تیتراژ سریال «آلا» با آیه شریفه «فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» آغاز میشود که انتخاب هوشمندانهای برای پایهگذاری مفهوم اصلی اثر محسوب میشود. این آیه از سوره الرحمن که به صورت تکرارشونده در قرآن آمده است، بیننده را به تأمل عمیقی درباره نعمتهای الهی دعوت میکند. در بستر سریال، این آیه به شکلی نمادین به موضوع فرزندآوری اشاره دارد که خود یکی از بزرگترین موهبتهای الهی به بشریت است. کارگردان با این انتخاب هوشمندانه توانسته است پیوندی ظریف بین مفاهیم دینی و دغدغههای اجتماعی معاصر ایجاد کند. این رویکرد نشان میدهد که چگونه میتوان از مفاهیم قرآنی در قالب روایتهای مدرن بهره برد، بدون آنکه به شعارزدگی یا سطحینگری دچار شود.
سریال «آلا» با تمرکز بر موضوع فرزندآوری، یکی از حساسترین مسائل جمعیتی کشور را دستمایه روایت خود قرار داده است. آنچه این اثر را از رویکردهای تبلیغاتی مشابه متمایز میکند، پرداخت چندبعدی و انسانی به این موضوع است. سریال با نمایش زندگی خانوادههای مختلف با دغدغهها، ترسها و امیدهای متفاوت، توانسته است بستری واقعنگرانه برای بحث ایجاد کند.
شخصیتپردازیهای دقیق و دوری از کلیشههای رایج در پرداخت به این موضوع، از نقاط قوت اصلی اثر محسوب میشود. هر چند برخی نقشها به دلیل محدودیتهای بازیگری چنان که باید پررنگ نشدهاند، اما در مجموع، شخصیتهای اصلی به خوبی توانستهاند بار دراماتیک داستان را به دوش بکشند.
واقعگرایی و تنوع روایی
یکی از عوامل اصلی موفقیت این سریال در جذب مخاطبان، واقعگرایی قابل توجه در روایت داستان است. برخلاف بسیاری از تولیدات تلویزیونی که در دام ایدهآلگرایی یا کلیشههای رایج افتادهاند، «آلا» با نشان دادن زندگی با تمام پیچیدگیها و تناقضهایش، توانسته است ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کند. تنوع خانوادههای نمایش داده شده از طبقات مختلف اجتماعی با نگرشهای متفاوت به فرزندآوری به اثر غنای خاصی بخشیده است. همچنین، پرداختن به باورهای اعتقادی و فرهنگ بومی ایرانی بدون افتادن در دام شعارزدگی از دیگر نقاط قوت کار به شمار میرود. این اثر نشان داده است که میتوان دغدغههای دینی و ملی را در قالب درام اجتماعی گنجاند، بدون آنکه به سمت تولیدات آموزشی صرف سوق پیدا کرد.
تعادل بین پیام و روایت
با وجود تمام نقاط قوت، سریال در برخی بخشها دچار عدم تعادل بین انتقال پیام و پیشبرد روایت شده است. تأکید مکرر بر مرکز رویان و فرآیندهای درمان ناباروری، گاهی از ریتم طبیعی داستان کاسته و این شائبه را ایجاد کرده که ممکن است اثر جنبه تبلیغاتی داشته باشد. البته این موضوع به معنای نادیده گرفتن اهمیت پرداختن به مراکز تخصصی نیست اما بهتر بود این بخشها با ظرافت بیشتری در بافت داستان گنجانده میشد. همچنین برخی از خطوط فرعی داستان به دلیل محدودیتهای زمانی به اندازه کافی توسعه نیافتهاند که این امر میتوانست با مدیریت بهتری در تدوین و فیلمنامه حل شود.
پخش در ماه محرم
شاید جسورانهترین تصمیم درباره این سریال، انتخاب زمان پخش آن در ماه محرم باشد. سنت رایج در صداوسیما معمولاً به پخش آثاری محدود میشود که به صورت مستقیم به واقعه عاشورا میپردازند. اما «آلا» با انتخاب رویکردی متفاوت، نشان داد که مفاهیم عمیق عاشورایی مانند ایثار، مسئولیتپذیری و مبارزه با ناامیدی را میتوان در قالب داستانی کاملاً معاصر و مرتبط با زندگی امروز بیان کرد. این نگاه نوین ثابت کرد تولیدات مناسبتی الزاماً نباید در قالبهای تکراری و مستقیم محدود شوند، بلکه میتوانند با زبان هنر معاصر، پیام مذهبی را به مخاطب انتقال دهند.
پیوند مفاهیم عاشورایی با دغدغههای معاصر
در نگاهی عمیقتر، سریال توانسته است به شکلی نمادین، بسیاری از مفاهیم عاشورایی را در بستر داستان خود بگنجاند. شخصیتهای اصلی هر کدام به نوعی با چالشهایی مواجه هستند که نیازمند ایثار، صبر و مقاومت است؛ همان ارزشهایی که در فرهنگ عاشورا به اوج خود رسید. خانوادهای که با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم میکند، زوج جوانی که بین انتخابهای زندگی در تردید هستند یا پزشکی که با تمام وجود برای کمک به دیگران تلاش میکند. همه اینها به نوعی بازتابی از همان روحیهای است که در فرهنگ محرم تجلیل میشود. این نگاه ظریف و غیرمستقیم به مفاهیم دینی، میتواند الگویی برای تولیدات آینده باشد.
موسیقی، تصویربرداری و بازیگری
از لحاظ فنی، سریال از استانداردهای قابل قبولی برخوردار است. موسیقی متن به خوبی توانسته است فضای عاطفی داستان را تقویت کند، هر چند در برخی سکانسها استفاده بیش از حد از موسیقی احساسی، تأثیر طبیعی صحنهها را کاهش داده است. تصویربرداری با حفظ کیفیت نسبتاً یکدست خود، توانسته است فضای واقعگرایانه اثر را حفظ کند. در بخش بازیگری، عملکرد بازیگران اصلی به ویژه در نقشهای پیچیدهترقابل قبول است، هرچند همانطور که اشاره شد، برخی از بازیگران جوان نتوانستهاند به سطح بازی همتایان باتجربه خود برسند.
درسهایی برای صنعت تولیدات تلویزیونی
«آلا» چندین درس مهم برای تولیدکنندگان محتوای تلویزیونی دارد. نخست آنکه میتوان مسائل مهم ملی را بدون شعارزدگی و با زبان هنر به مخاطب عرضه کرد. دوم آنکه تولیدات مناسبتی الزاماً نباید در قالبهای تکراری و مستقیم محدود شوند. سوم آنکه مخاطب امروز به روایتهای پیچیده و چندلایه که زندگی واقعی را با تمام فرازونشیبهایش نشان میدهد، بیشتر از تولیدات سادهانگارانه اقبال نشان میدهد. این سریال اثبات کرد که با احترام گذاشتن به هوش مخاطب و پرهیز از کلیشهها، میتوان آثار ماندگاری خلق کرد.
درضمن به نظر میرسد «آلا» توانسته است فراتر از یک سریال معمولی عمل کند و به بحثی اجتماعی درباره موضوع فرزندآوری دامن بزند. این اثر نشان داد رسانه ملی میتواند با تولیدات کیفی، نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل استراتژیک کشور ایفا کند. از طرفی، نمایش موفقیتآمیز باورهای دینی در قالب مدرن، الگویی برای سایر تولیدکنندگان محتوای مذهبی است که چگونه میتوان بدون افتادن در دام کلیشهها، پیام دین را به نسل جدید انتقال داد.
نتیجهگیری
در جمعبندی نهایی، «آلا» را باید یکی از موفقترین تولیدات اخیر تلویزیون در ژانر درام اجتماعی دانست. این سریال با ترکیب هوشمندانه عناصر دینی، اجتماعی و دراماتیک، اثری خلق کرده که هم از نظر هنری قابل احترام است و هم از نظر محتوایی تأملبرانگیز. انتخاب جسورانه پخش آن در ماه محرم و موفقیت در این آزمون، نشان داد که میتوان از زوایای جدیدی به تولیدات مناسبتی نگاه کرد. هرچند برخی کاستیهای فنی و محتوایی در کار دیده میشود، اما در مجموع باید «آلا» را الگویی برای تولیدات آینده دانست؛ آثاری که به جای تکرار فرمولهای تکراری، جسارت تجربه راههای جدید را دارند. امید است این سریال آغازی برای خلق آثاری باشد که هم از نظر هنری ارزشمندند و هم از نظر اجتماعی تأثیرگذار.
به قلم داوود کنشلو
انتهای پیام