ایکنا ـ با توجه به خاتمه رسمی و قانونی قطعنامه ۲۲۳۱، چه میزان لازم است به صورت حقوقی در مجامع جهانی، این موضوع را از طریق دیپلماسی فعال دنبال کنیم؟ از منظر حقوقی و سیاسی، این موضوع چه اهمیتی دارد؟
اصل ماجرا به محتوای برجام بازمیگردد؛ یعنی همان مفاد و تعهداتی که در قالب برجام میان ایران و طرفهای مقابل تنظیم شد. در واقع، آن «شش قطعنامه سازمان ملل» به نوعی در متن برجام منعکس شده بود. میدانید که برجام سندی حدود ۱۷۰ صفحهای است و نسخه فارسی منتشرشده آن با ضمایم، حدود ۱۷۶ صفحه دارد.
در این سند، مجموعهای از تعهدات برای ایران و در مقابل برای طرفهای غربی از جمله آمریکا و سه کشور اروپایی تعیین شد. ایران پذیرفت که فعالیتهای هستهای خود را در چارچوب مشخصی ادامه دهد؛ از جمله نحوه غنیسازی، میزان مجاز غنیسازی، نوع سانتریفیوژها (نسل ۱ و ۲)، سقف ذخیره اورانیوم (حداکثر ۳۰۰ کیلوگرم) و سایر محدودیتها.
در مقابل، آمریکاییها و اروپاییها هم تعهداتی داشتند. آمریکا در قالب ۲۱ سرفصل و اروپا در ۱۱ سرفصل تعهداتی را پذیرفته بودند. اروپاییهای از این امر خرسند شدند به گونهای که هیئتهای بزرگی از اروپا در سطح نخست وزیران، رؤسای جمهور و معاون نخست وزیر به ایران سفر کردند تا همکاریهای خود را شروع کنند اما با روی کار آمدن ترامپ، پس از حدود دو سال از اجرای برجام، به طور یکجانبه از توافق خارج شد. طبیعی بود که در پی این اقدام، آمریکا نهتنها تعهداتش را اجرا نکرد بلکه تحریمهای بیشتری را به تدریج نیز علیه ایران اعمال کرد.
چرا اروپاییها به تعهدات خود در برجام عمل نکردند؟
ایکنا ـ بعد از خروج آمریکا از برجام، چرا کشورهای اروپایی به تعهدات خود پایبند نماندند؟
ایران به اروپاییها گفت که آمریکا خارج شده اما شما چرا به تعهدات خود عمل نمیکنید؟ پاسخ آنها این بود که دولتهای اروپایی تصدی مستقیم ندارند و شرکتهای خصوصیشان در تعاملات تجاری دست بالا را دارند. این شرکتها هم بهدلیل وابستگی گسترده به اقتصاد آمریکا و تهدیدهای واشنگتن مبنی بر جریمه و مجازات، از همکاری با ایران خودداری کردند.
در واقع، آمریکا برخی شرکتهای اروپایی را هم جریمه کرد و همین مسئله باعث شد ترس از ادامه همکاری با ایران در اروپا گسترش یابد. به همین دلیل اروپاییها در عمل به تعهدات خود پایبند نماندند.
ایکنا ـ اروپاییها پس از آن، سازوکار مالی «اینستکس» را معرفی کردند. این طرح چه جایگاهی در روابط اقتصادی ایران و اروپا پیدا کرد؟
بله، بعد از ناکامی در اجرای تعهداتشان، اروپاییها گفتند به جای آن سازوکار دیگری را راهاندازی میکنیم و «اینستکس» را معرفی کردند و ایران طبیعی بود که گفت آن را قبول ندارد چرا که قرار بود از طریق این سازوکار، مبادلات مالی در حوزههایی مثل دارو، غذا، فروش نفت و امثالهم انجام شود اما ایران گفت نیازمندیهای متنوع دیگری نیز دارد که باید انجام شود.
در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، اروپاییها در مقابل او ایستادند. هرچه آمریکا در آن دوره فشار زیادی بر اروپا وارد کرد تا یا از برجام خارج شوند یا سازوکار اسنپبک (بازگشت تحریمها) را فعال کنند اما اروپاییها در آن زمان زیر بار نرفتند. در ادامه مباحث و تعامل ایران با اروپا، روابط به تدریج تیره شد؛ بهویژه پس از روی کار آمدن بایدن و سپس با آغاز جنگ اوکراین.
جنگ اوکراین و نوع روابط ایران با اروپاییها
ایکنا ـ جنگ اوکراین چه تأثیری بر روابط ایران و اروپا داشت؟
در جریان جنگ اوکراین، روسیه صادرات گاز و فرآوردههای نفتی به اروپا را قطع کرد و اروپاییها انتظار داشتند ایران بتواند جایگزین شود اما در آن زمان، شرایط بهگونهای پیش رفت که روابط ما با غرب تیرهتر شد.
از سوی دیگر، ادعای ارسال پهپاد از ایران به روسیه نیز مطرح شد و اروپاییها پس از آن، بهطور آشکار مواضع سختگیرانهتری علیه ایران اتخاذ کردند. به تعبیر عامیانه، میتوان گفت از آن زمان به بعد، شمشیر را علیه ایران از رو بستند و با روی کارآمدن مجدد ترامپ، اروپا و آمریکا عملاً در مواضع خود علیه ایران همپایه و هماهنگ شدند.
فعالسازی اسنپبک
ایکنا ـ منظورتان درباره روند فعالسازی «اسنپبک» چیست؟ توضیح دهید آن فرایند براساس برجام، چگونه باید طی میشد و الان ما کجا ایستادهایم؟
روندی که در برجام پیشبینی شده بود، این بود که فعالسازی اسنپبک به شورای حل اختلاف ارجاع میشد که بر این اساس باید فرآیندی را طی میکردند که معمولاً حدود سه ماه طول میکشد و سپس نامه خاتمه نهایی تقریباً یک ماه دیگر زمان میبرد. آنها وقتی آن نامه آخر را دادند با توجه به اینکه 26 مهرماه پایان این داستان است، اگر اسنپبک را فعال نمیکردند، زمان میگذشت.
بر اساس متن برجام برخی تحریمها بهطور طبیعی منقضی میشدند. برجام تاریخها و مهلتهایی را برای برخی از تحریمها تعیین کرده بود؛ مثلاً برخی تحریمها چون فروش تسلیحات عادی، دو ساله بود و با رسیدن موعد، تمام شد و امثالهم. مکانیزم اسنپبک نیز این گونه بود که اگر یکی از طرفها ادعا کند طرف دیگر تعهداتش را نقض کرده، میتواند درخواست فعالسازی این پروسه را مطرح کند تا روند طی شود و اسنپبک فعال شود و تحریمها بازگردد. لذا اروپاییها از این بند برای فعالسازی اسنپبک استفاده کردند.
قطعنامه ۲۲۳۱ مفاد برجام را مورد تأیید قرار میدهد
ایکنا ـ اروپا و آمریکا بر چه اساسی اسنپبک را بهکار گرفتند و واکنش ایران چه بود؟
اروپاییها آمدند و ادعا کردند که ایران تخلف کرده و بنابراین اسنپبک باید فعال شود. ایران پاسخ داد که شما در طول آن ۱۰ سال که اسماً عضو برجام بودید عملاً مثل آمریکا رفتار کردید، یعنی شما هم عملاً از تعهدات اجرا نکردید و رفتار شما شبیه خروج از برجام بود؟! چطور میشود که پس از 10 سال صرفا به یک بند از این تعهد بچسبید؟ بنابراین ایران گفت اینطور نیست که بعد از ۱۰ سال صرفاً شما حق اعمال بند اسنپبک را داشته باشید در حالی که خودتان بهصورت عملی از برجام خارج شدهاید.
باید توجه داشت که قطعنامه ۲۲۳۱ در واقع برجام را مورد تأیید قرار داد و بهعنوان سندی که سایر قطعنامههای پیشین مربوط به برنامه هستهای را ملغی میکرد، عمل میکرد. این قطعنامه حکم به پایان دادن به آن قطعنامههای پیشین (شش قطعنامه) میداد و محتوای برجام را تأیید میکرد؛ لذا برای آنکه بخواهید بهطور یکجانبه آن را برگردانید یا احیا کنید باید مستندات حقوقی قوی داشته باشید، نه صرفاً با استناد به یک بند.
ادعای عدول ایران از ضوابط برجام
ایکنا ـ غرب چه ادعاهایی درباره تخلفات هستهای ایران مطرح کرد؟
آنها مدعی شدند، ایران از ضوابط برجام عدول کرده: بهجای استفاده از سانتریفیوژهای نسل IR-1 و IR-2 به سراغ انواع پیشرفتهتر مثل IR-4، IR-6، IR-9؛ بهجای غنیسازی 3.67 درصد، درصدهای بالاتر مثل ۲۰ و ۶۰ درصد را تولید کرده؛ و بهجای سقف ذخیرهسازی غنیسازی مثلاً حدود ۳۰۰ کیلوگرم، مقادیر بالاتری تولید شده است و به ایران اتهام میزنند که اینها برای مصارف صلحآمیز نیست بلکه برای ساخت سلاح اتمی است. همچنین ادعا کردند ایران بازرسیها را محدود یا متوقف کرده، دوربینها را خاموش کرده و گزارشهای بازرسی را در اختیار آژانس قرار نمیدهد؛ یعنی مجموعهای از اتهامات فنی و نظارتی مطرح شد که مربوط به افزایش سطح غنیسازی و کاهش همکاری با نهادهای نظارتی است.
واکنش ایران به بیتعهدی آمریکا و اروپا
ایکنا ـ واکنش ایران به این اتهامات چه بوده است؟
ایران میگوید که تا یک سال هیچ تخلفی نکردم؛ بارها به طرفهای مقابل تأکید کردم شما باید تعهداتتان را انجام دهید اما آنها عمل نکردند، پس ایران در واکنش برخی اقدامات را انجام داد. ایران میگوید «شما بازگردید و تعهدات خود را انجام دهید؛ من هم در مقابل اقدامات و بازگشت شما به تعهدات به برخی محدودیتها بازمیگردم؛ برای نمونه غنیسازی را کاهش میدهم و برخی مواد تولیدشده را رقیق یا به حالت قبل باز میگردانم».
در قاهره توافقاتی میان ایران و مدیرکل آژانس نوشته شد؛ توافقاتی که قرار بود اجرا شوند اما عملاً اجرا نشدند. در نتیجه، ایران از ابتدا گفته که طرفهایی که عملاً از برجام خارج شدهاند، حق ندارند با استناد به بندهای برجام مثل اسنپبک، این وضعیت را علیه ایران اعمال کنند.
دولت ایران از طریق دیپلماتیک و مکاتبه اقدام کرد
ایکنا ـ چه اقداماتی از سوی ایران برای ثبت اعتراض صورت گرفت؟
ایران از ابتدا مطرح کرد؛ شما عملا به عنوان خارج شده از برجام تلقی میشوید و حق این کار را ندارید. حتی در هنگام تهدید کشورهای اروپایی به فعالسازی مکانیسم ماشه و پیش از این اقدام، دولت ایران از طریق دیپلماتیک و مکاتبه اقدام کرد؛ مثلاً وزیر امورخارجه، نامهای به دبیرکل سازمان ملل و رئیس وقت شورای امنیت نوشت. اخیرا نیز ایران دوباره آن را تاکید کرد که 18 اکتبر (26 مهرماه) ضربالاجل مدنظر برای پایان آن دوره است و دیگر هیچکس حقی برای استناد به آن بند ندارد چون تنها ایران در برجام باقی مانده و دیگر کشورها عملاً خارج شدهاند. بر این اساس، مفاد قابل استناد ایران و اینکه طرف مقابل به چه اعتباری این قضیه را مطرح کرد، بیان شد.
ایکنا ـ در مجموع الان در چه وضعیتی هستیم؛ آیا طرفین یکدیگر را قبول دارند؟
فعلاً طرفین یکدیگر را قبول ندارند. طرف مقابل میگوید اقدام ما قانونی و درست است و ایران باید تمکین کند اما از منظر حقوقی ایران استدلال میکند که اقدام آنها عبث است؛ و روسیه و چین نیز در اظهار نظرهایشان تا حدودی حرف ایران را تکرار کردند اما اینکه آنها در عمل چه میزان پایبند بمانند و به تحریمها اعتنا نکنند و به مراودات اقتصادی با ایران ادامه دهند، بحثی متفاوت است. در واقع دو قطبی در ارتباط با این مسئله به وجود آمده است.
تا چه اندازه کشورها در عمل، پای همکاری ایران هستند
ایکنا ـ چه میزان میتوان با دیپلماسی فعال کشورهای همنظر را ترغیب به ادامه تبادلات اقتصادی با ایران بیتوجه به تحریمها کرد؟
ادامه تبادلات اقتصادی بیتوجه به تحریمها به روابط و رفتار تمام این کشورها با ایران بستگی دارد. یعنی باید دید هر یک از این کشورها تا چه اندازه حاضرند در عمل پای همکاری با ایران بایستند.
به طور نمونه، گروه بریکس متشکل از کشورهایی مانند هند، روسیه، چین، آفریقای جنوبی و برزیل که از بنیانگذاران آن و چند کشور دیگر است که در سالهای اخیر به آن ملحق شدهاند، اگر بهطور جدی بایستند و در برابر فشارهای غرب و آمریکا کوتاه نیایند، ایران با دشواری خیلی بیشتری نسبت به گذشته مواجه نخواهد شد؛ یعنی آنها تحریمهای خود را انجام دادهاند و ایران با افت و خیز به سمت توسعه پیش خواهد رفت. به عبارت دیگر ممکن است سرعت توسعه اقتصادی یا گسترش بازارهای بینالمللی ایران کاهش یابد اما کشور میتواند مانند گذشته با فراز و فرودهایی مسیر خود را ادامه دهد و زندگی اقتصادیاش را حفظ کند اما اگر اعضای بریکس و دیگر کشورهای همنظر، در گفتار از حمایت ایران سخن بگویند اما در عمل یکییکی عقبنشینی کنند و بگویند روابط اقتصادی ما با آمریکا دهها یا صدها میلیارد دلار ارزش دارد در حالیکه با ایران فقط یک تا چند میلیارد دلار مبادله داریم، طبیعی است که برای حفظ منافع خودشان ایران را فدا میکنند و به سمت واشنگتن متمایل میشوند. در این صورت، ایران با مشکلات بیشتری روبهرو خواهد شد.
در مقابل، اگر این کشورها واقعاً دو قطبی تازهای در برابر نظام سلطه ایجاد کنند و بر مواضع خود پافشاری کنند، شرایط میتواند به نفع ایران تغییر کند. واقعیت این است که در حال حاضر نمیتوان به این «اگر» پاسخ قطعی داد؛ باید زمان بگذرد تا ببینیم عملکرد واقعی این کشورها در قبال ایران چگونه خواهد بود نه صرفا به ادعاهای آنها بسنده کنیم.
گفتوگو از سمیرا انصاری