خسرو غنیزاده، کارشناس اقتصادی در یادداشت اختصاصی برای ایکنا، مصوبه حذف چهار صفر از پول ملی را مورد تحلیل و واکاوی قرار داده است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
حذف چند صفر از پول ملی، طرحی است که هر از گاهی در فضای اقتصادی و سیاسی کشور مطرح میشود و این روزها دوباره در دستور کار قرار گرفته است. طرفداران این سیاست، آن را اقدامی ضروری برای ساماندهی واحد پولی و تسهیل مبادلات نقدی میدانند اما در واقعیت، در اقتصادی با تورم مزمن و ساختارهای ناکارآمد، این سیاست بیشتر به «بزک اقتصادی» شباهت دارد تا درمان یک بیماری مزمن.
حذف صفر، صرفاً تغییری ظاهری در اسکناسها و ارقام مالی است و هیچ تأثیری بر قدرت خرید مردم ندارد. ارزش واقعی پول به تولید ملی، کارآمدی سیاستهای ارزی و توان رقابت با ارزهای خارجی وابسته است، نه به تعداد صفرهای آن. از سوی دیگر، هزینههای چاپ اسکناس جدید، بهروزرسانی سیستمهای بانکی و تغییرات نرمافزاری، خود باری مضاعف بر دوش اقتصاد خواهد بود.
نگاهی به تجربه کشورهایی چون ونزوئلا، زیمبابوه و حتی ترکیه نشان میدهد که در غیاب اصلاحات بنیادی، حذف صفر نهتنها ثبات ایجاد نکرده، بلکه در مواردی، بحران پولی را عمیقتر کرده است. ریشه تورم اگر دستنخورده بماند، اعداد کوچک دوباره بزرگ میشوند.
تورم در ایران نتیجه عواملی همچون وابستگی به دلار، ضعف تولید داخلی، واردات بیرویه، خامفروشی منابع، نظام بانکی ربوی، کسری بودجه مزمن، سیاستهای مالیاتی ناکارآمد و تشویق سرمایهگذاریهای غیرمولد است. تا زمانی که این ساختارها اصلاح نشوند، حذف صفر صرفاً تغییری بیاثر خواهد بود.
کوچک کردن اعداد ممکن است در کوتاهمدت حس بهبود ایجاد کند اما این احساس زودگذر است. با ادامه روند تورم، اسکناسهای کوچک دوباره ارزش خود را از دست میدهند و صفرها بازمیگردند. این همان «توهم پولی» است که میتواند حتی سیاستگذاران را به اشتباه بیندازد.
حذف صفر زمانی میتواند اثرگذار باشد که ثبات اقتصادی ایجاد شده، تورم مهار شده و سیاستهای پولی و مالی هماهنگ اجرا شوند. در چنین فضایی، این اقدام بیشتر جنبه نمادین و اعتباربخشی به واحد پولی خواهد داشت، نه مسکنی برای مشکلات عمیق.
مشکل اصلی اقتصاد ایران، اعتباری بودن پول و خلق بیرویه آن است. در نظام سرمایهداری، بانکها بهعنوان «تاجر پول» عمل میکنند؛ پول کمی میدهند و پول بیشتری میگیرند، نتیجه آن نیز افزایش توان بانکها و کاهش توان مردم است. خلق پول در اقتصاد اسلامی ممنوع بوده و به جای آن باید به سمت «پول حقیقی» حرکت کرد؛ پولی با پشتوانه واقعی نظیر طلا یا نقره که بتواند ارزش برابری با کالا را حفظ کند.
افزایش تولید میتواند قیمت کالا را کاهش دهد اما تا زمانی که پول فاقد ارزش ذاتی باشد، تورم ریشهکن نخواهد شد. تجربه ضرب میلیونها سکه طلا در دولت پیشین، که تنها منجر به انتقال ثروت از خزانه عمومی به خزانههای شخصی شد، نمونهای روشن از ناکارآمدی رویکردهای مقطعی است. اگر پول کشور حقیقی شود، حتی در مبادلات خارجی، اقتدار ملی تقویت خواهد شد و دیگر کشورها نیز به تقلید از این الگو خواهند پرداخت.
حذف صفر در شرایط فعلی اقتصاد ایران، نه قدرت خرید را افزایش میدهد و نه تورم را مهار میکند؛ بلکه تنها باعث هزینهتراشی و ایجاد انتظارات غیرواقعی خواهد شد. نجات اقتصاد ایران در گرو «صفر کردن وابستگی به دلار» و حرکت به سمت «پول حقیقی» همراه با اصلاحات ساختاری عمیق است، نه در کم و زیاد کردن صفرهای اسکناس.
انتهای پیام