کد خبر: 4295513
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۴
یادداشت

بیمه‌گریزی؛ مانع نامرئی توسعه تأمین اجتماعی

تغییر فرهنگ بیمه‌گریزی به بیمه‌پذیری، ممکن است فرایندی زمان‌بر به نظر برسد، اما سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌تواند پایه‌های نظام تأمین اجتماعی را مستحکم‌تر کند.

بیمه‌گریزی؛ مانع نامرئی توسعه تأمین اجتماعیبه گزارش ایکنا، در نظام تأمین اجتماعی کشورمان، یکی از مهمترین چالش‌ها، مسئله «بیمه‌گریزی» است. این پدیده فرهنگی - اجتماعی که ریشه در باورها، نگرش‌ها و رفتار‌های بخش زیادی از جامعه امروز دارد، به مانعی اساسی در مسیر تحقق پوشش همگانی تأمین اجتماعی تبدیل شده است.

براساس آمارهای سازمان تأمین اجتماعی، حدود نیمی از جمعیت کشورمان زیر پوشش بیمه تأمین اجتماعی هستند، این رقم کم نیست، اما مطلوب هم نیست و باید بر گستره پوشش بیمه‌ای افزوده شود. اما اینکه این مسئله چه عامل یا عواملی دارد، حائز اهمیت است و در این راستا به نظر می‌رسد چند عامل کلیدی در فرهنگ بیمه‌گریزی نقش‌آفرین است.

نخست، باور قدیمی به «حمایت خانوادگی» که در آن افراد ترجیح می‌دهند به جای مشارکت در نظام بیمه‌ای، بر شبکه خویشاوندی خود تکیه کنند، هر چند این مسئله کمرنگ شده است.

دوم، بی‌اعتمادی به نهاد‌های بیمه‌ای که منجر به تمایل کمتر برای مشارکت در این موضوع شده است.

سوم، نگاه سطحی به مقوله بیمه که در آن «دریافت حقوق بیشتر امروز» بر «تأمین آینده و امنیت» ترجیح داده می‌شود. 

پدیده بیمه‌گریزی در کشورمان خود را به اشکال گوناگون نشان می‌دهد؛ یکی از اشکال این پدیده این است که، تعدادی از کارگرانی راضی می‌شوند، بدون بیمه با دستمزد اندک کار کنند که البته تعدادشان کم نیست. یا کارفرمایانی که با وعده پرداخت نقدی بیشتر، کارگران را از بیمه کردن منصرف می‌کنند، همچنین جوانانی که بیمه را ویژه دوره میانسالی می‌دانند و تصور می‌کنند بهتر است در سنین بالاتر نسبت به این مسئله اقدام کنند و خویش‌فرمایانی که با وجود توان مالی، از پرداخت حق بیمه خودداری می‌کنند.

این اشکال گوناگون از بیمه‌گریزی، نگران‌کننده است، بسیاری از کارگران فصلی و روزمزد، به ویژه در مشاغل ساختمانی، کشاورزی و خدمات، با وجود آگاهی از اهمیت بیمه، ترجیح می‌دهند، در ازای دریافت دستمزد نقدی بیشتر، از پوشش بیمه‌ای صرف‌نظر کنند. این انتخاب کوتاه‌مدت که ناشی از فشار معیشت و تأمین نیاز‌های اساسی است، آنها را در برابر کوچک‌ترین شوک‌های مالی همچون بیماری یا حوادث شغلی کاملاً بی‌پناه و مستأصل می‌کند.

از سوی دیگر، برخی کارفرمایان با سوءاستفاده از این شرایط، به جای ثبت رسمی نیروی کار، با پرداخت مبلغی بیشتر به صورت نقدی، کارگران را به انصراف از بیمه ترغیب می‌کنند که این امر هم حقوق کارگران را نقض می‌کند و هم بار مالی سیستم تأمین اجتماعی را افزایش می‌دهد. 

در میان طبقه متوسط و خویش‌فرمایان نیز اشکال دیگری از بیمه‌گریزی مشاهده می‌شود. بسیاری از کسب‌وکار‌های کوچک و مشاغل آزاد، با وجود توانایی مالی، از پرداخت حق بیمه خودداری می‌کنند یا آن را به حداقل ممکن کاهش می‌دهند. این گروه اغلب بیمه را هزینه‌ای غیرضروری می‌دانند و ترجیح می‌دهند منابع مالی خود را در جای دیگری سرمایه‌گذاری کنند. همچنین، در بین جوانان تحصیلکرده، تصور غلطی وجود دارد که بیمه مسئله‌ای مربوط به میانسالی و سالمندی است، در نتیجه سال‌های طلایی اشتغال خود را بدون پوشش بیمه‌ای می‌گذرانند. این نگرش‌ها در بلندمدت نه تنها امنیت مالی این افراد را به خطر می‌اندازد، بلکه تعادل جمعیتی نظام تأمین اجتماعی را نیز بر هم می‌زند، چراکه در حالی که جمعیت مستمری‌بگیر در حال افزایش است، شمار بیمه‌شدگان فعال با کاهش مواجه می‌شود.

تداوم این فرهنگ آثار مخربی چون افزایش آسیب‌پذیری اجتماعی در برابر شوک‌های اقتصادی، تشدید فقر در دوران سالمندی، کاهش کیفیت خدمات درمانی برای گروه‌های غیربیمه‌شده و فشار مضاعف بر بودجه عمومی برای حمایت از آسیب‌دیدگان را به دنبال دارد.

درواقع، بیمه‌گریزی، زندگی میلیون‌ها فرد را در معرض خطرات جدی قرار می‌دهد. هنگام بروز بیماری‌های سخت یا حوادث ناگوار، افراد بدون پوشش بیمه‌ای ناچار هستند، هزینه‌های سنگین درمان را از جیب خود پرداخت کنند که اغلب منجر به فروش دارایی‌ها، استقراض سنگین یا حتی ورشکستگی مالی می‌شود. برای کارگرانی که در مشاغل پرخطر فعالیت می‌کنند، فقدان پوشش بیمه‌ای به معنای محرومیت کامل از غرامت در صورت ازکارافتادگی است که می‌تواند یک خانواده را به زیر خط فقر سقوط دهد. در دوران سالمندی نیز این افراد بدون هیچ منبع درآمد ثابت، کاملاً متکی به کمک‌های دولتی می‌شوند که اغلب ناکافی و ناچیز است.

در سطح کلان، بیمه‌گریزی موجب تضعیف نظام تأمین اجتماعی می‌شود. کاهش شمار بیمه‌شدگان فعال در مقابل افزایش مستمری‌بگیران، صندوق‌های بیمه‌ای را با کسری بودجه فزاینده‌ای مواجه می‌کند که در بلندمدت ممکن است به ورشکستگی این نهاد‌ها منجر شود. این وضعیت نه‌تنها توازن اقتصادی کشور را بر هم می‌زند، بلکه شکاف طبقاتی را نیز بیشتر و بیشتر می‌کند، چراکه هزینه‌های ناشی از بیمه‌گریزی در نهایت به دوش تمام جامعه خواهد افتاد.

اما، چند راهکار‌ برای تغییر و اصلاح این فرهنگ می‌تواند مؤثر باشد که از جمله آن، می‌توان به آموزش همگانی در قالب گنجاندن مفاهیم تأمین اجتماعی در کتب درسی، برگزاری کارگاه‌های آموزشی محله‌محور، تولید محتوای جذاب در رسانه‌های جمعی و فضای مجازی، مشوق‌های هوشمند همچون طراحی سیستم تخفیف‌های پلکانی برای بیمه‌شدگان، ایجاد پیوند بین سوابق بیمه‌ای و مزایای اجتماعی، اصلاح ساختارها همچون تسهیل فرایند‌های بیمه‌پذیری و تقویت نظارت بر اجرای قانون کار و همچنین الگوسازی اجتماعی مانند معرفی نمونه‌های موفق بیمه‌شدگان، مشارکت چهره‌های محبوب و تأثیرگذار در آگاهی‌بخشی به جامعه اشاره کرد.

بنابراین تغییر فرهنگ بیمه‌گریزی به بیمه‌پذیری، ممکن است فرایندی زمان‌بر به نظر برسد، اما سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌تواند پایه‌های نظام تأمین اجتماعی را مستحکم‌تر کند. این تحول فرهنگی باید با همراهی نهاد‌های آموزشی، رسانه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و بدنه دولت پیش برود.

به قلم سمیه قربانی

انتهای پیام
captcha