
به گزارش خبرنگار ایکنا، محمدجواد توکلی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در پیشنشست همایش بینالمللی علوم انسانی اسلامی با عنوان «آینده اقتصاد اسلامی» که عصر روز گذشته در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد، به بررسی روند نظریهپردازی در اقتصاد اسلامی پرداخت و گفت: اقتصاد اسلامی امروز در نقطهای قرار دارد که میتوان آن را دارای یک مسیر رشدیافته دانست؛ مسیری که از اندیشههای شهید صدر آغاز شد و در حوزههای مختلف از بانکداری تا فلسفه و الگوی پیشرفت اسلامی گسترش یافته است.
وی با اشاره به اینکه نگاه آیندهپژوهانه به دانش اقتصاد اسلامی ضرورتی اجتنابناپذیر است، افزود: این نگاه باید شامل سه بعد گذشته، حال و آینده باشد؛ یعنی هم ریشههای تاریخی و مبانی اولیه اقتصاد اسلامی بررسی شود، هم وضعیت فعلی نظریهپردازی تحلیل شود و هم مسیر حرکت آینده این علم مشخص شود.
توکلی اظهار کرد: بحث اصلی من در چهار محور شکل میگیرد؛ نخست، بررسی وضعیت کنونی دانش اقتصاد اسلامی و مرور تاریخی آن؛ دوم، تبیین مرزهای نظریهپردازی در این حوزه؛ سوم، آسیبشناسی روند موجود؛ و در نهایت، ارائه راهبردهایی برای رشد و گسترش مطالعات اقتصاد اسلامی.
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در توضیح محور نخست گفت: اگر بخواهیم از آغاز اقتصاد اسلامی سخن بگوییم، باید اذعان کرد که همزمان با ظهور اسلام، اندیشه اقتصادی اسلام نیز متولد شد. همان اصول اقتصادی که بعدها زمینهساز تمدن اسلامی شد و توانست ظرف کمتر از یک قرن، از شرق تا اندلس را دربرگیرد اما اقتصاد اسلامی به عنوان «دانش مدون» را باید به دوران شهید صدر نسبت داد.
وی افزود: شهید صدر در سال ۱۳۴۰ شمسی با انتشار کتاب «اقتصادنا»، برای نخستینبار نظریهای منسجم از اقتصاد اسلامی را ارائه داد. این اثر در واقع نوعی نظریه تطبیقی بین نظام اقتصادی اسلام و نظامهای سرمایهداری و سوسیالیستی بود و به تبیین شیوه حکمرانی اقتصادی از منظر اسلام پرداخت. شهید صدر در این کتاب مباحثی چون مالکیت، آزادی، حدود دخالت دولت و عدالت اقتصادی را مورد واکاوی قرار داد و مبنایی برای نظام اقتصادی اسلام طراحی کرد.
به گفته توکلی، آخرین اثر شهید صدر با عنوان «الاسلام یقود الحیاه» که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد، را میتوان کتاب سیاستگذاری اقتصادی اسلام دانست؛ چراکه در آن، نحوه تحقق حکمرانی اسلامی در عرصه اقتصاد تشریح میشود.
وی ادامه داد: اگر آغاز نظریهپردازی را از زمان انتشار اقتصادنا در نظر بگیریم، اقتصاد اسلامی حدود ۶۰ سال سابقه دارد؛ در حالی که اقتصاد مدرن از زمان آدام اسمیت تاکنون بیش از ۲۵۰ سال مسیر تکوین را طی کرده است. بنابراین باید توجه داشت که رشد اندیشههای اقتصادی امری زمانبر است و اقتصاد اسلامی نسبت به مدت حیاتش مسیر قابل قبولی را پیموده است.
توکلی در محور دوم سخنانش مرزهای نظریهپردازی را تشریح کرد و گفت: نخستین حوزه نظریهپردازی، بحث تطبیقی نظام اقتصادی اسلام در برابر نظامهای دیگر است. در ایران پیش از شهید صدر نیز مباحثی در این زمینه مطرح بود؛ از جمله اثر آیتالله طالقانی با عنوان «اسلام و مالکیت» و آثار دیگری مانند «مالکیت خصوصی در اسلام» از آیتالله گرامی. این آثار زمینه را برای نظریه نظاممند شهید صدر فراهم کردند.
وی افزود: دومین حوزه نظریهپردازی، بانکداری اسلامی است که با پاسخ شهید صدر به درخواست گروهی از فعالان اقتصادی کویت شکل گرفت و بعدها به عنوان الگوی مشارکت در سود و زیان (PLS) در ادبیات جهانی شناخته شد. امروزه نیز بانکداری اسلامی یکی از شناختهشدهترین شاخههای اقتصاد اسلامی در سطح بینالمللی است.
به گفته وی، مباحث فلسفه و روششناسی اقتصاد اسلامی نیز از مرزهای مهم نظریهپردازی است. شهید صدر نخستین کسی بود که تفکیک میان مکتب و علم اقتصاد را مطرح کرد و بعدها این مباحث در دهه ۶۰ شمسی در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و از سال ۱۳۸۹ در قالب رشته «فلسفه اقتصاد اسلامی» در مقطع دکتری بهصورت رسمی نهادینه شد.
وی با اشاره به شکلگیری ادبیات «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» گفت: جایگزینی مفهوم پیشرفت به جای توسعه و تأکید مقام معظم رهبری بر تدوین الگوی اسلامی پیشرفت باعث شد ادبیات جدیدی در حوزه توسعه اسلامی و شاخصهای پیشرفت شکل گیرد. این شاخصها امروز مبنای بسیاری از پژوهشها در حوزه اقتصاد اسلامی است.
توکلی ادامه داد: حوزههای دیگری مانند اقتصاد بخش عمومی اسلامی، فلسفه اقتصاد، شاخصهای اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی نیز به مرور به مرزهای نظریهپردازی افزوده شدند. بهویژه از سال ۱۳۹۲ که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد، این مفهوم در ادبیات اقتصادی ایران جایگاه ویژهای پیدا کرده و در همترازی با مفاهیمی مانند «تابآوری اقتصادی» در جهان قابل بررسی است.
توکلی در محور سوم سخنان خود با بیان اینکه هر فرآیند علمی در کنار رشد، با آسیبهایی نیز مواجه است، گفت: یکی از آسیبهای مهم اقتصاد اسلامی، ابهام مفهومی در تعریف این دانش است. تفکیک میان «مکتب»، «علم» و «نظام» اقتصاد اسلامی هرچند به غنای بحث کمک کرده اما در عمل باعث تشتت مفهومی و دشواری در تمایز آثار علمی شده است.
وی افزود: ناپیوستگی میان مطالعات اثباتی و هنجاری نیز یکی از مشکلات اساسی است. اقتصاد رایج در نهایت از تحلیلهای اثباتی به نتایج هنجاری میرسد اما در اقتصاد اسلامی هنوز روشن نیست که مطلوب نهایی چیست؛ آیا نظام بازار اسلامی مطلوب است یا نظام دولتی یا ترکیبی از آن دو؟
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) گفت: مشکل دیگر، گرفتار شدن در پارادایمهای اقتصاد غربی است. ما در حوزه بانکداری و بازار سرمایه، اغلب چارچوبهای متعارف را با اصلاحات سطحی پذیرفتهایم، بدون آنکه نظام مالی خود را بر مبنای مقاصد شریعت طراحی کنیم. همچنین در نظامهای مالیاتی، بودجهریزی و تأمین اجتماعی نیز همچنان از الگوهای اقتباسی استفاده میشود.
وی با اشاره به ضعف در نهادسازی و ساختارسازی بیان کرد: بسیاری از حوزههای اقتصاد اسلامی رشد نامتوازن داشتهاند؛ برای مثال، بانکداری اسلامی بسیار پررونق است اما حوزه مالیاتهای اسلامی یا شاخصهای اقتصاد اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
توکلی افزود: ما نیازمند نوعی تقسیم کار در سطح دانشگاهها و مراکز پژوهشی هستیم تا هر نهاد بر بخشی از حوزه اقتصاد اسلامی تمرکز کند. این مسئله همان نکتهای است که رهبر معظم انقلاب در پیام خود به جامعه حوزوی بر آن تأکید کردند؛ اینکه حوزه باید وارد نظامسازی شود و نظامهای اجتماعی و اقتصادی را طراحی کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به راهکارهای توسعه مطالعات اقتصاد اسلامی پرداخت و گفت: نخستین پیشنهاد، تقویت فلسفه و روششناسی اقتصاد اسلامی است. فلسفه علم مانند «پزشکی علم» عمل میکند و میتواند مسیر رشد یا انحراف یک دانش را شناسایی کند. دومین پیشنهاد، توسعه مدلسازی و الگوهای عملیاتی است تا نظریهها از مرحله نظری به اجرا برسند.
به گفته توکلی، گسترش مطالعات برنامهریزی و بودجهریزی پیشرفت، بازطراحی زیرنظامهای اقتصادی مانند نظام مالی، و توسعه شاخصهای اقتصاد اسلامی از دیگر ضرورتهاست.
وی تصریح کرد: اگر این مراحل طی شود، در آینده میتوان به بازنویسی منسجم دانش اقتصاد اسلامی پرداخت و آن را به عنوان یک علم بالغ و کارآمد در حکمرانی اقتصادی معرفی کرد.
توکلی در جمعبندی سخنان خود اظهار کرد: بهرغم همه چالشها، مسیر رشد اقتصاد اسلامی امیدوارکننده است. هرچند این دانش در مقایسه با اقتصاد غربی سابقه کوتاهتری دارد اما روند تکامل آن متناسب با حجم سرمایهگذاری علمی انجامشده قابل دفاع است. اگر اقتضائات محیطی و الزامات نهادی رعایت شود، میتوان گفت آینده اقتصاد اسلامی، آیندهای روشن خواهد بود.
انتهای پیام