کد خبر: 4307365
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۱
استاد تاریخ دانشگاه میشیگان:

قرآن بزرگترین منبع برای اثبات صلح‌طلبی پیامبر(ص) است

یک استاد آمریکایی می‌گوید: قرآن باید نقطه شروع درک سال‌های پایانی زندگی حضرت محمد(ص) و تلاش او برای صلح باشد و روایت‌های ساخته شده در سده‌های بعدی درباره تمایل مسلمانان به کشورگشایی، معتبر نیست.

خوان کول، استاد تاریخ دانشگاه میشیگان

به گزارش ایکنا، خوان کول(Juan Cole)، استاد تاریخ دانشگاه میشیگان، در سخنرانی آنلاینی که از سوی مؤسسه انعکاس برگزار شد گفت: قدیمی‌ترین منبعی که ما برای شناخت زندگی پیامبر داریم، خود قرآن است و من معتقدم قرآن (بر خلاف نظر برخی از مستشرقان) کتابی قدیمی است نه برساخته شده پس از پیامبر.
 
این استاد که کتابی درباره پیامبر اسلام با عنوان «محمد: پیامبر صلح در میانه ستیز امپراتوری‌ها» (Muhammad: Prophet of Peace Amid the Clash of Empires) نیز نوشته است، فرضیات دیرینه در مورد چگونگی بازسازی زندگینامه پیامبر توسط محققان را به چالش کشید.

 

قرآن؛ معتبرترین منبع درباره زندگی پیامبر(ص)

 
وی استدلال کرد که ارجحیت دادن به منابع بعدی که بسیاری از آنها ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پس از زمان پیامبر نوشته شده‌اند می‌تواند تاریخ را تحریف کند. 
 
وی خاطرنشان کرد: خاطرات با گذشت زمان تغییر می‌کند و من معتقدم که روایت‌های بعدی تحت تأثیر وقایع دوره عباسیان قرار گرفته‌اند.
 
این استاد آمریکایی تأکید کرد که بسیاری از داستان‌های رایج در زندگینامه‌های قرون وسطایی مربوط به پیامبر هیچ ریشه‌ای در قرآن ندارند. به گفته او در عوض، این کتاب مقدس، روایت معتبرتری از نحوه رهبری پیامبر، به‌ویژه در سال‌های ۶۲۸ تا ۶۳۰ میلادی(سال 6 تا 8 هجری)، زمانی که صلح‌نامه با مشرکان مکه امضا شد ارائه می‌دهد.
 
وی گفت: به عنوان مثال، معتقدم که قرآن جنگ تهاجمی را مجاز نمی‌داند و فقط  دفاع در قرآن مجاز شمرده شده است. این چیزی نیست که عباسیان بدان اعتقاد داشتند.
 
این استاد تاریخ با استناد به آیه ۹۴ سوره نساء توضیح داد که در قرآن به مسلمانان دستور داده شده که صلح را نسبت به کسانی که با آنها با صلح برخورد می‌کنند، دریغ نکنند. قرآن می‌گوید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا: (اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد چون در راه خدا سفر مى‌كنيد [خوب] رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام مى‌‏كند مگوييد تو مؤمن نيستى [تا بدين بهانه] متاع زندگى دنيا را بجوييد چرا كه غنيمت‌هاى فراوان نزد خداست قبلاً خودتان [نيز] همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مى‏‌دهيد آگاه است).
 
خوان کول افزود: در سوره فرقان، آیه ۶۳ آمده است: «وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا: و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند.» گفتن «سلام» در جهان باستان نوعی دعا بود. بیانی بود از آرزو برای صلح و آرامش دیگری و خود «سلام» معنای سلامت و امنیت داشت نه فقط صلح، بلکه ایمنی از سختی‌های زندگی. این آیه از مسلمانان می‌خواهد که برای «جاهلان» آرزوی آرامش کنند و این واژه در قرآن بیشتر به کسانی اشاره دارد که نمی‌توانند خویشتنداری کنند و افرادی سرکش هستند. اینها کسانی بودند که مسلمانان را مسخره می‌کردند و آنها را آزار می‌دادند.

سؤال این است: در جامعه نوپای پیامبر(ص)‌ در مکه، با این افراد چه باید کرد؟ پاسخ قرآن این است: به آنها سلام بگویید. علاوه بر این، این کار از سوی کسانی انجام می‌شود که بر زمین متواضعانه گام برمی‌دارند و در وجودشان صفت «رحمان» را نشان می‌دهند؛ عبادالرحمن، بندگان خدای رحمان.

در تفسیر این آیه، اندیشمندان و عارفان مسلمان معتقدند که عبارت «عبادالرحمن» فراتر از اشاره به بندگی خداوند است. آنها این آیه را اشاره به ویژگی‌های درونی مؤمنان دانسته‌اند. ویژگی‌هایی که بازتابی از صفت رحمت خداست.

وی استدلال کرد که این تأکیدات، روایت‌های بعدی که اسلام را ذاتاً جنگجو و توسعه‌طلب جلوه می‌دهند، تضعیف می‌کند.
 
کول در ادامه گفت: قرآن حتی نشان‌دهنده‌ تساهل عمل‌گرایانه نسبت به بت‌پرستان است. چنانچه قرآن در آیه 108 سوره انعام می‌گوید که بت‌های بت‌پرستان را نفرین نکنید زیرا آنها نیز به خدا اهانت خواهند کرد. هر قومی خدایان خود را زیبا می‌داند. (وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ).
 
خوان کول با قرار دادن این آیات در یک چارچوب تاریخی گسترده‌تر، به جنگ بزرگ بین بیزانس (روم شرقی) و امپراتوری ساسانی اشاره کرد. در سال ۶۲۷ میلادی، هراکلیوس، امپراتور روم، نیروهای خسرو دوم را شکست داد. او با اشاره به آیات ۲ تا ۵ سوره روم گفت: من قرآن را می‌خوانم تا بگویم پیروزی رومیان پیروزی خدا محسوب می‌شود و مؤمنان از آن شادمان خواهند شد.
 
وی استدلال کرد که قرآن با رومیان همدردی می‌کند و ساسانیان را متجاوز می‌داند.به گفته او این گرایش ژئوپلیتیکی به توضیح این موضوع کمک می‌کند که چرا قریش مکه  که گفته می‌شود با ساسانیان متحد بودند  پس از فروپاشی امپراتوری حامی خود، تمایل بیشتری به مذاکره نشان دادند.

 

صلح حدیبیه

 
این استاد در ادامه توضیح داد که تا سال ۶۲۸ میلادی، شرایط جدید، زمینه‌ را برای مذاکره فراهم کرد. زندگینامه‌های اسلامی بعدی نقل می‌کنند که پیامبر پیروان خود را برای حج به حومه مکه هدایت کرد، جایی که توسط نیروهای قریش متوقف شدند. پیامبر به جای جنگ، مذاکراتی را آغاز کرد که منجر به پیمان حدیبیه شد.
 
وی تاکید کرد که چگونه عمل‌گرایی پیامبر در این مذاکرات جلوه‌گر شد. طبق روایات، وقتی رهبران مکه از گنجاندن عبارت «رحمن و رحیم» در مقدمه پیمان خودداری کردند، پیامبر با فرمولی بی‌طرفانه‌تر موافقت کرد. این استاد گفت: به نظر می‌رسد واضح است که پیامبر به گونه‌ای تصویر شده است که برای صلح بیش از پایبندی به دیگر اصول، ارزش قائل است.
 

ورود مسالمت‌آمیز به مکه

 
دو سال بعد، در سال ۶۳۰ میلادی، پیامبر و پیروانش وارد مکه شدند. بسیاری از منابع بعدی این را یک فتح نظامی توصیف می‌کنند. اما خوان کول استدلال دیگری دارد. او با استناد به آیه 24 سوره فتح که می‌فرماید: وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ( و اوست همان كسى كه در دل مكه پس از پيروزكردن شما بر آنان دستهاى آنها را از شما و دستهاى شما را از ايشان كوتاه گردانيد و خدا به آنچه مى ‏كنيد همواره بيناست) گفت: من فکر می‌کنم قرآن به روشنی بیان می‌کند که این ورود به مکه مسالمت‌آمیز است.
 
استاد دانشگاه میشیگان این را با سنت‌هایی که توسط خاندان‌های بعدی، مانند زبیریان انجام می‌شده است مقایسه کرد. به گفته وی آنها ادعا می‌کردند که جدشان (پیامبر اسلام) پرچم جنگ را به مکه برده است. اما به گفته کول قرآن منبع اصلی است و می‌گوید هیچ جنگی وجود نداشته است.
 
وی افزود: تمایل سنت بعدی برای تفسیر ستیزه‌جویی در اسلام اولیه با قرآن ناسازگار است و ما باید با توجه به آنچه قرآن می‌گوید، دیدگاه‌های خود را در مورد این دین اصلاح کنیم.
 

فراتر از عربستان

 
خوان کول در این سخنرانی همچنین به گسترش اولیه اسلام در ورای سرزمین حجاز پرداخت. وی با استناد به گزارش‌های طبری، توضیح داد که چگونه حاکمان ساسانی یمن احتمالاً از روی رغبت و نه به واسطه کشورگشایی اعراب، اسلام را پذیرفتند.
 
کول افزود که خود قرآن به گفت‌وگو با زرتشتیان اشاره دارد، کسانی که در کنار یهودیان و مسیحیان نام برده شده‌اند؛ این ممکن است نشانه‌ای باشد که در زمان پیامبر، تبلیغ در میان زرتشتیان و تلاش برای جذب آنها به دین جدید وجود داشته است. 
 
این محقق در پایان به چگونگی ترسیم بازگشت مسالمت‌آمیز مؤمنان به مکه توسط قرآن اشاره کرد و گفت: مؤمنان، پس از ورود مسالمت‌آمیز به مکه و برقراری مجدد پرستش خدای یگانه در کعبه، به نمونه‌ای از فضایل دینی و اخلاقی در ادوار پیشین تبدیل شدند.
 
از نظر کول، قرآن باید همچنان دریچه اصلی درک رسالت پیامبر(ص) باشد؛ ما باید منابع بعدی را با تردید بخوانیم. هر جا تناقضی وجود دارد، باید قرآن را ترجیح دهیم.
انتهای پیام
خبرنگار:
محسن حدادی
دبیر:
اشرف بصیری
captcha