به گزارش ایکنا؛ نشریه مطالعات فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، فصلنامهای است که از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بهعنوان پژوهشگاه پیشرو در طرح مسائل فرهنگی و ارتباطاتی در ایران منتشر میشود.
این نشریه در تلاش است تا با توجه به تحولات عرصه فناوریهای ارتباطی در فضای نوپدید مجازی و پدیدار شدن رسانههای اجتماعی، ضمن طرح و شناخت مسائل و انواع پدیدهها و رویدادهای نوظهور مرتبط با تحولات فضای مجازی در جامعه ایران و جهان و نیز توجه به آینده تحولات این عرصه، زمینهای برای پاسخ به پرسشهای پیش روی محققان، سیاستگذاران و همچنین حکمرانی فرهنگی و رسانهای در جمهوری اسلامی ایران فراهم کند.
این فصلنامه به صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با همکاری «انجمن انسانشناسی ایران» بهطور مستمر در حال انتشار است.
تازهترین شماره این فصلنامه که به تابستان ۱۴۰۴ اختصاص دارد، ۶ مقاله در آن منتشر شده است. «شناسایی ساختارهای اطلاعاتی در رسانههای اجتماعی و تأثیر آن بر رفتار اشتراکگذاری کاربران ایرانی» یکی از این مقالات است که ناهید سعادتسیرت و هادی خانیکی آن را به نگارش درآوردهاند.
یافتههای این مقاله نشان میدهد که میان سه متغیر اصلی پژوهش و میزان اشتراکگذاری اطلاعات توسط کاربران، رابطه معناداری وجود دارد. بهویژه مضامین مربوط به تشابه ساختاری اخبار جعلی با اطلاعات واقعی و اهداف اشاعه، پیشبینیکنندههای قویتری برای اشتراکگذاری بودند. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اشتراکگذاری اطلاعات در رسانههای اجتماعی صرفاً بر مبنای اعتبار یا صحت آن نیست، بلکه متأثر از انگیزههای ادراکی، اجتماعی و روانی کاربران است.
مقاله دیگر «آینده پژوهی عوامل مؤثر بر هویت نوجوان تهرانی با تأکید بر فضای مجازی، خانواده و مدرسه» است که سعید غلامی، پژوهشگر آن است. این پژوهش با ترسیم سه سناریوی آیندهنگر شامل «تداوم شکاف»، «تطابق حداقلی» و «بازتعریف نهادی و گفتمانی»، تأکید میکند که بازسازی روایتها، توانمندسازی نهادهای تربیتی و بازمهندسی سیاستهای فرهنگی برای ارتقا هویتسازی نوجوانان در جهان مجازی ضروری است. یافتهها چارچوبی نظری-کاربردی برای تحلیل آینده هویت نوجوانان ایرانی ارائه میدهند و بستر مناسبی برای مداخلات آموزشی، فرهنگی و سیاستگذاری فراهم میکنند.
«نقد و بررسی تطبیقی حکمرانی بر فضای مجازی در دوگانه نظم و تضاد» عنوان دیگری است که نرگس شیخعلیپور و ابراهیم خانی به تحقیق آن پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که سه نوع مدیریت میتواند حکمرانی بر فضای مجازی را اعمال کند: مدیریت در سطح خرد، خانواده به عنوان اولین و مهمترین نهاد اجتماعی، نقش محوری در شکلدهی به الگوهای فرهنگی و رفتاری فرزندان ایفا میکند. مدیریت در سطح نیمه کلان، مدارس به عنوان نهادهای آموزشی و تربیتی، نقش محوری در شکلدهی به گفتمان عمومی پیرامون موضوعهای نوظهور نظیر حفاظت از دادهها ایفا میکنند. مدیریت در سطح کلان، استفاده از فناوریهای بومی در صیانت از فضای مجازی بسیار اهمیت دارد. بسترسازی لازم جهت استفاده از موتور جست و جوی داخلی و استفاده از شبکههای اجتماعی ملی از جمله عوامل مهم در این زمینه است.
«بررسی چالشهای روابط عمومی الکترونیک در سازمانهای اقتصادی دولتی ایران» نیز با تحقیق و پژوهش زینب قائدرحمتی، محمد سلطانیفر، شهناز هاشمی و علی گرانمایهپور انجام شده است.
«چالشها و فرصتهای هوش مصنوعی برای روزنامهنگاری» عنوان دیگر از مقالهای است که داریوش شعبان، دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، تهران آن را تحقیق کرده است. از جمله نتایج پژوهش حاکی از این است که استفاده از هوش مصنوعی میتواند تأثیرات دوگانهای در روزنامه نگاری داشته باشد از طرفی در تولید و توزیع و مدیرت محتوا عملکرد رسانه و روزنامه نگاران را افزایش دهد و نیز موجب توسعه روزنامهنگاری شود و از طرف دیگر اثرات استفاده سوء از هوش مصنوعی میتواند موجب تضعیف جایگاه روزنامهنگاران و برخی عملکرد رسانهها مانند تقویت انحصارگرایی و تولید و انتشار محتوای محتوای مغرضانه شود.
اعظم ولایتی، دکترای تخصصی گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان نیزبه بررسی «تحلیل جامعهشناسی اقتصاد شهرت و کنشهای مسئولیت اجتماعی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در ایران» پرداخته است.
این مطالعه نتیجه میگیرد که اقتصاد شهرت در ایران اکوسیستمی است که در آن کنش اجتماعی با منافع شخصی و اقتصادی گره خورده است. بهکارگیری استراتژیک مسئولیت اجتماعی، عمدتاً به عنوان مکانیزمی برای انباشت توجه و تبدیل سرمایه نمادین به منافع ملموس عمل میکند. این پدیده بر نیاز مبرم به چارچوبهای نهادی برای اجرای استانداردهای اخلاقی و شفافیت تأکید دارد. تقویت سواد رسانهای و تدوین دستورالعملهای اخلاقی روشن، گامهای ضروری برای هدایت این نیروی اجتماعی به سمت تغییر اجتماعی اصیل است.
انتهای پیام