
به گزارش خبرنگار افتخاری ایکنا، آیتالله سیدیدالله یزدانپناه، استاد سطوح عالی حوزه و مدرس برجسته عرفان و فلسفه، شامگاه چهارشنبه ۳۰ مهرماه در جلسه هفتگی درس اخلاق خود با موضوع «اسماًء الحُسنی الهی» که در مدرسه عالی شهید مطهری تهران برگزار شد، در تشریح اسم «عزیز» خداوند گفت: اسم عزیز طبیعتاً مقهور کسی نمیشود و کسی نمیتواند به حریم او وارد شود و از سویی هیمنهای دارد و چیره بر افراد میشود که علامه طباطبایی در المیزان اسم عزیز را غالب غیر مغلوب میگوید.
وی ادامه داد: خدای عزیز با این اسم بر دیگران چیره میشود و بر اساس این اسم کار میکند که یکی از آنها سنتهای الهی نصرت است! یعنی خدا میگوید اگر تو به من نصرت بدهی من هم یقیناً به تو نصرت میدهم و کسی هم نمیتواند جلوی مرا بگیرد که در اینجا اسم عزیز بعد از مشیت خدا میآید؛ خدا هم چیزی را در این عالم بخواهد انجام دهد کسی جلوی او نمیتواند بایستد تا خدا مشیتش جاری شود کل عالم مطیع محض هستند حتی کسی که عدو الله است و میخواهد با خدا بجنگد او نیز مطیع است و نمیتواند کاری بکند.
مشیت الهی با اسم عزیز جاری میشود
این استاد حوزوی با بیان اینکه مشیت الهی با اسم عزیز جاری میشود، اظهار کرد: مشیت الهی بر اساس سنت الهی محقق میشود و اسم عزیز در حوزه انسانی اینجور است که خدا سنت و تصمیم و مشیت دارد که این مشیت را با اسم عزیز جاری میکند. خداوند در آیه ۴۰ سوره حج میفرماید: «وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری میدهند یاری میرساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکستناپذیر است» در زمان انقلاب مردم همراه با امام راحل دین خدا را یاری دادند با اینکه استکبار جهانی با قدرت پوشالیاش ایستاده بود اما خدا هم مردم را نصرت داد و پیروز شدند و این نمونهای از یاری و نصرت الهی است.
وی ادامه داد: پس این طور نیست که کسی دین خدا را یاری دهد و خدا او را یاری نکند و به نفع او مسئله را تمام نکند! این را باید دریافت که اگر کسی این غالب غیر مغلوب را بفهمد هرگز جلو خدا نمیایستد! اصلاً بعضی مواقع که بیم و واهمه دارید فقط دین خدا را یاری دهید و خد را با اسم عزیز صدا کنید بعد خواهید دید که خدا چگونه شما را یاری خواهد کرد.
وی تصریح کرد: بعد از سنت نصرت، سنت هلاکت است. اینجا یک عده دین خدا را یاری میکنند و خدا هم آنها را یاری میکند و سنت نصرت جاری میشود اما در مقابل هم یک عده هستند که دین خدا را یاری نمیکنند و حتی مقابل دین خدا میایستند در اینجا هم خدا با همین اسم عزیز سنت هلاکت را جاری میکند و سومین سنت هم سنت امتحان است که این سه سنت هر سه کنار هم هستند.
دنیا دار بلا و امتحانات الهی تا لحظه مرگ انسان
آیتالله یزدانپناه با بیان اینکه دنیا دار بلا و امتحان الهی است، گفت: اصلاً دار دنیا را خدا برایای امتحان قرار داد تا آنچه درون امیال خالی یا حقایق فطری انسانها است بیرون بریزد! حالا این زمینه در من وجود دارد که چگونه با دیگران نیکی یا بدی کنم یا اینکه خدا قحطی را میآورد و مردم را از این راه امتحان میکند تا آنچه در دل آنها وجود دارد بیرون بریزید.
وی ادامه داد: امتحان گاهی فردی و گاهی جمعی است و به طور کلی کل نظام عالم برای امتحان است و خدا بشر را به این عالم آورده تا امتحانش کند! در دل انسان شهوت و غرایز را قرار داده که در راه صحیح و شرعی انجام دهد و در این امتحانات الهی مشخص میشود که این فرد این شهوات را در چه راهی استفاده میکند.
امتحانات الهی معیار سنجش انسانها
این استاد اخلاق و عرفان اسلامی به ثمره امتحانات الهی در ارتقای جایگاه انسانی اشاره و بیان کرد: همه ادعای موحد بودن را دارند؛ اما تا امتحانات و ابتلائات پیش نیاید مشخص نمیشود که چقدر در این ادعا صادق هستند! اگر دیدید برای شما یک موقعیت مالی یا مقامی یا خانوادگی و یا هر موقعیت دیگری پیش آمد و شما را بالا بردند خیلی خوشحال نشوید بدانید که این امتحان الهی است و میخواهند شما را بسنجند و در نقطه مقابل هم اگر دیدید یک موقع در چنین موقعیتی هستید؛ اما شما را کنار زدند و حذف شدید باز هم بدانید که در معرض امتحان الهی هستید!
وی ادامه داد: بهطورکلی دنیا دار امتحان و ابتلا است و خدا انسان را با سنت امتحان وارد نشئه دنیا کرده است؛ اما سنت امتحان برای پیش از تولد و بعد از مرگ مطرح نیست و وجود ندارد و فقط سنت امتحان در دنیا مطرح است! چونچیزی درون انسان است که زمینههای نفس اماره و فطرت او است که اینها با امتحان باید بیرون بریزد و خدا انسان را در وادی دنیا امتحان میکند تا شمر و قمر بنی هاشم خودش را نشان بدهد! قمر بنی هاشم با اینکه معصوم نبود؛ اما در آن امتحان خوش درخشید و به این مقام رسید که امامزمانش گفت جانم فدایت! حالا ما هم قمر بنی هاشم را خوب نمیشناسیم و اطلاعات کمی داریم؛ ولی او امامزمانش را خوب شناخت و با امتحان خودش را نشان داد و قبول شد.
وی تصریح کرد: در امتحانات خیلیها پایشان میلغزد و مردود میشوند! گاهی خدا انسان را با زن و بچه، مال و مقام، همسایه و دوست و حتی با خومان ما را امتحان میکند و تا در این دنیا هستید این امتحانات ادامه دارد! حتی اگر در زندگی در راحتی و رفاه و نعمت هم بودید آن هم امتحان است و تمام این نظام و مشیت الهی هم همانطور که گفتیم با اسم عزیز انجام میشود.
وی تأکید کرد: نکته مهم و اساسی از بحث امتحانات این است که ما به این باور و یقین برسیم که دنیا محل راحتی نیست؛ بلکه محل امتحان است و اینجا باید مرتب تا لحظه مرگ امتحان بدهیم و! اگر کسی بفهمد دنیا دار امتحان است خیلی آرام میگیرد و نگاهش به دنیا هم عوض میشود و فراز و نشیبهای دنیا او را زمینگیر نمیکند.
چرا امتحانات و ابتلائات الهی زود تمام نمیشود؟!
آیتالله یزدانپناه با بیان اینکه برخی در امتحانات الهی که قرار میگیرند، شکوه دارند که چرا زود تمام نمیشود، گفت: در ناملایمات ما گاهی میگوییم که چرا خدا زود تمامش نمیکند؟! خوب نباید زود تمام شود! باید اینقدر امتحان شوید تا درون خودتان را بیرون بریزید که چه هستید، در صورتی که اگر امتحان را زود تمام کند و درون هم خودش را نشان ندهد پس چه جوری امتحان کند؟! اگر امتحان نکند چگونه افراد به کمال و فطرت حقیقی خود برسند و قمر بنی هاشم و شمر مشخص شود!
وی ادامه داد: یا اینکه برخی میگویند چرا زود اسرائیل جمع نمیشود؛ انشاءالله که زودتر از بین برود؛ اما چون امتحان الهی است خداوند گاهی شرایط را خیلی سخت و گاهی هم پر از گشایش میکند که ما را امتحان کند که ما چهکاره هستیم! اصلاً خدا این مرگ و زندگی دنیا را برای امتحان قرار داد که ببیند چه کسی بهتر عمل میکند! خداوند در آیه دوم سوره ملک میفرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ؛ آنکه مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و او توانای شکستناپذیر و بسیار آمرزنده است.»
وی افزود: انسان در دنیا بین مرگ و تولد قرار دارد اصلاً چرا متولد شدیم برای اینکه اینجا امتحان شویم و ما در دنیا با عمل و اختیار خودمان مشخص میکنیم که چهکاره هستیم! برخی تا چند تا فشار به آنها میآید از دین و خدا هم برمیگردند و این ثمره امتحانات است. به مرحوم آیتالله قاضی گفتند: فلانی نزدیک مرگ است و در سختی و بیماری افتاده است! ایشان گفت: خیلی خوب است اینجور با این فشار صدای خدا خدایش در میآید و بیشتر متوجه خدا میشود!
هدف و علت امتحانات و ابتلائات الهی
این استاد حوزوی به علت و هدف خداوند از امتحانات و ابتلائات اشاره و بیان کرد: خدا بیخود در ما فطرت و نفس اماره قرار نداده است، چون یکی میگوید دامن آلوده کن و آن یکی میگوید آلوده نکن! و این دو برای امتحان ما است و تا این امتحان نباشد ما آنچه درون داریم بیرون نمیریزیم و باطن خود را نشان نمیدهیم! لذا دقت شود ما یک موجودی هستیم که تمام کمالات را از اول نداریم با تلاش خود باید به این کمالات برسیم، پس این دار بلا و امتحان باید باشد تا به این کمال برسیم.
وی ادامه داد: خدا با این امتحانات میخواهد آدمهای خوب پدید بیاورد و این علت اصلی امتحانات است که دنبال آدم های ناب است اصلاً انسان را آورده که ناب شود و این اصلش است و طبیعتاً در این امتحان یک عده میبازند و از قضا همینها را خدا برای امتحان قرار میدهد و این امتحان برخی مواقع امتحان سخت الهی و جنگ بین حق و باطل است.
وی افزود: سنت امتحان الهی قطعی است و هیچ کس هم در این امتحان استثنا نیست و خدا همه را امتحان میکند حتی نبی و پیامبرش را هم امتحان کرده است و نکته دیگر اینکه هیچ کس هم نمیتواند جلوی امتحانات الهی را بگیرد. اولیای الهی میگویند این که خدا ما را امتحان میکند میخواهد ما را ارتقا بدهد ولی برخی چون نمیدانند زجه میزنند که چرا این بلا را خدا سر من آورد!
پوشش کاستیها در صورت تلاش و جدیت ما
این استاد حوزوی با بیان اینکه اگر در این مسیر تلاش و کوشش کنید خداوند کاستیها را با اسم عزیز غفور میپوشاند، گفت: اسم عزیز مشیت الهی را در عالم پیاده میکند و میگوید این مشیت الهی حتمی است و حتماً هم اجرا میشود ولی گاهی کنار اسم عزیز، غفور هم آمده و عزیز غفور هم گفته شده است! چون معمولاً ما تلاش میکنیم جلو شهوت را بگیریم و گناه نکنیم اما یک ته مانده در دل داریم که اینجا خدا میگوید تو خوب جلو آمدی و ایستادی من آن ته مانده در دلت را خودم درست میکنم؛ در عین حال مؤمن را هم با این وجود کمک میکند. حالا وقتی این دو اسم با هم آمد هم جلال و هم جمال الهی شامل حال ما میشود و به نفع مؤمن است.
وی ادامه داد: به این مثال دقت کنید؛ معلمی در مدرسه به دانشآموزی گفته این مشق را بنویس و این دانشآموز هم با جدیت و تلاش فوقالعادهای این دستور معلم را اجرا کرده و مشق را نوشته و وقتی معلم مشق همراه با تلاش دانشآموز را میبینید، متوجه میشود بعضی جاها غلط نوشته است؛ اما به او نمره ۲۰ میدهد! چون میگوید دیدم زحمت کشیدی و تلاش کردی! در اینجا هم خدا چنین کاری را انجام میدهد و خللها و کاستیهای ما را میپوشاند و رفع میکند!
شکست در جنگ احد با وجود وعده پیروزی!
آیتالله یزدانپناه با اشاره به آیه ۱۵۴ سوره آل عمران درباره شکست در جنگ احدبا وجود وعده پیروزی، گفت: گاهی با وجود اینکه خداوند وعده نصرت و پیروزی داده اما یکدفعه شکست را چیره میکند! که در جنگ احد چنین اتفاقی افتاد چون مسلمانان مغرور به پیروزی بودند و خدا اینگونه آنها را امتحان کرد و این هم نوعی از امتحانات الهی است. چون حرف پیامبر (ص) را در دقایق پایانی جنگ گوش ندادند و به خاطر غنائم، پستهای خود را ترک کردند و دشمن هم از همان جا وارد شد و آنها را شکست داد!
وی ادامه داد: همه پیروزیها از سوی خدا است و هیچ کس نمیتواند خود را پیروز بداند و مغرور شود! به همین دلیل با آنچه در دل دارید خدا شما را امتحان میکند! چون برخی به دنبال دنیا هستید و در دلشان خدا نیست و شاید ظاهری خدایی درست کرده باشند ولی با این امتحانات خدا آنها را بیدار میکند و آن تعلق در دلشان را بیرون میریزد! پس باید صحنهای پیش بیاید تا دلهایتان را خالص کند و شر و خیر درونتان مشخص شود.
وی تصریح کرد: نتیجه بحث اینکه نباید زود امتحان تمام شود و اگر هم زود تمام شود فکر نکنید امتحان تمام شده بلکه باز امتحانی دیگر در راه است! اصلاً از لحظه تولد تا مرگ همهاش امتحان است و خدا با آنچه شما میکنید شما را امتحان میکند! مثلاً در دل حرفی دارید مثلاً به ظاهر میگوید مرگ بر آمریکا اما در باطن میگویید چرا با آمریکا سازش نمیکنید به همین دلیل چون باطن و ظاهرتان منافقانه است و یکی نیست خدا شما را امتحان میکند.
وی افزود: این ماجرای حجاب هم به نوعی یک امتحان الهی است که مثلاً طرف ادعای غیرت دینی دارد و خدا این وضعیت حجاب را سر راهش میگذارد که تو را بسنجد و غیرت دینی واقعی درون خودش را نمایان کند که از درون چه کاره است! بنابراین یک عده را خدا سر جنگ امتحان میکند، یک عده را در اوج نعمت امتحان میکند و کلاً باب امتحان در این دنیا تا لحظه مرگ باز است و با اسم عزیز همه را امتحان میکند.
مهمترین وظیفه ما در امتحانات و ابتلائات
آیتالله یزدانپناه در پایان سخنانش با اشاره به وظیفه ما در مقابل امتحانات و ابتلائات، گفت: در مقابل امتحانات و ابتلائات الهی وظیفه ما این است که دستور الهی را اجرا کنیم حتی اگر پیروز هم شدیم باز باید بگوییم نکند این پیروزی باز امتحانی دیگر باشد؛ لذا در هر دو صورت چه پیروزی و چه شکست با نگاه توحیدی به هر دو وضعیت، وظیفه شکرگزاری از خدا را داریم که خدایا شکرت که از امتحانت سربلند بیرون آمدیم و دوم اینکه حریم الهی را هم رعایت کنیم.
وی ادامه داد: گاهی خداوند به کسی مال میدهد و به کسی نمیدهند یا کسی را بالا میبرد و کسی را پایین میآورد که در هر دو صورت امتحان است و اسم عزیز سه سنت، نصرت و هلاکت و امتحان را انجام میدهد تا مشخص شود ما چهکاره هستیم و سنت امتحان، پایه دو سنت نصرت و هلاکت است.
محسن سلطاناحمدی
انتهای پیام