
به گزارش ایکنا، کتاب «درآمدی بر مطالعات جنگ در اسلام؛ سه جریان، سه نظریه» تازهترین پژوهش انتقادی در قلمرو فقه سیاسی و فلسفه جنگ است که بهقلم امیرحسین امامی کوپایی توسط نشر نقد فرهنگ در سال ۱۴۰۴ منتشر شده است.
نویسنده با نگاهی فلسفی و بینرشتهای، کوشیده است ساختار نظریهی جنگ در سنت اسلامی را از چشماندازهای کلامی، فلسفی و حقوقی بررسی کند و سه جریان فکری را که تفسیرهای متفاوتی از جنگ و صلح در اسلام ارائه دادهاند، در برابر هم قرار دهد.
کتاب در چند فصل سامان یافته است که هرکدام بخشی از گستره نظری این بحث را آشکار میسازد:
پرسش از معنای جنگ در سنت اسلامی
در فصلهای آغازین، مؤلف ضمن توضیح مفاهیم بنیادین جنگ و دفاع، تفاوت نگرشها به رابطه عقل و شرع، و پیوند فقه جهاد با مباحث اخلاقی را روشن میکند. بحث از «مبنای هستیشناختی و انسانشناختیِ درگیری در جهان اسلامی» در این فصلها جایگاه ویژهای دارد. این بخش با دیدگاهی فلسفی نشان میدهد که جنگ، صرفاً کنش سیاسی نیست، بلکه در متون فلسفه و عرفان اسلامی، مظهری از جدال میان حق و فتنه است.
ساختار سه جریان فکری
سه جریان اصلی که امامی کوپایی از آن با تعبیر «سه نظریهی جنگ در اسلام» یاد میکند عبارتاند از: ۱. جریان فقهی ـ نصمحور که در آن جهاد بیشتر به مثابه وظیفه شرعی تعریف میشود؛ ۲. جریان فلسفی ـ اخلاقی که جنگ را در پیوند با عدالت و فضیلت میفهمد؛ ۳. جریان سیاسی ـ تمدنی که آن را بخشی از نظم تاریخی امت اسلامی میداند.
نویسنده با بررسی دقیق منابع تاریخی و فقهی، این سه رویکرد را در قالبهایی چون فقه جهاد، عقلانیت جنگ و اخلاق اسلامی نقد مقایسهای کرده است.
جنگ و سیاست در جهان جدید
در فصلهای میانی کتاب، تأکید بر «عدم فروکاست نظریهی جنگ به تمدن» برجستهترین تفاوت این اثر با آثار مشابه است. امامی کوپایی بر آن است که تحلیل جنگ نباید در چنبره تقسیمبندی شرق و غرب یا تمدنهای متخاصم گرفتار شود؛ بلکه باید از درون نظام معنایی اسلام، نسبت جنگ و صلح را بازفهم کرد. از این منظر، جنگ در اسلام تابع فلسفهی انسان و عدالت است، نه صرفاً واکنش تاریخی.
اخلاق جنگ و حقوق بینالملل اسلامی
نویسنده در ادامه، مفاهیم عدالت در قتال، رحمت در درگیری و کرامت انسانی در میدان نبرد را با استناد به متون قرآن، نهجالبلاغه و آثار متکلمان اسلامی تحلیل میکند. سپس به تطبیق قواعد جهاد با موازین معاصر حقوق بشردوستانه و نظریه جنگ عادلانه میپردازد. او تلاش کرده است نشان دهد که اسلام، نهتنها برای آغاز جنگ، که برای سامان دادن به اخلاق آن نیز نظامی پیچیده و انسانی دارد.
جنگ به مثابه استمرار سیاست در قالب دیانت
در بخش پایانی کتاب، جنگ به عنوان «ادامه سیاست با ابزار ایمان» مورد بحث قرار میگیرد. در این فصل، جنگ دیگر صرفاً انفعال در برابر دشمن نیست، بلکه کنشی فعال در جهت تحقق عدالت الهی تلقی میشود. مؤلف از این منظر، مفهوم «جهاد» را به مثابه نظامی از معنا در بطن حیات مؤمنانه بازخوانی کرده و به پیوند میان فقه و فلسفه در فهم امر جنگی اشاره دارد.
آیت الله سید مصطفی محقق داماد در پیشگفتار کتاب میگوید: شاخصترین تفاوتهای اثر حاضر با آثار پیشین را میتوان در سه نکته به شرح زیر خلاصه کرد: اول؛ تأکید بر عدم فروکاست نظریه جنگ در تمدن اسلامی به نظریه جهاد، با صورتبندی دو نظریه فلسفی و سیاسی جنگ در کنار نظریه جهاد. دوم؛ صورتبندی و تبیین نظریههای سهگانه جنگ - فلسفی، حقوقی و سیاسی- در ذیل جریانهای سهگانه تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام - فلسفه سیاسی، شریعتنامه و سیاستنامه- و استفاده از ظرفیتهای تفسیری مهمترین آثار این جریانها در ارائه خوانشی موجه از نمایندگان نظریههای جنگ سهگانه - فارابی، شیبانی و فخر مدبّر. سوم؛ استفاده از مفاهیم و نظریههای جنگشناسان سنت اروپایی در صورتبندی نظری و تبیین روشمند آراء و اندیشههای عالمان مسلمان. در همین راستا، بهره از نظریه فلسفی جنگ در تبیین جنگشناسی فارابی، اخذ شاکله نظری «حقوق جنگ و صلح» گروتیوس در صورتبندی آراء شیبانی و نظر به «هنر جنگ» ماکیاولی و «در باب جنگ» کلازویتس در پر رنگ کردن و توجه ویژه به پارهای از مفاهیم و انگارهها در متون فخر مدبر، به انجام رسیده است.
اثر «درآمدی بر مطالعات جنگ در اسلام» نه صرفاً پژوهشی تاریخی، بلکه تحلیلی نظری در فلسفه اسلامیِ جنگ است. نویسنده در سراسر کتاب میکوشد نشان دهد که بحث از جنگ، بدون بازگشت به مبانی هستیشناسی و اخلاقیِ آن ناقص میماند. تأکید بر سه نظریه اصلی و تلاش برای پیوند دادن آنها با چالشهای معاصر، این کتاب را به یکی از منابع تازه و درخور توجه برای پژوهش در فقه سیاسی اسلام بدل کرده است.