کد خبر: 4295466
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۵
حسین آجرلو تبیین کرد

«صلح از طریق زور»؛ هدف ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی در منطقه

کارشناس مسائل غرب آسیا با تأکید بر اینکه رژیم صهیونیستی در مسیر تحقق نظم امنیتی دلخواه خود با شکست مواجه شده، گفت: نتانیاهو صراحتاً اعلام کرده که او و ترامپ معتقد به «صلح از طریق زور» هستند؛ یعنی عادی‌سازی روابط نه از روی اینکه کشورها خود به این نتیجه برسند و از روی اقناع عمل کنند بلکه در راستای نظم امنیتی جدید، کشورها یا از سر ترس و یا فشارهای امنیتی وارد پیمان‌هایی مثل ابراهیم شوند و همین باعث شده فرآیند عادی‌سازی با تردید جدی مواجه شود.

حسین آجرلو، مدیرگروه غرب آسیا و شمال آفریقای مؤسسه بین‌المللی ابرار معاصر و کارشناس مسائل غرب آسیاحسین آجرلو، مدیرگروه غرب آسیا و شمال آفریقای مؤسسه بین‌المللی ابرار معاصر و کارشناس مسائل غرب آسیا، در گفت‌وگو با ایکنا به بررسی ابعاد اقدامات رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا، پیوند آن با پروژه خاورمیانه بزرگ و اهداف بلندمدت رژیم صهیونیستی در چارچوب نظم جدید منطقه‌‌ای پرداخت و گفت: نتانیاهو مبحثی به عنوان نظم جدید در منطقه غرب آسیا را به صورت پرتکرار مطرح می‌کند که بخشی از ابعاد آن اقتصادی و صحبت از راه جدید و محور ننگ و محور خیر و برکت (همان بحث نظم جدید) بود و بخش دیگر آن، سیاسی و گسترش پیمان ابراهیم است. 

نظم جدید اسرائیل؛ صلح از مسیر تهدید و تجاوزگری

وی با تأکید بر اینکه اسرائیل در پی طراحی پروژه‌هایی چون کریدور‌های اقتصادی و اتحاد‌های امنیتی جدید است، افزود: رژیم صهیونیستی در چارچوب پروژه‌ای که آن را «نظم جدید در غرب آسیا» می‌نامد، به دنبال تثبیت جایگاه خود به‌عنوان هژمون منطقه‌ای است؛ نظمی که ابعاد مختلف دارد: در بخش سیاسی، شاهد تلاش برای تثبیت و گسترش پیمان ابراهیم هستیم. در بُعد اقتصادی، تمرکز بر ایجاد کریدور‌های اقتصادی منطقه‌ای است و در بُعد امنیتی، اسرائیل در پی تشکیل اتحاد‌ها و ائتلاف‌هایی با دولت‌های همسو با هدف تسلط بر منطقه و مقابله با رقبای منطقه‌ای همچون ایران، عربستان و ترکیه است.

آجرلو با بیان اینکه هدف نهایی این پروژه، عادی‌سازی از مسیر زور و هراس است، بیان کرد: بعد از عملیات هفت اکتبر که رژیم صهیونیستی با یک تهدید وجودی روبرو شد به نظر می‌رسد که در جهت تحقق این امر تلاش می‌کند اما بخش‌های دیگر چون عادی‌سازی، پیمان ابراهیم و کریدورها همچنان در بلاتکلیفی جدی است اما به نظر می‌رسد تلاش‌هایی را در جهت بخش امنیتی آن انجام می‌دهد. 

وی افزود: بخشی از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه، جنوب لبنان، سوریه، کرانه باختری و حتی تجاوز مستقیم و اقدامات نظامی علیه منافع ایران را باید در راستای همین طرح امنیتی جدید ارزیابی کرد. این اقدامات هم به منظور وارد کردن فشار به اعراب برای پیوستن به طرح صلح ابراهیم است و هم برای تثبیت قدرت اسرائیل به‌عنوان بازیگر امنیتی بی‌رقیب.

تردید کشور‌های عربی در پیوستن به نظم صهیونیستی

مدیر گروه غرب آسیا و شمال آفریقای مؤسسه بین‌المللی ابرار معاصر در پاسخ به این سؤال که این اقدامات اسرائیل چه میزان برای تحت فشار قرار دادن اعراب برای پیوستن به صلح ابراهیم یا ترس اعراب از رژیم صهیونیستی انجام می‌شود، گفت: اسرائیل صلح را نه از مسیر گفت‌و‌گو، بلکه از مسیر سلطه‌جویی دنبال می‌کند. نتانیاهو صراحتاً اعلام کرده که او و ترامپ معتقد به «صلح از طریق زور» هستند؛ یعنی عادی‌سازی نه از روی اینکه کشورها خود به این نتیجه برسند و از روی اقناع عمل کنند بلکه در راستای نظم امنیتی جدید، کشورها یا از سر ترس و یا فشارهای امنیتی وارد پیمان‌هایی مثل ابراهیم شوند. آمریکا نیز بخشی اساسی از این پروژه است. 

وی با بیان اینکه اقدامات اخیر اسرائیل باعث شده که فرآیند عادی‌سازی با تردید جدی مواجه شود، افزود: حتی کشور‌هایی که پیش‌تر از آنها به‌عنوان کاندیدای پیوستن به پیمان ابراهیم نام برده می‌شد، مانند عربستان، اکنون با تردید و عدم قطعیت بالا به دلیل کنشگری رژیم صهیونیستی روبرو هستند. دلیلش هم رفتار‌های تهاجمی و بی‌ثبات‌کننده رژیم صهیونیستی در منطقه است.

آجرلو در پاسخ به این پرسش که آیا کشور‌های عربی منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران گزینه‌ای قابل اعتمادتر از همکاری نسبت به اسرائیل است؟ تصریح کرد: در عرصه روابط بین‌الملل، ایجاد اعتماد بین بازیگرانی که خود را در سطح منطقه قدرتی می‌بینند تقریبا کم است. به‌ویژه در منطقه‌ای مثل غرب آسیا که نوع منافع با بازی حاصل‌جمع صفر تعریف می‌شود و برد یک بازیگر با باخت بازیگری دیگر حاصل می‌شود و موازنه‌های قدرت، تعیین‌کننده تحولات و معادلات قدرت است.

وی افزود: بالاخره کشورهای عربی هم جمهوری اسلامی را رقیب منطقه‌ای می‌دانند و هم رژیم صهیونیستی را شاید یک دشمن بدانند اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که در نهایت آنها به دنبال یک توازن میان ایران و دیگر کشورها هستند تا آنها نیز بتوانند توازنی علیه رژیم صهیونیستی ایجاد کنند. در شرایط فعلی بسیاری از کشور‌های عربی در حال افزایش حساسیت امنیتی نسبت به اسرائیل هستند. ائتلاف‌سازی برای مهار اسرائیل در حال تقویت است، و هم‌زمان ما شاهد بهبود روابط ایران با کشور‌های عربی منطقه هستیم. این نشان می‌دهد که ایران توانسته بخشی از نگرانی‌های آنها را کاهش دهد.

نگاه عمل‌گرایانه کشور‌های منطقه به ایران و اسرائیل

آجرلو اظهار کرد: با این حال، نباید انتظار داشت که کشور‌های منطقه به‌راحتی به سمت اتحاد کامل با ایران بروند. کشور‌ها بر اساس منافع و ملاحظات امنیتی خود تصمیم می‌گیرند و ممکن است در یک دوره خاص با یک بازیگر همکاری کنند و در دوره دیگر فاصله بگیرند اما آنچه مشخص است، این‌که چشم‌انداز گسترش پیمان ابراهیم در شرایط کنونی روشن نیست و ایران توانسته تا حدی از نگرانی‌های منطقه‌ای بکاهد و خود را به‌عنوان بازیگری مؤثر و قابل تعامل معرفی کند.

کارشناس مسائل غرب آسیا درباره یکی از محورهای مهم فرمایشات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دیدار رئیس و مسئولان عالی قوه قضائیه و رؤسای دادگستری‌های سراسر کشور مبنی بر  دست پر ملت ایران در همه میدان‌ها چه نظامی و چه دیپلماسی، گفت: سنت سیاست خارجی ایران بر پایه فعال بودن دیپلماسی و همزمان تقویت قدرت دفاعی استوار است. جمهوری اسلامی از ابتدا تأکید داشته که قدرت دفاعی خود را باید تقویت کند اما این به معنای کنار گذاشتن دیپلماسی نیست. گاهی مذاکره بخشی از دیپلماسی است اما دیپلماسی مفهوم وسیع‌تری دارد و محدود به مذاکره کردن یا نکردن با ایالات متحده آمریکا نیست. برخی این دو را اشتباه می‌گیرند و گاهی عدم مذاکره یا مذاکرات غیرمستقیم نیز می‌تواند جزئی از دیپلماسی باشد. 

در جنگ 12 روزه، ایران هیچ‌گاه دیپلماسی را ترک نکرد

مدیر گروه غرب آسیا و شمال آفریقای مؤسسه بین‌المللی ابرار معاصر ادامه داد: در جریان تحولات پیش از جنگ 12 روزه و در طول جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی ایران همواره دیپلماسی را ترک نکرده و در پی حفظ آن بوده است. البته اگر منظور از دیپلماسی، تسلیم باشد، این هرگز از سوی جمهوری اسلامی پذیرفته نیست اما اگر مذاکره و توافق برای منافع دو یا چندجانبه باشد، جمهوری اسلامی همواره به آن باور داشته است.

آجرلو اشاره کرد: هم‌اکنون نیز شاهد هستیم که با وجود ترور‌ها و فشار‌های اروپا، مذاکرات در استانبول ادامه دارد و دیپلماسی فعال است. در کنار این، ایران توانمندی‌های نظامی و دفاعی خود را افزایش می‌دهد. واقعیت این است، همانطور که مقام معظم رهبری منطقه ما را شناختند منطقه غرب آسیا، منطقه‌ای است که هیچ بازیگری بدون در نظر گرفتن قدرت میدانی، دیپلماسی و دفاعی نمی‌تواند منافع خود را حفظ کند. کنار گذاشتن هرکدام از این مؤلفه‌ها می‌تواند به منافع ملی کشور آسیب برساند.

ضرورت تقویت توانمندی‌ها در حوزه دفاعی با توجه به تهدیدات

وی تأکید کرد: در حوزه دفاعی باید با توجه به تهدیدات، توانمندی‌ها را تقویت کنیم؛ همانطور که هر کشوری بسته به شرایط جغرافیایی و استراتژیک خود، دکترین نظامی متفاوتی دارد، در دیپلماسی نیز هر کشوری باید با توجه به شرایط ویژه خود، سیاست‌های دیپلماتیک خود را تعریف و اجرا کند و این موضوع به هوشمندی و تدبیر نیاز دارد.

آجرلو در پایان گفت: می‌توان گفت که سنت سیاست خارجی ایران از زمان جنگ تحمیلی تاکنون، بر حفظ همزمان قدرت دفاعی و دیپلماسی فعال بوده است. حتی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر نیز، در حالی که کشور در حال دفاع بود، هیچگاه از دیپلماسی فاصله نگرفته است.

گفت‌وگو از سمیرا انصاری

انتهای پیام
captcha