کد خبر: 4299875
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۰
حسین سلطان‌محمدی:

تجربه بازگشت آزادگان در سینما و تلویزیون مغفول مانده است

یک کارشناس رسانه با اشاره به جای خالی مسئله آزادگان در سینما و تلویزیون گفت: اگرچه فیلم‌هایی مانند «دستان خالی» و «بوی پیراهن یوسف» موفق عمل کرده‌اند اما روایت دقیق از چالش‌های روانی، جسمی و خانوادگی آزادگان پس از بازگشت هنوز مغفول مانده و فرصت زیادی برای تولید آثار انسانی و واقعی وجود دارد که می‌تواند نسل جدید را با تجربه تاریخی و اجتماعی آزادگان آشنا کند و ظرفیت‌های فرهنگی جامعه را غنی‌تر سازد.

سینمای ایران در طول سال‌های گذشته ظرفیت بالایی برای روایت دوران اسارت و بازگشت آزادگان داشت اما این ظرفیت به شکل واقعی و عمیق مورد توجه قرار نگرفت. با وجود اهمیت تاریخی، انسانی و فرهنگی این موضوع، بخش عمده آثار تصویری بیشتر به رویدادهای جنگ و عملیات‌های نظامی تمرکز کرده و ابعاد روانشناختی، خانوادگی و اجتماعی آزادگان کمتر بازتاب یافته است. تحلیل‌ها و روایت‌های دست اول این دوران هنوز جای کار فراوان دارد و می‌تواند تجربه‌های انسانی و فرهنگی مهمی را به مخاطب منتقل کند.

با وجود این کم‌توجهی، معدود آثار شاخصی در سینما و تلویزیون تولید شد که توانستند بخشی از واقعیت‌های بازگشت آزادگان را به نمایش بگذارند. فیلم‌هایی مانند «بوی پیراهن یوسف» و «دستان خالی» نمونه‌هایی موفق در پرداخت به تجربه آزادگان پس از بازگشت به جامعه و مواجهه با مشکلات خانوادگی و اجتماعی هستند. این آثار تلاش کردند بازتاب انسانی و روانشناختی اسارت و بازگشت را به شکل نزدیک به واقعیت نشان دهند و ظرفیت‌های عاطفی و اجتماعی این تجربه را به تصویر بکشند.

یکی از چالش‌های مهم در روایت آزادگان، تعامل آن‌ها با خانواده و جامعه پس از بازگشت است. سال‌ها دوری از خانواده، تغییرات اجتماعی و فرهنگی و تجربه‌های سخت اسارت باعث شد آزادگان با مشکلات پیچیده‌ای مواجه شوند که هنوز به طور کامل در آثار تصویری بازتاب داده نشده است. پرداخت به این ابعاد انسانی می‌تواند غنای آثار سینمایی و تلویزیونی را افزایش دهد و نسل جدید را با تجربه واقعی آزادگان آشنا کند.

علاوه بر آن، نقش نهادهای حمایتی در دوره‌های گذشته نیز تأثیر بسزایی بر تولید آثار داشت. نظارت‌های شدید و حساسیت‌ها باعث شد بسیاری از نویسندگان و کارگردانان از ورود به این حوزه پرهیز کنند و ظرفیت‌های انسانی و اجتماعی آزادگان کمتر مورد بازنمایی قرار گیرد. حمایت و تشویق این نهادها می‌توانست مسیر تولید آثار غنی‌تر و واقعی‌تر را هموار کند، اما این فرصت به طور کامل استفاده نشد.

با وجود این محدودیت‌ها و کم‌توجهی‌ها، پژوهش‌ها و آثار منتشر شده هنوز ظرفیت‌های مهمی برای تحلیل و روایت آزادگان فراهم می‌کنند. خاطرات منتشرشده، کتاب‌ها و منابع دست اول می‌توانند مبنای تولید آثار غنی و انسانی باشند و تجربه آزادگان را به شکل واقعی و ملموس در سینما و تلویزیون بازتاب دهند. ایکنا پیرامون این موضوع با حسین سلطان‌محمدی، کارشناس رسانه و سینما گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه می‌خوانیم.

ایکنا - با توجه به آنچه از دوران اسارت آزادگان می‌دانیم، نگاه سینمای ایران در طول سال‌های گذشته به این موضوع چگونه بوده است آیا آثار تلویزیونی و سینمایی واقعیت‌های انسانی و تاریخی آن‌ها را بازتاب داده‌اند یا اغراق و سانسور شده و ابعاد واقعی وقایع به درستی منتقل نشده است؟ آیا کم‌کاری رسانه‌ای باعث شده نسل جدید کمتر با این تجربه آشنا شود و مطالبه‌ای برای بازنمایی دقیق این دوره وجود دارد؟

نگاه سینمای ایران به آزادگان طی سال‌های گذشته اغلب محدود و غیرجامع بوده است. بسیاری از آثار، تمرکز بر ابعاد قهرمانی و حماسی آزادگان داشتند و زندگی روزمره آن‌ها، مشکلات جسمی و روانی و تعامل با خانواده و جامعه پس از بازگشت کمتر دیده شد. نمونه‌هایی مثل «دوئل» یا «کیمیا» بیشتر به تجربه فردی اسیران بازگشته پرداختند و جزئیات واقعی اردوگاه و شکنجه و اثرات روانی اسارت به طور کامل بازتاب داده نشد.

در نمونه‌هایی مانند «بوی پیراهن یوسف» و «دستان خالی» تلاش شد بازگشت آزادگان به جامعه و چالش‌های خانوادگی نشان داده شود. این آثار توانستند تضاد میان گذشته و حال و تعامل آزادگان با جامعه پس از بازگشت را تصویر کنند اما بخش زیادی از داستان‌ها هنوز روایت نشده و بسیاری از جزئیات واقعی و دست اول مغفول مانده است.

یکی از دلایل این محدودیت، سخت‌گیری نهادهای دولتی و ستاد آزادگان در دهه‌های گذشته بود. حساسیت‌ها و محدودیت‌ها موجب شد فیلمسازان کمتر ریسک کنند و وارد این حوزه شوند و این خلأ باعث شده نسل‌های جدید تجربه آزادگان را به طور کامل درک نکنند. مطالبه‌ای جدی برای تصویرسازی دقیق این دوران هنوز وجود دارد و باید در آثار آینده دیده شود.

ایکنا - نمونه‌هایی مانند «نفوذی» و «بازگشت پرستوها» تا چه حد توانستند زندگی آزادگان در اردوگاه‌ها و رفتار آن‌ها پس از بازگشت را نمایش دهند؟ آیا جزئیات برخورد با منافقان و سختی‌های دوران اسارت به درستی بازتاب داده شده است و تجربه آزادگان در تعامل با جامعه جدید چگونه نمایش داده شد؟

آثار «نفوذی» و «بازگشت پرستوها» نمونه‌های استثنایی بودند که تمرکز بر مواجهه آزادگان با منافقان و فضای اردوگاه داشتند. این آثار نشان دادند که آزادگان چگونه با سختی‌های اردوگاه و فشارهای روانی و جسمی روبرو شدند و پس از بازگشت با چالش‌های اجتماعی و خانوادگی مواجه شدند. این موضوع، کمتر در آثار دیگر دیده شده و به همین دلیل اهمیت این نمونه‌ها بسیار بالاست. در «نفوذی» به ویژه بعد عملیاتی و امنیتی دوران اسارت و پس از بازگشت بازتاب داده شد و تلاش شد رفتار آزادگان و پیامدهای زندگی در اردوگاه‌ها نمایش داده شود. این آثار توانستند زوایای کمتر دیده شده برخورد آزادگان با مسائل سیاسی و امنیتی و درگیری با گروهک‌ها را به نمایش بگذارند. با این حال بسیاری از جزئیات انسانی و اجتماعی دوران اسارت در آثار دیگر مغفول مانده است. مسائلی مانند تنش‌های خانوادگی، تبعات روانی و جسمی، تفاوت نگرش‌های خانواده و جامعه و مشکلات بازگشت هنوز به صورت کامل روایت نشده و این خلا باعث شده تجربه آزادگان به نسل امروز کمتر منتقل شود.

ایکنا - آثار سینمایی مانند «بوی پیراهن یوسف» و «دستان خالی» توانستند جنبه‌های روانشناختی و اجتماعی بازگشت آزادگان را نشان دهند. نظر شما درباره این آثار چیست؟ آیا موفق شدند فاصله زمانی و تفاوت نگرش‌های خانواده و جامعه نسبت به آزادگان را بازتاب دهند و چقدر توانستند ابعاد انسانی اسارت را نشان دهند؟

فیلم «بوی پیراهن یوسف» نمونه‌ای ممتاز است که توانست تضاد میان گذشته و حال آزادگان را به تصویر بکشد. این اثر، چشم‌انتظاری خانواده‌ها و بحران‌های عاطفی ناشی از فقدان طولانی آزادگان را نشان داد و توجه ویژه به روابط انسانی و خانوادگی داشت. شخصیت‌ها با شرایطی روبرو شدند که تغییرات اجتماعی و فرهنگی را درک نکرده بودند و این تضاد، دراماتیک و انسانی نمایش داده شد. در «دستان خالی» نیز بازگشت آزادگان به شهر و مواجهه با نگرش‌های متفاوت جامعه و خانواده برجسته شد. شخصیت اصلی با تحسین و توهین مواجه می‌شود و باید مسیر زندگی خود را بازسازی کند. این روایت نشان داد که بازگشت آزادگان تنها فیزیکی نبوده بلکه نیازمند تطبیق روانی و اجتماعی با محیط جدید است.

این آثار اگرچه موفق بودند اما محدودیت‌های تولید و تمرکز بر رویدادهای دراماتیک باعث شد بسیاری از جزئیات انسانی و زندگی روزمره آزادگان دیده نشود. هنوز ظرفیت زیادی برای نمایش دقیق بازگشت آزادگان، تعامل آن‌ها با خانواده و جامعه و پیامدهای روانی و جسمی دوران اسارت وجود دارد که می‌تواند سینما و تلویزیون را غنی‌تر کند.

ایکنا - چالش‌های بازگشت آزادگان به خانواده و جامعه تا چه حد باعث شده رسانه‌ها و فیلمسازان در این زمینه کم کار باشند؟ آیا مشکلات جسمی و روانی آزادگان بعد از بازگشت به اندازه کافی در آثار سینمایی و تلویزیونی بازتاب داده شده است و چه محدودیت‌هایی بر سر راه روایت این تجربیات وجود داشته است؟

یکی از محدودیت‌های مهم، چالش‌های خانوادگی و اجتماعی آزادگان بود. دوره طولانی غیبت آزادگان باعث شد خانواده‌ها و جامعه آمادگی مواجهه با بازگشت آن‌ها را نداشته باشند و اختلافات و تنش‌هایی شکل گرفت که کمتر در آثار تصویری نمایش داده شد. بسیاری از آزادگان با مشکلات جسمی و روانی روبرو بودند و هنوز قادر به تطبیق کامل با محیط اجتماعی نبودند.

علاوه بر آن، نهادهای حمایتی و ستادهای مربوطه نقش سلبی و محدودکننده داشتند و تلاش کردند از آسیب به حرمت آزادگان جلوگیری کنند. این محدودیت‌ها مانع از آن شد که بخش ایجابی و تشویقی بازگشت آزادگان به خوبی نمایش داده شود و روایت‌های دست اول کمتر در آثار تصویری جریان پیدا کرد.

با این حال نمونه‌هایی مانند «شماره ۱۰» و مجموعه‌های مرتبط با عملیات مرصاد تلاش کردند ابعاد برخورد با منافقان و پیامدهای اسارت را نشان دهند اما هنوز بسیاری از روایت‌های دست اول، تجربیات خانوادگی و اجتماعی آزادگان و اثرات روانشناختی دوران اسارت مغفول مانده و ظرفیت زیادی برای بازنمایی دقیق این داستان‌ها وجود دارد.

ایکنا - چگونه می‌توان سینما و تلویزیون را برای نمایش جامع‌تر زندگی آزادگان و پیامدهای دوران اسارت غنی‌تر کرد؟ آیا منابع دست اول و خاطرات منتشر شده کافی هستند و چگونه می‌توان از آن‌ها بهره برد؟

اولین گام فراهم کردن دسترسی کارگردانان و نویسندگان به منابع دست اول و مصاحبه با آزادگان و خانواده‌هاست. این منابع می‌توانند به تولید فیلم‌ها و سریال‌هایی منجر شوند که تجربه انسانی و ابعاد اجتماعی و روانشناختی بازگشت آزادگان را بازتاب دهند و تصویر واقعی‌تر بسازند. دوم تمرکز بر روایت‌های عاطفی و روزمره آزادگان است. تعامل آن‌ها با جامعه، چالش‌های خانواده و پیامدهای جسمی و روانی اسارت می‌تواند آگاهی عمومی را افزایش دهد و همدلی تاریخی و فرهنگی ایجاد کند. ترکیب این روایت‌ها با تحلیل‌های دینی و فرهنگی اثرگذاری آثار را بیشتر می‌کند.

همچنین حمایت نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای و ایجاد فضای پژوهشی و مشاوره تخصصی می‌تواند محدودیت‌های گذشته را کاهش دهد. تشویق تولید آثار متنوع با رویکرد انسانی و تحلیلی، بازخوانی خاطرات منتشر شده و همکاری با انتشارات دفاع مقدس و بنیاد شهید می‌تواند تصویر دقیق‌تری از آزادگان و زندگی پس از بازگشت آن‌ها ارائه دهد.

ایکنا - با توجه به تجربه فیلم‌های «کیمیا» و «شیدای کمال» چه نکات ریز و انسانی درباره بازگشت آزادگان و ارتباط آن‌ها با خانواده و جامعه وجود دارد که کمتر در آثار سینمایی دیده شده است و چه ظرفیت‌هایی برای تولید آثار آینده باقی مانده است؟

در فیلم «کیمیا» بازگشت آزادگان با دغدغه‌های شخصی و خانوادگی تصویر شد. نمونه‌هایی مانند پیدا کردن فرزند پس از سال‌ها، مواجهه با زندگی جدید و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه کمتر در آثار سینمایی دیده شده است. شخصیت آزادگان با تجربه‌ای متفاوت از جامعه بازمی‌گردد و باید با نگرش‌ها و ارزش‌های جدید خود و جامعه هماهنگ شود. در «شیدا» صحنه پایانی که قرآن خوانده می‌شود، نمایانگر پایان دنیوی آزادگان و انتقال به تجربه معنوی است. این نوع صحنه‌ها کمتر در سینما و تلویزیون به نمایش درآمده و ظرفیت بالایی برای بیان بعد انسانی و فرهنگی آزادگان دارد. ما عمدتاً در آثار گذشته به دعوا، خشونت و حماسه‌های عملیاتی تمرکز کرده‌ایم و این ابعاد روانشناختی و معنوی مغفول مانده است.

فیلم‌ها و سریال‌ها می‌توانند به تحلیل تضاد میان گذشته و حال بپردازند. شخصیت‌هایی که هشت سال در اسارت بوده‌اند و پس از بازگشت با خانواده و جامعه جدید روبرو می‌شوند، با مشکلات روانی و جسمی دست و پنجه نرم می‌کنند. این تجربه‌ها هنوز در آثار تصویری کمتر دیده شده و فرصت بزرگی برای بازنمایی دقیق این دوران باقی مانده است.

ایکنا - نگاه شما به نقش نهادهای حمایتی و ستاد آزادگان در تولید آثار سینمایی و تلویزیونی چیست؟ آیا این نهادها بیشتر نقش محدودکننده داشتند یا می‌توانستند نقش ایجابی و تشویقی بیشتری ایفا کنند و روایت آزادگان را غنی‌تر کنند؟

 واقعیت این است که نهادهای مربوطه در دوره‌های گذشته عمدتاً نقش سلبی و محدودکننده داشتند. حساسیت‌ها و نظارت‌های شدید باعث شد بسیاری از فیلمسازان و نویسندگان از ورود به حوزه روایت آزادگان خودداری کنند. آن‌ها تلاش داشتند حرمت آزادگان حفظ شود و تصویر نادرست یا تحریف‌شده منتشر نشود، اما این رویکرد به قیمت محدود شدن آثار واقعی تمام شد. نقش ایجابی این نهادها به ندرت دیده شد. فرصتی برای تشویق تولید آثار انسانی، روانشناختی و خانوادگی فراهم نشد. حتی دوره‌ای وزارت اطلاعات پرونده‌هایی در اختیار فیلمسازان قرار داد تا آثار بسازند اما این تجربه کوتاه بود و استمرار نداشت. این خلا باعث شد بسیاری از داستان‌ها و روایت‌های دست اول مغفول بماند و نسل جدید از تجربه واقعی آزادگان کمتر مطلع شود.

یکی از محدودیت‌های مهم، چالش‌های خانوادگی و اجتماعی آزادگان بود. دوره طولانی غیبت آزادگان باعث شد خانواده‌ها و جامعه آمادگی مواجهه با بازگشت آن‌ها را نداشته باشند و اختلافات و تنش‌هایی شکل گرفت که کمتر در آثار تصویری نمایش داده شد. بسیاری از آزادگان با مشکلات جسمی و روانی روبرو بودند و هنوز قادر به تطبیق کامل با محیط اجتماعی نبودند

همچنین بازخوانی خاطرات منتشر شده، کتاب‌ها و منابع دست اول می‌توانست این خلا را پر کند. حمایت نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای، تشویق پژوهش و همکاری با انتشارات دفاع مقدس و بنیاد شهید ظرفیت ایجاد آثار واقعی و غنی را فراهم می‌کرد که متأسفانه در گذشته کمتر اتفاق افتاد و هنوز جای کار دارد.

ایکنا - تجربه آزادگان در تعامل با خانواده پس از بازگشت چه پیامدهایی داشته و چگونه می‌تواند به غنای آثار سینمایی و تلویزیونی کمک کند؟ آیا اختلافات و چالش‌های خانوادگی ناشی از بازگشت آزادگان به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته است؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌های بازگشت آزادگان، تعامل با خانواده بود. دوره طولانی اسارت باعث شد نگرش‌ها و تجربیات آزادگان با اعضای خانواده متفاوت باشد. بسیاری از آزادگان با مشکلات جسمی و روانی بازگشتند و خانواده‌ها آمادگی کافی برای مواجهه با این وضعیت نداشتند. این اختلافات و تنش‌ها هنوز در آثار سینمایی و تلویزیونی به اندازه کافی بازتاب داده نشده است.

در برخی آثار مانند «دستان خالی» و «نفوذی» به این موضوع پرداخته شد، اما تمرکز بیشتر بر رویدادهای دراماتیک و عملیات‌های امنیتی بود. بازگشت آزادگان به خانواده و جامعه، حل اختلافات و تطبیق با محیط جدید، تجربه‌ای انسانی و روانشناختی است که می‌تواند در آثار آینده به غنای روایت کمک کند و تصویر واقعی‌تر از اسارت و بازگشت ارائه دهد. به عنوان مثال در داستان‌های واقعی، آزادگان پس از بازگشت با نگرش‌ها و سبک زندگی متفاوت خانواده‌ها مواجه شدند. برخی ازدواج کرده بودند، برخی تغییر مسیر داده بودند و آزادگان باید تصمیم می‌گرفتند چگونه با این تغییرات برخورد کنند. این تجربه پیچیده و انسانی هنوز در آثار تصویری کمتر دیده شده و ظرفیت زیادی برای روایت دقیق آن وجود دارد.

ایکنا - شما اشاره کردید که آثار گذشته بیشتر به خشونت و حماسه‌های عملیاتی توجه کرده‌اند. چه ظرفیت‌هایی برای روایت روانشناختی و فرهنگی آزادگان باقی مانده و چگونه می‌توان این ابعاد را به سینما و تلویزیون منتقل کرد؟

ظرفیت‌های زیادی وجود دارد. مهم‌ترین بخش، تمرکز بر تجربه انسانی آزادگان، از جمله تنش‌های خانوادگی، مشکلات جسمی و روانی، و تعامل با جامعه جدید است. نمایش این ابعاد می‌تواند همدلی مخاطب را افزایش دهد و تجربه واقعی اسارت و بازگشت را منتقل کند. ترکیب روایت‌های دست اول با تحلیل‌های فرهنگی و دینی نیز می‌تواند اثرگذاری آثار را بیشتر کند. نمونه‌هایی مانند سکانس پایانی «کیمیا» یا «شیدا» نشان می‌دهد که تلفیق تجربه انسانی و معنوی، ظرفیت بالایی برای غنای آثار دارد. این نوع روایت‌ها می‌تواند به نسل‌های جدید کمک کند تا تاریخ واقعی آزادگان را درک کنند و تجربه آن‌ها را در زندگی اجتماعی و فرهنگی خود بازتاب دهند. درضمن بهره‌گیری از کتاب‌ها، خاطرات و منابع دفاع مقدس می‌تواند به فیلمسازان و نویسندگان کمک کند تا روایت‌های دست اول و واقعیت‌های کمتر دیده شده را به تصویر بکشند و خلاهای گذشته را پر کنند. تشویق نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای برای حمایت از چنین آثاری می‌تواند به تولید آثار عمیق، جامع و انسانی منجر شود.

ایکنا - تجربه شما نشان می‌دهد که آزادگان پس از بازگشت با جامعه‌ای متفاوت روبرو شدند. آیا این تفاوت فرهنگی و اجتماعی باعث محدودیت در تولید آثار شده و چه راهکارهایی می‌توان برای غنی‌تر کردن روایت‌های سینمایی پیشنهاد داد؟

تفاوت فرهنگی و اجتماعی جامعه جدید با تجربه آزادگان باعث شده بسیاری از فیلمسازان از ورود به این حوزه اجتناب کنند. آزادگان با نگرش و تجربه‌ای متفاوت بازگشتند و جامعه تغییر کرده بود. این تضاد، اگر به درستی نمایش داده نشود، می‌تواند باعث سردرگمی مخاطب شود. راهکار نخست، فراهم کردن دسترسی کارگردانان و نویسندگان به منابع دست اول و خاطرات آزادگان است. دوم، تمرکز بر روایت‌های خانوادگی و اجتماعی آزادگان و نمایش تطبیق آن‌ها با جامعه جدید می‌تواند ابعاد انسانی بازگشت را بازتاب دهد. سوم، حمایت نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای و ایجاد فضای پژوهشی و مشاوره تخصصی برای تولید آثار غنی و واقع‌گرایانه ضروری است.

در نهایت، تلفیق تجربه انسانی، فرهنگی و روانشناختی آزادگان با تحلیل‌های دینی و معنوی می‌تواند آثار سینمایی و تلویزیونی را غنی‌تر کند و نسل‌های جدید را با تجربه واقعی آزادگان آشنا سازد. این فرصت برای تولید آثار عمیق و جامع هنوز به طور کامل استفاده نشده و ظرفیت زیادی برای آینده وجود دارد.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha