربه حقوقی خود گفت که تجربه جمهوری اسلامی ایران مسیر جدیدی را پیش روی جهان میگذارد؛ مسیری که در آن حق و عدالت از هم جدا نیستند و همه چیز به یک اصل واحد متعالی بازمیگردد. وی افزود که غرب امروز، در وضعیت «پسانسانی» خود، بسیار از جمهوری اسلامی ایران برای بازسازی معنای قانون و آزادی میتواند بیاموزد.
در ادامه دون روبرتو کاریا، استاد اخلاق اجتماعی در دانشکده الهیات ساردینیا، به سخنرانی پرداخت و بر اشتراکات الهیاتی میان اسلام شیعی و سنت مسیحی کاتولیک تأکید کرد. وی همچنین به بررسی تحولات مفهوم آزادی دینی در غرب و ایران پرداخت و تفاوتهای بنیادین این دو نظام را تحلیل کرد.
اشتراکات الهیاتی اسلام و مسیحیت
کاریا در آغاز سخنان خود با تشکر از برگزارکنندگان این نشست، گفت: از شنیدن مطالب مطرحشده در این جلسه لذت بردم و بهویژه بر برخی عناصر الهیاتی مشترک میان اسلام شیعی ایرانی از قرن شانزدهم تا امروز و سنت مسیحیت کاتولیک تأکید میکنم.
وی افزود: اصلی مانند منشأ الهی حیات، نقش وحی در روشنگری عقل طبیعی برای درک قانون الهی، مفهوم مهدویت در اسلام و مسیحیت، شفاعت ائمه و اولیای دین، و نیز مفهوم آزادی درونی و بیرونی، از جمله این اشتراکات هستند.
آزادی به مثابه موهبت و مسئولیت
این استاد اخلاق اجتماعی با اشاره به سخنان دکتر غفاری درباره آزادی به عنوان «موهبت الهی»، توضیح داد: در غرب، برای تعریف این موهبت از مفهوم Munus استفاده میشود که همزمان هم یک هدیه است و هم یک تکلیف و مسئولیت. متأسفانه در غرب، برخلاف ایران که در پنجاه سال گذشته مسیر خود را بر اساس اصول الهیاتی پیش برده، بنیانهای فرهنگی و مسیحی حقوق و قانونگذاری تضعیف شده است.
انحراف فلسفی غرب و تأثیر آن بر قانونگذاری
دکتر کاریا با اشاره به تحولات فلسفی غرب از قرن شانزدهم میلادی گفت: در حالی که در ایران، تشیع به عنوان یک نظام فکری قوی شکل گرفت، در غرب، انحراف به سمت عرفانگرایی افراطی و جادو، و سپس واکنشهای فلسفیِ ضد الهیاتی، باعث شد تا پایههای قانونگذاری از وحی و قانون الهی فاصله بگیرد.
وی ادامه داد: نتیجه این شد که امروز در غرب، اقتدار به جای حقیقت مبنای قانونگذاری قرار گرفته است. این رویکرد که Autoritas non veritas facit legem (اقتدار، نه حقیقت، قانون را میسازد) نام دارد، باعث شده تا حقوق بشر و آزادیهای فردی، بدون توجه به مسئولیتهای الهی و اخلاقی تعریف شود.
تفاوت بنیادین قانون اساسی ایران و غرب
این استاد دانشگاه با مقایسه قانون اساسی ایران و غرب خاطرنشان کرد: در قانون اساسی ایران، بهویژه در اصل ۲، بر ایمان به اصول الهی، کرامت انسانی و مبارزه با فساد تأکید شده است. این در حالی است که در قوانین غربی، آزادی دینی بدون توجه به «تکلیف جستجوی حقیقت» تعریف میشود.
وی با اشاره به اصل ۱۲ و ۱۳ قانون اساسی ایران گفت: نگاه قانون اساسی ایران به ادیان دیگر، صرفاً یک تسامح نیست، بلکه احترام به هویت آنهاست، البته در چارچوبی که نظام اسلامی تعیین کرده است. این رویکرد، برخلاف غرب که فردگرایی افراطی به بتواره شدن خویشتن انجامیده، تعادل مناسبی بین آزادی و مسئولیت ایجاد میکند.
لزوم بازگشت به مبانی الهیاتی
کاریا در پایان با استناد به آموزههای کلیسای کاتولیک و تشیع تأکید کرد: هر نظام حقوقی باید بر اساس توانایی انسان در شناخت خدا از طریق وحی و عقل طبیعی بنا شود. آزادی واقعی، نه در نادیده گرفتن حقیقت، بلکه در پذیرش مسئولیت در برابر خدا و جامعه محقق میشود.
وی با تشکر از حضار، ابراز امیدواری کرد که گفتوگوهای بیشتری بین اندیشمندان اسلامی و مسیحی برای تبیین مشترکات فکری صورت گیرد.
اختتامیه همایش بینالمللی حقوق ملت و آزادیهای مشروع نیز در آذرماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد.