
به گزارش ایکنا؛ مراسم اختتامیه سومین دوره دوسالانه «کتاب عاشورا»، اول آبان ماه با حضور شماری از اساتید دانشگاه و پژوهشگران حوزه دین همچون؛ محمد اسفندیاری، محمدرضا سنگری، عبدالحسین طالعی، مهدی امین فروغی، محسن حسام مظاهری، سعید طاووسی مسرور و... در کانون فرهنگی توحید برگزار شد.
این رخداد با هدف شناسایی، معرفی و حمایت از پژوهشها، آثار ادبی و هنری مرتبط با واقعه عاشورا برگزار و با معرفی برگزیدگان بخشهای مختلف به کار خود پایان داد.
محمد اسفندیاری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات دینی در ابتدای این مراسم با بیان آنکه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، ما چندین اثر در حوزه ادبیات عاشورایی داریم که در نوع خود بسیار ارزنده هستند گفت: از این میان باید به «دانشنامه جهان اسلام» و «فرهنگنامه دینی کودکان و نوجوانان» اشاره کرد که هرکدام در نوع خود شاهکار هستند.
وی ادامه داد: این فرهنگنامه با رعایت تمامی استانداردهای بینالمللی فرهنگنامهنویسی تهیه شده است، حال به موضوع امام حسین(ع) میرسیم. به نظر میرسد ما احتیاج به معارف تخصصی داریم. معارفی که محوریت و موضوعیت آنها تام و تمام به امام حسین(ع) مربوط باشد.
اسفندیاری با تأکید بر آنکه معارف دینی باید مطابق معیارهای دانشنامهنویسی باشد، خاطرنشان کرد: البته مقصود آن نیست که این کار، شبیه دانشنامههایی که در جهان اسلام تاکنون به رشته تحریر درآمده نیست. ما چنین معارفی را به صورت الفبایی از الف تا ی، نه به فارسی و نه به عربی، نداریم.
وی با اشاره به اقدام شایستهای که از سال 1365 در حوزه نگارش «دایرهالمعارف الحسینیه» در لندن انجام شده است، افزود: این کار دایرهالمعارف موضوعی است و معارف الفبایی نیست. پیشبینی اولیه این بود که این اثر 332 جلد شود؛ اما در ادامه نویسندگان و پژوهشگران این اثر افزایش مجلدات آن تا 500 جلد را نیز مورد اشاره داشتند.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ عاشورا با بیان آنکه «دایرهالمعارف الحسینیه» در ایران کمتر در دسترس قرار دارد، یادآور شد: حدود ۱۰۰ جلد از آن را دیدهام. این کتاب به عنوان کتاب برگزیده معرفی شده است. چندین جلد آن به شعرا، چندین جلد به خطبای حسینی اختصاص دارد و حاوی اطلاعات فراوانی است.
اسفندیاری افزود: این اثر در نوع خود خوب است و اطلاعات فراوانی را در اختیار مخاطبان میگذارد. در قرآن میخوانیم «ولا تَبخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُم»؛ این آیه بسیار تکاندهنده است. یعنی از ارزش کار مردم نکاهید. ارزش کار هرکس در جایگاه خودش محفوظ است.
وی سپس با بیان آنکه با وجود اهمیت این اثر اما خالی از اشکالات نیست، خاطرنشان کرد: مشکل اینجاست که گردآورندگان این کتاب، همه چیز را جمعآوری کردهاند و به قول ضربالمثل عربی، گردآورندگان و تدوینگران این اثر؛ حسب همان ضربالمثل عربی افرادی هستند که شب برای جمعآوری هیزم میرود و هرچه را پیدا کند جمع میکند، حتی اگر عقرب باشد!
اسفندیاری با تأکید بر آنکه در مسائل علمی نباید چنین عمل کرد، تصریح کرد: یعنی نباید مطالب را انبار کرد. یکی از آسیبهای این کتاب به همین مؤلفه بازمیگردد. به عنوان مثال، یک جلد آن فقط فهرست نام کسانی است که در جهان اسلام اسمشان «حسین» است.
وی گفت: بهتر بود یک مقاله خوب مینوشتند با این عنوان که «حسین از نامهای پربسامد در جهان اسلام است» و کافی بود. نیازی نبود یک جلد کامل را به این موضوع اختصاص دهند، این کار فقط افزودن بر کمیت است.
اسفندیاری در ادامه به آیه شریفه قرآن اشاره کرد که «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» و گفت: در ذیل این آیه از امام روایت شده، خداوند میفرماید: «أَحسَنُ عَمَلاً لا أَکثَرُ عَمَلاً». یعنی بهترین عمل، نه بیشترین عمل.
این پژوهشگر علوم دینی افزود: این کتاب اطلاعات فراوانی میدهد، اما ممکن است ما را با «اضافه بار اطلاعاتی» مواجه کند و اضافه بار اطلاعاتی مانع خلاقیت میشود. در روایات آمده است: «عَلَیکُم بِالدَّرَایَاتِ لا بِالرِّوَایَات»؛ یعنی بر شما باد به فهمیدن، نه فقط روایت کردن. نباید مطالب را روی هم ریخت. در روزگار موسوم به هوش مصنوعی، دوره این کتابها تمام شده است.
وی در پایان گفت: مدیران و مسئولان از جمله حضرت آیتالله کرباسی باید تدبیری دیگر بیندیشند. گاهی برای رسیدن به مقصد باید دور زد. در سال 1365 که این کار شروع شد، حتی کامپیوتر هم نبود و به نظر میرسد امروز باید روش را تغییر داد.

سخنران بعدی این مراسم رضا کوچکزاده، محقق، نویسنده و استاد دانشگاه بود که سخنان خود را درباره زندهیاد «پیتر چلکوفسکی»؛ ایرانشناس و اسلامپژوه شهیر آمریکایی ایراد کرد.
وی گفت: آشنایی ما با استاد چلکوفسکی به سال 1355 و جشن هنر شیراز برمیگردد. او کار بسیار بزرگی کرد و همایشی علمی با عنوان «سمپوزیوم جهانی تعزیه» بنیان گذاشت. وی برای نخستین بار، آیین و نمایش تعزیه و شبیهخوانی ما را وارد بررسیهای دانشگاهی و علمی کرد. اما آشنایی او با ایرانیان به خیلی پیشتر، به اوایل دهه 1340 خورشیدی برمیگردد.
کوچکزاده گفت: «پیتر چلکوفسکی» پس از پایان دوره کارشناسی ارشد در لندن، با یک گروه مردمنهاد برای کمک به محرومان به ایران سفر کرد. در همان روزهای نخست، در یک روستا یک تعزیه بسیار ساده و ابتدایی دید، در آن سالها تعزیه ممنوع بود. این ممنوعیت از نیمه دوم حکومت رضاخان شروع شده و در پهلوی دوم هم ادامه داشت. تعزیه بیشتر به روستاها رانده شده بود. این ایرانشناس شهیر به شکل اتفاقی این شبیهخوانی را دید و عاشق آن شد. او این یادگار را مثل یک گنج با خود برد. تمام فعالیتهای فرهنگی و دانشگاهی خود را بر روی شبیهخوانی متمرکز کرد. از حدود سال 1341-1342 ایران را ترک نکرد. به قول خودش مثل یک زائر در روستاها و شهرهای مختلف راه افتاد.
وی افزود: پیتر چلکوفسکی برای اینکه دقیقتر به درک آئین تعزیه و شبیهخوانی ایران دست یابد، زحمت زیادی کشید و در طول سه سال زبان فارسی را آموخت. او طوری فارسی آموخته بود که حتی در سنین پیری میتوانست ضربالمثلهای ما را دقیق و به جا به کار ببرد.
کوچکزاده گفت: او آنقدر به زبان فارسی دل بست که پایاننامه دکترای خود را در دانشگاه تهران و در رشته ادبیات گذراند. پایاننامه او یکی از اولین پایاننامهها در حوزه شبیهخوانی بود. دغدغه او این بود که ببیند ادبیات و تاریخ وقتی به آیین تبدیل میشوند، چقدر از تاریخ واقعی دور و به امر عاشقانه نزدیک میشوند.
وی افزود: دفاع از پایاننامه او همزمان با نخستین جشن هنر شیراز در سال 1346 بود. رئیس جشنواره، فرخ غفاری، با اصرار بسیار حکومت را وادار کرد برای اولین بار اجازه اجرای شبیهخوانی در یک فضای علمی را بدهد. بنابراین در سال 46 برای اولین بار در جشن هنر شیراز مجلس شبیهخوانی اجرا شد. این روند تا سال 1354 ادامه یافت. در سال 54 آنقدر گسترش پیدا کرد که این اسلامشناس و ایرانشناس اجازه گرفت تا اولین سمپوزیوم را در سال 1355، همزمان با دهمین جشن هنر شیراز، در دانشگاه شیراز برگزار کنند.
وی در ادامه افزود: این همایش شش روز به طول انجامید. بزرگترین کاری که چلکوفسکی کرد این بود که ما را به خودمان محدود نکرد، از پژوهشگران جهانی دعوت کرد. همه کسانی که در حوزه نمایشهای آیینی کار کرده بودند، در شیراز حاضر شدند و مقالات خود را ارائه دادند. مجموعه این مقالات در سال 1977 میلادی، در دانشگاه نیویورک که او عضو هیئت علمی آنجا بودند، به زبان انگلیسی منتشر شد. این اولین کار علمی خارج از مرزهای ایران با استاندارد جهانی بود.
وی در ادامه به خاطرهای اشاره و گفت: در جشنواره سوگواری سال 1378 در تکیه «معاونالملک» کرمانشاه، از پیتر چلکوفسکی دعوت شده بود، قرار بود مقاله جدیدی ارائه دهند. دو روز بعد قرار بود دکتر محمود عزیزی صحبت کند که نیامد. از آقای چلکوفسکی خواستند به جای این مدرس هنرهای نمایش ایرانی سخنرانی کند.
وی با نقل خاطرهای دیگر گفت: چند هفته بعد در جشنواره «نمایشهای آئینی سنتی تهران» باز از او خواستند سخنرانی کند. اولین جملهاش این بود: «از کوزه همان برون تراود که در اوست. من بیشتر از آنچه در کرمانشاه گفتم، ندارم. امیدوارم حاضران این جلسه در آن جلسه نبوده باشند که سخنرانی من تکراری باشد».
کوچکزاده گفت: آقای چلکوفسکی پس از جشن هنر شیراز، فعالیتهای پژوهشی خود را ادامه داد. یک شماره مهم از یک مجله پژوهشی بزرگ آمریکایی را به شبیهخوانی اختصاص داد و سردبیر مهمان آن شماره بود. همچنین در مرکز لینکلن آمریکا در سال 2002، «خیمه حسینی» را به روش کاملاً سنتی ایرانی برپا کرد، از سالن استفاده نکردند. سکو ساختند و تماشاگران را گرداگرد جایگاه نشاندند. به مدت ۵ روز با شبیهخوانان حرفهای ایران که مهمانشان بودند، برنامه اجرا کردند.
کوچکزاده در پایان گفت: یکی از ویژگیهای جالب پیتر چلکوفسکی این بود که هرگاه در مورد فرهنگ ایرانی صحبت میکرد، خود را خارجی نمیدانست. او کتاب مهمی نیز در بررسی آثار نظامی گنجوی دارد، از این ایرانشناس شهیر بسیار به فرهنگ و پژوهشگران ما رسیده است، امیدوارم جایگاهشان جاودان بماند.

محمدرضا سنگری؛ نویسنده، منتقد ادبی و پژوهشگر ادبیات دینی به عنوان سخنران بعدی مراسم گفت: حفظ و برگزاری سنت دوسالانه جایزه کتاب عاشورا، پاسداشت ارزشهای عاشورا، پژوهشهای عاشورایی و تلاشگران این عرصه است.
سنگری گفت: دریغم میآید وقتی در باب این شخصیت بزرگ (چلکوفسکی) صحبت شد، نکتهای اضافه نکنم. من در شیراز مشغول برنامه «شب شعر عاشورا» بودم. یادداشتی به من دادند که آقای چلکوفسکی میخواهد شما را ببیند، در جمعیت دنبال او میگشتم که پیدایش کنم. وقتی صحبتم تمام شد، پیتر چلکوفسکی آمد و گفت: من وقتی در جشن هنر شیراز آمدم، تنها کسی بودم که وقتی نام حسین(ع) مطرح شد، گفتم به احترام امام حسین(ع) بایستید و این نشانهایست که نام یک فرد را در حوزه ادبیات عاشورایی ماندگار میکند.
سنگری در ادامه گفت: میخواهیم درباره مجله «معارف حسینی» و دوست بزرگوارم جناب آقای دکتر مردانی صحبت کنیم. مجلات تخصصی در کشور کم نیستند، اما معمولاً با پشتوانه نظامهای دولتی یا دانشگاهی دوام میآورند. ما به ندرت مجلات تخصصی میشناسیم که بتوانند چند دوره ادامه پیدا کنند. اغلب چند شماره منتشر و سپس متوقف میشوند. یک مجله تخصصی که در یک استان به همت یک شخص و اتکا به او پیش برود، حداقل بنده در کشور نمیشناسم.
وی ادامه داد: دکتر محمدحسین مردانی در گرگان مجلهای را به نام «معارف حسینی» فعال کرد، تا این لحظه ۳۸ شماره از این مجله تقدیم خوانندگان شده است. صفا، صداقت، صمیمیت و صبر او در مسیر خدمت به معارف حضرت ثارالله(ع) به واقع ستودنی است.
سنگری با بیان آنکه آقای مردانی هیچ پشتوانه حمایتی دولتی ندارند گفت: او با همت بلند خود مجلهای تولید کرد که به نویسندگان هیچ حقالتحریری تعلق نمیگیرد. همچنین موفق شده تاکنون بیش از 200 مقاله ارزشمند را به چاپ برسانند.
این پژوهشگر ادبیات دینی با بیان آنکه یکی از کارهای ارزشمند او، این است که مجله را کمکم به سمت «جستارگشایی» سوق داد، یادآور شد: در آغاز، مطالب پراکنده بود، اما اکنون هر شماره به یک موضوع محوری میپردازد و مقالات حول آن موضوع میچرخد. دکتر مردانی صاحب قلم است. از او هفت کتاب میشناسیم. از «مهدویت و شهادت» تا «مرز تکلیف». این مرد بزرگنام دکترای فلسفه دارد و در آن حوزه نیز فعال است، اما این حوزه را رها کرده و با عشق و ارادتی که به امام حسین(ع) دارد، به این سو آمده است.
وی گفت: توفیق داشتم به شهر ایشان بروم و محل کارشان را از نزدیک ببینم. اتاق بسیار کوچکی و بیهیچ امکاناتی دارد و در همان جای محدود این کار بزرگ را انجام میدهد. خاکساری و خشوع او به واقع ستودنی است.
سنگری در پایان گفت: تلاش کردم از نهادهای مختلف برای کمک به او حمایتهایی بگیرم، اما دریغ که هیچ کمکی دریافت نکردم. مجله «معارف حسینی» از سال 1359 کار خود را آغاز کرده و تاکنون بیوقفه 38 شماره منتشر کرده است.
وی از حسام مظاهری برای برگزاری این جایزه قدردانی ویژه کرد و گفت: اگر همت او نبود، این جایزه به سومین دوره خود نمیرسید. امید آنکه پاداش کار خیرشان را از حضرت اباعبدالله(ع) بگیرند.

سخنران بعدی این مراسم عبدالحسین طالعی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه دین بود که درباره «نشر نگار» و امیرمحمد داوودیپور سخن گفت.
طالعی با بیان آنکه استادی داشتیم که علم منطق درس میداد و هر جلسه قبل از درس، چند نکته میگفت، افزود: بحث من درباره نشر نگار و جناب آقای داوودیپور است، اما فکر میکنم خود این عزیز ارجمند، راضی باشند چند مقدمه بگویم. این جمع خودمانی است. افرادی که اینجا حاضرند نه دنبال نامند، نه دنبال نان. خدا استاد عبدالعزیز طباطبایی را رحمت کند؛ او میگفت این روزگار برای دفاع از مکتب اهل بیت(ع)، کار جمعی میطلبد، کار جمعی، گذر از نام و نان میخواهد.
وی افزود: اینکه گفتند این مجله اجر ندارد، بهترین پاسخ را آقای دکتر سنگری بیان داشتند که «اجر را جای دیگر میدهند». معتقدم تا آن اجر داده نشود، کسی توفیق قلم به دست گرفتن در این حوزه را پیدا نمیکند.
طالعی سپس به مظلومیت امام حسن مجتبی(ع) اشاره کرد و گفت: سه سال آینده، مصادف با چهاردهمین قرن شهادت امام حسن مجتبی(ع) است. آرزو دارم قبل از مرگم، «کتاب سال امام حسن مجتبی(ع)» را نیز ببینم.
وی از داوران این دوسالانه قول گرفت که این کار را بدون چشمداشت انجام دهند و ادامه داد: برای انجام این کار یک بسترسازی و مدیریت لازم داریم، شبیه کاری که آقای مظاهری برای کتاب سال عاشورا انجام دادهاند. انشالله در آستانه چهاردهمین قرن برگزاری کتاب سال امام حسن مجتبی(ع) نیز رقم بخورد.
طالعی سپس درباره آقای داوودیپور گفت: نخست، ضرورت کار این انسان بزرگ است. در کنار کارهای پژوهشی و نگارشی، سلسله کارهای هنری و ترویجی که برای عموم قابل فهم باشد، به واقع لازم است. کار او در حیطه نگارگری و تعزیه است.
طالعی افزود: در کارنامه این هنرمند بزرگ، گروه تعزیهای است که چهار سال در اروپا برنامه اجرا کرده و بسیار مورد استقبال قرار گرفته است؛ این غیر از کارهای نگارگری است و یادمان نرود که ترویج، کم از پژوهش ندارد.
طالعی برای تأکید بر ضرورت ترویج، به زیارت حضرت ابوالفضل(ع) اشاره کرد و گفت: «قاتلَ اللهُ مَن قَتَلَکُم». استاد فرجپور تأکید میکرد کسانی که سیدالشهدا(ع) را به شمشیر کشتند، تعداد محدودی بودند. اما آنانکه با زبان و قلم، حضرت را میکشند، بسیارند. امروز دفاع با زبان و قلم و هنر لازم است. کار آقای داوودیپور را باید در این فضا دید.
وی گفت: ایشان سابقهای از مرحوم پدرشان دارند که در دهه 60 «نشر نگار» را شروع کردند. از زمانی که خود ایشان کار را به دست گرفتند، حدود 500 عنوان کتاب تهیه کردهاند. تعداد زیادی از این کتابها آیینی و در سطح جهانی قابل ارائه هستند.
طالعی افزود: این هنرمند شناسای کشورمان در 30 کشور، در حدود 100 برنامه شرکت داشته است. گروه تعزیه «امیر رئوف» را به اروپا بردند. چهار کتاب درباره عاشورا و اربعین تألیف کردهاند و همه این کارها بدون هیچ پشتوانه دولتی انجام شده است و این همت نشان میدهد که برای کندن «بیستون» نیروی «فرهاد» کافی نیست، آن عشق است که وسط میآید؛ محبت حسینی، قطره و شبنم را به اقیانوس متصل میکند.
طالعی در پایان گفت: اجر این فعالیتها را حضرت اباعبدالله(ع) داده است. اگر نمیداد، کسی اجازه قدم گذاشتن در این میدان را پیدا نمیکرد. امیدوارم اشاره آقای اسفندیاری به هوش مصنوعی را جدی بگیریم. باید از این ابزارها برای ترویج فرهنگ حسینی استفاده کنیم، باید باور کنیم که زمان سخن گفتن در افق جهانی فرا رسیده است.

یکی از حاشیههای جذاب این مراسم سخنان کوتاه برگزیدگان این رخداد آئینی، ادبی و عاشورایی بود که در ادامه بخشی از این سخنان را با هم مرور میکنیم.
محمدحسین مردانی (فصلنامه معارف حسینی) در سخنان کوتاهی گفت: این کار از پیادهرویهای اربعین در ذهنم شروع شد. از خودم پرسیدم برای امام حسین(ع) چه میتوانم بکنم؟ از دوره نوجوانی در فضای نوشتن بودم. از آقای دکتر فخرروحانی نیز تشکر میکنم که مرا در این باب تشویق کرد. از سال 1396 این فصلنامه را شروع کردیم. یاور اصلی خود امام حسین(ع) است. در این صحنه از همه میخواهیم که ما را در محتوا کمک کنند.
امیرمحمد داوودیپور (نشر نگار) گفت: تعزیه فقط جنبه ترویجی ندارد، بلکه خودش یک پژوهش عمیق است. تعزیه یک نوع «مانیفست حقوق بشری شیعه» است. وقتی شهادت حضرت علیاصغر(ع) را نشان میدهیم، همه حرفهای کنوانسیونهای حقوق بشری را بدون محدودیت جغرافیایی منتقل میکند. آرزو دارم تعزیه در سازمان ملل متحد در ژنو و نیویورک اجرا شود تا نشان دهیم شیعه، که امروز متهم به نقض حقوق بشر است، بزرگترین طلایهدار ترویج آن است.
حجتالله سپهوند (برگزیده رشته هنر) بعد از دریافت جایزه خود گفت: آیین گِل، کهنسالترین مراسم سوگواری با چند هزار سال سابقه است. سه عنصر حیاتی آب، خاک و آتش در آن وجود دارد. این آیین اکنون در بیش از ۱۰ استان ایران برگزار میشود. امیدوارم این کتاب نیز مانند «دره شکوهمند خرمآباد» که مهد تمدن بشر شناخته شد، جهانی شود. مهاتما گاندی گفته است: «من این نهضت خود را از ایستادگی امام حسین(ع) آموختم». همچنین از سیدفرید قاسمی، پدر تاریخ مطبوعات ایران، نیز به خاطر بزرگواریهایش تشکر میکنم.
عبدالحمید قدیریان (برگزیده رشته هنر برای کتاب «همپای نور») گفت: این کتاب بر مبنای نگاه حضرت زینب(س) به عاشورا نگاشته شده است. به شخصه در اربعین به این درک رسیدم که کلام به یادگار مانده از حضرت زینب(س)، رمز حرکت به سمت ظهور است. اگر بخواهیم با خدا و با نور همراه شویم، باید با نگاه حضرت زینب(س) به عاشورا نگاه کنیم. این نگاه باعث شکوفایی و نگاه به آینده میشود و به نظر میرسد روی این نگاه باید بیشتر کار شود.
مراسم با اهدای جوایز به سایر برگزیدگان و تقدیر از هیئت داوران به پایان رسید.
انتهای پیام